جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
تفکر انتقادی , تفکری مبتنی بر شور پی جویی استدلال
تفکر انتقادی را تفکری می دانند که به شیوه های استدلال کردن و فکر کردن بسیار حساس است و می خواهد مبتنی بر مقدمات درست به نتایجی موجه دست یابد.
گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر در صدد است در قالب چند مقاله مهمترین بحثهای موجود در تفکر انتقادی را فرآروی ذهن و زبان خوانندگان قرار دهد.
تعاریف زیادی از تفکر انتقادی وجود دارد. از یک منظر عملگرایانه البته می توان آن را این گونه تعریف کرد: فرآیندی که با آن دانش و هوشمان را برای رسیدن به صورت موثر به معقولانه ترین و موجه ترین مواضع در زمینه هایی خاص به کار می گیریم. در این خصوص البته سعی می کنیم موانع زیادی را که فرآروی تفکر عقلانی وجود دارند تعریف و سپس بر آنها غلبه کنیم.
واضح است که همه انسان ها، ارزش تفکر انتقادی را نمی دانند. هدف تفکر انتقادی ، سرد و خسته کننده به نظر می رسد. افرادی هستند که می گویند می خواهیم به امری باور داشته باشیم و اجازه دهیم احساساتمان بر ما غلبه داشته باشند یا نمی خواهیم واقعیت جای تخیلات ما را بگیرید. با این همه شاید در تفکر انتقادی هم راهی برای رسیدن به حقیقت موجود باشد. صرف این که ما عاقل و باهوش هستیم یا دانش زیادی داریم بدان معنا نیست که تفکرمان انتقادی است.
فردی به غایت باهوش ممکن است باورهای اشتباهی داشته باشد. تفکر انتقادی به ما می گوید چگونه هوش و دانشمان را برای رسیدن به دیدگاه های عینی و معقول به کار گیریم. این نکته بدان معنا نیست که با تفکر انتقادی باوری باقی نمی ماند، بلکه باوری که با تفکر انتقادی هم سرشت است ، پربنیه تر و منطقی تر به نظر می رسد. تفکر انتقادی ، این اجازه را به فرد می دهد که بهتر و کارآمدتر با مسائل و مشکلاتش روبه رو شود. باید در نظر داشت که تفکر انتقادی چیزی بیش از تفکر منطقی و تحلیلی است.
تفکر انتقادی تفکر عقلانی و عینی معنا می دهد. در اینجا تمایزی مهم وجود دارد. منطق و تحلیل مفاهیم فلسفی و ریاضی مهمی هستند، اما تفکر معقول و عینی مفاهیم گسترده تری هستند که حوزه های روان شناسی و جامعه شناسی را هم در بر می گیرند. بدین جهت حتی رفتار جمعی آدمی هم در تفکر انتقادی مورد توجه قرار می گیرد. تفکر انتقادی همچنین تفکری بهانه جو نیست و نمی خواهد ایراد و عیب متفکری را پررنگ کند.
تفکر انتقادی می خواهد به ما نشان دهد چگونه می توانیم از دامهای بسیاری که هنگام تفکر جلوی روی ما قرار دارند، فرار کنیم و بدرستی تامل و تفکر کردن در مورد موضوعی را پی گیریم.
● موانع چهارگانه تفکر انتقادی
معمولا چهارگونه مانع را برای تفکر انتقادی پررنگ می کنند که اینها را موانع ذاتی ، موانع زبانی ، موانع منطقی و موانع جامعه شناختی و روانشناختی نام می نهند. در این مقاله سعی می شود تعاریف این موانع ذکر شوند و مصادیق هریک در گفتارهای دیگر بسط خواهند یافت.
ما در زندگی روزمره مان هر روزه با موقعیت هایی روبه رو می شویم که این موقعیت ها می توانند در حکم مانعی برای تفکر صریح و شفاف و منصفانه باشند. پاره ای از این موانع ناشی از محدودیت های طبیعی انسانی هستند. دیگر موانع هم کاملا ناشی از اعمال متفکرانه آدمی اند. در شق اول ، آدمی نقشی در آن ندارد، اما در شق دومی سرمنشای آن انسانی است.
این نکته البته بدان معنا نیست که نمی توان از شدت و حدت موانع ذاتی و طبیعی انسانی کاست. در این میان پاره ای از این محدودیت ها عیانند و پاره ای دیگر ظرافت های خاص خود را دارند. یک متفکر انتقادی در گام بعد باید بداند چگونه از فریب هایی که در زندگی روزمره وجود دارد فرار کند. این موانع می توانند به ۴ دسته تقسیم شوند.
الف) محدودیت های ذاتی انسانی
ب) استفاده زبان
پ) مغالطات منطقی و احساسی
ت) دامهای روانشناختی و جامعه شناختی
هر مانع ، فهرستی از موانع را معرفی می کند، نوع مانع را تعریف می کند، مثال هایی از آن برمی شمارد و کدهایی برای پرهیز از آنها پررنگ می کند. در این مجموعه گفتار، به تفصیل در مورد این موانع چهارگانه سخن خواهیم گفت. محدودیت های انسانی اولین نوع این محدودیت ها هستند و ناشی از این نکته اند که ما فی ذاته محدودیم و نمی توانیم همه چیز را بدانیم و درک کنیم. ما همه مستعدیم که دچار تعصب شویم. حافظه ما محدود است ، دچار غفلت می شویم ، محدودیت های ادراکی داریم و از نظر روانی و جسمی هم به انواع استرس ها و اضطراب ها دچار می شویم. بر این موانع نمی توان غالب شد، اما می توان آنها را محدود کرد. تامل بر کاربرد زبان نیز یکی از مهمترین وظایف تفکر انتقادی است. انتخاب پاره ای از واژه ها و اتخاذ زبانی خاص می تواند حقیقت را پنهان کند و توهم و خلط و خبط را به وجود آورد. زبان می تواند به جای ارتباط برقرار کردن ، وسیله ای برای کنترل و فشار باشد. در زبان ممکن است ابهام وجود داشته باشد.
زبان همچنین می تواند باعث تحریک احساسات شود به جای آن که تفکر را برانگیزد و در زبان می توان از استعاره های نابجا استفاده کرد. مغالطات منطقی و دامهای روانشناختی و جامعه شناختی هم ۲ نوع دیگر محدودیت هایی است که یک متفکر انتقادی باید بدانها توجهی کافی مبذول دارد. یک متفکر انتقادی باید بفهمد چگونه اعداد ممکن است به اشتباه مورد استفاده قرار گیرند یا ادراکات می توانند به دلیل تاثرات روان شناسانه و جامعه شناسانه اشتباه شوند و عقلانیت چگونه می تواند باعث قدرت شود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
آمریکا عراق جنگ حماس نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی روز معلم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس سیل معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال پایتخت مهران مدیری تلویزیون عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین روسیه ترکیه نوار غزه اوکراین چین انگلیس ایالات متحده آمریکا بنیامین نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل عیسی زارع پور تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت کاهش وزن