چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پیچ ها و گردنه های زندگی ترمز می خواهد
علاقهمندان به سلسله مطالب حقوق خانواده در شمارههای گذشته با مطالب گوناگونی در زمینه شروط ضمن عقد آشنا شدند. در این مطالب تلاش کردیم تا خوانندگان را با جزییات مربوط به حق انتخاب مسکن، حق طلاق، حق تحصیل و کار و... آشنا کنیم. برای برخی از آنها کلیت مساله شروط ضمن عقد همچنان ابهام دارد و سوالهای مختلفی را در تماسهای تلفنی خود مطرح میکنند. برای پاسخ به این سوالها با مازیار قاسمی وکیل پایه یک دادگستری گفتگویی انجام دادیم و سوالهای مخاطبان گرامی را با او در میان گذاشتیم. آنچه میخوانید پاسخ این وکیل و کارشناس حقوقی برجسته به سوالهای خبرنگار ماست. قاسمی در این مطلب به بحثی با عنوان بهداشت حقوقی اشاره میکند که میتواند برای خوانندگان جامجم مفید و جذاب باشد. با ذکر این توضیح که برای روانتر شدن متن سوالهای متعدد خبرنگار جامجم حذف شده و در موارد لزوم به شکل میانتیتر آمده. شما را به خواندن این مطلب دعوت میکنیم.
از نظر قانونی قراردادهای خصوصی که میان افراد مختلف اجتماع ایجاد میشود، اگر خلاف شرع و قانون نباشد، معتبر و لازمالاجراست. به عبارت سادهتر اگر فردی در قالب قراردادی با دیگران تعهدی را بپذیرد، قانون از این تعهد حمایت میکند. اگر هم افراد برای انجام این تعهدات ضمانتهای اجرایی لازم را پیشبینی کنند، قانون باز هم از این مساله حمایت میکند.
نکته مهم در این زمینه این است که قانون نمیتواند تمام روابط خصوصی میان افراد را در قالب قراردادی مانند ازدواج تعریف کند و اگر قانونگذار بخواهد در تنظیم این روابط تمام جوانب را رعایت و طراحی کند، احتمالا باید شاهد مجموعهای چند هزار صفحهای از قوانین در زمینه ازدواج و طلاق باشیم. به همین سبب است که ماده ۱۰ قانون آیین مدنی به افراد این امکان را میدهد تا شرطهای مختلفی را در قراردادی به نام عقدنامه بگنجانند.
البته در عقدنامههای مرسوم و رایجی که زنان و مردان بر اساس آن ازدواج میکنند، شروط مختلفی وجود دارد که همسران هنگام ازدواج آنها را امضا میکنند، اما آنچه در میان مردم تحت عنوان «شروط ضمن عقد در عقد نکاح» مورد توجه است، شروط دیگری است که در عقدنامه ذکر نشده و طرفین بسته به روابط و مناسبات خود آنها را به عقدنامه اضافه میکنند. مثلا ممکن است زن و شوهری در عقدنامه شرط کنند شیوه پرداخت مهریه به صورت اقساط باشد و در کنار مبلغ مهریه این عبارت را ذکر کنند که «توافق شد مهریه از زمان مطالبه زوجه ماهانه یک سکه یا ۲ سکه یا ۵ سکه یا این که یکدهم به شکل پیشقسط و ماهانه یک سکه به صورت اقساط به وی پرداخت شود.» با ذکر چنین عبارتی در عقدنامه در هر زمانی که زن مهریه خود را مطالبه کند، این مبلغ به شکل توافق شده قابل پرداخت است و دیگر لازم نیست زن برای تعیین تکلیف مهریهای که در عقدنامه با عبارت عندالمطالبه آمده، به دادگاه مراجعه کند.
یکی از خاصیتهای مهم شروط ضمن عقد این است که این شروط میتواند به نوعی تنظیمکننده روابط میان زن و مرد براساس توافقهای صورت گرفته باشد. اگر هم این شروط خلاف مقتضای ذات عقد نباشد، از نظر مراجع قانونی پذیرفته شده است و قانون هم از آن حمایت میکند. برای توضیح بهتر مطالب مثالی را ذکر میکنم. مثلا شما از فردی خودرویی میخرید. اصل این قرارداد این است که شما در قبال پرداخت پول، مالکیت خودرو را به دست بیاورید، اما اگر شرط شود که شما مالکیتی درخصوص خودرو نداشته باشید، ولی پول بدهید، هم عقد باطل است و هم مالکیت. زیرا این قرارداد خلاف مقتضای عقد است. درباره ازدواج هم شرطی مانند: عدم تمکین زن از مرد شرط باطلی است چون تمکین مقتضای عقد نکاح است.
● شرایط جدید در عقدنامه
برای بسیاری از افراد این سوال وجود دارد که آیا شروط موجود در عقدنامه جوابگوی مشکلات و مسائل همسران نیست که آنها شروط دیگری را در عقدنامه قرار میدهند؟ آیا اضافه شدن شرطهای تازه به عقدنامه روابط میان همسران را پیچیدهتر نمیکند؟ آیا شرطهای جدیدی که به عقدنامه اضافه میشود، مانند شرطهای موجود ضمانت اجرایی خواهد داشت؟
در پاسخ به این موارد باید گفت به شکل کلی بهتر است افراد در قراردادهای خود به گونهای رفتار کنند که کمتر وارد مسائل قانونی و قراردادی شوند.
اما در زمینه شروط ضمن عقد، به دلیل تغییراتی که در طول سالهای گذشته در زندگی اجتماعی ما رخ داده، دختران و زنان جامعه وارد شرایط جدیدی از زندگی اجتماعی شدهاند که با دورهای که در آن سند عقدنامه شکل گرفته کاملا متفاوت است. امروز دیگر مسائلی مانند به دست آوردن شغل، کسب موقعیت اجتماعی و سیاسی، کسب درآمد، تحصیل تا مقاطع عالی، فعالیت در خارج از منزل و مواردی از این دست برای خانمهای جامعه ما دور از ذهن نیست و به دلیل این تغییرات، شکل زندگی تغییر کرده است. در دورهای از تاریخ شکل روابط میان خانوادهها پدرسالاری بود و با تشکیل خانواده جدید، زن و مرد همچنان در زیر چتر پدر و در خانهای مشترک زندگی میکردند، اما حالا دیگر میان این روابط دیوار کشیده شده و این دیوارها استقلال کاملی را برای زن و مرد فراهم کرده است.
در زندگی سنتی این تصور وجود داشت که مرد نانآور خانواده است و به سبب این مساله، مرد میتوانست تصمیمهای مختلفی برای زندگی بگیرد و فرهنگ جامعه نیز از آن حمایت و پشتیبانی میکرد؛ اما در حال حاضر جامعه ما در حال گذر از مرحلهای سنتی است که دیگر ملاکها و معیارهایی که در گذشته برای روابط زن و مرد به شکل سنتی تعیین شده بود، تغییر کرده است و باید ملاکهای ازدواج را براساس تغییرات تازه تعریف کنیم. مدتهاست که دیگر زنان نیز از جهات مختلف به استقلال رسیدهاند و این استقلال، مطالبات مختلفی را به دنبال دارد. به زبان سادهتر زنان این روزها میگویند: من هم دوشادوش همسرم در خارج از منزل کار میکنم و به همین سبب میخواهم در تصمیمگیریهای مربوط به خانواده دخالت کنم.
● شروط ضمن عقد یا تساوی حقوق زن و مرد
شروط ضمن عقد از یک جهت نگاهی آرمانگرایانه به روابط زن و مرد است و تلاش میشود تا با اضافه شدن آنها به عقدنامه، حقوقی تقریبا برابر و مساوی برای زن و مرد در نظر گرفته شود. بسیاری از حقوق میان همسران قابل تساوی است و برخی از آنها نیز قابل تساوی نیست. مثلا داشتن شغل و کسب دارایی یا تحصیل، حقی مساوی است و نمیتوان آن را از یکی از همسران سلب کرد.
شروط ضمن عقد معمولا از سوی خانمها دریافت میشود. این سوال مطرح است که آیا گرفتن برخی حقوق از سوی خانمها در زمان عقد به معنی چشمپوشی آنها از برخی از حقوقشان است؟ پاسخ این سوال هم آری و هم خیر است. توجه داشته باشید که شروط ضمن عقد توافقی است و یکی از طرفین میتواند اصلا آنها را نپذیرد و هیچ اجباری برای پذیرفتن این شروط از نظر قانونی وجود ندارد.
مثلا ممکن است خانمی برای ازدواج با همسر آیندهاش شرط کند جشن عروسی آنها باید در هتلی مجلل برگزار شود و ۲۰۰۰ نفر میهمان داشته باشند یا ممکن است مردی شرط کند در صورتی حاضر به ازدواج است که همسرش به او اجازه دهد در طول زندگی مشترک حق ازدواج دوم داشته باشد. قانون نمیتواند چنین زن و مردی را ملزم به چشمپوشی از درخواست خود کند، اما طرف مقابل هم میتواند این شرط را نپذیرد و با فرد دیگری ازدواج کند. به هر حال وقتی مرد یا زن شرطی را نپذیرد، یا شرط کنار گذاشته میشود یا زندگی مشترک شروع نمیشود.
البته برخی از همسران و بخصوص خانمها تصور میکنند بهتر است به جای پذیرفتن این شروط، وارد زندگی مشترک شوند و بعد در زندگی شرایط را تعیین کنند. این مساله بیشتر اوقات برای همسران مشکلساز است یا ممکن است یکی از طرفین شرطی را در رودربایستی بپذیرد و بعد با بروز اولین اختلاف، دچار تعارض شود و نتواند آن شرط را اجرا کند.
شروط ضمن عقد در بیشتر موارد از سوی خانمها گرفته میشود، اما مردان هم میتوانند از همسر خود شروط و حقوقی را ضمن عقدنامه بگیرند. مثلا مردان میتوانند شرط کنند که همسر آنها حتی با وجود شاغل بودن در زمان ازدواج، بعد از ازدواج حق ندارد سر کار برود و مرد خودش تمام هزینههای زندگی را تامین خواهد کرد.
نکته مهم در این زمینه این است که بر خلاف تصور رایج در میان خانمها که فکر میکنند نگاه قانون به آنها ظالمانه است، قوانین ما در زمینه عقد و ازدواج بشدت به نفع خانمهاست، اما مشکلی که وجود دارد، این است که خانمها در اجرای این قوانین و پیگیری آنها ضعف دارند. مثلا در قانون و شرع برای شیر دادن به کودک پیشبینی شده که اگر زن از همسر خود اجرت و دستمزدی مطالبه کند، مرد موظف است این دستمزد را به او بپردازد و قانون نیز از این مساله حمایت میکند. اما آیا این قانون اجرا میشود؟ از طرف دیگر زن در دارایی خود مستقل است و حتی اگر میلیاردر باشد و شوهرش فقط ماهی ۲۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد یا حتی اگر مرد بیکار باشد، زن میتواند از او مطالبه نفقه کند و مرد باید بر اساس شان زن به وی نفقه پرداخت کند.
در قانون فقط حق طلاق و ریاست خانواده به مرد واگذار شده است. البته بحث ریاست خانواده هم محل سوال است که آیا این نقش، شکل رئیس و مرئوسی دارد؟ پاسخ این سوال قطعا خیر است و چنین شکلی از رابطه را نه خانمها میپذیرند و نه جامعه آن را قبول میکند.
بر خلاف تصور رایج در میان خانمها که فکر میکنند نگاه قانون به آنها ظالمانه است قوانین ما در زمینه عقد و ازدواج بهشدت به نفع خانمهاستمساله ریاست بیشتر به معنای پذیرفتن نقش مدیریتی مرد در خانواده است. علت این مساله هم این است که چون مرد هزینههای زندگی را تامین میکند، پس حق دارد مدیریت هزینه را هم انجام بدهد. برای درک این مساله بهتر است شرکتی با ۳ عضو را در نظر بگیرید که در آن هر فردی یک حق رای دارد. در چنین شرکتی در صورت بروز مشکل و اختلاف نظر، رایگیری صورت میگیرد، اما در زندگی مشترک با وجود ۲ عضو امکان این رایگیری وجود ندارد و اگر زن و شوهری مثلا بر سر رفتن به میهمانی دچار مشکل شوند و مثلا مرد موافق و زن مخالف باشد، نمیتوان تصمیمی قاطع گرفت. به همین سبب قانونگذار زیرکانه موضوع ریاست را به مرد واگذار کرده تا در مواردی که زن و مرد با هم مخالف هستند و راهی برای خروج از این بنبست وجود ندارد، امتیازی برای مرد وجود داشته باشد.
● اما و اگرهای شروط ضمن عقد
گنجاندن شروط ضمن عقد در عقدنامه، با این هدف صورت گرفته که خانمها امتیازهایی را بگیرند و روابط خود و همسرشان را در زمانی که به نفع آنها نیست، در صورت لزوم مدیریت کنند. البته هر یک از شروط ضمن عقد ضمانت اجرا میخواهد. مثلا در عقدنامه شرط شده که اگر مردی ۶ ماه متوالی و ۹ ماه متناوب نفقه همسرش را در صورت تمکین نداد، زن حق طلاق دارد. این ضمانت اجرا برای زنی است که به دلیل دریافت نکردن نفقه دچار عسر و حرج شده است. نفقه را مرد باید بپردازد و نظر قانونگذار این است که زنی که شغل و درآمد ندارد میتواند در صورت عدم پرداخت نفقه از همسر خود طلاق بگیرد. شرط دیگری که در عقدنامه ذکر شده این است که اگر مردی ۵ سال و بیشتر حکم محکومیت به زندان داشت، زن حق طلاق دارد. در چنین شرایطی نگاه قانونگذار این است که تکلیف زن در اینگونه موارد چیست؟ چه کسی باید هزینههای زندگی را بپردازد؟ زن در تنهایی باید چه کند؟ این شرطها نیز با این هدف در عقدنامه گنجانده شده تا شرایط برای خانمها در زمان بروز مشکل سادهتر شود.
برای برخی از مردان و زنان این سوال وجود دارد که دامنه شروط ضمن عقد تا کجاست؟ مثلا آیا مرد میتواند با همسر خود شرط کند که باید همیشه در خارج از خانه چادر به سر کند یا آرایش نکند؟ یا زن میتواند با همسرش شرط کند که باید همیشه ریش داشته باشد؟ چنین شروطی وارد شدن به جزییات است و حالا این سوال پیش میآید که مثلا اگر مردی بر خلاف شرط اولیه با همسرش، ریش خود را زد چه اتفاقی میافتد؟ یا اگر زن حاضر به سر کردن چادر نشد چه میشود؟ بهتر است در برخی مسائل همسران تا این حد وارد جزییات نشوند.
زن باید حجاب متعارفی داشته باشد. مثلا چادر یا مانتو به سر کند اما اگر حجاب خود را رعایت نکرد، آیا مرد امتیازی میتواند به دست بیاورد؟ البته از نظر قراردادی مرد میتواند در عقدنامه ذکر کند که شرط ما این است که شما باید چادر سر کنی ولی اگر این کار را نکردی، دیگر حقی نسبت به مهریه نداری. اگر زن چنین شرطی را پذیرفت قانون هم از آن حمایت میکند. این شرط هم نه خلاف شرع است و نه قانون. زیرا زن پذیرفته چادر سر کند اما اگر مانتو را پذیرفت، به همین دلیل قبول کرده نسبت به قسمتی از مهریه خود حقی نداشته باشد.
به هر حال اگر زن و مردی شروطی را نوشتند و امضا کردند و پذیرفتند، هر شرطی تحقق پیدا کند دادگاه موظف است بر اساس آن قرارداد عمل کند و از صاحب حق حمایت کند. مثلا اگر در عقدنامه شرط شد که اگر مردی یک سال در سر زندگی حضور نداشت، زن میتواند خود را مطلقه کند، این شرط نیز صحیح و قابل اجراست.
درباره مسائلی مانند ماه عسل و برگزاری جشن عروسی از سوی مرد و تهیه جهیزیه از سوی زن نیز قانون هیچ اجباری برای مرد و زن ندارد و تکلیفی به عهده آنها نیست، ولی این مسائل نیز قابل اضافه شدن به عقدنامه است.
● شروط ضمن عقد نوشته شود یا نه؟
درباره این موضوع که آیا نوشتن شروط ضمن عقد میتواند از متلاشی شدن زندگی مشترک جلوگیری کند یا خیر، چند نکته وجود دارد. بحث متلاشی شدن زندگی مشترک با تنظیم روابط فرق میکند. ممکن است در یک زندگی تمام روابط و شروط به نفع زن و مرد باشد اما یکی از آنها به هر دلیلی نخواهد با طرف مقابل زندگی کند.
در چنین وضعیتی با هیچ شرط و شروطی نمیتوان زن و مرد را پایبند زندگی کرد. در زندگی فقط عشق، محبت، گذشت و سازگاری است که میتواند زن و مرد را به زندگی علاقهمند کند و اگر عقدنامهای هزار صفحهای هم میان آنها وجود داشته باشد، این مساله تضمینکننده بقای زندگی نیست و فقط تفاهم، گذشت و عشق میتواند زندگی مشترک را حفظ کند. از طرفی در زندگی هنگامی که افراد قصد عقد قراردادی را با هم دارند، با گل و لبخند و مهربانی و شیرینی به پای قرارداد میرسند اما باید به روزی هم فکر کرد که دیگر گل و لبخند و شادی جای خود را به اختلاف داده است.
در چنین وضعیتی اگر مورد معامله یک خانه باشد، مسائلی مانند جریمه، حق فسخ و... وجود دارد؛ اما ازدواج معاملهای اینگونه نیست و میزان ضرر و زیان افراد از یک رابطه ناموفق بسیار بیش از ضرر خرید و فروش خانه است. من در نوشتهها و مطالبم همواره به موضوع بهداشت حقوقی تاکید کردهام و توصیه کردهام همانطور که در مسائل پزشکی و بهداشتی، بحث پیشگیری قبل از درمان را داریم، در مسائل حقوقی هم باید به بهداشت حقوقی توجه کنیم و بهتر است هم در روابط زن و مرد و هم در معاملات و مسائل حقوقی، هنگام تنظیم قرارداد طی مشورت با یک فرد حقوقدان، روابط به شکل درست و قانونی تنظیم شود. بیشتر آدمها هم هنگام بروز اختلاف به اولین چیزی که نگاه میکنند قرارداد است و اگر قرارداد محکمی باشد، فرد خطاکار سریعتر مجاب میشود که دست از کار اشتباه خود بردارد.
البته ممکن است در چنین مواردی روابط زن و مرد در ابتدای آشنایی اندکی تیره و تار باشد، اما همیشه گفتهاند جنگ اول بهتر از صلح آخر است و چنین مشورتهایی میتواند روابط محکمی را میان زن و مرد شکل دهد و در همان ابتدای زندگی تکلیفها مشخص است.
رضا استادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست