چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ پنجشنبه ۲ تیر


امروز با سعدی ـ پنجشنبه ۲ تیر

دست با سرو روان چون نرسد در گردن
چاره‌ای نیست به جز دیدن و حسرت خوردن
آدمی را که طلب هست و توانایی نیست
صبر اگر هست و گر نیست، بباید کردن
بند برپای، توقّف چه کند، گر نکند؟
شرط عشق …

دست با سرو روان چون نرسد در گردن

چاره‌ای نیست به جز دیدن و حسرت خوردن

آدمی را که طلب هست و توانایی نیست

صبر اگر هست و گر نیست، بباید کردن

بند برپای، توقّف چه کند، گر نکند؟

شرط عشق است بلا دیدن و پای افشردن

روی در خاک در دوست بباید مالید

چون میسّر نشود روی به روی آوردن

نیم جانی چه بود تا ندهد دوست به دوست؟

که به صد جان، دل جانان نتوان آزردن

سهل باشد سخن سخت که خوبان گویند

جور شیرین دهنان تلخ نباشد بردن

هیچ شک می‌نکنم کاهوی مشکینِ نثار

شرم دارد ز تو مشکین خطِ آهو گردن

روزی اندر سر کار تو کنم جان عزیز

پیش بالای تو باری چو بباید مردن

سعدیا، دیده نگه داشتن از صورت خوب

نه چنان است که دل دادن و جان پروردن