سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ظهور صنعت فیلم در جهان غرب و شبه قاره


ظهور صنعت فیلم در جهان غرب و شبه قاره

در بین اختراعات علمی سدهٔ گذشته میلادی, سینما را شاید بتوان مهمترین آنها نامید اگرچه امروز احتمالاً برای ما اهمّیت خاص خود را از دست داده باشد امّا در اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی و هنگام پیدایش آن, بیشتر به یك معجزه شباهت داشت

● کشور ها و تقسیمات کشوری

در بین اختراعات علمی سدهٔ گذشته میلادی، سینما را شاید بتوان مهمترین آنها نامید. اگرچه امروز احتمالاً برای ما اهمّیت خاص خود را از دست داده باشد امّا در اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی و هنگام پیدایش آن، بیشتر به یك معجزه شباهت داشت. با اختراع عكاسی، نقش‌ها دوام و قوام یافتند امّا برای متحرك كردن عكسها، دانشمندان سالها تلاش كردند و داستان فیلم‌های متحرك از این لحاظ بسیار دلچسپ و شنیدنی است.

نخستین مرحله فعالیتهای سینمائی در اواخر قرن ۱۹ میلادی به وجود آمد. "كینما" Kinema لغت یونانی است كه به معنای تصاویر متحرك می باشد. مدتهای مدیدی، اصطلاح «كینماتوگراف» در اروپا رایج بود كه بعدها جای آن را اصطلاح فرانسوی «سینما توگراف» گرفت.

ریاضیدان مشهور آلمانی "اتاناسیس كرچر" (Athanasuis Kricher) در شهر روم در كارگاه خود تصاویری از فیل‌ها را بر روی پرده، نمایش می داد كه این اقدام را می توان از مراحل نخست شكل گیری سینما دانست. امّا پس از آن حدود دویست سال، هیچ تلاش و تجربه‌ای صورت نگرفت. بنابراین اشتباه نخواهد بود اگر بگوییم كوششهای جدّی و حقیقی ایجاد سینما در اوایل قرن ۱۹میلادی آغاز گردید.

در این راستا در۲۴ دسامبر۱۸۲۴ میلادی، مقالهٔThe Presistance of Vision with regard to Moving Object "تصویر متحرك با دید ثابت" از كتاب بسیار معروف Theasaurus نوشتهٔ: "پاتریك مارك روجت" در «جامعه سلطنتی انگلستان» قرائت شد كه دارای اهمّیت بسیار است.

پس از آن یك دانشمند دیگر به نام "جان هرشل" یك اسباب بازیِ كوچكِ چوبی ساخت كه می‌توان آنرا مرحله‌ای از سینما نامید. "هرشل" بر روی یك قطعهٔ كاغذ گردِ ضخیم، در یك طرف، تصویر پرنده و در طرف دیگر آن تصویر یك قفس را كشیده بود و به هر طرف آن یك نخ، وصل كرده بود. وقتی این قطعهٔ گرد را به سرعت می چرخاند، برای بیننده اینگونه القاء می شد كه گویی پرنده در قفس زندانی است و دلیل آن این بود كه قبل از آنكه چشم، تصویر پرنده را ببیند، تصویر قفس را می‌دید. علاوه بر "هرشل"، "هنری فتن" و "دكتر مایكل فاراده" نیز در زمینهٔ تصاویر متحرك تلاشهائی انجام دادند.

در سال ۱۸۳۲ میلادی همزمان "دكتر ژوزف آنتونی فردیناند پلیتو" در "بلژیك" و "دكتر سائمن رتز فان ستامپفر" در "اتریش" وسیله ای برای متحرك كردن تصاویر ساختند كه قدم مهمی در راه شكوفایی سینما به شمار می رفت. این اختراع، یك وسیله مدوّری بود كه بر روی آن تصاویر زیادی چسبانده شده بود و با حركت سریع آن، تصاویر، متحرك به نظر می رسیدند.

پس از آن در سال ۱۸۵۳ میلادی "بیرن فرنیز فان اچتس" در "اتریش" از تركیب چند قطعه، وسیلهٔ جدیدی ساخت علاوه بر او در لندن نیز "آقای جورج هارنر" در این زمینه كارهائی را انجام داد. با استفاده از مشاهدات و تجربیات آقایان "پلیتو" و "ستامپفر"، وسیله ای به نام "زیتروپ" Zoetrope ساخته شد كه در آن بر روی یك وسیله مدوّر تصاویر متعددی چسپانده می شد و این تصاویر با سرعت زیاد به چرخش و حركت در می آمدند امّا نقص این وسیله آن بود كه تصاویر آن چون با دست كشیده شده بودند، از یكسانی و هماهنگی لازم برخوردار نبودند و به همین دلیل تسلسل حركت آنها مختل می‌شد.

با استفاده از این وسیله، تصاویر جانوران، جادوگران و دلقك ها نمایش داده می‌شد. یادآوری وسیلهٔ ابداعی آقای "ایملی رینالد" به اسم "پراكسیونوسكوپ" praxionoscope نیز خالی از لطف نیست كه تفاوت زیادی با وسایل ساخته شده قبلی نداشت و فقط برای دیدن بیننده به جای سوراخهای تعبیه شده در سایر وسائل، شیشه ای نصب شده بود.

"رینالید" تا سال ۱۸۹۲ میلادی به طور دائم به اصلاح و باز آفرینی این وسیله مشغول بود و در نهایت وی در پاریس، تآتری افتتاح كرد كه در سال ۱۹۰۰ میلادی این تصاویر متحرك را نمایش می داد و زمانی كه در فرانسه، نمایش فیلمها به طور رسمی آغاز شد، وی مجبور شد، تاتر خود را تعطیل نماید.

در سال ۱۸۶۰ میلادی "هنری كول مین" یك شهروند آمریكایی، مشكلات ایجاد شده در نمایش تصاویر در "زیتروپ" Zoetroscope را مرتفع ساخت و این كار اینگونه شروع شد كه او روزی كودكی را در حال كوبیدن میخی در یك صندوق بزرگ دید و وی با بكار بردن شیشه‌ای دو طرفه، تصاویری از حالات مختلف حركات این بچه را ثبت كرد و آنها را بر روی یك چرخ متحرك در پشت شیشه نصب نمود و به این ترتیب مشكل حل گردید.

تقریباً پس از ده سال، فیلمبرداری از اهالی "فیلادلفیا" به نام "هنری رینوهیل" برای اولین بار چندین تصویر از یك شئی را بر روی یك وسیلهٔ چرخان به مردم ارائه نمود. پس از آن در سال ۱۸۷۷ میلادی به دستور فرماندار "كالیفرنیا"، آقای "ادوارد مای برج" با گرفتن ۲۵ تصویر پیاپی از یك اسبِ در حال دویدن، قدم دیگری در راه تصاویر متحرك برداشت. چون در آن زمان دوربین اتوماتیك وجود نداشت، "مای برج" ۲۵ دوربین را به ترتیب در یك صف، نصب كرد و دهانه‌های آنها را با نخی باز نگه داشت. وقتی اسب از جلوی هركدام از این دوربین ها رد می شد، نخِ آن دوربین قطع و دهانهٔ دوربین خود بخود بسته می‌گردید. با دیدن پشتِ سرِهمِ این تصاویر، اسب، در حال دویدن دیده می شد. در سال ۱۸۸۰ میلادی در سانفرانسیسكو، آن تصاویر در داخل یك بشقاب شیشه‌ای به صورت متحرك نمایش داده شدند.

در سال ۱۸۸۲ میلادی "آتنه جیولس" برای فیلمبرداری، روشِ Gun Photographic (شكار تصویر) را اختراع كرد كه از این طریق تسهیلات جدیدی در راهِ فیلمبرداری ایجاد شد.

در سال ۱۸۸۷ میلادی دانشمند و مخترع مشهور "توماس ادیسون" نیز آزمایشهایی در ارتباط با تصاویر متحرك انجام داد و در مدت كوتاهی موفقیت های شایانی كسب نمود تا اینكه در ۳ اكتبر ۱۸۸۹ میلادی در منطقهٔ "وست اورنج" در ایالت نیوجرسی، ادیسون در آزمایشگاه خود، آزمایش موفقی در این زمینه انجام داد و نام آن را "كینماتوگراف" Kinematograph گذاشت.

در زمانی كه ادیسون مشغول آزمایشهایی در زمینه تصاویر متحرك بود؛ در انگلستان نیز دانشمندان مشغول آزمایش و تحقیق در این باره بودند كه در بین آنها كار "ویلیام فریز گرین"، از اهمیت بیشتری برخوردار بود. وی در سال ۱۸۸۹ میلادی، تصاویر متحركی از "هاید پارك" لندن گرفت و به نمایش گذاشت و سپس در سال ۱۸۹۰ میلادی نامبرده دوربین اختراعی خود را رسماً به ثبت رساند و اكنون همین شیوه، قدیم ترین روش برای دوربین فیلمبرداری به حساب می‌آید. اگرچه "گرین" با اختراع این دوربین كار بزرگی انجام داد لیكن با وجود تمام این تلاش‌ها نتوانست از آن درآمدی بدست آورد و بالاخره به علت بحران شدید مالی، دوربین خود را به یكهزار روپیه فروخت. از فیلم "جعبهٔ جادوئی" magic box كه دربارهٔ زندگی او ساخته شده، معلوم می‌شود كه اواخر عمر وی با تنگدستی بسیاری همراه بوده است.

ادیسون نیز در سال ۱۸۹۱ میلادی دوربینی برای گرفتن تصاویر متحرك اختراع كرد كه تصاویر گرفته شده توسط آن بر روی شیشه ثبت می شد و وقت زیادی در بر می‌گرفت و بعضی اوقات نیز شیشه دوربین می‌شكست. برای رفع این نقیصه، "جرج ایستمن"، جهت عكس برداری به جای شیشه از قطعات سلولزی بهره گرفت و همراه با آن، ادیسون با رفع نقایص موجود به وسیلهٔ دوربین خود ثبت تصاویر كوچك بر روی بشقاب های سلولزی را شروع كرد. چون این تصاویر متحرك را در یك زمان صرفاً یك نفر می توانست ببیند، لذا در ماه جون ۱۸۹۵ میلادی "توماس ایرمت" آمریكایی، پروژكتورهای متفاوتی با پروژكتورهای "ادیسون" و "دلومیر" فرانسوی، ساخت كه توسط آن، افراد زیادی قادر به دیدن فیلم تصاویر متحرك بر روی پرده بودند و نام آن به "ویتاسكوپ" مشهور گردید. ادیسون از این اختراعِ "توماس ایرمت"، بی‌نهایت تاثیر پذیرفت و با اصرار وی، دستگاه "ادیسون ویتاسكوپ" را اختراع كرد. علاوه بر"توماس ایرمت"، آقای "پال" در لندن نیز در سال ۱۸۹۵ میلادی، پروژكتوری ساخت و در ۲۸ فوریه ۱۸۹۶ میلادی آنرا به نمایش گذاشت و نام "تآتروگراف" برآن نهاد.

عكاس مشهور فرانسوی، "لوئی لومیر" نیز در این راستا، اقدامات مهمی انجام داد. وی فیلم كوچكی از تصاویر متحرك تهیه كرد. موفقیتهای به دست آمده در این راه، برادرِ او، "آگوست لومیر" را به این فكر انداخت كه از این طریق، درآمدی كسب نماید لذا به پاریس آمده و در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی در "رستوران كاپوسیتی" در حضور۱۲۰ نفر به نمایش فیلم كوتاه The Sharge of the Dragons پرداخت و به این ترتیب، شهروندان فرانسه برای اولین بار از دیدن فیلم در سینما لذت بردند. پس از چند روز در ۲۳ آوریل ۱۸۹۶ میلادی، ادیسون در نیویورك با نمایش فیلمی به طول۵۰ فوت، مردم آمریكا را متحیر ساخت.

ادیسون با این موفقیت بسیار خوشحال گردید و به این ترتیب آیندهٔ تصاویر متحرك را امید بخش ساخت و برای ساختن فیلم های بیشتری، یك استودیوی فیلمبرداری تأسیس نمود كه دیوارهای آن با كاغذهای سیاه پوشانده شده بود. این استودیو از چهار جهت دائماً در حال چرخش بود تا چهره هنرمندان و بازیگران در مقابل نور خورشید قرار گیرد. ادیسون در سال ۱۹۰۳ میلادی در این استودیو، فیلم معروف «زندگی یك آمریكایی» را ساخت. در همین سال در انگلستان فیلم "زندگی و مرگ چارلز"، ساخته شد. در سال ۱۹۰۴ میلادی "ادوان. اس.پورتر" آمریكائی، فیلمِ "دزدی بزرگ در قطار" را ساخت كه در تاریخ فیلم سازی، نخستین فیلم داستانی به شمار می رود.

یكسال پس از آن، فیلمِ بلندِ یكهزار فوتی به نام Rescued by River "عبور از دریا" اولین فیلم، داستانی بلند در انگلستان به شمار می‌آید؛ ساخته شد.

با نمایش فیلمهای ذكر شده؛ جنب و جوشی در سراسر جهان پدیدار گشت و علاوه بر كشورهای پیشرفته‌ای چون آمریكا، فرانسه، انگلستان و آلمان، در هندوستان نیز بازار فیلم داغ و ساختن آن آغاز گردید. اولین كسانی كه جامعه هندوستان را با صنعت فیلم آشنا كردند، برادران "لومیر" بودند كه در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی نخستین فیلم سینمایی را در " كافه گراند" به نمایش گذاشتند. با همكاری آنها در ۷ جولائی ۱۸۹۶ میلادی برای اولین بار در هندوستان، در "هتل واتسن" نمایش فیلم صورت گرفت و یك هفته بعد در ۱۸ جولای ۱۸۹۶ میلادی در "سالن تآتر ناولتی"، نمایش رسمی فیلم آغاز گردید و مردم بمبئی فیلمهای "رقاص"، "ورود قطار"، "مار" و "دختر لندن" و۲۴ فیلم دیگر را تماشا كردند. حتّی در این اواخر علاوه بر رزرو اتاق ویژه، قیمتها و اوقات مختلفی برای نمایش فیلم تعیین كردند. در ابتدا قیمت بلیط یك روپیه بود لیكن بعد از آن، قیمت، بین ۴ آنه ( روپیه) تا ۲ روپیه در نوسان بود.

سپس در ماه جون ۱۸۹۷ میلادی در "تآتر گیتی"، نمایش "ستورت ویرگراف" آغاز شد. علاوه بر آن "ادارهٔ كلفتن و شركاء" نمایش فیلمهای خود را شروع كرد. سال بعد یك اداره ایتالیایی در یك میدان خالی، كه در آن زمان آنرا "میدان اسپلیند" می‌نامیدند، خیمه‌ای برپا كرد و نمایش فیلم را آغاز كرد. یك فیلم آن متعلق به بمبئی بود كه ورود قطار به دروازهٔ كلیسای بمبئی را نمایش می داد. در سال ۱۹۰۰ میلادی، "خورشید جی باتلی والا" نمایش فیلم در "تآتر ناولتی" را آغاز نمود كه یك فیلم آن به "جنگ بوئر" تعلق داشت.

در سال ۱۹۰۴ میلادی فردی هندی به نام "دی .ان سمپت" با خرید یك پروژكتور، نمایش فیلم را به عنوان یك شغل، شروع كرد. در همین سال همزمان با او آقای "مانك دی ستهانی" نیز این فعالیت را آغاز نمود و یكی از فیلم‌های نمایش داده شده توسط وی فیلمِ "زندگی مسیح" بود كه "دادا پهالكی" با تأثیر پذیری از آن، فیلمِ "راجه هریش چندر" را ساخته بود.

زمانی كه در بمبئی نمایش فیلم صورت می‌گرفت، "آقای‌استیون" در"تآتر ستاره" شهر كلكته به نمایش فیلم كوتاه می‌پرداخت و مدتی طول نكشید كه دركلكته نیزمانند بمبئی نمایش فیلم در سینما همگانی شد.

عكاسی، از اهالی "مهاراشترا" به نام "هریش چندر سكها رام بهت وادیكر" معروف به (سادے دادا) با تأثیر پذیری از نمایش فیلم، توسطِ "برادران لومیر"، در بمبئی، نسبت به خرید یك دستگاه دوربین فیلمبرداری با قیمت ۲۱ سكه طلائی از لندن، اقدام كرد و در سال ۱۸۹۷ میلادی در بمبئی از یك مسابقهٔ "كُشتی‌" كه در "باغ هینكینگ" برگزار شده بود، فیلمبرداری كرد و برای ظهور، آنرا به لندن فرستاد و بدین ترتیب او به ساختنِ نخستین فیلم خود به نام "كُشتی‌گیران" مفتخر گردید.

او در همین سال، فیلم كوتاهی در رابطه با هنرنمایی یك میمون تهیه كرد. در ابتدا این فیلم‌ها فقط در میان افراد طبقه بالا و اشرافِ جامعه نمایش داده می شد اما بعداً در سال ۱۸۹۹ میلادی در "تآتر گیتی" به طور رسمی نمایش عام و همگانی آن آغاز شد و قیمت بلیط از نیم روپیه تا سه روپیه بود و در برخی نمایش ها، در آمد حاصل از فیلم به سیصد روپیه نیز بالغ می شد.

در سال ۱۹۰۳ میلادی یعنی در زمان حكومت "لرد كرزن"، آقای "سادے دادا" فیلمی تولید كرد و بعدها به كمك برادر خود طرح فیلم دیگری دربارهٔ "كرشن بهگوان" را آغاز نمود اما با مرگ برادر وی، این طرح ناكام ماند و به علت تاثّرات و تالّمات ناشی از این حادثه، ساختن فیلم را متوقف و در سال ۱۹۱۱ میلادی دوربین فیلمبرداری خود را به مبلغ ۷۰۰ روپیه به فروش رساند. گفته می شود در سال ۱۹۰۵ میلادی، فردی بنگالی به نام "جیوتش" فیلم كوتاهی از راهپیمایی و درگیریهای مخالفان تجزیه بنگال به تصویر كشیده بود كه چند روزی در "تآتر كارونیشن" بمبئی نمایش داده شد اما بعداً به دستور دولت بریتانیا نمایش آن، ممنوع اعلام گردید.

در ماه مئی ۱۹۱۲ میلادی "شری آر جی تورے" و "ان چی چترے" از بمبئی، اولین فیلم بلند به نام "سنت پندلك" را ساخته و در "تآتر كارونیشن" نمایش دادند. تمام هنرپیشه های این فیلم، مرد بودند و كارهای تصویر برداری آن را یك عكاس خارجی به نام "جانسون" انجام داد. در بنگال، "هیرا لال سین" كه از پیشگامان صنعت فیلم هند به شمار می رفت، یك دوربین فیلمبرداری تهیه كرد و در سال ۱۹۰۱ میلادی، علاوه بر فیلمی همراه با صحنه‌هائی از رقص، فیلمهای "علی بابا"، "هری راج"، "دولی لیلا"، "بدهـ سیتا رام" و "سرلا" را ساخت. وی همچنین مراسم منعقده در سال ۱۹۱۱ میلادی در دربار دهلی را نیز فیلمبرداری كرد امّا بنا به عللی نمایش داده نشد.

"هریش چندر سكها رام بهت وادیكر" در سال ۱۹۱۱ میلادی پس از مرگ برادر، دوربین فیلمبرداری خود را به "اننت رام پرش رام كارندهر"، "وی. وی. دواكر"، "اس. ان پاتنكر" فروخت و آنها مشتركاً یك شركت فیلمسازی را بنیاد نهاده و در سال ۱۹۱۲ میلادی فیلم "ساوتری" را ساختند كه با شكست مواجه شد.

سپس آنها فیلمی درباره "نارائن راؤ" یكی از پیشوایان هندوان را ساختند كه در آن خانمی به نام "زبیده"، به ایفای نقش پرداخته بود. دربارهٔ نمایش یا عدم نمایش این فیلم اطلاعی در دست نیست. اگرچه افراد یاد شده، ادعا كرده‌اند كه خیلی پیش تر از "دادا پهالكی" ساختن فیلم را آغاز كرده بودند اما به جز مقالات منتشر شده در روزنامه‌ها، هیچ مدركی، دال بر صحت ادعای آنان وجود ندارد. هیچ كپی یا نواری از این فیلم موجود نیست لذا می‌توان گفت: قدیمی ترین فیلم هندوستان توسط یك فرد خارجی به نام "پروفسور استیونسن" تحت عنوان: A Panorama of Indian Scenes & Procession در سال ۱۸۹۸ میلادی برای "شركت تجاری واروك" كلكته ساخته شد كه در سال ۱۸۹۹ میلادی در لندن به نمایش درآمد و هنوز هم، این فیلم موجود می‌باشد.

در سال ۱۹۱۳ میلادی آقای "دادا پهالكی" فیلم داستانی بلندی به طول ۳۷۰۰ فوت به نام "راجه هریش چندر" را ساخت كه می‌توان آنرا اولین فیلم داستانی بلند هندوستان خواند و در تاریخ صنعت فیلم هند، از مقام مهمی برخوردار است. نام كامل سازندهٔ این فیلم تاریخساز "دهندی گووند پهالكے" معروف به "دادا پهالكی" بود كه در۳۰ آوریل۱۸۷۰ میلادی در ۱۸ مایلی شهر"ناسك" در منطقه "ترائمكور" به دنیا آمد. وی از كودكی به هنرهای نمایشی و نقاشی علاقمند بود.

در سال ۱۹۰۴ میلادی وقتی در بمبئی، فیلم "زندگی مسیح" به نمایش در آمد، وی با تأثیر پذیری عمیق از آن، تصمیم گرفت تا فیلم مشابهی در خصوص زندگی "بهگوان كرشن"، یكی از خدایان هندی را بسازد. بعد از مدتی، وی در این رابطه، كتابهای مربوط به زندگی "كرشن" و تجهیزات و وسایل لازم برای فیلمسازی را از بریتانیا وارد نمود و به مطالعه و آزمایشات مختلف بر روی آنها مشغول گردید.

سپس به علت عشق و علاقه وافری كه به این كار داشت، با پول حاصل از به رهن گذاشتن مدارك بیمه خود و فروش زیور آلات همسر و گرفتن قرض كه حدود مبلغ۱۰ هزار روپیه می‌شد، به انگلستان سفر نمود و در آنجا آموزش دید و در سال ۱۹۱۲ میلادی به هندوستان بازگشت و فیلم Growth of plant "رشد یك گیاه"، را ساخت كه با كامیابی زیادی روبرو شد. وی سپس ساختن فیلم معروف خود به نام "پادشاه هریش چندر" را آغاز كرد.

او تلاش فراوانی كرد تا نقش شهبانو "رانی تارامتی" را یك زن بازی كند لیكن با همه كوششها حتّی یك زن فاحشه هم حاضر به ایفای نقش آن نشد و مجبور شد این نقش را به یكی از مستخدمین زنِ "هتل پارت" به نام "سولنگی" محوّل نماید. نقش"روهت" در این فیلم توسط فرزند وی "بهان چند" اجرا شد. این فیلم پس از هفت الی هشت ماه كار و تلاش ساخته شد و در ماه آوریل ۱۹۱۳ میلادی در "تآتر كارونیشن" بمبئی به نمایش در آمد و با استقبال و موفقیت بسیار خوبی روبرو گردید.

در فاصله سالهای ۱۷-۱۹۱۲ میلادی "آقای پهالكی" در عرصهٔ فیلمسازی به تنهایی كار می كرد زیرا مردم به كامیابی و تجاری بودن این پدیدهٔ علمی شك و تردید داشتند ولی زمانی كه "پهالكی" در این زمینه با موفقیت روبرو شد، عدهٔ زیادی به فیلمسازی روی آوردند و صنعت فیلم رونق خاصی گرفت و بر تعداد شركتهای فیلمسازی و شمار سینماها افزده گشت. تا آن زمان، دولت هیچ توجه و نظارتی به این امر نمی‌كرد امّا در سال ۱۹۱۸ میلادی زمانی كه تعداد قابل توجهی سینما و شركت فیلمسازی فعالیت می‌كردند، دولت تحت قانون جدید مصوب سینماها، محدودیتهایی را بر این رشتهٔ هنری تحمیل كرد. طبق این قانون، نمایش هر فیلم، منوط به كسب اجازه از دولت بود و همزمان با آن در سال ۱۹۲۰ میلادی در بمبئی، كلكته، مدرس و رانگون ادارات سانسور فیلم تأسیس گردیدند.

زمانی كه درسال ۱۹۲۸ میلادی در لاهور نیز فعالیتهای سینمایی آغاز شد، ادارهٔ سانسور در آن شهر نیز به وجود آمد. علاوه بر آن در ایالتهائی كه ادارهٔ سانسور وجود نداشت، دولتِ ایالتی مجاز به توقیف فیلم یا حذف صحنه‌های مورد نظر از فیلم‌ها بود.

"دادا پهالكی" حدود ۲۰ سال در عرصهٔ فیلم و سینما حضور داشت و قریب ۱۰۰ فیلم سینمایی ساخت كه مهمترین آنها عبارتند از: "راجه هریش چندر"، "كرشن جنم"، "كالیه مرد هن"، "بهسمور"، "موهنی ستیه وان ساوتری"، "ستی مهانندا"، "سیتو بندهن".

در سال ۱۹۱۸ میلادی در منطقهٔ "ناسك"، "شركت فیلم هندوستان" تأسیس شد و همزمان با آن آقایان "اس. ان. پاسنكر" و "دی. ان. سمپت" "شركت دوستان و شركاء" را تأسیس و با سرمایه گذاری ۲۵ هزار روپیه‌ای در منطقهٔ "دادر" بمبئی یك استودیو برپا كردند. نخستین فیلم تولیدی آنها سریال "رام بن باس" به طول ۲۵ هزار فوت بود كه با توجه به طولانی بودن آن، در ۳ یا ۴ نوبت نمایش داده می شد. پس از آن "شركت دوستان و شركاء" فیلم "ستی دیویانی" را تولید كرد كه با موفقیت زیادی روبرو گردید.

در همان زمان "بابو راؤ پنیتر" و برادر بزرگترش "اننت راؤ پنیتر" و "فتح لال" مشتركاً "شركت فیلم مهاراشترا" را به وجود آوردند كه در سال ۱۹۱۹ میلادی فیلم "سورهند هری" را ساخت كه از نقطه نظر فنی، فیلم خوبی به حساب می‌آمد. در این فیلم برای نخستین بار از سیاهی لشكر استفاده شده بود و علاوه بر آن، نخستین فیلمی محسوب می‌شود كه تعدادی از صحنه‌های آن توسط اداره سانسور حذف گردیده بود.

یكی از سهامداران شركت فیلم سازی دوستان، آقای "دی. ان. سمپت"، یكسال پس از تأسیس، از آن جدا و "شركت فیلم سازی كوه نور" را بنیاد نهاد كه در ساختن فیلم‌های صامت نقش زیادی داشت و فیلم‌های مشهور "ستی پاروتی" و "بهگت ودر" را ساخت. در فیلم "ستی پاروتی" خانم "پربها" نقش هنرپیشهٔ اول زن را بازی كرد كه با استقبال زیادی روبرو شد. فیلم دوم به نام "بهگت ودر" درباره شخصیت "گاندی" ساخته شده بود و هنرپیشهٔ اصلی آن، خودِ "سمپت" بود. وی در ساختن فیلم‌ها به تحربیات جدیدی دست زد و به آنها رنگ واقعی و طبیعی بخشید. در فیلم "ستی انسویا" كه آقای "سمپت" سازندهٔ آن، مدال طلا را كسب كرد، برای طبیعی و واقعی جلوه دادن فیلم خود، خانم "سكینه" بازیگر زن فیلم را در برخی صحنه‌ها با حالت نیمه برهنه ظاهر ساخت و همچنین در فیلم "مالتی مادهو" برای نخستین بار، از یك شیر زنده در ساختن فیلم استفاده شد.

در همین ایام، "شركت كوه نور" فیلم اجتماعی "كالا ناگ" را با نظارت و راهنمایی هنرپیشه‌ای به نام "استاد هومی" تولید نمود. در این فیلم نقش راهزن را خود "هومی" ایفا می‌كرد. این فیلم دارای بخشهای واقعی و قسمت‌های خیالی بود و در نهایتِ داستان، پیروزی نصیب خوبی‌ها و راستی‌ها می شد كه با استقبال بسیار زیادی روبرو شد بطوریكه سری دوم فیلم به نام "كالا ناگ كی واپسی" نیز ساخته شد.

این فیلم آنقدر مقبول واقع گردید كه حتّی پس از آنكه نمایش فیلم‌های صدادار نیز شروع شد، بازهم درمیان علاقمندان سینما و فیلم، مورد توجه بود.

همانطور كه قبلاً ذكر شد، علاوه بر "بمبئی" در "كلكته" نیز فعالیتهای فیلم سازی شروع شده بود. در سال ۱۹۱۵ میلادی "دیوی گهوش" فیلم "وش وركهش" را ساخت كه اقتباسی از متن اجرا شده در "تآتر موهن" كلكته بود كه "دیوی گهوش" با توجه به مقبولیت این نمایش، آنرا به صورت فیلم در آورده بود. "دیوی گهوش" فیلم دیگری به نام "رتنا كر" را نیز در ۱۳ آگست سال ۱۹۲۱ میلادی به نمایش گذاشت اما با توجه به اینكه به علّت محدودیت های مالی، ساختن آن به درازا كشیده شد، وقتی به نمایش درآمد، اهمیت خود را از دست داده بود.

در حقیقت "جے. اف. مادان" شخصیت بزرگی بود كه صنعت فیلم را در ایالت بنگال بنیاد نهاد و فوق‌العاده پیشرفت و توسعه بخشید. وی در سال ۱۹۰۷ میلادی در كلكته، "تآتر مادان" و در سال ۱۹۱۷ میلادی ساخت فیلم "نل و مینتی" را آغاز كرد. در این فیلم نقش "نل" را بازیگر ایتالیایی "اتلین" و نقش "مینتی" را همسر مادان ایفا كرده بود. پس از آن، "تآتر مادان" فیلمهای قابل ذكر دیگری نیز تولید كرد كه عبارت بودند از: "بلوا منگل"، "سادهو و شیطان"، "بهیشم"، "اندر سبها" و "سلیو گرل آف آگره" در ۲۷ فوریه در كلكته "شركت فیلمسازی هند – بریتانیا" فیلم معروف England Returned را به نمایش گذاشت كه نخستین فیلم هندی با مضمون اجتماعی بود.

قبل از آن تمام فیلمهای ساخته شده در هند در زمینه داستانهای تاریخی و مذهبی بود. "دهرمیندرگنگولی" ملقب به (دی. جی) و "نتش لاهری" مشتركاً كارگردانی این فیلم را انجام دادند. در این فیلم نقش قهرمان را خود "دهرمیندر گنگولی" و نقش اول زن را "سوشیلا دیوی" بازی كرد. "دهرمیندر" آنچنان در این نقش، خوب ظاهر شد كه به مشهور ترین بازیگر سراسر بنگال تبدیل گردید. وی در سال ۱۹۶۹ میلادی وفات یافت.

در سال ۱۹۲۱ میلادی، "شری.پی.ان ونكیا" با همكاری فرزندش "آر. پركاش"، "شركت ستاره شرق" را تأسیس و فیلم "بهیشم پرنگیا" را ساخت كه بنیاد صنعت فیلم سازی در مدرس و جنوب هندوستان به شمار می رفت. بعدها شركت های فیلمسازی دیگری مانند Associated films، General Pictures و "شركت فیلم سوریه" نیز در این منطقه تأسیس گردیدند.

در سال ۱۹۲۰ میلادی "شركت فیلم مهاراشترا" فیلم معروف "تصویر سنگهـ گره" را تولید كرد كه فیلمساز و كارگردان معروف معاصر آن "شانتا رام" نیز در آن نقش ایفا نموده بود.

در سال ۱۹۲۱ میلادی "شركت فیلمسازی ستاره" تأسیس گردید كه در آن وقایع مهم كشور هندوستان در قالب فیلم "ویرا بهیمنیو" به نمایش درآمد و در آن "فاطمه" و دخترش "سلطانه" ایفای نقش نموده بودند.

در سال ۱۹۲۲ میلادی، فیلم "بائی كمائی" (درآمد پدر) تولید "شركت فیلم كرشنا" به نمایش در آمد كه در آن هنرپیشه خانم گوهر، دختر فاطمه، در نقش اول زن، ظاهر شده بود. در همین سال "شری آر. جی ترنے" از "شركت فیلم مهاراشترا" جدا شد و با مشاركت "مانك لال جوشی" بر اساس رمان معروف و مشهور تاریخی "پرتهوی ولبهـ" نوشتهٔ: "شری. كے. ام. منشی" یك فیلم تهیه كرد. در این فیلم "سلطانه زبیده" و "بهال جی پندها" به بازیگری پرداخته بودند.

در سال ۱۹۲۴ میلادی بازیگر زن "سلوچنا"، در فیلم "ویربالا" به كارگردانی "موهن بهونانی" به نقش آفرینی پرداخت.

ورود او به صحنه بازیگری یكی از حوادث مهم به شمار می‌آید. زیرا زنان هنرپیشهٔ بسیاری كه قبلاً در فیلمهای مختلف نقش ایفا كرده بودند، موفق به كسب لقب "ستارهٔ برتر" نشدند ولی وی برای اولین بار این افتخار را به دست آورد. اگرچه در طول ۱۰ – ۱۲ سال گذشته افراد مهم و برجسته‌ای همچون "پتلی بائی"، "ناظمه"، "جلو بائی"، "ایر ملائن"، "گلاب" و "گوهر" نیز در فیلمها بازی كرده بودند.

فیلم "مایا بازار" از "شركت فیلم مهاراشترا" اولین فیلم هندوستانی بود كه در آن "فتح لال" كار فیلمبرداری متحرك از روی "ریل" را به بهترین نحو انجام داد كه در آن آقای "گهئو ملچ" را در بینِ ابرها در حال پرواز نشان داد و این صحنه برای تماشاگران از یك معجزه كمتر نبود.

درسال ۱۹۲۶ میلادی قاضی دادگاه عالی لاهور "موتی ساگر" با تأثیر پذیری از فیلمسازان مدرس، كلكته و بمبئی و با همكاری تاجر مشهور دهلی، "پریم ساگر" و "همانسورائے" شوهر ستاره فیلم "دیویكا رانی" در پنجاب، شركت فیلم Great Eastern را بنیاد نهادند و در همان سال در رابطه با زندگی "مهاتما بدھ" (یكی از پیشوایان هندوان) فیلمی به نام "نور آسیا" تولید كردند كه فیلمنامه آنرا وطن دوست معروف "رنجن پال" فرزند "بپن چندر پال" نوشته بود. در این فیلم نقش "مهاتما بدھ" را خود "همانسورائے" ایفا كرد و نقش "یشو دهرا" را خانم "سیتا دیوی" اهل كلكته بازی كرد.

پدیدآورنده(گان): یاسین گوریجه

مترجم: خانه فرهنگ سركنسولگری جمهوری اسلامی ایران – حیدرآباد - مـهـدی ربـانـی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید