یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجری توانا سرمایه تلویزیون است
مجری توانا و فهمیده، سرمایه بزرگ یک شبکه تلویزیونی است. یک مجری باسواد که به موضوع برنامهاش تسلط کافی دارد با مجریای که از سواد و دانش رسانهای خوبی برخوردار نیست خیلی فرق میکند.
یک مجری خوب همواره در حال یادگرفتن است و اجرای هر برنامه را به مثابه تجربهای ارزشمند برای خود میداند، اما آیا فقط دانش و سواد رسانهای کافی است تا یک نفر بتواند مجری موفقی در تلویزیون باشد؟ اینطور نیست. شاخصهای دیگری هم هست که جمع آنها کنار هم از یک فرد، مجریای موفق میسازد.
۱ ـ برونگرایی
مهمترین خصوصیت یک مجری، برونگرا بودن و توانایی برقراری ارتباط مطلوب و مثبت با دیگران است. افراد درونگرا و گوشهگیر در این حرفه موفقیت چندانی به دست نمیآورند. پیش از این که بخواهیم این شغل را انتخاب کنیم باید ببینیم تا چه اندازه اهل معاشرت و به قول معروف جوشیدن با مردم هستیم تا بعد به مراحل فنیتر این شغل برسیم.
۲ ـ صدای خوب
صدای خوب یک نعمت خدادادی است و مثل خیلی از هنرمندان که ویژگیهای منحصربهفرد دارند و بهواسطه آن از دیگران متمایز میشوند داشتن طنین صدای مناسب و دلنشین هم استعدادی خدادادی است که با تقویت و آموزش میتوانیم آن را بهبود بخشیم.
۳ ـ چهره جذاب
تلویزیون یک رسانه دیداری است و شما از طریق آن با مردم ارتباط پیدا میکنید، بنابراین داشتن حداقلهایی از زیبایی اجتنابناپذیر است! این ویژگی هم البته خدادادی است.
۴ ـ اعتماد به نفس
اگر اصولا آدمی هستید که اضطراب زیادی دارید سراغ گویندگی نروید، چرا که بدون اعتماد به نفس دچار تزلزل میشوید و در ارائه کار، ناموفق خواهید بود.
۵ ـ آشنایی با ادبیات فارسی
وقتی میخواهید در یک رسانه گسترده و فراگیر مثل تلویزیون کار کنید و مخاطبان شما از طبقات مختلف هستند، اشتباهات دستوری و زبانی شما بشدت به اعتبارتان لطمه میزند؛ بنابراین زبان و ادبیات فارسی و قواعد و مقررات حاکم بر آن را باید بخوبی بدانید.
۶ ـ تحصیلات آکادمیک
گویندهای که در رشته خاص خود تحصیلات دانشگاهی هم داشته باشد موفقتر است، مثلا شما گوینده خبر اقتصادی هستید، اگر تحصیلات یا حداقل اطلاعات مناسب و کاملی از مفاهیم اقتصادی و رویدادهای این بخش در کشور و جهان داشته باشید. آن وقت کار را بهتر اداره میکنید و به قول قدیمیهای کار گویندگی، روی کار راه میروید.
۷ ـ حس گویندگی
یکی دیگر از ملزومات مهم یک گوینده، حس گویندگی است. برای بیشتر ما پیش آمده که وقتی در موقعیت بازگو کردن خبرها و نکات جالب برای دوستان هستیم، با آب و تاب جریان را تعریف میکنیم و میکوشیم با نگاه به چهره دوستان و دیدن عکسالعملهای غیرکلامی آنها (ارتباط چهره به چهره) همراهی جمع را تا پایان تعریفمان حفظ کنیم. این شیوه به زبان ساده یعنی گرفتن حس و حالی که به شما در ارائه بهتر مطلب کمک میکند. در فن گویندگی هم تقریبا موضوع به همین شکل است.
یک گوینده با این که در استودیو حضور دارد و مخاطبان در منازل و موقعیتهای دیگر و در اصل ارتباط یکسویه است، ولی داشتن این حس که الان در جمع آنها هستم و به صورت چهره به چهره برای مخاطبان برنامه اجرا میکنم شما را به سمت اجرای مناسب پیش میبرد.
۸ ـ بداههگویی
درباره بداههگویی چقدر اطلاعات دارید؟ در برنامههای غیرخبری زیاد این مورد دیده میشود. مجری در فواصل بین بخشهای برنامه مطالبی را با استفاده از سواد و دانش زبانی خود ارائه میکند و میکوشد شما را با عناوین مخاطب عزیز، بیننده محترم و... تا پایان برنامه حفظ کند.
این بخش از هنر گویندگی بسیار مهم است، چرا که یک مقدار نامربوطگویی! میتواند بشدت به اعتبار گوینده و برنامه خدشه وارد کند و شما بینندگان عزیز کانال را عوض کنید. بداههگویی یعنی توانایی و مهارت گوینده برای اجرای بخشهایی از کلام و گفتار که در متن برنامه وجود ندارد، ولی با موضوع برنامه مرتبط است. مجری باید اهل مطالعه مستمر و جامع باشد و گنجینه واژگان خود را تقویت کند.
۹ ـ توانایی جلب اعتماد مخاطب
ما در زندگی خودمان معمولا به حرف افرادی اعتماد داریم یا حداقل گوش میکنیم که آنها را قبول داشته باشیم. در بحث گویندگی هم این موضوع یکی از پارامترهای تعیینکننده است، یعنی شما بین گویندگان تعدادی از آنها را قبول دارید و به توضیحات و برنامه آنها گوش میکنید و جزو انتخابهای شما هستند. حال این مقبولیت برای یک گوینده چطور به وجود میآید؟ عوامل مختلفی هست و یکی از آنها تصویری است که فرد از خود در جامعه و رسانه به نمایش میگذارد.
۱۰ ـ تسلط بر موضوع
شما بینندگان خیلی وقتها از گویندهای تعریف میکنید و از دیگری انتقاد. دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. یکی از مهمترین آنها مسلط نبودن مجریها بر مطالبی است که ارائه میدهند. چه باید کرد؟ گویندهای که میخواهد به استودیوی پخش زنده برسد باید مراحلی را طی کند.
به نظر من شروع کار با خبرنگاری و گزارشگری است. گویندهای که مراتب رشد خود را از دل این دو حرفه بسیار کلیدی آغاز کرده موفق است. در ادامه راه، گویندهای که کار خود را از رادیو آغاز کرده است قطعا موفقتر خواهد بود، چون در رادیو یاد میگیرد بر کلام و آهنگ اجرای متون مختلف خبری تسلط بیشتری پیدا کند.
۱۱ ـ توانایی برقراری ارتباط غیرکلامی
امروز فقط زیبایی چهره نمیتواند ملاک انتخاب یک گوینده برای رسانه تلویزیون باشد. گسترش علوم ارتباطی و مطرح شدن مفاهیم دیگری مانند ارتباط غیرکلامی موجب شده در بحث انتخاب گوینده و آموزش آن، راههای علمیتری را دنبال کنیم.
ارتباط غیرکلامی در مفهوم دقیق آن یعنی غیرزبانی و تمام نشانهها و علامتهایی را شامل میشود که از طریقی غیر از زبان منتقل میکنند. هر خبر یا برنامه دارای بار روحی مختص به خود است.
برخی خبرها از محتوای شادی برخوردار است و بعضی شما را غمگین میکند، بنابراین گوینده ضمن این که متناسب با نوع خبر آن را اجرا میکند، میتواند در کنار این موضوع از ارتباط غیرکلامی هم بهره ببرد. همراهی چهره و برخی حرکات دست گوینده با وجه موضوعات (مثبت یا منفی، شاد یا غمگین و...) که نظر غالب مردم است نقش مهمی در ایجاد ارتباط موثرتر با مخاطب ایفا میکند.
۱۲ ـ خود بودن
تقلید، دشمن گویندگان است. من خیلی از گزارشگران فوتبال را میبینم که صدایشان بسیار شبیه فلان گزارشگر معروف است و این یک مشکل است که باید حتما رفع شود. سعی کنید هرچه هستید خودتان باشید. دیگران خودشان هستند.
۱۳ ـ صورت سنگی نبودن
برگردیم به روزگار گذشته، دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰، چهره گویندگان خبر را به یاد آورید. بسیار جدی بودند، به گونهای که ناخودآگاه خودت را جلوی سیما جمع میکردی! در آن سالها گویندگی شرایط خاص خودش را داشت.
من از گویندگان این سالها به عنوان نسل اولیها نام میبرم که در مباحث تخصصی از این شیوه گویندگی به عنوان صورت سنگیها یاد میکنند، اما گذر زمان و تحولات اجتماعی و در پی آن گسترش وسایل ارتباط جمعی و صدالبته تغییر ذائقه مخاطبان ایرانی، شرایط را به گونهای پیش برد که شیوههای سنتی دیگر پاسخگو نبود و شما کمکم حضور نسل دوم گویندگان را شاهد بودید.
نگاههای صمیمی، دوستانه و مهربان به چهرههای گویندگان راه یافت. در برنامههای تولیدی هم که گویندگانش به لحاظ تفاوت کار از قدیم، آزادی عمل زیادی در اجرا داشتند، شیوه بگو و بخند بیشتر دیده شد. نگاه بااحساس به مخاطب و به نوعی ستارهسازی شبکهها موجب شد تا در این زمان که از نیمه دوم دهه ۷۰ آغاز میشود، برخی اسامی بیشتر و بیشتر مطرح شود.
۱۴ ـ بلندگو نبودن
بلند حرف زدن در رسانه، دیگر کاربردی ندارد. ما دنبال ارتباطات رسانه هستیم. بیایید کمک کنیم اگر برخی برنامهها یا مجریان هنوز در عصر بلندگو هستند، برگردند به عصر رسانه و ارتباط. به قول آقای عالمی، معلم سینما و تلویزیون همیشه این کلام ارزشمند معلمان عزیز را در دوران مدرسه به یاد آورید: «بچه خودت میفهمی چی میگی؟» اگر مجریان و گویندگان همین جمله را رعایت کنند اعصاب بیشتر مخاطبان راحتتر خواهد بود.
۱۵ ـ تعطیلی نداشتن
تعبیر عجیبی است. این شغل زمان ندارد، تعطیلی ندارد، توقف ندارد و باید به دنبال نوآوری و خلاقیت باشید. اگر دو روزمان مثل هم باشد آن زمان، زمان خداحافظی است.
۱۶ ـ مجری ـ کارشناس بودن
نیاز ما تربیت مجری ـ کارشناس است. علت روشن آن هم تغییر کردن شرایط مخاطبان نسبت به ۳۰ یا ۴۰ سال گذشته است. امروزه مخاطبان از مصرفکننده اطلاعات به مدد فناوریهای نوین به مرتبه تولیدکننده محتوا رسیدهاند و به نوعی در مقابل سازمانهای رسانهای احساس رقابت میکنند.
در چنین اوضاعی گویندگی صرف و بدون آشنایی با مبانی علوم ارتباطی، در فرآیند ارتباطی نوعی اختلال (Noise) یا بحران ایجاد میکند که موجب تضعیف اثربخشی عملکرد رسانه میشود.
۱۷ ـ دچار بلای صمیمیت نشدن
الحمدلله ادب مردم ایران جهانگیر است و نمونه بارز آن هم طولانی شدن مصافحهها برای اطمینان طرفین از میزان ارادت است! این خصیصه ایرانی بظاهر در مجریان رادیویی و تلویزیونی هم ریشه دوانده و مخاطبان را دچار بلای صمیمیت کرده است.
پشت این ابراز دوستیها و کوبیدن بر طبل محبت و مودت، به قول یکی از گویندگان سالهای دور، سبز باشید، زعفرانی باشید و... یک خواسته روشن است؛ ابراز اخلاص برای بقای خود.
بسیاری از مخاطبان به این ارادتگویی افراطی مشکوکند و آن را غیرطبیعی میدانند، چرا که اگر طرف غذایش خوب است نیازی به تبلیغ ندارد. یکی از استادان ارتباطات به من میگفت: این قربان صدقهرفتنهای افراطی مجریان شما، آدم را یاد غذاهای هندی میاندازد که چون ارزش غذایی ندارد با ادویههای تند، آن را به خورد مشتریان میدهند!
۱۸ ـ آراستگی و سادگی
لباس در گویندگی اهمیت دارد و یکی از عناصر مؤثر ارتباط غیرکلامی تلقی میشود. منظور از لباس، شیک و فاخر پوشیدن نیست، بلکه آراستگی و رعایت شأن کار حرفهای است. مخاطبان به لباس گویندگان کاملا توجه دارند و بسیاری از اوقات از آنها پیروی میکنند. پوشیدن لباس نامناسب از اثر کلام گوینده میکاهد.
۱۹ ـ تخصص
میگویند عصر حاضر، دوران مخاطبان متخصص است؛ مخاطبانی با دسترسی بالا به منابع اطلاعاتی. پس ما نیازمند مجریانی هستیم که بتوانند غیر از محتوای برنامه، شوقی را در مخاطب به وجود بیاورند. ما در شرایطی به سر میبریم که اطلاعات و دانش مخاطبان اگر از تیم برنامهساز بیشتر نباشد حتما کمتر هم نیست و نمیتوان هر چه فکر میکنیم مصلحت است بدون ملاحظه در رسانه عنوان کنیم و خود را محور همهچیز بدانیم.
۲۰ ـ تاثیر پیام را نادیده نگیرید
کار رسانه یک فعالیت صددرصد تخصصی است و کسی که در این جایگاه قرار میگیرد باید علاوه بر شناخت اصول کار به زمینههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... مرتبط با کار خود آشنا باشد. شما نمیتوانید تاثیرات پیام خود را در زمینههای دیگر نادیده بگیرید و تنها به برنامه خود فکرکنید.
مازیار ناظمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست