پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

بدفهمی‌های فلسفه


هدف فلسفه تكمیل الهیات نیست هرچند كه الهی‌دان‌ها مانند فیلسوفان، به تفكر منطقی روی دیدگاه‌های مختلف می‌پردازند و به تجربه‌كردن مسائل غیر‌تجربی خارج از حیطه علم مبادرت …

هدف فلسفه تكمیل الهیات نیست هرچند كه الهی‌دان‌ها مانند فیلسوفان، به تفكر منطقی روی دیدگاه‌های مختلف می‌پردازند و به تجربه‌كردن مسائل غیر‌تجربی خارج از حیطه علم مبادرت می‌ورزند، با این وجود فلسفه و الهیات اهداف متفاوتی دارند.

الهیات بر دوگونه است:

الهیات سنتی

الهیات طبیعی.

الهیات سنتی بر این اعتقاد دارد كه علم و آگاهی ما وحی بنیاد است. لذا جایی برای پرسش و پاسخ در آن وجود ندارد. در مقابل الهیات طبیعی بر وجود پرسش و كنكاش معتقد است. هرچند كه با این توضیح شباهتی بین الهیات طبیعی و فلسفه دیده می‌شود اما تفاوت در اهداف الهیات و فلسفه نكته غیر‌قابل تغییری است.

دانش فلسفه در پی خواسته‌ها و سوالات خودش حركت می‌كند اما الهیات طبیعی و یا سنتی در پی ابزاری برای استفاده از مذهب در جهت اهداف غایی انسان است.الهی‌دان‌ها معتقدند كه هیچ‌گاه یك نیروی برتر حاكم بر جهان بدون تعلیم معنا نخواهد داشت. اما فیلسوفان در وجود و ماهیت هرچیزی ممكن است شك كنند.در نهایت اینكه گاه فلسفه و علم اخلاق به اشتباه جای یكدیگر به كار می‌روند و فیلسوفان و دانشمندان علم اخلاق، هم مسیر تلقی می‌شوند. البته گاه این توافق و همراهی وجود دارد ولی رابطه همیشگی و مداوم نیست. هیچ فیلسوفی در هدایت انسان‌ها در جهت حركت در مسیر صحیح مسوولیتی ندارد.

فیلسوفان بر توجه منتقدانه بر اصول اساسی موجود در جهان تاكید زیادی می‌كنند.تا اینجا ما به شكل مختصری درصدد نشان‌دادن بدفهمی‌های مرسوم در تشخیص تفاوت‌های فلسفه و اهدافش با سایر علوم بودیم. نكته بعدی كه در اینجا باید مدنظر خواهیم داشت و بدان بپردازیم وجود و حضور بدفهمی‌های ممكن در خود فلسفه است. در فلسفه سه شاخه مطرح فلسفه سنتی، تحلیلی و اگزیستانسی وجود دارد كه باید به تفاوت‌های بین آنها آگاه باشیم. در شماره‌های بعدی به این تفاوت‌ها خواهیم پرداخت.

مترجم: مهدیه مفیدی

منبع:A Preface to philosophy, Mark B. Woodhouse, ۱۹۹۹