دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یکی زندگی سنتی, دیگری مناسبات امروزی


یکی زندگی سنتی, دیگری مناسبات امروزی

واکاوی تفاوت ها و تشابهات فیلم «یه حبه قند» با «جدایی نادر از سیمین»

فرهنگ‌وهنر- فیلم «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی، همانند یک جعبه خاتم، سینی‌ قلم‌زنی، یا قالیچه‌ای ایرانی سرشار است از جزییات ظریف و متعددی است که کلیتی زیبا خلق کرده‌اند. ساخت ‌وساز اینهمه عناصر ریزنقش سهل ‌و ممتنع می‌‌نماید.

سهل است از آن‌رو که مخاطبی را، که بر سر سفر پرنقش‌ونگار و بته‌جق آن نشسته، به‌آسانی قانع می‌‌سازد که صحنه‌‌هایی از زندگی عادی و روزمر یک خانواد سنتی را نظاره‌ می‌کند و دشوار است چون برای نزدیکی هرچه بی‌واسطه‌تر تماشاگران به‌ واقعیت، آگاهانه ریزه‌کاری‌ها و ظرایف لحظات گذرا و لغزان هرروزه را با وسواس و دقت بازسازی کرده‌ است. گویا که فیلمنامه‌نویس و کارگردان از روی دست واقعیت نگاه ‌کرده‌اند و بار دیگر آن را همچنان‌ که یادآور صنعتگری و هنرگری و چرب‌دستی و چیره‌دستی و مهندسی و رسامی نگارگران است، نقش‌زده‌اند. رویدادها و مناسبات بازسازی‌ شده در «یه ‌حبه‌ قند» گرچه به نیکویی زندگی واقعی را به یاد می‌آورند، اما شهدی حیات‌بخش در رگ‌های آن جاری است، سرشار از حلاوت و سیلانی که شاید در زندگی واقعی یافت نشود. همچنان ‌که سروِ کرشمه‌گرِ نگاره‌های ایرانی درختی اثیری است که زیبایی فرازمینی دارد، اما همچنان بر سرو ِبیرون از عالم سرمدی نگارگری نیز دلالت می‌کند.

«یه حبه قند»، همکاری و تحسین هم‌کسوتان «میرکریمی» را هم برانگیخته ‌است‌: هم «کیارستمی» برای آن پوستر نقش‌زده و هم «بنی‌اعتماد» آنونسش را ساخته، «بهرام توکلی» و «مجیدی» نیز به هم‌وطنی با او افتخار‌ کرده و «افخمی» هم آن را ایرانی‌ترین فیلمی که تا به ‌‌حال دیده خوانده ‌است. یادداشت «حاتمی‌کیا» هم که شهره آفاق است و از عتاب آن با «فرهادی» سخن‌ها بر سر زبان‌هاست. اما نکته در گفتگوهایی است که پیرامون این اثر برخاست. هم «حاتمی‌کیا» و هم «افخمی» و هم «میرکریمی» به لسان مختلف بر هویت ایرانی «یه حبه قند» تاکید بسیار ورزیدند. اما «حاتمی‌‌کیا» افزون بر این در مدح شیرینی «یه حبه قند»، جدایی «تلخ نادر از سیمین» را از طعن و قدح بی‌نصیب نگذاشت. انگار که «یه حبه قند» در نظر او اثری است ایرانی و برخاسته از فرهنگی اصیل، و «جدایی نادر از سیمین» برساخته‌ای از دغدغه‌ها و تالمات جز‌ اینجایی و آلوده به شائبه‌های بیگانگی! حال این رای را بگذارید کنار نظر «افخمی» هم که ‌«یه حبه قند» را ایرانی‌ترین فیلم دانسته، این سوال را بر رهن می‌آورد که تو از ایرانی بودن یا ایرانی‌تر بودن در باب «یه حبه قند» چه معنای محصلی دارد؟ چه تفاوتی دارد با اینکه مثلا «جدایی‌‌ نادر از سیمین» را همان‌اندازه و (نه‌ لزوما همسان) ایرانی بدانیم؟ پیش‌فرض‌های این حکم چیست؟ آیا ایرانی‌ات تنها در شیوه زندگی سنتی نمایان است؟ در روش‌های دیگرِ زیستن ایرانی‌ها مشهود نیست؟ آیا مفهوم ایرانیت پدیده‌ای صلب و ابدی و بدون دگرگونی است؟ آیا فقط یک نوع هویت ایرانی داریم و آن یک نوعِ خالص و برتر هم هویت ایرانی متبلور در اینگونه از سنت است؟ به نوشته خبرآنلاین؛ «یه حبه قند» زندگی سنتی ایرانی را به تماشا عرضه ‌کرده‌، که خود از سنت‌ها و فرهنگ‌های دیگر تاثیر ‌پذیرفته است‌. «جدایی نادراز سیمین» هم مناسبات و اقتضائات زندگی امروزی و مدرن را نمایش‌ می‌دهد، که مثلا از فرهنگ غربی هم تاثیر می‌پذیرد.

«حاتمی‌کیا» که «یه حبه قند» را در تقابل با «جدایی نادر از سیمین» قرار داده، هم از نکته‌ای مهم درباب فیلم اخیر غفلت کرده، و هم در سخنان پیش‌‌ترش در سیما نیتی را به فرهادی و اثرش نسبت داده است که با واقعیت سازگار نیست. همچنین «جدایی نادر از سیمین» هم همان اندازه ایرانی است که «یه حبه قند». نخستین گونه‌ای از زندگی ایرانیان را روایت می‌کند، و دومی نوع دیگری از آن را. تازه مگر اثر «میرکریمی» یکسره ایرانی است؟ سینما یک مدیوم غربی است. تکنیک دوربین متحرک روی شانه ابداع غربی است. بسیاری از تجهیزات فیلمبرداری و تکنیکهای بازیگری و کارگردانی غربی هستند، حتی قالب خرده‌پیرنگ و مینی‌مال (که ماجرای فیلم در چارچوب آن روایت شده) غربی هستند، اما هیچ کدام این‌ها از اهمیت برخوردار نیستند، مهم آن است که این اثر تلاشی است هنرمندانه و احترام‌ برانگیز و مهم انسانی بودن و اخلاقی بودن و هنرمندانه بودن است.