جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرصت های اوباما


فرصت های اوباما

آقای باراک اوباما با وجود جوانی, از تجارب هم حزبی های قدرتمندش همچون کلینتون و همسرش که رقیب جدی او بود بهره گرفت و توانست بر خود مسلط باشد و از زمینه های موجود سیاست های نئوکانها که در داخل بی اعتمادی افکار عمومی و در بعد خارجی, شرایط تنش زا برای مردم آمریکا فراهم آورده اند نهایت بهره برداری را کند و خود را در شرایط بهتری قرار دهد و موفق باشد با شعار تغییر, قشرهای بیشتری از مردم از جمله جوانان را که برای سال های طولانی کمتر در رای گیری ها شرکت می جستند به صحنه وارد کند

آقای باراک اوباما با وجود جوانی، از تجارب هم حزبی‌های قدرتمندش همچون کلینتون و همسرش که رقیب جدی او بود بهره گرفت و توانست بر خود مسلط باشد و از زمینه‌های موجود سیاست های نئوکانها که در داخل بی‌اعتمادی افکار عمومی و در بعد خارجی، شرایط تنش‌زا برای مردم آمریکا فراهم آورده‌اند نهایت بهره‌برداری را کند و خود را در شرایط بهتری قرار دهد و موفق باشد با شعار تغییر، قشرهای بیشتری از مردم از جمله جوانان را که برای سال‌های طولانی کمتر در رای‌گیری‌ها شرکت می‌جستند به صحنه وارد کند.

رنگین پوست بودن او همچنین حضور خانم هیلاری کلینتون در بسیج زن‌ها در شرایط به وجود آمده موثر بوده است.

به هر تقدیر او به عنوان چهلمین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد و از ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ به کاخ سفید وارد می‌شود و سکان امور را در دست خواهد گرفت اما آیا او موفق خواهد شد حسب وعده‌ای که در تبلیغات انتخاباتی‌‌اش به مردم داده تغییرات لازم را ایجاد کند؟ هر چند ماهیت و محتوای تغییر راتبیین نکرده و هر حرکت جزئی را می‌تواند تغییر به حساب آورد اما تغییر باید ناظر بر عوض کردن شرایط نارضایتی در بعد داخلی و سیاست خارجی باشد آقای باراک از همان ابتدا با جنگ عراق مخالفت کرده و در ادامه نیز معتقد است هیچ راه‌حل نظامی برای مشکل عراق وجود ندارد و به طور قهری با اعزام نیروی بیشتر به عرا ق مخالف بود، اما اکنون که ژنرال پترائس جایزه طرح افزایش نیرو در عراق و ارزیابی موفقیت‌آمیز آن را دریافت داشته و به مقام سرفرماندهی کل نیروهای آمریکایی در خاورمیانه بزرگ منصوب شده، باید دید آقای اوباما چگونه می‌تواند به وعده‌اش عمل کرده، ظرف مدت ۱۶ ماه پس از ورود به کاخ سفید همه نیروهایش را از عراق خارج کند.

آقای اوباما اعلام کرده است، مایل است بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند؛ مذاکره پیرامون وضعیت امنیت در عراق، پاکستان، افغانستان، فلسطین و از همه مهم‌تر خود ایران و درخصوص فعالیت‌های هسته‌ای، خواستار توقف غنی‌سازی و دسترسی ایران به تکنولوژی هسته‌ای است به گونه‌ای که امکان دستیابی ایران را به قدرت نظامی هسته‌ای سد نماید.

آقای اوباما این مطلب را در بازدید از مرکز صهیونیست‌ها در نیویورک عنوان کرد و متعهد شد که اجازه نخواهد داد ایران تهدیدی برای اسرائیل باشد. اما آیا ایران حاضر است غنی‌سازی را متوقف سازد؟ و اگر به فعالیت‌هایش ادامه دهد، آیا لابی‌های صهیونیستی و ازجمله صهیونیست‌های حاکم بر اسرائیل خواهند گذاشت غنی‌سازی ایران توسط اوباما به رسمیت شناخته شود؟ این امر یکی از چالش‌های جدی پیش‌روی اوباماست که در قدم اول تنش را بر روابط حفظ می‌کند.

به نظر می‌رسد در زمینه حقوق بشر نیز دموکرات‌ها همواره بیشتر از جمهوریخواهان به ایران اعمال فشار کنند و باید انتظار داشت همان‌گونه که در دولت کلینتون نیز فشارهای حقوق بشری بر ایران از شدت وحدت بیشتر نسبت به دوران جمهوریخواهان برخوردار بود، آقای اوباما نیز نتواند از سنت پیشینیان عدول کند، هرچند مایل باشد پیرامون این موارد با ایران رودر‌رو مذاکره کند.

اما لابی‌های مخالف ایران نیز از نفوذ قابل توجه به کاخ سفید برخوردارند. درخصوص مبارزه با تروریسم، نیز ایران از دیدگاه آمریکایی‌ها و متحد قدیمی او اسرائیل متهم بوده است که همواره به نیروهای تروریستی (مقاومت)‌ کمک کرده و آنها را علیه اسرائیل شورانده است. هر چند از بعد حقوقی، ایران تلاش بسیار کرد تا فرق بین تروریسم و نیروهای مقاومت و آزادبخش را به صحن سازمان ملل کشانده و مدون کنند، اما اخیرا دامنه این اتهام از سوی آمریکایی‌ها به کمک‌های ایران به نیروهایی در داخل عراق و افغانستان و پاکستان کشیده شده و از سوی آمریکایی‌ها بویژه فرماندهان نظامی این اتهامات تکرار شده است و قاعدتا در دوران آقای اوباما و مادامی که نیروهای آمریکا در این منطقه حضور دارند باید شاهد تکرار این اتهامات باشیم.

در جنبه مثبت نیز افرادی که برای عادی‌سازی روابط در سطوح تجاری، بازرگانی، فرهنگی، ورزشی و حتی گفتگوهای علمی نمایندگان مجلس‌های دو کشور تلاش کرده و می‌کنند، کم نیستند و بعضا ارتباطاتی هم برقرار شده است، اما تابوها و همچنین وجود رقبا و آنانی که با بهبود رابطه ایران و آمریکا منافعشان به خطر می‌افتد اعم از نیروهای داخلی و نفوذهای خارجی موجود در منطقه و بعضا پاره‌ای از کشورهای عربی و از همه مهم‌تر اسرائیل، تخریب در روابط و سد کردن راه برای دستیابی به توافقات نیز مانع بوده است که از این پس نیز آنان بیکار نخواهند ماند و در هر مقطعی موانع‌ ایذایی را ایجاد خواهند کرد.

به نظر می‌رسد ایران به عنوان مهم‌ترین قدرت منطقه از ظرفیت و پتانسیلی برخوردار باشد که بتواند نقش مثبت‌تری برای خلاصی آقای اوباما از شرایط موجود منطقه ایفا کنند و قاعدتا باید ایران انتظار داشته باشد که دولت دموکرات آینده آمریکا قدردان مساعدت‌های این کشور باشد و نه همانند دولت‌های قبلی که ایران در لبنان و افغانستان به آنها یاری رساند، اما از واکنش مناسب آنها برخوردار نشد عمل شود.

از سوی دیگر، با عنایت به کاهش سریع قیمت نفت و شرایط بد اقتصادی جهان و همچنین شرایط نامساعد اقتصادی ایران، به نظر می‌رسد موقعیت مناسبی برای حذف تحریم‌های اقتصادی فراهم آمده است اگر قدرت‌های رقیب که همواره چشم طمع به ژئوپلتیک ایران دوخته‌اند، اجازه دهند، شاید بشود آقای اوباما را به یک مسیر منطقی برای شروع یک بازی برد برد در روابط دوجانبه و منطقه‌ای بین ایران و آمریکا هدایت کرد.

جلال ساداتیان‌