دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مرثیه یی برای شأن از دست رفته ژورنالیسم
![مرثیه یی برای شأن از دست رفته ژورنالیسم](/web/imgs/16/141/mf6rn1.jpeg)
خبر و خبررسانی یکی از ارکان مهم جوامع بشری است. از تاریخ آغاز کسب یا اشاعه خبر اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی سابقه خبر و خبررسانی را به سپیده دم تاریخ نسبت می دهند و کنده کاری روی دیواره غارها و کوه ها را نمونه هایی از اطلاع رسانی های اولیه می دانند که بعدها با روش های دیگر از جمله خبررسانی با دود یا استفاده از جارچیان و پیک های نامه رسان گسترش یافت. کارشناسان چهار رویداد ابداع خط، چاپ، رادیو تلویزیون و اینترنت را از جمله مراحل بسیار مهم در عرصه اطلاع رسانی می دانند.
امروزه رسانه ها از جمله مهم ترین شاخص های توسعه فرهنگی، اجتماعی محسوب می شود. هم اکنون جامعه یی را توسعه یافته می دانند که در کنار عواملی مانند شاخص های اقتصادی همانند تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه تولید و مصرف کالاهای شاخص صنعتی و انرژی و... تولید، عرضه و به کارگیری عنصر «اطلاعات» نیز در آن برجسته باشد.
کشور ما به رغم داشتن پیشینه بسیار پربار در عرصه فرهنگ و اطلاع رسانی، در زمینه ارتباطات و رسانه های نوین کارنامه چندان موفق و افتخارآمیزی ندارد. این عدم موفقیت البته در خبررسانی علمی شکل آشکارتر به خود می گیرد. گفته می شود نخستین مجله علمی ایران در ۱۱ ژانویه ۱۸۶۴ (۱۲۴۴ هـ.ش.) یعنی ۲۷ سال پس از انتشار نخستین روزنامه در ایران به دستور ناصرالدین شاه و به شکل ماهنامه منتشر شد. تیراژ این نشریه را حدود یک هزار نسخه تخمین می زنند. گفتنی است این نشریه (با نام علمیه دولت علیه ایران) در جامعه یی چاپ می شد که از حدود ۵/۱۱ میلیون جمعیت آن، ۱۰ میلیون نفر به صورت ایلی و چادرنشینی زندگی می کردند و فقط ۱۳ درصد آن در شهرها ساکن بودند و تقریباً اکثر افراد جامعه بی سواد بودند. در آن سال ها تعداد محصلین ایران فقط ۳۸۷ نفر بود. قیمت هر نسخه از نخستین مجله علمی ایران ۱۵ شاهی بود که با توجه به سطح قیمت ها در آن زمان به تقریب با قیمت ۴/۲ کیلو گوشت، ۳۲ تخم مرغ یا ۱۳۲ کیلو نان برابر بود. از آن سال تا سال ۱۹۸۵ میلادی حدود دویست نشریه علمی در ایران منتشر شد که طول عمرشان بسیار کم بود و به طور متوسط شش سال عمر کردند، هر چند برخی از آنها پس از چند شماره و در همان سال اول تعطیل شدند و برخی چند دهه عمر کردند. شاید بتوان تعداد زیاد عنوان های مجله علمی را به علاقه ایرانیان برای تولید و عرضه خبر علمی و طول عمر کوتاه این نشریه ها را به ضعف سیستم های مدیریتی دولت ایران در حمایت از نشریه های علمی (به عنوان یکی از شاخص ترین نمادهای فرهنگی کشور) نسبت داد.
این وضعیت نابسامان نشریه های علمی (و در کل رسانه ها) تا زمان انقلاب ادامه داشت. با وقوع انقلاب و آغاز جنگ و کمبود کاغذ و فشارهای روزافزون اقتصادی، انتظار تغییر در این وضعیت بیهوده بود. اما با پایان جنگ و بهبود وضعیت اقتصادی و همچنین افزایش تعداد دانشجویان و دانشگاه ها و افراد تحصیلکرده به تعداد رسانه ها و در نتیجه رسانه های علمی افزوده شده است. روزگاری ایرانیان آرزو داشتند هر مرکز استان یک دانشگاه داشته باشد، اما با گذشت کمتر از دو دهه شهری نیست که یکی از انواع مراکز آموزش عالی (اعم از دولتی، آزاد، پیام نور و...) نداشته باشد. همین افزایش میزان باسوادی و سطح معلومات بود که شوق کسب خبر را افزایش داد و نیاز به رسانه ها را تشدید کرد. در راستای تعدد و تنوع رسانه ها، بخشی از آن به علم و خبرنگاری علم اختصاص یافت. (لازم به ذکر است در این متن منظور ما از «روزنامه نگاری علم» همان «science Journalism» به معنای پرداختن به رویدادها، خبرها و دستاوردهای علمی است و با «روزنامه نگاری علمی» به معنای روزنامه نگاری دقیق و مبتنی بر اسناد و مدارک و شواهد تفاوت دارد.)
شاید بتوان رسانه های ایران را از لحاظ انتشار اخبار علمی، با کمی اغماض در همان دو دسته روزنامه های دولتی و خصوصی قرار داد. خط مشی کلی روزنامه های دولتی را مدیران دولتی تعیین می کنند. آنها به دنبال انتشار خبری هستند که نشان دهنده موفقیت آنها در فعالیت های سیاسی است، البته در این بین ممکن است اخباری از نوع «کشف مدال های اتمی اینشتین» و «کشف انرژی هسته یی توسط دختر ۱۴ساله در آشپزخانه» به صفحه اول این نوع روزنامه ها راه یابد. اما دسته دوم، رسانه های خصوصی هستند که مخاطبان آنها عموم مردم هستند و در راستای تلاش در راه ادامه حیات و بقا در رقابت نابرابر با رسانه های دولتی، سعی در برآوردن نیازهای خبری مردم می کنند و عموماً به انتشار خبرها و تحلیل هایی رو می آورند که خواست و نیاز مردم باشد. عموماً این نوع رسانه ها بخشی را به علم و تکنولوژی اختصاص می دهند و از قضا همین نوع روزنامه نیز بیش از همه در معرض تهدید لغو مجوز و محدودیت انتشار است.
هر چند امروز بیشتر رسانه ها به انتشار اخبار علمی اهمیت می دهند، اما لزوم دقت در گزینش خبرنگار علم را فراموش کرده اند و نظارتی روی فعالیت های آنان صورت نمی گیرد. با توجه به اینکه بسیاری از آنان تحصیلات مرتبط با موضوع را نیز سپری نکرده اند، تاکنون خبرهای نادرست بسیاری از طریق این رسانه ها در اجتماع منتشر شده است.
در کشورهای دیگر اگر کسی بخواهد روزنامه نگار علم شود، باید علاوه بر داشتن ذوق و سلیقه نویسندگی و خبرنگاری و عشق به روزنامه نگاری، با هر دو حوزه تخصصی علم و روزنامه نگاری آشنا باشد. به همین دلیل بسیاری از روزنامه نگاران علم در کشورهای پیشرفته دارای مدرک تحصیلی دکترا هستند و هدف شان از فعالیت در حوزه روزنامه نگاری نه صرفاً کسب درآمد یا شهرت که ارضا و پاسخگویی به نیازها و احساس های درونی خود آنها است (هر چند به دلیل گسترش رسانه ها در بسیاری از کشورها خبرنگاران هم از مزیت های حقوق بالا برخوردارند و به شهرت بسیار نیز می رسند).
در بسیاری از کشورها برای آنکه کسی بتواند عنوان خبرنگار یا روزنامه نگار علم را کسب کند، باید از سطح حداقلی از تحصیلات برخوردار باشد. این خبرنگاران عموماً در یکی از رشته های علوم پایه تحصیلات کارشناسی یا کارشناسی ارشد دارند و در عین حال دوره های بلندمدت و آکادمیک روزنامه نگاری علم را گذرانده اند. برای مثال در برخی از دانشکده های روزنامه نگاری گرایش روزنامه نگاری علم تدریس می شود و کسانی در این دوره ها پذیرفته می شوند که دارای تحصیلات در یکی از رشته های علوم پایه و فنی مهندسی باشند.
اما متاسفانه در کشور ما به هیچ کدام از این معیارها برای گزینش خبرنگار علم توجه نمی شود.
در ایران معمولاً خبرنگاران علم فقط با یکی از دو حوزه «خبرنگاری» و «علم» آشنایی دارند. یا کسانی هستند که در یکی از رشته های علمی یا فنی تحصیل کرده اند و به مدد آشنایی مختصر با یکی از زبان های خارجی با اینترنت و ذوق و سلیقه شخصی جذب این حرفه شده اند بی آنکه چندان با اصول حرفه یی روزنامه نگاری آشنا باشند یا حتی آن را مهم بدانند،
برخی هم در دانشگاه ها، روزنامه نگاری خوانده اند و بدون آنکه با اصول و پایه های علم آشنا باشند به روزنامه نگاری علم روی آورده اند ، البته این روی خوشایند سکه است وگرنه بودند کسانی که نه علم خوانده بودند و نه روزنامه نگاری و با مدرکی در حد دیپلم خواستند روزنامه نگاری علمی را متحول کنند و طرحی نو دراندازند و فلک را سقف بشکافند.
همین ناآشنایی با اصول روزنامه نگاری و قانون های علمی بود که باعث انتشار خبرهایی شد که نه تنها کارشناسان که حتی مخاطبان عادی (شنوندگان و خوانندگان) را نیز به حیرت واداشت؛ خبرهایی که نادرستی آن بر همگان آشکار بود. به نمونه هایی از چنین خبرهایی در شماره های آینده اشاره خواهیم کرد، اما پیشاپیش ذکر این نکته ضروری است که انتشار خبرهایی نادرست از این دست گناهی نیست که بار آن تنها به دوش یک نفر (خبرنگار یا تنظیم کننده خبر) باشد بلکه همه اعم از دبیر سرویس و سردبیر و معاونان در آن نقش دارند. برای مثال به رغم آنکه سردبیری هر رسانه یی یک سیستم نظارتی دقیق برای تنظیم خبرهای به زعم آنان مهم (مثل سیاسی، اقتصادی و ورزشی) طراحی می کند تنظیم خبرهای علمی تنها بر عهده یک خبرنگار است و هیچ گونه محدودیتی در عرضه خبر علمی (ز لحاظ صحت و درستی خبر) وجود ندارد و حتی پس از اثبات نادرست بودن خبر هیچ گونه «تصحیح و پوزش» یا حتی تغییری در شیوه های کسب و عرضه خبر برای پیشگیری از انتشار احتمالی خبرهای نادرست بعدی صورت نمی گیرد. سهل انگاری هایی از این دست موجب شده است که شأن «ژورنالیست» تا حد فحش و ناسزا کاهش یابد. در شماره های آینده چند نمونه از خطاهای فاحش در روزنامه نگاری علم را بررسی می کنیم و تا حد امکان به زمینه های بروز چنین خطاهای آشکاری اشاره می کنیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست