سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

ایران شناسی در روسیه


ایران شناسی در روسیه

از زمان شكلگیری ایران شناسی به عنوان یك رشته علمی یعنی از اواسط قرن نوزدهم, دانشمندان روس در این علم سهم قابل توجهی را ایفا كردند

در جهان علمی، اسامی دانشمندان روسیه قبل از انقلاب مانند ب. دورن، ای. برزین، و. روزن، ن. خانیكوف، و. میللر، و. ژوكوفسكی و دیگران شهرت زیادی دارد.

با آغاز دوران شوروی ایران‎شناسی با مسایل جدیدی روبرو شد. تغییر ایدئولوژی دولتی موجب پیدایش مبنای اسلوبی جدید علمی گردید. بسیاری از مسایل ایران‎شناسی كه نه فقط با عصر حاضر بلكه با تاریخ و حتی فرهنگ و مطالعه آثار خطی قدیمی ارتباط داشتند، فقط و فقط از مواضع ماركسیسم-لنینیسم مطالعه می‎شدند. این امر به خصوص در زمینه ارزیابی جنبشهای ملی و رهبران آنها مشهود بود. سیاست خارجی عملی اتحاد شوروی و اولویت روابط با كشورهای مختلف بر همین اساس تعیین می‎شد. كافی است برخورد متفاوت با متن اولین قراردادهای دوستی دولت نوبنیاد شوروی با ایران و تركیه ذكر شود. این تفاوتها عمدتاً ناشی از ارزیابی متفاوت احتمال مشاركت این كشورها در روند انقلابی جهانی بود (منظور، وجود ماده‎های ۵ و ۶ در متن معاهده با ایران است). ساختار موضوعی ایران‎شناسی هم دچار تغییرات زیادی شد. در كنار پژوهش زبانها، ادبیات و تاریخ كه قبل از انقلاب در مقام اول قرار داشت، مسایل تاریخ نوین مورد توجه فزاینده‎ای قرار گرفتند.

قبل از انقلاب ۱۹۱۷ شهرهای سنت‎پترزبورگ و مسكو مراكز اصلی ایران‎شناسی بودند. در دوران شوروی چنین مراكز پژوهشی در شهرهای دیگر، عمدتاً در پایتختهای جمهوری‎های ماورای قفقاز و آسیای میانه به وجود آمدند. البته، در مسكو كه پایتخت شوروی بود و نهادهای دولتی مركزی واقع در آنجا به اطلاعات و داده‎های جاری نیازمند بودند، به مسایل تاریخ جدید و نوین توجه زیادی مبذول می‎شد. حتی در انستیتوهای آكادمیك به ویژه در انستیتوی شرق‎شناسی آكادمی علوم اتحاد شوروی، تدوین یادداشتهای تحلیلی برای كمیته مركزی حزب كمونیست و نهادهای دولتی بخش قابل توجه فعالیت را تشكیل داد. پیشبینی‎های بلندمدت توسعه سیاسی و اجتماعی-اقتصادی توسعه ایرانی تهیه می‎شدند. همزمان مطالعه جنبه‎های فرهنگی، زبانی و تاریخی توسعه ایران هم صورت می‎گرفت ولی در برنامه‎های فعالیتهای پژوهشی تأكید بر مسایل معاصر كاملاً آشكار بود.

ولی موضوعات ایران‎شناسی سنت‎پترزبورگ تغییری نكرده بود. سنت‎پترزبورگ اكنون هم مركز اساسی پژوهشهای آثار خطی، زبان، فرهنگ، ادبیات و تاریخ ایران باستان و قرون وسطی می‏باشد. در مراكز جدید ایران‎شناسی نیز یك نوع "تقسیم كار" پدید آمد. در ارمنستان به مطالعه آثار فارسی و ارمنی در مورد گذشته تاریخی مشترك این دو ملت پرداختند. در تفلیس ادبیات و زبان‎شناسی اولویت داشت ولو اینكه در سالهای ۱۹۸۰-۱۹۷۰ پژوهشهای زیادی در زمینه جغرافیای اقتصادی، جمعیت‎شناسی و مسأله شهرهای ایران به عمل آمد. در باكو پژوهشها در زمینه تاریخ جدید و نوین، صنایع و اصناف، مسایل كشاورزی، تاریخ آذربایجان ایرانی و مسایل مشترك برای ایران و آذربایجان از همه جالب‎تر بود. در جمهوری‎های آسیای میانه عمدتاً به مطالعه آثار خطی قدیمی، ادبیات و زبان، هنر و تاریخ قرون وسطای ایرانی توجه داشتند.

برنامه‎های مطالعات علمی ایران‎شناسان به طور متمركز تنظیم و توزیع می‎شد. برنامه‎های انتشارات منطقه‎ای در زمینه انتشار آثار ایران‎شناسان با انتشارات اساسی "ادبیات شرقی" مسكو هماهنگ می‎شد تا یك كتاب دو بار منتشر نشود.

طی بیست سال اخیر در توسعه ایران‎شناسی تغییرات جدیدی پدید آمده است. جا دارد به برخی از مسایل ایران‎شناسی كه در سالهای اخیر به وجود آمدند، اشاره‎ای داشته باشیم. این مسایل با مهمترین رویدادهای سیاسی این دوران ارتباط دارد. مهمترین رویدادی كه برای ایران‎شناسی مسایل جدیدی مطرح كرد، ظهور جمهوری اسلامی ایران بر روی نقشه سیاسی جهان در سال ۱۹۷۹ بود. مسایل مربوط به شكست برنامه‎های اجتماعی و اقتصادی كه در جهان مورد امتحان قرار گرفته و نتایج خوبی داده‎اند ولی در ایران با ناكامی روبرو شدند و نیز مسایل به قدرت رسیدن روحانیت مورد مطالعه قرار گرفتند.

در همه مراكز ایران‎شناسی اتحاد شوروی و به خصوص در مسكو به تجزیه و تحلیل علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران پرداختند. ایران‎شناسان مسكو علاوه بر ارائه مقالات در همایش‎های علمی، مجلات عام الفهم علمی، تخصصی و بررسی‎های تحلیلی اوضاع جاری، همچنین به تدوین و انتشار آثار مونوگرافی علمی مبادرت ورزیدند. كتب ذیل به مسایل انقلاب ایران اختصاص داشت:

س. ل. آقایف. ایران در گذشته و حال، مسكو، ۱۹۸۱؛ آ. رزنیكوف. ایران: سقوط رژیم شاهنشاهی. مسكو، ۱۹۸۳؛ س. آقایف. انقلاب ایران، ایالات متحده آمریكا و امنیت بین‎المللی. مسكو، ۱۹۸۳؛ ی. دوروشنكو. روحانیت شیعه در ایران معاصر. مسكو، ۱۹۸۵؛ س. آقایف. ایران بیم گذشته و آینده: رویدادها، افراد، اندیشه‎ها. مسكو، ۱۹۸۷.

علاوه بر آن، در آثار زیادی كه مستقیماً به انقلاب اختصاص نداشت، تلاش به عمل آمد تا علل تعویض نظام دولتی ایران تشریح شود و سالهای اول فعالیت حكومت اسلامی در شرایط نفوذ مستقیم روحانیت در سیاست و اقتصاد كشور بررسی شود. مجموعه‎ مقالات در این زمینه به قرار ذیل است: "اسلام در تاریخ اقوام مشرق‎زمین"، مسكو، ۱۹۸۱؛ "ایران. مسایل توسعه اقتصادی و اجتماعی"، مسكو، ۱۹۸۲؛ "اسلام در كشورهای خاور نزدیك و میانه"، مسكو، ۱۹۸۲؛ "اسلام. دین، جامعه و دولت"، مسكو، ۱۹۸۴. كتابهای مونوگرافی: ن. مامدوا "تمركز تولید و سرمایه در ایران سالهای ۱۹۷۰-۱۹۶۰"، مسكو، ۱۹۸۳؛ آ. آراباجیان. "ایران. تغییرات در ساختار شاخه‎های اقتصاد در سالهای ۱۹۷۰-۱۹۶۰"، مسكو، ۱۹۸۳؛ ن. كوزنتسوا. "ایران در نیمه اول قرن نوزدهم"، مسكو، ۱۹۸۳؛ صالح علی‎اف "نفت و توسعه اجتماعی و سیاسی ایران در قرن بیستم"، مسكو، ۱۹۸۵؛ ن. مامدوا "كارفرمایی شهری در ایران"، مسكو، ۱۹۸۸.

مونوگرافی چند مؤلف تحت عنوان "انقلاب ایرانی: علل و درسها" كه در سال ۱۹۸۹ در مسكو منتشر شد، تلاشی در جهت بررسی علل و عواقب انقلاب ایران بود. حتی در دوران شوروی برداشت واحد از علل و چگونگی انقلاب اسلامی وجود نداشت. در كتاب مذكور دیدگاههای مختلف در این مورد منعكس شد.

تغییر اوضاع ژئوپلتیكی منطقه و جهان بر اثر مواضع ضدآمریكایی جمهوری اسلامی ایران به ارزیابی نظریات اقتصادی و اجتماعی مدرنیزاسیون، رشد اقتصادی و مسایل دیگر محتوای جدیدی بخشید. مسأله ایران بهترین محك اهمیت و حقانیت این نظریات از آب در آمد. همانا عامل ایرانی بود كه به تحقیقات و پژوهشهای جدیدی تحرك بخشید كه نه عوامل فنی بلكه عوامل تمدنی توسعه را در اولویت قرار می‎دهند. متأسفانه، ایران‎شناسی شوروی بیشتر به جنبه‎های اجتماعی و طبقاتی مسایل مربوط به ایران توجه داشت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.