سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
و از نژاد «پژوهش و نوگشایی»
![و از نژاد «پژوهش و نوگشایی»](/web/imgs/16/141/18tqx1.jpeg)
او آرام رفـت و روزنامهنگاران و دانشپژوهان عرصه ارتباطات و رسانه را نا آرام کرد. حق هم همین است، برای همه ما روزنامهنگاران پروفسور معتمدنژاد درسی و ردی از خود برجای نهاده است. به یاد دارم که در زمان راهاندازی روزنامه ایران و در نشستی که به مصاحبه تفصیلی فیچری با ایشان منتهی شد، «نوآوریها» را نه تنها تایید میکرد که با جسارتی مثالزدنی مباحث را توسعه میداد. قصد دارم در این نوشتار بر دو موضوع بسیار محوری از شخصیت تمام نشدنی استاد معتمدنژاد و دیدگاههای الگو و حرفهییاش تاکید کنم و مورد بازخوانی قرار دهم. بقیه موارد شایسته و ضروری را دانشآموختگان بلافصل او بازخواهند گفت.
یکم: «آزادگی و ایستادگی»، رفته رفته برای روزنامهنگاران و مدیران و دانشپژوهان رسانهها -که بیشتر به بخش دولتی بستگی کم یا زیادی دارند- به یک امر حاشیهیی تبدیل شده است. استاد در عمل به ما آموخت که لازمه آزادگی، دور بودن منطقی از عرصههای دولتی است و این امر نیازمند «سواد و بار علمی» خواهد بود؛ اما بیتردید این مساله توازنی را میآفریند که در یک دست روزنامهنگاری، ارتباطات و رسانه و در دستی دیگر، سیاستهای دولتی و تلاش برای اصلاح یا شاید تقویت آن مدنظر باشد.
دوم: پژوهش همواره نیازمند نوگشایی است، مشروط بر آنکه پژوهشگر در این سطح از نیاز باشد، نیک میدانیم مطالعات ارتباطی، مطالعات رسانه و مطالعات ژورنالیزم، هر کدام در جای خود، نیازمند عرصههای پژوهشی نوین هستند پروفسور معتمدنژاد از اساتیدی بود که دایره پژوهشهایش، هر دو عرصه ارتباطات و ژورنالیزم را در بر میگرفت و افزون بر آن به دلیل تسلطی ویژه بر مبانی حقوق که از تهران تا پاریس استمرار داشت پژوهشهای این دو عرصه را با حقوق درآمیخت و هر پژوهشی را که به پایان رسانید، با موضوعی تازه همراه شد و عرصهیی نوین را بازگشود. کمتر کسی را مشاهده میکنیم که تا این اندازه، مسلط بوده باشد و حاضر نشود که مضمونی تکراری را در فعالیتهای مستمر و فشرده پژوهشی خود قرار دهد.
سوم: ارتباطات، مقولهیی است و ژورنالیزم مقولهیی دیگر که با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند، اما هر کدام از شخصیتی مستقل برخوردارند.
بر این اساس در جهان امروز پژوهشگران ارتباطات برای عرصه ژورنالیزم یا پژوهشگران ژورنالیزم برای عرصه ارتباطات توصیه یا راهکاری ارائه نمیکنند؛ مگر آنکه با فردی مواجه باشیم که در هر دو عرصه تسلطی یگانه و منحصر به فرد داشته باشد و وجود چنین افرادی نه تنها در ایران که در سطح جهانی بسیار نادر است. پروفسور معتمدنژاد استادی بود که ارتباطات را از یک سوی و در نهایت تسلط و ژورنالیزم را از دیگر سوی و در نهایت کار حرفهیی، میدانست و با آن زیسته بود. از همینرو است که جای استاد قطعا پر نخواهد شد و کسانی که او را و دیدگاههایش را میشناسند، به درستی میدانند که راهکارها و راهحلهای استاد هم از پشتوانه تئوریک برخوردار بود و هم به عرصههای سخت و پرپیچ و خم عملی و پراگماتیک تکیه داشت.
آخر: درباره استاد معتمدنژاد نوشتن و گفتن کاری است بسیار دشوار اما درباره دیدگاههایش، وظیفه قطعی همه ما است که بارها و به کرات بنویسیم و بازخوانی کنیم: تنها جملهیی که باقی میماند، این است که او رفت، اما دیدگاههایش هرگز! پس، بکوشیم دیدگاههای او را در عرصه پژوهشهای ارتباطی از یک سوی و مطالعات ژورنالیزم از دیگر سوی عملی کنیم و تحقق بخشیم.
مجید رضائیان
استاد دانشگاه و پژوهشگر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست