سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

چه کنم با شرم آن؟


چه کنم با شرم آن؟

مردی از اهل حبشه نزد رسول خدا (ص) آمد گفت:
یا رسول الله! گناهان من بسیار است. آیا در توبه به روی من نیز باز است؟
پیامبر(ص) فرمود:
آری، راه توبه بر همگان هموار است، تو نیز از آن محروم نیستی.
مرد …

مردی از اهل حبشه نزد رسول خدا (ص) آمد گفت:

یا رسول الله! گناهان من بسیار است. آیا در توبه به روی من نیز باز است؟

پیامبر(ص) فرمود:

آری، راه توبه بر همگان هموار است، تو نیز از آن محروم نیستی.

مرد حبشی از نزد پیامبر (ص) رفت. مدتی نگذشت که بازگشت و گفت:

یا رسول الله! آن هنگام که معصیت می‌کردم، خداوند، مرا می‌دید؟

پیامبر(ص) فرمود:

آری، می‌دید.

مرد حبشی، آهی سرد از سینه بیرون داد و گفت:

توبه، جرم گناه را می‌پوشاند، چه کنم با شرم آن؟

***

با شنیدن این داستان، به یاد دوران دبستان افتادم، زمانی که سال اول مدرسه، درس‌ها و سرمشق‌هایم را با مداد می‌نوشتم، چند سال بعد در فکر فرو رفتم و با خود گفتم:

چرا مداد را در کلاس سوم از ما می‌گیرند و خودکار را به دستمان می‌دهند؟

بعد از مدتی فکر کردن یک جوراب کوتاه اما ساده و روشن به ذهنم رسید؛ چون دیگر فرصتی برای پاک کردن نداریم یا به عبارت دیگر، فرصتی برای اشتباه کردن نداریم و اگر اشتباه کنیم تنها راه از بین بردن اشتباه، خط زدن آن است و باقی ماندن اثر اشتباه بر روی کاغذ چقدر عیان و مشخص خواهد بود. مصداق سخن مرد حبشی که در لحظه آخر گفت: توبه جرم گناه را می‌پوشاند چه کنم با شرم آن؟

گردآوری حسین شکرریز