سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
كارآفرینی یك شغل است یا یك سبك زندگی
در این مقاله ً كارآفرینی ً از منظر یا رویكرد و روشی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و خواستگاه و قلمرو آن فقط به حوزه كسب و كار محدود نمی شود . در این مقاله نویسنده ، تعریف و تبیین كارآفرینی را با دو روش استقرائی و قیاسی مورد مقایسه قرار می دهد . وی معتقد است مطالعه و پژوهش در خصوص كار آفرینی با روش قیاسی منتهی به شناخت رفتار كارآفرینانه می گردد رفتاری كه تمام حوزه های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی كارآفرینی را در بر می گیرد ، در حالیكه مطالعات استقرائی در خصوص كارآفرینی تنها رفتار كارآفرینان را در حوزه كسب و كار مورد بررسی و شناخت قرار می دهد به عبارت دیگر یكی رفتار كارآفرینانه ( entrepreneurial behaviour) را بطور عام یا مجزا در هر یك از حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جستجو و معرفی می كند و دیگری رفتار كارآفرینان را یعنی كسانی كه فقط در حوزه كسب و كار، رفتار كارآفرینانه داشته اند . نهایتاً نتیجه می گیرد كارآفرینی تنها یك شغل نیست بلكه یك سبك تفكر یا یك فرهنگ و سبك زندگی است و زوایای مختلف آن را شرح می دهد. در پایان زندگی كارآفرینانه در اسلام مطرح و فرد حازم بعنوان كارآفرین معرفی می گردد .
خوشبختانه چند سالی است كه تب كارآفرینی همچون تب واقعی كه علامت دفاع و واكنش طبیعی بدن نسبت به ورود یك میكروب خارجی است بعنوان علامت دفاع و درمان بیكاری و اشتغال زایی در چهره دولتمردان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به خوبی و وضوح مشهود است . اگرچه فرصت طلبان و رانتخواران اقتصادی نیز خود را با تب مصنوعی به این چهره نمایان ساخته اند و سیلی های زیادی به تب داران واقعی نظام و كارآفرینان اقتصادی و اجتماعی جامعه زده اند ، اما در مجموع طرحِ موضوع كارآفرینی در دولت و مجلس امری مبارك و خیر است.
در چنین شرایطی چنانچه صاحب نظران كارآفرینی كشور احساس مسئولیت نكنند و با یك همت گروهی ، جایگاه ، رسالت و مفهوم حقیقی كارآفرینی را تبیین و معرفی ننمایتد و از آن حفاظت و صیانت نكنند ممكن است همچون بسیاری از امور ضروری و مفید دیگر به انحراف ، باد فراموشی و نهایتاً به نابودی كشیده شود .
كارآفرینی اگرچه یك شغل نیست و ترویج فرهنگ آن در جامعه ، ابتدا موجب افزایش بیكاری می شود اما موتور توسعه است و بیكاری های پنهان را نه تنها آشكار و درمان می كند ، بلكه باعث پیشگیری از آن نیز می شود . در اینجا این سؤال مطرح می گردد كه اگر كارآفرینی یك شغل نیست و اساساً كارآفرین در پی ایجاد شغل نیست و نتیجه كار او نیز ممكن است بیكاری را افزایش دهد، پس كارآفرینی چیست و كارآفرین كیست ؟ چرا آنها را موتور توسعه اقتصادی نامیده اند ؟ آیا كارآفرینی انواع مختلفی دارد ؟ آیا ویژگیهای روانشناختی و جمعیت شناختی كارآفرینان اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی با هم تفاوت دارند ؟ و ...
واژه « كارآفرینی » در زبان فارسی واژه ای است نو كه معنای لغوی آن ، شنونده یا خواننده نا آشنا به مفهوم اصلی آن را ، كه ترجمه كلمه انگلیسی Entrepreneurship است به اشتباه می اندازد . این واژه اغلب در اذهان ، مفهوم اشتغالزائی و ارتباط مستقیم و ذاتی با كار ( آن هم از نوع فیزیكی آن ) را تداعی می كند ، در حالیكه كارآفرینی به معنی حقیقی خود تعاریف مختلف و متنوعی دارد . بطور كلی می توان گفت كه اساس و جوهره اغلب تعاریف ارائه شده در فرهنگ غرب به مفهوم « فرآیند خلق ثروت » یا « تخریب خلاق » می باشد كه طبیعتاً چنان فرآیند و چنین تخریبی توأم و همراه با ریسك است .
متأسفانه عده ای در كشور ، كارآفرینی را بعنوان یك شغل معرفی می كنند و آنها را در كنار كارگر ، مدیر ، مهندس ، پزشك ، خلبان ، وكیل ، جوشكار و ... قرار می دهند و عده ای دیگر آنرا شغل آفرینی می دانند، عده ای دیگر كارآفرین را كسی می دانند كه فقط بتواند كارگاه یا كارخانه یا شركتی را تأسیس ، راه اندازی و مدیریت نماید و ریسك آن را متقبل شود . عده ای دیگر فقط صاحبان كسب و كارهای كوچك و نوآور را كارآفرین می دانند و عده ای شالوده كار را در عصر فرا صنعتی « كارآفرینی » و در عصر صنعت « استخدام » معرفی می كنند ، عده ای دیگر كارآفرینی را مترادف با شغل آزاد و كارآفرین را به معنی كارفرما و سرمایه دار تلقی می كنند . علاوه بر برداشتهای غلط فوق كه در ایران رایج شده است در جهان نیز وجه مشترك و بستر تمام تعاریف ، تفاسیر و ابعاد مختلف كارآفرینی منحصر به ً كار ً و ً اقتصاد ً می شود به عبارت دیگر تاكنون كارآفرینی ، در جهان فقط در حوزه كسب و كار و آن هم در بعد اقتصادی مطرح بوده است و آنجائی هم كه از كارآفرینی اجتماعی (social entrepreneurship) ، سیاسی (political entrepreneurship) و یا فرهنگی (cultural entrepreneurship) صحبت شده است عمدتاً به معنی كشف ، جذب و بهره برداری از فرصت های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی درآمدزا و سودآور بوده است نه صرف كارآفرینی اجتماعی ، سیاسی یا فرهنگی . به عبارت دیگر وقتی در غرب صحبت از كارآفرینی اجتماعی می شود عمدتاً منظور این است كه از طریق كسب و كار ، درآمدی برای امور اجتماعی وعام المنفعه حاصل نمایند و یا ساختار اجتماعی ، سیاسی یا فرهنگی كشورشان را برای تسهیل و حمایت از كارآفرینی اقتصادی تغییر ، اصلاح یا تكمیل نمایند ، ( علاقه مندان می توانند لیست كامل كارآفرینان اجتماعی و نوع فعالیتهای آنها را از طریق مجله الكترونیكی www.changmakers.net بدست آورند).
در فرهنگ غرب وقتی صحبت از كارآفرینی فرهنگی می شود منظور این است كه كسب و كار تازه ای در عرصه فرهنگ ایجاد كنند و یا برای افزایش فروش محصولات فرهنگی استراتژی كارآفرینانه را بكار گیرند و ... بهر حال در آن فرهنگ ، هدف از كارآفرینی فرهنگی و اجتماعی یا سیاسی ، تخریب خلاق در اصالت ، رسالت ، روشها ، مؤلفه ها و ساختار فرهنگ ، اجتماع یا سیاست نیست و تقریباً هرآنچه كه به این نام مطرح می شود نهایتاً به منظور تقویت كارآفرینی اقتصادی است . برای روشن تر شدن موضوع لازم است بدانیم كه ادبیات كارآفرینی نشان می دهد كارآفرینی تاكنون از طریق مدل استقرائی تعریف و تبیین گردیده است یعنی همانطور كه در شكل زیر دیده می شود ابتدا شاخصها و ویژگی های شخصیتی و رفتاری افراد موفق در كسب و كار مورد شناسائی قرار گرفته و سپس بر اساس آن مؤلفه ها ، ابعاد ، مفاهیم، فرضیه ها و مدلهایی را برای كارآفرینی طراحی و ارائه نموده اند . بدین ترتیب و با این رویكرد یا روش كه مدل استفرائی نامیده می شود كارآفرینی فقط در بعد اقتصادی تعریف و تبین شده است و لذا فقط رفتار كارآفرینانی مورد بررسی و شناخت قرار گرفته است كه در حوزه كسب و كار فعال بوده اند .
اما از آنجایی كه حوزه فعالیتهای كارآفرینانه محدود به امور كسب و كار نمانده و به مرور این قلمرو گسترش یافته ، وقت آن رسیده است كه از روش قیاسی به موضوع كارآفرینی نگاه شود یعنی ابتدا گمانه زنی ، نظریه پردازی ، مدل سازی و فرضیه پردازی شود و سپس مفاهیم و ابعاد و مؤلفه های كارآفرینی شناسایی و تبین گردد تا نهایتاً به رفتار كارآفرینانه برسیم كه تنها به حوزه كسب و كار محدود نمی باشد و می توانید رفتار كارآفرینانه را در حوزه سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی نیز به معنی حقیقی و محض آن یعنی بدون زمینه و فعالیتهای اقتصادی و جدا از فرصتهای درآمدزا شناسایی و تعریف نمائید . بعنوان مثال كارآفرینی فرهنگی با این رویكرد یعنی خلاقیت و نو آوری یا تخریب خلاق در فرهنگ جامعه نه در محصولات فرهنگی یا به عبارت دیگر ایجاد چیزی ارزشمند در فرهنگ جامعه ، و كارآفرینی اجتماعی یعنی تخریب خلاق در ساز و كارها، قوانین ، عرف و عادات و رسوم یا مناسبات و روابط اجتماعی و ... بدین ترتیب رفتار كارآفرینان فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی بطور جداگانه شناسائی ، تعریف و با یكدیگر تطبیق داده خواهند شد .
بر اساس رویكرد قیاسی تعریف كارآفرینی عبارت است از ارزش آفرینی و كارآفرین كسی است كه بتواند ارزشی را در جامعه خلق نماید چه ارزش مادی ، و چه ارزش معنوی ، سیاسی ، فرهنگی یا اجتماعی ، بنابر این كارآفرینان اجتماعی كسانی هستند كه در صدد شناسائی و رفع نیازهای اجتماعی جامعه اند و در این راه از اعتبار اجتماعی خود مایه می گذارند و برای رسیدن به هدف و مأموریت خود دست به ایثار و از خود گذشتگی می زنند , همچنانكه كارآفرینان سیاسی در صدد شناسائی نیازها و خلاء های سیاسی جامعه / جهان هستند و می كوشند تا موانع سیاسی موجود را جهت رشد و توسعه جامعه و استقرار عدالت و دموكراسی شناسائی و از سر راه بردارند ، البته از طریقی نو و كارآفرینانه . و بالاخره كارآفرینان فرهنگی افرادی هستند كه ارزشهای فرهنگی را در جامعه خلق،كشف و یا احیا می نمایند . در هر صورت هر یك از كارآفرینان اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی همچون كارآفرینان اقتصادی دائماَ در جستجوی نیازها و فرصتها هستند تا از طریق خلاقیت ، ریسك پذیری و رهبری ، ارزشی را در جامعه ایجاد و خلاء یا نقصی را دفع و اصلاح نمایند . بنابراین می توان گفت : كارآفرینی یك شغل نیست كه فقط در بعد اقتصادی و آنهم در حوزۀ كسب و كار مطرح باشد بلكه فراتر از آن یعنی یك سبك زندگی یا یك فرهنگ است كه همواره همراه كارآفرین است و بر تمام شئونات زندگی او تاثیر می گذارد از جهان بینی و ایدئولوژی و انتخاب دین وی گرفته تا انتخاب همسر ، شغل و حرفه و روش انجام كارهایش .لذا كسی كه دارای ویژگیهای كارآفرینانه است الزاماَ نباید وارد حوزه كسب و كار و بعد اقتصادی كارآفرینی شود . همانطور كه افراد زیادی در حوزه های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی فعالیت می كنند و دارای ویژگیهای كارآفرینانه هستند ولی صاحب كسب و كاری نیستند و یا برعكس افراد زیادی هستند كه در موقعیتهای كارآفرینانه قرار دارند یعنی صاحب كسب و كاری هستند اما رفتار كارآفرینانه ندارند . لذا یك خانم خانه دار، یك محصل ، یك نویسنده ، یك خبرنگار ، یك استاد دانشگاه ، یك سیاستمدار ، یك كارخانه دار، یك روحانی، یك تاجر یا یك كارگر می تواند رفتار كارآفرینانه داشته باشد یا نداشته باشد . بطور كلی می توان گفت كارآفرینان به سبك خاصی زندگی می كنند ، با عینك خاصی به جهان نگاه می كنند و به روش خاصی با مسائل و مشكلات و پدیده ها برخورد می كنند آنها یك زندگی كارآفرینانه دارند كه ممكن است در این زندگی كسب وكار كارآفرینانه ای داشته باشند یا نداشته باشند . مشخصات چنین زندگی ای ذیلاَ توضیح داده می شود .
زندگی كارآفرینانه زندگی ای است كه جستجوگری ، تكاپو و تلاش مستمر و بدون وقفه برای رسیدن به كمال ، اساس آن است . زندگی ای كه باید دائماً در جستجوی میان برها باشی و خلاقیت جوهره آن است . زندگی ای كه هیچ گاه به وضع موجود اكتفا نمی شود و در حالیكه باید با یك چشم به آینده بنگری با چشم دیگرت باید به دنبال شكار ایده ها و فرصتها از گذشته و حال باشی . زندگی ای كه در آن شوق و صراحت و نشاط و صداقت و مثبت اندیشی آذوقه راه و سفر است ، سفری سخت و خطرناك و مهیج و پایان ناپذیر . زندگی ای كه در آن ارزش فرصتها بسیار بیشتر از ارزش طلاست . زندگی ای كه در آن امروزت با فردایت یكسان نیست و هر لحظه باید تصمیمی جدی و سرنوشت ساز بگیری . زندگی ای كه بی توجهی به شرایط محیطی هر لحظه نقاط قوتت را تبدیل به نقاط ضعف می كند . زندگی ای كه در آن شكست مفهومی دیگر دارد و گاهی باید عمداً راه اشتباه را طی كنی تا به جواب درست برسی . زندگی ای كه ارزشها و قوائد، آنرا همواره باید زیر ذره بین قرار دهی و از نو ارزیابی و ارزش گذاری كنی . زندگی ای كه اغلب توأم با حیرت و ابهام است و گاهی با وجود آنكه هدف داری اما تا رسیدن به آن ، از آن بیخبری . زندگی ای كه در آن باید تا آنجا احساساتی شوی كه منطقت اجازه می دهد منطقی كه دائماً بازبینی می شود . زندگی ای كه در آن باید با كسانی هم اتاق شوی كه اغلب تا آنجا منطقی هستند كه احساساتشان اجازه می دهد . در این زندگی باید پازلی را حل كنی كه تصویر نهایی آن را ندیده ای با این وجود امیدوار هستی و ندائی از دورن همواره تو را به سمت چشم انداز هدایت می كند . زندگی ای كه در آن عشق رسیدن به مقصد خواب را از چشمانت می گیرد و برای موفقیت حتما باید اول طعم شكست را بچشی . زندگی ای كه اگر برای آینده ات برنامه ای نداشته باشی دیگرن برایت برنامه ریزی می كنند . زندگی ای كه برای پول در آوردن اول باید از پول چشم پوشی كنی تا بتوانی نانی به كف آری و به غفلت نخوری. زندگی ای كه در آن موفقیت بذر شكست را با خود نمی پاشد ، بلكه برعكس شكستها بذر موفقیت با خود می پاشند ، زندگی ای كه در آن اساساً شكست به معنی واقعه ای است كه هنوز فوائد آن تبدیل به سود نشده است و معیارهای موفقیت با معیارهای رایج سنجیده نمی شود . زندگی ای كه در آن شوخی و مزاح و بازی گاهی جدی تر از جدی است و امور بسیار جدی گاهی شوخی تر از شوخی می شوند . زندگی ای كه در آن بیشتر فكر می كنی كه چطور فكر كنی تا اینكه به چیزی فكر كنی ، یك سئوال خوب و به جا بهتر از هزارها پاسخ خوب و به جا ارزش دارد و بیشتر از آن كه به موضوع فكر كنی به انتخاب موضوع و تعریف صحیح آن فكر می كنی . زندگی ای كه در آن با وجود اینكه می دانی رسیدن به كمال به كوشش نیست به جوشش است ولی تا می توانی می كوشی و در این راه دو صد گفته ، برایت چو نیم كردار ارزش ندارد .
بله كارآفرینی یك سبك زندگی است ، زندگی ای كه در آن خواستنِ چیزی هنگامی خواستن بحساب می آید كه آن را بخواهی و برای آن اقدامی بكنی I want what I want when I want It و توانستن هنگامی اتفاق می افتد كه نمی توانم را فراموش كرده باشی . زندگی ای كه در آن بجز اندیشه هیچ چیز كاملا در اختیار تو نیست و برای مسلمان ماندن باید هر لحظه ایمانت را تازه گردانی . زندگی ای كه برای بقا در كسب و كار باید حرف نوئی برای گفتن داشته باشی و بدون خلاقیت محكوم به فنا خواهی بود ضمن اینكه همواره نگران این هستی كه مبادا اختراعهایت وسیله ای تكامل یافته برای رسیدن به هدفی تكامل نیافته باشد .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست