جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

این قافله عمر عجب می گذرد


این قافله عمر عجب می گذرد

برآوردها نشان می دهد حدود ۷۰۰ میلیون سالمند بالای ۶۰ سال در دنیا هستند که حدود ۸۰ درصد آنان در کشورهای در حال توسعه ساکن اند

برآوردها نشان می‌دهد حدود ۷۰۰ میلیون سالمند بالای ۶۰ سال در دنیا هستند که حدود ۸۰ درصد آنان در کشورهای در حال توسعه ساکن اند. در ایران نیز بر اساس آخرین سرشماری صورت گرفته در سال ۱۳۸۵ حدود ۳‌/‌۷ درصد جمعیت کشور (حدود پنج میلیون نفر) بیش از ۶۰ سال دارند. با زاد و ولد متوسط پیش‌بینی‌ می‌شود که میزان سالمندان کشور در سال ۱۴۲۹ به ۹‌/‌۲۴ درصد افزایش یابد. به این ترتیب از هر ۴ نفر یک نفر (۲۵ درصد جمعیت کشور) سالمند خواهد بود. بر این اساس اگر ساختار تشکیلاتی و تصمیمات لازم در این راستا حرکت نکند با مشکل مواجه می‌شویم.

سالمندی یک فرآیند زیستی است که شامل حال تمام موجودات زنده می‌شود. گذشت عمر را به هیچ وسیله‌ای نمی‌توان متوقف کرد. تا قبل از این قرن، میانگین عمر بسیار پایین بود. اما امروزه بهبود وضع تغذیه، پیشرفت‌های چشمگیر پزشکی و ارتقای سطح بهداشت، سبب افزایش میانگین عمر شده است.

وجود تعداد روزافزون سالمندان در اکثر کشورها، موجب شده که مقامات دولتی و برنامه‌ریزان اجتماعی، توجه بیشتری به این مساله ابراز کنند و به وضع مقررات اجتماعی مطلوب‌تری برای آنان همت بگمارند چرا که با وجود حمایت مالی فرزندان بویژه در کشورهای آسیایی، هنوز هم اتکای سالخوردگان به تأمین اجتماعی بسیار است. سالمندی پایان تلاش و مفید بودن نیست بلکه مرحله جدیدی از زندگی است که می‌تواند بسیار لذت‌بخش و سازنده باشد.

● سالمندان فراموش شده

کشور ما جامعه‌ای جوان دارد و تصور عمومی بر این است که همه باید به فکر نسل جوان باشند. در این بین، نسلی دیگر در حال فراموشی است؛ نسل قدیم که به آنها سالمند می‌گویند. افزایش سریع جمعیت در کشور که ناشی از افزایش نرخ زاد و ولد در دهه ۱۳۶۰ بود موجب شد تا ساختار جمعیتی ایران کاملا جوان شود. وجود سهم قابل توجه گروه‌های جمعیتی جوان و نوجوان، سبب شد تا عمده توجه مسوولان امور به سوی این گروه باشد و در تعیین اولویت گروه‌های در معرض خطر یا جمعیت‌های تحت پوشش نظام‌های حمایتی این رده سنی مد نظر قرار گیرد.

قرار گرفتن مسائل گروه‌های سنی جوان در دستور کار دولت و نظام برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری موجب شد تا توجه کمتری متوجه مسائل گروه‌های سنی دیگر از جمله سالمندان شود. به همین علت طرح مساله و تمرکز جدی بر مسائل سالمندان در نظام برنامه‌ریزی از یک دهه گذشته تجاوز نمی‌کند.

● اقتصاد سالمندان

در بسیاری از جوامع از جمله کشور ما مهم‌ترین مشکل سالمندان مسائل اقتصادی و مشکلات مربوط به کسب درآمد است. در سال ۱۳۸۵ از مجموع جمعیت ۶۵ ساله و بیشتر،۳۳ درصد از نظر اقتصادی فعال بوده‌اند. در حالی که در سرشماری سال ۱۳۷۵، ۲‌/‌۳۴ درصد از نظر اقتصادی فعال بوده‌اند که از مجموع افراد فعال ۹۳ درصد شاغل بخش خصوصی و ۵ درصد مزدبگیر بخش عمومی و ۲ درصد اظهارنکرده بودند. از این تعداد ۹۵ درصد مردان سالمند و ۵ درصد زنان سالمند شاغل هستند. همان‌طور که ملاحظه می‌شود فعالیت اقتصادی در این گروه نسبت به ۱۰ سال قبل ۵‌/‌۱ درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین درصد اشتغال در مردان سالمند بسیار بالاتر از زنان سالمند است .وضعیت اشتغال سالمندان نه تنها در دو جنس متفاوت است بلکه در شهر و روستا نیز تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای دیده می‌شود، به‌طوری که در شهر ۴۳ درصد سالمندان مرد شاغل، ۳۶ درصد بیکار با درآمد و ۲۱ درصد بیکار بدون درآمد هستند. در مقابل در مردان روستایی ۶۵ درصد شاغل، ۱۶ درصد بیکار با درآمد و ۱۹ درصد بیکار بدون درآمد هستند. درشهر ۳ درصد سالمندان زن شاغل، ۱۱درصد بیکار با درآمد، ۱۵ درصد بیکار بدون درآمد و ۷۱ درصد خانه‌دار هستند در مقابل در زنان روستایی ۱۰ درصد شاغل، ۷ درصد بیکار با درآمد، ۱۳ درصد بیکار بدون درآمد و۷۰ درصد خانه‌دار هستند.

● سالمندان مجرد

ازدواج مجدد، زندگی مشترک و داشتن همدم و مونس نقش تعیین‌کننده‌ای در ارتقای سلامت و طول عمر سالمندان داشته و سبب کاهش خطر افسردگی، انزوا، مصرف دارو و سایر مشکلات آنها می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد حدود ۹۰ درصد مردان سالمند دارای همسر و در مقابل تنها ۴۸ درصد زنان، همسر دارند. ۵‌/‌۱۴ درصد سالمندان نیز به تنهایی زندگی می‌کنند. بنابراین درصد زنان سالمندی که تنها زندگی می‌کنند به‌طور قابل ملاحظه‌ای بیش از مردان است و این ارقام در شهر و روستا و با جنسیت بسیار متفاوت است به این ترتیب که ۸‌/‌۱ درصد مردان شهری و ۲‌/‌۴ درصد مردان روستایی تنها هستند در مقابل ۶‌/‌۱۲ درصد زنان شهری و ۵‌/‌۱۶ درصد زنان روستایی تنها هستند. این وضعیت با توجه به تغییر ساخت خانواده در ایران و کاهش حمایت‌های سنتی وضعیت دشواری را پیش روی سالمندان قرار داده است.

زنان سالمند به دلیل آن که معمولا خانه‌دار بوده‌اند و درصد بیسوادی آنها از مردان بیشتر است، زودتر خانه‌نشین شده و در نتیجه از آنجا که وابستگی آنها به خانواده بیشتر بوده و سیستم اجتماعی نیز چندان اجازه معاش در اجتماع را نداده است، با مرگ همسر و تجرد یا نداشتن خانواده در دوران سالمندی بیشتر دچار مشکلات می‌شوند.

● به سوی تندرستی

سالمندی امری اجتناب‌ناپذیر است و در انتهای کوچه‌های جوانی و میانسالی منتظر همه ماست تا در ایستگاه آخر زندگی با همه ما همراهی کند، سالمندی نیز مانند دیگر مراحل زندگی می‌تواند خوب یا بد باشد. دوره سالمندی تنها معنای از کار افتادگی و ناتوانی را نمی‌دهد این دوره ویژگی‌های بالقوه‌ای دارد که می‌تواند در قالب کمک‌های فراوان به خانواده و جامعه و به شکل سالمندی سالم و فعال جلوه‌گر شود. شاید در بعضی از جوامع، سالمندان را افرادی ناتوان یا حتی سربار بدانند در صورتی که دوره سالمندی دوره خردمندی و باتجربگی و دوره انتقال تجارب زندگی به سنین پایین است.

آنچه برای برخی از جوانان، پیری را به کابوسی تبدیل کرده است، ترس از بیماری‌ها و ناتوانایی‌های این دوران است، این ترس، چندان هم بی‌ربط نیست. برای رسیدن به سالمندی فعال و سالم باید به تمام ابعاد سالمندی، بهداشت جسمی و روحی، مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی زندگی توجه داشت و از آنجا که بسیاری بیماری‌ها و مشکلات دوران سالمندی ناشی از شیوه زندگی ناسالم است، باید پایه و اساس سلامت سالمندان را با به‌کارگیری شیوه صحیح و ارتقای کیفیت زندگی از ابتدایی‌ترین مراحل حیات پی‌ریزی کرد و به موازات آن با ایجاد زمینه‌های مناسب، مشارکت سالمندان را در خانواده و جامعه و همچنین فراهم کردن زمینه مناسب حمایتی آنها در تمامی جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و تغذیه برای رسیدن به سالمندی سالم و فعال و زندگی موفق گام برداشت.

● قانون و سالمندان

بررسی‌ها نشان می‌دهد سهم سالمندان از مجموع قوانین تصویب شده کشور تنها یک درصد است. از این میزان ۶۲ درصد قوانین اقتصادی، ۲۲ درصد اجتماعی و ۱۶ درصد رفاهی و بهداشتی هستند.

البته همین سهم ناچیز نیز به صورت پراکنده یا در قالب آیین نامه‌های اجرایی دولت و سازمان‌هاست.

به نظر می‌رسد تعریف و جایگاه سالمندی و سالمندان در برنامه ریزی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور نیاز به سر فصل‌های مشخصی دارد. سالمندی و تغییرات جمعیتی، جایگاه و موقعیت فرهنگی ـ اجتماعی سالمندان، هویت سالمندی و انتقال فرهنگی، مشارکت اجتماعی، خانواده، اوقات فراغت و ورزش، مراقبت و حمایت عمومی، بهداشت و سلامت، وضعیت اقتصادی و معیشت سالمندان، بازنشستگی، فضاهای سالمندی، مصرف کالاهای فرهنگی و آموزش و توانبخشی سر فصل‌هایی است که به نگرشی دقیق نیاز دارد.

● روزی برای قدردانی

از چند دهه پیش توجه به سالخوردگان و بازنشستگان در سراسر جهان چشمگیر شده است. ۲۰ سال پیش، یعنی سال ۱۹۹۰ مجمع عمومی سازمان ملل روز ۹ مهرماه (اول اکتبر) را روز جهانی سالمندان اعلام کرد؛ روزی که در آن وضعیت سالمندان، مشکلات و خواسته‌های آنان در مرکز توجه جوامع قرار می‌گیرد. در این روز توجه جهانیان به موضوع سالمندی و پیر شدن جمعیت جلب می‌شود. امسال شعار سالمندی، دوران سرزندگی، اراده و عزت اجتماعی برای روز جهانی سالمند انتخاب شده است. آنچه مهم است این که برای تجلیل از سالمندان و نهادینه کردن موضوع تکریم از سالمندان در جامعه باید نهادهای فرهنگی و خدماتی با تدوین برنامه‌های درازمدت شرایط را برای ورود سایر نهادها در این حوزه فراهم کنند‌.

بد نیست بدانید ایرانیان عهدباستان، نخستین مردمی بوده‌اند که برای ادای احترام و بزرگداشت و سپاسگزاری از سالخوردگان، روز مشخصی را در سال تعیین کردند و این روز، ۲۵ شهریور ماه هر سال بود و قدمت آن به ۳۰۰۰ سال می‌رسد. ژاپنی‌ها هم ۱۵ سپتامبر را به عنوان روز سالخوردگان برگزار می‌کنند که گمان نمی‌رود ربطی به روز باستانی سالخوردگان ایران داشته باشد.

● نیازمند توجه

سالمند، فرد ناتوان نیست بلکه سالمندان تنها توجه می‌خواهند.در ایران همانند بسیاری از کشورها جمعیت سالمندان نسبت به کل جمعیت از رشد سریع‌تری برخوردار است. این رشد در دهه ۷۰ و ۸۰ آهنگ سریع‌تری داشته، به‌طوری که جمعیت سالمند هم در حال سالمندتر شدن است. تغییرات شاخص سالمندی نشان می‌دهد اگر در دهه‌های قبل، مشکلات مربوط به کودکان و جوانان از مسائل مهم و حائز اهمیت بود، اما هم‌اکنون توجه به مسائل سالمندان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است با توجه به رشد سریع جمعیت سالمندی کشور، پدیده سالخوردگی در ایران هم به عنوان یکی از مهم‌ترین چالش‌های فراروی آینده خواهد بود که می‌بایست مورد توجه جدی مسوولان و برنامه‌ریزان قرار گیرد.

افزایش جمعیت سالمند، نیاز به تدوین برنامه جامع و ملی در مورد آنان را ضروری می‌سازد. تامین مراقبت بهداشتی درمانی، حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی و برنامه تفریحی و اوقات فراغت و نیز تامین مسکن مناسب برای آنان از جمله وظایف مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در صورت نبود برنامه مدون و خاصی برای این قشر، کشور ما در ۲۰ سال آینده برای رفع مسائل اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن دچار مشکلات جدی خواهد بود.

علی اخوان بهبهانی