جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بیانیه ذلت بار و ذبح منافع ملی


بیانیه ذلت بار و ذبح منافع ملی

دستاوردهای بی نظیر ایران در موضوع هسته ای, واقعیتی است که این روزها نقطه اشتراک اکثر تحلیل های مرتبط در این خصوص است

دستاوردهای بی نظیر ایران در موضوع هسته ای، واقعیتی است که این روزها نقطه اشتراک اکثر تحلیل های مرتبط در این خصوص است.

دستاوردهایی که تحرکات و تصمیمات اخیر کاخ سفیدنشینان در منطقه که نشان از تقلای آنها برای جلب رضایت ایران دارد، مؤید اهمیت و ارزشمندی آنهاست. در چنین شرایطی بی شک قرار گرفتن ایران در موضع قدرت امری بدیهی و پرواضح است که طرف مقابل یعنی ایالات متحده آمریکا در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته است. لذا آنچه می بایست انتظار آن را داشت، چانه زنی طرف مقابل برای کاهش هزینه هایش در این تقابل است، اما اتفاقی که در روزهای اخیر موجبات حیرت و تعجب اکثر ناظران و تحلیلگران داخلی را فراهم کرد، صدور بیانیه ای از سوی برخی از فعالین به اصطلاح صلح طلب است که با کمال تعجب سخن از تعلیق فعالیت های غنی سازی اورانیوم کشورمان به میان آورده اند.

با رصد واقعیت های کنونی موضوع هسته ای کشورمان و نیز اقدامات طرف مقابل، آنچه می توان در خصوص این موضوع گفت، این است که صدور این بیانیه بدون شک مطلوب و خوشایند طرف مقابل جمهوری اسلامی ایران بوده تا با ابزار قرار دادن آن، هزینه های خود را از این شکست به حداقل ممکن برساند. در همین حال یکی از اعضای نهضت آزادی و از امضا کنندگان این بیانیه ذلت بار در توجیه این اقدام گفته است: «ما قبول داریم که غنی سازی هسته ای حق ایران است، اما تاکنون دوبار علیه ایران قطعنامه صادر کرده اند و اکنون در آستانه صدور قطعنامه ای دیگر هستیم.» وی با انتقاد از دکتر احمدی نژاد که قطعنامه های شورای امنیت را بی اهمیت خوانده، افزود: «ما وقتی صحبت از تعلیق می کنیم، می گوییم تعلیق غنی سازی در برابر تعلیق تحریم. زمانی می گفتیم تعلیق در برابر حمله نظامی، ولی امروز خطر حمله نظامی وجود ندارد.» درحالی که او با این قبیل صحبت ها درصدد توجیه این اقدام برآمده، اما صحبت های یک عضو دیگر شورای مرکزی نهضت آزادی از موضوعی دیگر حکایت می کند.

او در این باره تصریح کرده است: «امضای این بیانیه به این صورت نبوده که از همه افراد یکی یکی پرسیده باشند و اسمشان را در پای نامه گذاشته باشند، بلکه این نامه دسته جمعی امضا شده است.»وی درباره دلایل امضای بیانیه تعلیق تصریح نموده: «شرایط هر روز تغییر می کند و آن روز که این بیانیه تهیه شد، صحبت بر سر صدور قطعنامه سوم علیه ایران و اعمال تحریم های جدید بود و حال که شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور کلی غنی سازی ایران را تأیید می کند، دیگر قطعنامه های شورای امنیت معنی ندارد.»آنچه از صحبت های این عضو شورای مرکزی نهضت آزادی پیداست تناقض آشکار با مواضع و توجیهات بانیان این بیانیه است به گونه ای که عدم وحدت نظر این دو نسبت به این موضوع و همچنین سردرگمی در خصوص دلایل صدور این بیانیه نیاز به هیچ توضیحی ندارد. صحبت های یکی از کسانی که نام وی در ذیل این بیانیه به چشم می خورد نیز بسیار جالب است. او با بیان این که پس از انتشار این بیانیه از مفاد آن مطلع شدم، گفت: «در موضوع هسته ای باید متناسب با شرایط کشور و منافع ملی اتخاذ موضع شود. »

وی خاطرنشان کرد:« باید دانست که صرف کوتاه آمدن، از بدخواهی سلطه گران نمی کاهد و نباید فراموش کرد که جرج بوش در زمان دولت گذشته، ایران را محور شرارت نامید.» وی همچنین درخصوص این بیانیه تصریح کرد: «برای صدور بیانیه جمعی باید اعضایی که بیانیه را امضا می کنند از قبل متن آن را مطالعه کرده و نقطه نظرات خود را منتقل کنند تا متنی که در نهایت منتشر می شود برآیند نظر جمع باشد و در رابطه با این بیانیه فارغ از این که تحلیل آن درست باشد یا نادرست، هماهنگی با امضا کنندگان ضرورتی حقوقی و عقلانی است.» در موضع گیری نسبتاً متناقض دیگری یک عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی هم در خصوص این بیانیه که از آن تحت عنوان «تعلیق در برابر تعلیق» نام برد، گفت: «من در جریان نیستم که چه کسی به دنبال جمع آوری امضا برای این بیانیه بود اما می دانم که تعدادی از امضاهای آن متعلق به اعضای نهضت آزادی بود.» صحبت ها و اظهارنظرهای این افراد که از آنها به عنوان بانیان و امضاکنندگان این بیانیه ذلت بار نام برده می شود به خوبی نشان می دهد که هیچ گونه اراده واحدی در میان این گروه ها برای صدور چنین بیانیه ای به وجود نیامده بلکه آنچه از تناقضات آنها کاملاً پیداست این که این بیانیه کاملاً «سفارشی» بوده است.