پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
بهترین عکس هایم آن هایی است که نگرفتم شان
راستش برای من مصداق سفر طولانی و دور و دراز، همان سفر مارکوپولوی دوستداشتنی خودمان است که زوم کرده بود روی جهانگردی و بیخیال ماجرا هم نمیشد. یا کارتون دور دنیا در ۸۰ روز که آخرش هم نفهمیدیم اصلا قضیه چی بود و آخرش کی با کی عروسی کرد! اما راستش هیچوقت فکر نمیکردم آدمهای مارکوپولومَِنشی را ببینم که ۳۶۰ روز را در سفر گذراندهاند، آن هم با دوچرخه! «محمد ادیبی» و «حمید سلطانآبادیان» را خیلیها به عنوان عکاس و مدرس عکاسی میشناسند؛ عکاسهایی که در جشنوارههای داخلی، جایزههای متعددی کسب کردهاند. و البته خیلیها نمیدانند که آنها با دوچرخه و طی ۳۶۰ روز، نصف قاره کهن را زیر پا گذاشته و عکاسی کردهاند. این موضوع انگیزهای شد تا درباره نگاه این دو عکاس جوان به سفر، مردم و عکاسی مستند اجتماعی گپی بزنیم.
خب هیچوقت سراغ آموزش عکاسی نرفتی؟ کلاسی، آموزشگاهی؟
حمید: بعد از اینکه دوربین خریدم چند ماه فقط برای خودم عکس میگرفتم. اما زمانی رسید که دیدم به دانستن نیاز دارم. برای همین چندتا دوره عکاسی را گذراندم. تکنیک عکاسی را اینجا یاد گرفتم اما روی نگاهم و ذوقم تاثیر خاصی نداشت. فقط تکنیکیتر شده بودم. بعدش هم حرفهایتر عکاسی کردم و در دانشگاه هنر و انجمن سینمای جوان هم تدریس کردهام.
شما با توجه به اینکه سابقه تدریس دارید، فکر میکنید کلاس رفتن باعث میشود آدم عکاس شود؟!
به نظرم نقش کلاس خلاصه میشود به آموختن نکات فنی؛ شناختن شاتر، دیافراگم، نور و ... که همهاش را در ۴ جلسه میتوان یاد گرفت. بقیهاش ذوق هنری و نگاه و ذات آدم است که باعث میشود شما عکس خوب بگیری. کلاس رفتن به تنهایی کسی را عکاس نکرده است. من جلسه اولی که شاگردهایم میآیند سرکلاس، اولین سوالم این است که چرا میخواهند عکاسی یاد بگیرند. شاید باورتان نشود اما خیلیهایشان فقط میآیند عکاسی یاد بگیرند چون به هنر علاقه دارند و چون عکاسی هنر آسانتری شده به واسطه دوربینهای دیجیتال، میآیند سراغ عکاسی! عکاسی عشق میخواهد. من فکر میکنم یک عکاس بدون دوربین هم میتواند عکاسی کند!
برایم جالب است بدانم که اصلاً چرا رفتید سراغ عکاسی؟
محمد ادیبی: شاید خیلی اتفاقی بود. یک روز رفته بودم بیرون، دوربین برادرم که یک ۶مگاپیکسلی بود هم در خودرو بود. یک کاغذ باد در سیمهای برق کنار خیابان پیچیده شده بود که من از آن صحنه یک عکس گرفتم و هنوز هم دارمش. همین یک عکس جرقه ورود من به دنیای عکاسی بود. بعدش هم که رفتم هنرستان و عکاسی خواندم.
حمید سلطانآبادیان: ما یک بچه محلی داشتیم که میرفت زاهدان و وسایل الکترونیکی دست دوم میآورد، آن هم با کیسه! یک بار اتفاقی بارش دوربین بود که تعداد خیلی کمی را توانسته بود بفروشد و آمد من را مجبور کرد یکی را بردارم! طرف هیکل درشتی هم داشت و من خب طبیعتاً متقاعد شدم باید یک دوربین از او بخرم! دستم را کردم داخل کیسه و اولین دوربین زندگیام را به دست آوردم؛ یک دوربین ۲مگاپیکسلی! البته من نه رشته تحصیلیام عکاسی است (حقوق خواندم) و نه شغلم (آن زمان در کار مواد اولیه پلاستیک بودم) اولین کار عکاسیام را هم برای یکی از هفتهنامههای مشهد انجام دادم که روی جلد رفت و علاقهمند شدم به ادامه کار.
گروه عکاسان دوچرخهسوار چیست؟!
حمید: گروه عکاسان دوچرخهسوار یک گروه خودمانی است شامل من و محمد به عنوان عکاس و فرید دولت آبادی به عنوان کسی که مسلط به مسائل فنی و دوچرخه و سفر و راهیابی و این چیزهاست! تشکیل این گروه هم برمیگردد به سال ۱۳۸۸ و اولین سفرمان هم یک سفر ۸ روزه بود به گرگان که با حمایت حوزه هنری خراسان انجام شد برای عکاسی از زائران پیاده آقا امام رضا (ع).
در سفر آخرتان که یکجورهایی میتوان گفت کل آسیا را گشتید. سراغ چه نوع سوژههایی رفتید؟
حمید: از همه چیز عکاسی کردیم؛ هر چیزی که حس میکردیم میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم جایی در کادر دوربینهای ما پیدا میکرد. یک زمانی یک طبیعت بکر بوده و گاهی هم هجوم آدمها.
محمد: عکاسی با دوچرخه خیلی کار سختی است! به نظر من خودش یک جور تناقض است. یک عمل کاملاً فیزیکی که تو داری رکاب میزنی و حسابی عرق کردی، بعد یکهو یک منظره عالی، یک موقعیت ناب روبهرویت پیدا میشود. باید بایستی و نگاه کنی.... ولی خوب من یک ایدهای را پیاده کردم تا این ۲تا موضوع را به هم وصل کنم؛ موضوعی که در طول سفر انتخاب کردم، عکاسی از خود جاده بود. یکی دوتا مجموعه را هم شروع کردم در سفر به عکاسی. ایده یکی در هندوستان به ذهنم رسید وقتی یک سگ را دیدم که وسط جاده افتاده بود. ظاهراً خودرو بهش زده بود. دیدم ایده خوبی است و یک مجموعه را عکاسی کردم از همه حیوانات له شده در جاده؛ از گربه و کبوتر و سگ گرفته تا اژدهای کومودور! (اینجا حمید وسط حرف محمد پرید و با خنده گفت: من اسم مجموعه محمد را گذاشتم. مجموعه چِندِش!) مجموعه دیگری هم هست که موضوعش برمیگردد به ثبت مکانهایی که شب در آنها میخوابیدیم. مثلا در مالزی بیشتر در مساجد میخوابیدیم. یا در هند در معابد میخوابیدیم. یک سری عکس هم عکاسی کردم فقط از دیوارها!
تمام این یک سال سفری را که پشت سر گذاشتید چقدر در عکسهایتان دیده میشود؟
حمید: این یک سال سفر با سفرهای داخلی که داشتیم اصلا قابل مقایسه نبود. در این سفر ما مثلاً مطمئن بودیم که تا ۶ماه دیگر خبری از یک خواب درست و حسابی در خانه خودمان یا یک دوش درست و حسابی نیست. وقتی در خانه هستم و فردا قرار است بروم عکاسی، شب یک خواب خوب میکنم، فردا یک لباس مناسب میپوشم، دوربین و لنزم را میگذارم در کیفم و سوار خودرو میشوم میروم عکاسی میکنم و ظهر هم میایم ناهارم را میخورم. ولی آنجا خبری از این برنامهها نبود. همهاش دغدغه این را داری که ویزای کشور بعدی را چطور بگیری، پولت دارد تمام میشود، .چی بخوری! کجا بخوابی! غصه دوربینت را میخوری که باران خیسش کرده، غصه باتریهایت که تمام شده و به برق دسترسی نداری و ...
محمد: ولی حالا به قولی گفتنی همه معایباش را گفتیم، مزایا را هم بگوییم! یکی از اتفاقات خوب سفر با دوچرخه این است که تو چیزهایی را میبینی و تجربه میکنی که اگر با خودرو، هواپیما یا هرچیز دیگری باشی آنها را نمیتوانی درک کنی. مثلا در چین در مسیری بودیم به سمت شین و از روستایی رد میشدیم که یک تئاتر سنتی چینی با همان گریم و آداب و رسوم خودشان دیدیم. چیزی که شاید اگر گردشگر باشی و فقط بروی شهرهای بزرگ، اصلا به تورت نمیخورد!
حمید: واقعا اگر قرار باشد نمایشگاهی بگذارم که آثاری باارزش داشته باشد باید همه قابها خالی باشند! چون واقعا عکسهایی که گرفتم، راضیام نمیکنند. دوست دارم چندتا قاب خالی بگذارم و فقط زیرش توصیف کنم که چه اتفاقی افتاده بوده است!
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت سکه خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان سایپا ایران خودرو کارگران
نمایشگاه کتاب سریال شهاب حسینی عفاف و حجاب کتاب جواد عزتی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال پرسپولیس فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام گوگل اپل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی