چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زیستن با ورزش


زیستن با ورزش

ورزش های همگانی همانند دسته گلی است با شكوفه هایی از انواع گل ها و دارای رنگ های بسیار متفاوت, بنابر این با توجه به سطوح مختلف فرهنگی جاری در جامعه برنامه های ورزش های همگانی می تواند در سلامت و سازگاری اجتماعی سهم مهمی داشته باشند

دكتر یورگن پالم، یكی از بنیانگذاران «مؤسسه بین المللی آمادگی جسمانی» می گوید: «ورزش های همگانی همانند دسته گلی است با شكوفه هایی از انواع گل ها و دارای رنگ های بسیار متفاوت، بنابر این با توجه به سطوح مختلف فرهنگی جاری در جامعه برنامه های ورزش های همگانی می تواند در سلامت و سازگاری اجتماعی سهم مهمی داشته باشند. ورزش های همگانی فرصتی است برای دختران و پسران جوان و پدران و مادران تا بدون دردسر، از فعالیت های ورزشی در كنار هم لذت بیشتر ببرند.

در جامعه ما كه به روایتی یكی از جوان ترین جوامع جهانی است، تقویت جسم و افزایش توانمندی ها اساس و پایه محكمی ندارد و حتی زمانی كه در زمینه بهبود ورزش و تربیت بدنی به تجزیه و تحلیل می پردازیم، متوجه می شویم با این كه طنین ورزش های همگانی نسبت به سال های گذشته رساتر شده، اما هنوز هم اغلب در حد حرف است و هیچ رأیی و فكری، اكثریت را شامل نمی شود.

●انسان موجودی است كه دائماً در حركت و جنبش است.

طی چند نسل گذشته، روش زندگی بشر امروزی با جمعیت رو به افزایش، از یك زندگی خیلی فعال مثل كشاورزی و كارگری به سكونت كارمندی در شهرهای بزرگ تغییر كرده است و اینان كه از روش زندگی بدون تحرك و فعالیت خود هراسانند، رنج بیشتری را متحمل می شوند.

زمین های بازی و میادین ورزشی در پی یك ضرورت انسانی و وابسته به طبیعت انسان به وجود آمده اند كه با توجه به زندگی ماشینی و مشكلات جمعیتی در شهرهای بزرگ امروزه فضاهای محدودتری برای بازی و فعالیت های جسمانی اختصاص یافته كه در كشور ما با توجه به استانداردهای موجود جهانی كاستی ها محسوس تر است.

كشورهای پیشرفته در سال های گذشته خیلی زود ضرورت فضا و تحرك در اجتماع را درك كردند و به طرح ریزی برای ایجاد پارك ها، باغ ها، فضاهای باز و تجهیزات ورزشی پرداختند.

امروزه در كشورهای در حال توسعه تقریباً وضعیت به گونه دیگری است. هر فضای موجودی اشغال فعالیتی غیرورزشی می شود و اگر تجهیزات ورزشی وجود داشته باشد، دور از دسترس است.

●كمبود متخصصین واجدشرایط

برای انجام ورزش به طور سالم و ایمن و در واقع برای لذت بردن از آن باید بیاموزیم كه مرتباً به تمرین بپردازیم. این امر به آموختن نیاز دارد. ورزش های همگانی فقط خاص قشر كودكان دبستانی نیست، بلكه برای همه مردم ضرورت دارد. ما در مدارس فقط به معلمان ورزش نیاز نداریم، بلكه به متخصصینی نیازمندیم كه بدانند چگونه در افراد بزرگسال، كودكان، افراد با استعداد و بی استعداد انگیزه ورزش كردن را به وجود آورند و مهارت های ابتدایی را به آنها آموزش دهند.

در بعضی از كشورها آموزش متخصصین در مراكز آموزشی و طبق یك برنامه آموزشی صورت می گیرد و افراد زیادی در این كلاس ها شركت می كنند، مانند آلمان كه در طول ۱۰ سال گذشته بیش از یك میلیون متخصص آموزش دیده اند.

متأسفانه مشاهدات و آمارهای موجود نشان می دهد كه در بسیاری از كشورها از جمله ایران برای آموزش در چنین زمینه هایی نه برنامه هایی جدی و نه بودجه كافی وجود دارد كه صرف این موضوع بشود!

●ورزش های همگانی و محیط زیست

سهم ورزش در یك زندگی سالم و ارزشمند بیشتر از تأثیر آن بر بدن انسان است. محیط از درون بدن همه ما آغاز می شود. بدن های ما قسمتی از محیط زیست هستند. این نظام كلی سیاره ای است كه ما در آن زندگی می كنیم. گیاهان، جانوران و موجودات انسانی دنیای ما را تشكیل می دهند.

این دنیا در خطر است. با آلودگی هایی كه ما به وجود می آوریم، كوركورانه به نابودی صدها هزار نوع گیاه و موجود زنده كمك می كنیم و این امر باعث وحشت ما نسبت به مرگ كره زمین می شود. محیط این كره فقط به كارخانه ها، اتومبیل ها و كالاهای صنعتی تعلق ندارد. كره زمین در وهله اول دنیای زیست است. باید میلیون ها نوع زندگی در این كره در برابر خطرات و نابودی ها حفظ شود. بدن ما نمونه خوبی از طبیعت است و نیاز به محیطی دارد كه در آن حركت كند.

بنابر این وقتی درباره ورزش های همگانی صحبت می كنیم، باید در حفظ این دنیا و فضایی كه در آن جنب و جوش انسان صورت واقعی به خود می گیرد، نقش خود را درك كنیم.

پس ورزش های همگانی حامی منطقی و طبیعی حركت در محیط زیست است. در حقیقت هر دو از بنیان به یكدیگر وابسته اند.

ما اطمینان داریم كه در زندگی اجتماعی امروز بشر ورزش نقش ارزنده ای دارد. اما آیا می توانیم آن را ثابت كنیم؟

تفریحات سالم بدنی به خصوص به شكل بازی های سنتی در شناسایی گروه های در اقلیت نقش اساسی دارد و فرصتی است برای این افراد كه میراث فرهنگی خود را حفظ كنند.

اما آیا می توانیم به این امر جامه عمل بپوشانیم؟

هیچ شكی وجود ندارد كه حفظ فرهنگ بستگی به ادبیات، موسیقی، هنرهای زیبا و معماری ندارد، بلكه به خلاقیت در بازی ها و ورزش هایی بستگی دارد كه ما به عنوان سنت های زیستی مردم آنها را در نظر می گیریم.

یك پرش، یك پیچ و قوس، یك توپ در حال پرواز همه این حركات به معنای واقعی بیانگر حیات و زندگی هستند. كوچك، اما با تأثیر فراوان بر روی زندگی بشر در دنیا.

ورزش در كاربرد یكی از معناهای خود در دوره معاصر كه آن را مترادف «بازی و تفریح انسان» به كار می بریم، مفهوم بسیار گسترده و جدیدی است.

●تقویت روانی با ورزش

ورزش همگانی علاوه بر تقویت جسمانی عموم مردم تأثیر فراوانی نیز بر حل بسیاری از مشكلات روانی آنها دارد. روانشناسان و روانپزشكان بسیاری با انجام تحقیقات و پژوهش های گسترده خود دریافته اند كه روابط مشخصی بین فعالیت جسمانی و سلامت عاطفی، كاهش اضطراب و حتی مشكلات پیچیده روحی و روانی وجود دارد و این روابط را توصیف كرده اند.

خوشبختانه به طور پیوسته بین «فدراسیون بین المللی طب ورزشی» و «انجمن جهانی بازی های تفریحی و اوقات فراغت» موضوعات مختلف اثرگذاری ورزش و فعالیت های بدنی بر تقویت روانی افراد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و آثار مثبت آن نیز مورد استفاده مردم قرار می گیرد. آنها در تازه ترین یافته های خود در میان افراد سالمند دریافته اند میزان ابتلا به بیماری های روانی در میان كسانی كه با برنامه های منظم به ورزش می پردازند، بسیار كمتر از افرادی است كه ورزش در برنامه های روزانه آنها جایگاهی ندارد.

چستر فیلد می گوید: ورزش های همگانی یكی از برنامه هایی است كه در آن روح زندگی، گرمی، نشاط و خوش بینی وجود دارد.

به نظر می رسد اكنون باید نقش ورزش های همگانی در جامعه فعلی و آینده را در سلامت و بهبود نحوه زندگی جدی بگیریم و سهم ورزش به عنوان یك معیار در مشكلات اجتماعی بایستی بسیار بالاتر از آن چیزی باشد كه در حال حاضر وجود دارد.

●ورزش بانوان

مردان و زنان ساختار جسمانی، زیستی متفاوتی دارند كه ناشی از صفات مشخصه فیزیولوژی و آناتومی آنان است.

این حقیقت كه زنان طبیعتاً احساساتی تر، كم طاقت تر، نگران تر و روی هم رفته از نظر روانی ناپایدار تر از مردان هستند نیز بر اجرای ورزش های همگانی و قهرمان مؤثر بوده است.

زنانی كه به دنبال ورزش كردن می روند معمولاً در تمرین، برای یادگیری آمادگی بیشتری دارند و صحیح تر و كوشاتر عمل می كنند و بیشتر نظم پذیرند و نسبت به استانداردها آگاهی دارند و همگی در حالی كه در سطح بالای ورزشی فعالیت می كنند در تمرین و كل برنامه فعال ترند.

آنان سعی دارند از شكست دوری كنند و خواهان تحسین از سوی جامعه اند.

این سؤال بسیار مهمی است كه آیا زنان را می توان با معیار یكسان با مردان مقایسه و یا به زبان دیگر با توانایی ها، اجراها و نرم های مردان اندازه گیری كرد یا خیر؟ زنان نمی خواهند با استانداردهای مردانه مقایسه شوند. آنان قصد جدا كردن خود را ندارند، اما می خواهند كه زن بمانند و این حق مسلم آنهاست.

امروزه تقریباً در تمامی كشورهای جهان زنان نسبت به مردان كمتر در ورزش شركت می كنند. این امر چه در مورد ورزش های همگانی و چه در مورد ورزش قهرمانی صدق می كند.

ورای همه محدودیت های قانونی، اقتصادی و اجتماعی زنان دلایلی وجود دارد كه آنها اغلب نسبت به مردان فرصت خیلی كمتری برای ورزش كردن دارند. این امر همچنین با عملكردها، رسوم و عادات، باورها و همچنین نقش برجسته جنسیت مرتبط بوده است. خوشبختانه در سال های اخیر بسیاری از تردیدها در مورد شركت زنان در انجام فعالیت های ورزشی مرتفع شده است.

این یك واقعیت است كه زنان بایستی با حفظ و رعایت اصول به تمامی ورزش های مورد علاقه خود دسترسی داشته باشند، اما انجام ورزش هایی مانند بوكس، كشتی، وزنه برداری و امثالهم كه با فشارهای جسمانی و روانی غیر متعادلی برای آنها روبه روست، كمتر قابل توصیه است.

مروری تاریخی در پیشرفت برنامه های ورزشی زنان نشان می دهد كه آنان تقریباً امروزه در تمامی ورزش ها اندوخته های اجرایی بسیاری دارند. با دستیابی به پیشرفتی كه در ابتدا مختص مردان بود، آنها حالا به پیشرفت های شایانی در اجرا دست یافته اند.

محمدرضا منصوریان



همچنین مشاهده کنید