سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نیازهای تبلیغی نسل جوان در عصر ارتباطات با الگوپذیری از سیره نبی مکرّم ص


نیازهای تبلیغی نسل جوان در عصر ارتباطات با الگوپذیری از سیره نبی مکرّم ص

یکی از کارآمدترین و برترین زمینه های الگوپذیری از حیات جاویدان و زندگی سراسر عزّت رسول گرامی ص شناخت سیره آن حضرت در ترویج دین و نیز تبلیغ اندیشه ها و روش های اسلامی است

یکی از کارآمدترین و برترین زمینه های الگوپذیری از حیات جاویدان و زندگی سراسر عزّت رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) شناخت سیره آن حضرت در ترویج دین و نیز تبلیغ اندیشه ها و روش های اسلامی است. بی تردید، در جامعه کنونی با گسترش فناوری و استفاده دشمن از شیوه های نوین برای تهاجم فرهنگی و تخدیر افکار جوانان و نوجوانان، پرداختن به این بخش از سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و بررسی شیوه ها و کارکردهای ایشان برای نشر دین و مبارزه با خرافه و دین گریزی ضرورت بیشتری یافته است.

پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) برای زنده کردن ارزش ها و حفظ و نگه داری آنها و احیای اعتقادات و معارف ناب اسلامی، اخلاق و ملکات فاضله نفسانی و نیز ترویج احکام و مسائل علمی و عملی اسلام از هیچ کوششی دریغ نورزیدند، به ویژه آنکه روش ایشان به روزترین و کارامدترین شیوه ها بود. ایشان با درایت، آنچه به اقتضای زمان مناسب بود، برگزیدند و سبک ها و شیوه هایی ارائه دادند که شناسایی آنها می تواند در عصر حاضر بسیار کارگشا باشد.از این رو، یک مبلّغ ورزیده می تواند با استفاده از تجربیات آن الگوی عالی بشریت و با کمک از رأی و اجتهاد خود در شرایط، زمان ها و مکان های گوناگون، بهترین شیوه ها را اخذ نموده، تبلیغی کارامد داشته باشد.

جوانی دوره ای زیربنایی برای دوران بزرگ سالی به شمار می آید و مرحله ای است که شخصیت در آن شکل می گیرد. بنابراین، توجه به نیازهای جوانان با هدف کمک به تأمین آنها و نیاز شناخت مشکلات این نسل، کانون همّت روان شناسان، فیلسوفان، جامعه شناسان و علمای دین قرار دارد. از سوی دیگر، جوانان والاترین سرمایه هر ملتی محسوب می گردند و آینده و سرنوشت کشورها به دست آنهاست. از این رو، با برنامه ریزی صحیح و تبلیغ هدفمند، باید ارزش های دینی و ملّی را به آنان آموزش داد. برای این مهم، لازم است از تمام امکاناتی که در بالا بردن سطح ادراک جوانان سهیمند به بهترین وجه در تبلیغ استفاده کرد.

شناخت شیوه و عملکرد صحیح الگوهای دینی، بخصوص نبی مکرّم(صلی الله علیه وآله) در زمینه تبلیغ دین و شیوه های استفاده از ابزارها توسط ایشان بسیار مهم است. در این مقاله ابتدا نگاهی اجمالی به شیوه ها و کارکردهای پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) در امر تبلیغ افکنده، سپس به چگونگی الگوپذیری از ایشان در عصر حاضر پرداخته ایم. از آن رو که هدف اصلی هر تحقیق و پژوهش پاسخ گویی به سؤال های تحقیقی مشخص است، می توان گفت: سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از:

۱) نبّی مکرّم(صلی الله علیه وآله) برای تبلیغ دین، از چه سبک ها و شیوه هایی بهره می بردند؟

۲) در عصر ارتباطات، چگونه می توان از سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)در امر تبلیغ الگو گرفت؟

● مفهوم شناسی واژه ها

الف) تبلیغ: «تبلیغ» در لغت، به معنای ایصال و رساندن است. ابن منظور می گوید: «ابلاغ» و «تبلیغ» هر دو به معنای ایصال و رساندن خبر هستند.۱

راغب می نویسد: «ابلاغ» و «تبلیغ» هر دو دارای یک معنا هستند، اما «تبلیغ» بیش از «ابلاغ» استعمال می شود و به معنای رسیدن به هدف نهایی است.۲

ب) الگو: منظور از «الگو» نمونه عینی و مشهود یک فکر و عمل در ابعاد گوناگون است که برای رسیدن به کمال از سوی دیگران پیروی می شود. واژه های «امام، اسوه، قدوه، نمونه، سرمشق، هادی، دلیل و حجت» در متون اسلامی و تعلیم و تربیت، تقریباً به معنای «الگو» هستند.۳

● سیره پیامبر در تبلیغ و دعوت

یکی از کارامدترین و برترین زمینه های الگوپذیری از حیات جاویدان و زندگی سراسر عزّت رسول گرامی(صلی الله علیه وآله)شناخت سیره آن حضرت در اشاعه دین و نیز تبلیغ اندیشه ها و روش های اسلامی است. بی تردید، در جامعه کنونی با گسترش فناوی و استفاده دشمن از شیوه های نوین برای تهاجم فرهنگی و تخدیر افکار جوانان و نوجوانان، پرداختن به این بخش از سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و بررسی شیوه ها و کارکردهای ایشان برای نشر دین و مبارزه با خرافهودین گریزی، ضرورت بیشتری یافته است.

ناگفته پیداست که پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) برای زنده کردن ارزش ها و حفظ و نگه داری آنها و احیای اعتقادات و معارف ناب اسلامی، اخلاقی و اوصاف برجسته نفسانی و نیز ترویج احکام و مسائل علمی و عملی اسلام، از هیچ کوششی دریغ نورزیدند، به ویژه آنکه روش ایشان به روزترین و کارامدترین شیوه ها بود. ایشان با درایت، آنچه را مقتضی زمان و مناسب بود، برگزیدند و سبک ها و شیوه هایی ارائه دادند که شناسایی آنها می تواند در عصر حاضر بسیار کارگشا باشد.

روش عقلانی ـ کاربردی پیامبر الگویی بود که می توانست انگیزه های لازم را، هم در مخاطب و هم در مبلّغ فراهم آورد. پیامبر با توجه به این شیوه ها، علاوه بر بها دادن به شخصیت و خواسته های فطری مخاطبانشان، سعی می کردند با برنامه ریزی دقیق، در موقعیت های مناسب، دست به تبلیغ دین بزنند. ایشان با توجه به اینکه «عقل» و «عشق» دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و بر اساس این دو معیار رخ می دهند، به هر دو بعد توجه نموده، زمینه ها را برای تبلیغ گسترده دین فراهم می آوردند.

الف) گستردگی دعوت پیامبر(صلی الله علیه وآله)

نکته حایز اهمیت در بررسی سیره نبی مکرّم(صلی الله علیه وآله) این است که گستره دعوت پیامبر محدود به طبقه و یا اشخاص خاصی نبود. ایشان، بخصوص در مکّه، زمانی که شرک و کفر بر جامعه عرب حاکمیت داشت، دعوت خویش را بر هر تازه واردی از عشایر و افراد عرضه می نمودند. چنان که منابع تصریح کرده اند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با شنیدن ورود هر شخص عرب، که دارای اصل و نسب و شرف و بزرگی بود، او را رها نمی ساختند، مگر آنکه او را به پروردگار دعوت می کردند و اسلام را بر او عرضه می نمودند.۴ بدون شک، این گونه تماس ها، به ویژه با افرادی که خود گروه هایی را تحت نفوذ داشتند، علاوه بر اینکه شجاعت و صراحت نبی گرامی(صلی الله علیه وآله) را می نمایاند، می تواند زمینه هایی که تبلیغ دین را در سطح جامعه گسترش می دهند، آشکارتر کند; چنان که خودِ ارتباط شخصی و فرد به فرد، محدودیت و صداقت گفتاری را که در قول و فعل پیامبر بود، بهتر به نمایش می گذاشت.

در نمونه های دیگر، تبلیغ دین توسط نبی اکرم(صلی الله علیه وآله) در بین حتی بردگان و طبقات پایین اجتماع گزارش شده; چنان که یاسر، مسلمان پاک بازی که بعدها فرزندش عمّار در رکاب حضرت علی(علیه السلام) در جنگ «صفّین» به شهادت رسید، غلام ابوجهل بود. وی که به اتهام مسلمان بودن به همراه همسرش سمیّه در صدر اسلام شهدشیرین شهادت نوشید، در خانه ارقم به شرف اسلام نایل آمده بود.

بلال حبشی نیز از جمله بردگان امیّة بن خلف بود که پس از استماع سخنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پاسخ سؤالاتش توسط ایشان به اسلام مشرف گردید.۵

در واقع، پیامبر با این شیوه، این اصل اساسی را بنیان نهادند که در امر تبلیغ، نباید به گروه و یا طبقه خاصی اکتفا نمود و یا گروه و طبقه ای را بر طبقه دیگر مزیت داد.

ب) احترام و مدارا با مردم

از دیگر ویژگی های سیره تبلیغی پیامبر، که در عصر کنونی نیز بسیار مهم می نماید، احترام و مدارا با مردم بود. ایشان در امر تبلیغ، علاوه بر شخصیت دادن به افراد، آنان را محترم می داشتند و با آنها با نیکی و محبت رفتار می نمودند، به گونه ای که با گفتار و کردارشان، بهترین آداب زندگی را به آنان می آموختند و درشت خویی آنان را با صبر و حوصله تمام تحمل می نمودند و در عین حال، تلاش می کردند تا آنان مسائل دین را بیاموزند.

نقل شده است: از قبیله «بنی سعد»، ضمام بن ثعلبه به حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله)آمد. وی مردی درشت خوی بود و در هنگام پرسش و صحبت با پیامبر، چندین بار بی ادبی و گستاخی کرد، اما پیامبر با حوصله و آرامش تمام، سؤالات او را پاسخ دادند. این روش برخورد پیامبر نه تنها سبب اسلام ضمام، بلکه تمام قوم او گشت، به گونه ای که آن روز به شب نرسیده بود که همه مردان و زنان قبیله اش مسلمان شدند.۶

این شیوه ها در تمام طول دوران حیات پیامبر، حتی زمانی که رئیس حکومت اسلامی بودند، دیده می شد; یعنی نمایش رودرروی مهرورزی، و حتی دادن هدیه برای تلطیف قلوب.

ابن سعد در گزارشی نقل می کند: نمایندگان قبیله «اشجع»، که یکصد نفر بودند، در سال پنجم هجرت به مدینه آمدند. رسول خدا شخصاً نزد آنان رفتند و دستور دادند چند شتر خرما برای ایشان بردند.۷

ج) توجه به تمایلات فطری مردم

در گزارش دیگری توجه پیامبر به تمایلات فطری افراد و احترام به آنان قابل ملاحظه است. پیامبر در رویارویی با گروهی از همان قبیله، که شمارشان هفتصد نفر بود، برای آرامش آنها و تأمین امنیت فکری و روانی آنها، ابتدا با آنان پیمان بستند، سپس همان گروه تحت تأثیر پیامبر به اسلام مشرّف گردیدند.۸

د) مخاطب شناسی

علاوه بر مطالب پیش گفته، پیامبر همواره از اصل «زمان شناسی» به بهترین وجه سود می جستند. در نمونه ای که ذکر می شود، می توان به زمان سنجی و نکته دانی پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) از یک سو، و نیز قول لیّن ایشان برای تلطیف روحیه یکی از سرسخت ترین مشرکان از سوی دیگر، بیشتر پی برد:

راشدبن عبدربّه پیش از تشرّف به اسلام، غاوی بن عبدالعزّی نام داشت و پرده دار بت «بنی سلیم» بود. روزی دو روباه دید که آن دو بت را آلوده می سازند. شعری سرود و از آنکه خدایش چنین خوار و زبون توسط دو روباه آلوده گشتند، ناراحت شد و بت را تقبیح نمود و آن را شکست. پس از این به حضور پیامبر آمد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از او پرسید: نامت چیست؟ گفت: غاوی بن عبدالعزّی. فرمود: تو راشدبن عبدربّه هستی.۹

انتخاب این نام از سوی رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) و نیز اکرام و زمان سنجی پیامبر رحمت و توجه به فطرت انسانی او، سبب گشت او سخت تحت تأثیر قرار گرفته، مسلمان شود و در ماجرای فتح مکّه در رکاب پیامبربجنگد.۱۰ در واقع، پیامبر در این دیدار، نه تنها به تقبیح گذشته او نپرداخت، بلکه با انتخاب نامی نیکو، چنان وی را به وجد آورد که زمینه بیداری فطرت او را بیش از پیش فراهم ساخت.

ه) دقت در انتخاب مبلّغ

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) موفق نمی شدند در تمام اهداف تبلیغی خود، شخصاً حضور یابند. بنابراین، نمایندگانی از جانب خود برای امر تبلیغ می فرستادند. بررسی ویژگی های این نمایندگان و نکاتی که به آنها به عنوان دستورالعمل سفارش می کردند، می تواند راهگشا باشد.

در یک درخواست از سوی مردم مدینه پس از اولین پیمان عقبه، پیامبر مصعب بن عمیر را برای امر تبلیغ در این شهر انتخاب نمودند. وی علاوه بر آگاهی و احاطه بر مبانی و تعالیم اسلام، توان مدیریت و رهبری گروه را نیز داشت. چگونگی برخورد وی با مردم مدینه و آموزش احکام شریعت و تلاوت قرآن در بین آنان در پیروزی و رسیدن به هدفش سهم مهمی داشت.

در برخی منابع، جزئیات ریز رفتارهای او ذکر شده است; از جمله اینکه او جوانی بود که از لباس های برازنده و خوب استفاده می کرد و همواره معطّر و خوش بو بود.۱۱ به یقین، می توان گفت: این ویژگی ها در کنار شایستگی های پیش گفته در گرایش مردم، به ویژه جوانان، به سوی اسلام بی تأثیر نبوده است.

در نمونه ای دیگر،پیامبر(صلی الله علیه وآله) حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)را برای تبلیغ دین به یمن فرستادند. سبک برخورد حضرت علی(علیه السلام)، مدارا، خویشتن داری و استقامت آن حضرت و نیز تکریم شخصیت و احاطه علمی ایشان نقشی عظیم در گرایش مردم یمن به اسلام ایفا کرد. این در حالی است که خالدبن ولید پیش از این به یمن فرستاده شده بود; اما در این امر توفیقی نداشت.۱۲

از دیگر ویژگی های رفتاری حضرت علی(علیه السلام) در این سفر تبلیغی، مردم داری و رعایت مقتضای حال بود. ایشان در بین مردم یمن نماز خواند و مسلمانان را با اهل یمن در صفی واحد قرار داد و در برابر آنان قرار گرفت، به گونه ای که همه او را ببینند و سخنش را بشنوند. آن گاه با فصاحت تمام، پس از حمدوثنای الهی، نامه پیامبر رابرای آنان قرائت کرد. سبکوشیوه حضرت علی(علیه السلام)دراین برخوردها،چنان جاذب و مؤدبانه و همراه با نرمی و استواری بود که در عرض یک روز، تمام قبیله «همدان» اسلام آوردند.۱۳

در عین حال، در توصیه های نبی مکرّم(صلی الله علیه وآله) به کسانی که برای تبلیغ دین به نقاط گوناگون می فرستادند، حتی در زمانی که اسلام از قدرت و اقتدار سیاسی و اجتماعی برخواردار بود این بود که مردم را بشارت دهید و مرانید، و آسان بگیرید و سخت گیری نکنید.۱۴

و) شناخت زمان و مکان

همان گونه که ظرفیت های طبیعی و اکتسابی انسان ها متفاوتند و بدون در نظر گرفتن این تفاوت ها، برنامه ریزی صحیح تبلیغی ممکن نیست، مقتضیات تبلیغی زمان ها و مکان ها نیز تفاوت دارند و بدون در نظر گرفتن زمان و مکان تبلیغ و نیز استفاده از روش های صحیح و بجای الگویی و القای پیام، نمی توان برای تبلیغات سازنده برنامه ریزی کرد.

زمان شناسی به برنامه ریزان تبلیغی این امکان را می دهد که آنان از زمان عقب نمانند و بر حسب مقتضیات آن، ابزارها و شیوه های تبلیغاتی را متحوّل کنند.۱۵

از این رو، توجه به این مهم را همواره در سیره تبلیغی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) شاهدیم; چنان که ایشان برای تبلیغ دین، گاه به خانه های مردم می رفتند یا در کوچه و بازار آنها را به طور خصوصی صدا می زدند و با حوصله و لحنی محبت آمیز، تبلیغ می کردند و گاه در مجالس عمومی با صدای بلند و آشکار فرامین خدا را بر آنها می خواندند. در موسم حج و ایامی که کاروان ها از دور و نزدیک برای زیارت خانه خدا وارد مکّه می گشتند، حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)تلاش داشتند تا با آنان ارتباط برقرار کنند و آیات الهی را بر آنان بخوانند.۱۶ گاه نیز خود در حال طواف و یا نزدیک کعبه می نشستند و آیات الهی را با صدای دلنشین زمزمه می کردند تا بر دل ها اثر کند.۱۷ این نحوه تبلیغ می توانست این قدرت را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) بدهد که علاوه بر دست رسی به گروه های عظیم تری از افراد، کمتر مورد سوءظن و مزاحمت قرار گیرد.

پیامبر برای تبلیغ فقط از یک شیوه خاص سود نمی جستند. زمانی که آیات مبارکه (فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ)(حجر: ۹۴) و (وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(شعراء: ۲۱۴ و ۲۱۵) بر ایشان نازل شد، برای اظهار مأموریت خود از منزل بیرون آمدند و کنار حجر ایستادند و ابتدا با صدا کردن تمام قبایل عرب، زمینه ای فراهم نمودند که گویا می خواهند پیام مهمی را به آنان بدهند. در آن زمان، که گوش ها آماده شنیدن بود، با بیان گزاره هایی که صدق دعوی ایشان را تأیید می کردند، باز هم مقدّمه چینی کردند تا دل ها بیشتر آماده شنیدن شوند، سپس فرمان خداوند را بر آنان ابلاغ نمودند.۱۸

پیامبر در شرایط و زمان های گوناگون، حتی بعدها در دوران حکومت اسلامی، از سبک های گوناگون برای تبلیغ دین بهره می جستند. توجه ویژه پیامبر به اقامه نماز جمعه و بیان خطبه های نماز جمعه شرایطی را فراهم می آورد تا همه گروه های اجتماعی مورد تبشیر و انذار قرار گیرند به سوی خوبی ها رهنمون گردند. در کنار نمازجمعه، نماز عید فطر و عید قربان نیز جایگاه ویژه ای داشت و پیامبر در این روزها خطبه می خواندند، امر به معروف و نهی از منکر می کردند و نماز عید می گزاردند، در عید قربان، قربانی می نمودند.۱۹

ز) بهره گیری از ابزارهای مناسب برای رساندن پیام

پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) برای اینکه در جلسات عمومی، گروه بیشتری بتوانند از سخنانشان بهره ببرند با مشاهده سیره و شنیدن سخنانشان هدایت گردند، تمهیداتی می اندیشیدند تا در زمان خطبه خواندن و تبلیغ و موعظه، همگان ایشان را ببینند. از این رو، دستور فرمودند تا منبر ساخته شود.۲۰ در گزارشی دیگر، داشتن مکان مخصوص برای بهره جستن مردم از ایشان نیز در مسجد در کنار ستون های خاص یاد شده است.۲۱

۱) آرامش بخشی در سخن:

شیوه پیامبر در هنگام گفتوگو با مخاطبانشان چنان بود که آنان احساس آرامش و امنیت می کردند. سخنانشان کوتاه، پرمعنا و با فاصله بود، بی آنکه در آنها فزونی یا کاستی باشد.۲۲ عایشه نقل می کند:

گفتار رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، گفتاری با فاصله و آشکار بود; هر کس آن را می شنید می فهمید.۲۳

۲) استفاده از زبان مخاطب:

در آگاهی رسانی های ایشان و دعوت سران قبایل و رؤسای کشورهای دیگر به دین اسلام نیز پیامبر به این اصل مهم توجه داشتند; اهتمام ایشان بر این بود که سفیرانی که به مناطق گوناگون می فرستند علاوه بر آشنایی بر آداب و رسوم آنان، زبان آنها را نیز بدانند; چراکه آشنایی با زبان و عادات و رسوم مردم هر منطقه، می تواند زمینه را برای تعاملات اجتماعی فراهم تر نماید; چنان که ابن سعد در ضمن روایتی نقل می کند: اشخاصی که به سفارت برگزیده می شدند، چنان بودند که به زبان قومی که پیش ایشان فرستاده می شدند، صحبت می کردند.۲۴

۳) به کارگیری شعر:

در نمونه های دیگر، پیامبر برای ترویج دین از شیوه های دیگری نیز بهره می گرفتند. م)شی ایشان بر این بود که برای ترویج دین، از تمام امکانات به روز استفاده کنند. در واقع، تمام امکاناتی که در جامعه آن روز استفاده از آنها ممکن بود توسط پیامبر به بهترین وجه مورد استفاده واقع می گردید. در گزارشی، ابن سعد نقل کرده است: تنی چند از قبیله «مُزینه» به محضر پیامبر آمدند که از جمله ایشان خزاعی بن عبد نهم بود که از سوی قوم خود، با پیامبر بیعت کرد. اما خزاعی پس از اینکه نزد قوم خود برگشت، ایشان را آنچنان که پنداشته بود، نیافت. ناچار همان جا ماند و از او خبری نشد. پیامبر(صلی الله علیه وآله)حسان بن ثابت را احضار کردند و فرمودند: بدون اینکه خزاعی را هجو کنی چیزی درباره اش بگو، حسان هم این اشعار را سرود.

«پیامی به خزاعی برسان و بگو: نکوهش وفای پیمان می شوید، تو بهترین فرد خاندان عثمان بن عمرو هستی و چون روشنی سنجیده شود از همه رخشنده تری، تو با رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بیعت کردی و این خیری بر خیر بود و ستایشت افزونی یافت. به فرض که از انجام هر کاری عاجز باشی، از دعوت عداء که ناتوان نیستی.»

عداء خاندان بزرگی بودند که خزاعی از جمله آنان بود. چون این شعر به خزاعی رسید، برخاست و به قوم خود گفت: می بینید شاعر پیامبر از شما نام برده است. شما را به خدا سوگند می دهم کوتاهی نکنید! گفتند: ما در مورد خواسته تو کوتاهی نمی کنیم و همگی مسلمان شدند و به محضر پیامبر(صلی الله علیه وآله)آمدند.۲۵

گزارش های بسیاری شیوه های کارآمد دیگری از تبلیغ پیامبر را تأیید می نمایند. در برخی موارد، صراحت پیامبر در امر به معروف کاملا مشهود است. این موارد نمونه هایی هستند که لازم بود پیامبر برای جلوگیری از مفسده، به صراحت، افراد را از آن نهی کنند. این گونه برخوردها غالباً در مبارزه با شرک و بت پرستی بودند. البته در مواردی دیگرهمچون زنده به گورکردن دختران،بی مهری نسبت به فرزندانوارتباط بانامحرم نیزمواردی ذکرشده است:

۴) نهی از منکر پیگیرانه و مؤدبانه: خوّات بن جبیر نقل می کند: در منطقه «الظهران» توقف کردیم. من از خیمه ام بیرون آمدم، به زنانی برخوردم که با یکدیگر سخن می گفتند. من از گفتوگوی آنان خوشم آمد. به خیمه بازگشتم و جامه دانم را برداشتم و از میان آن، جامه ای بیرون آورده، پوشیدم و آمدم با زنان نشستم. در این هنگام، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از خیمه خود خارج شد و فرمود: ای اباعبداللّه! برای چه با زنان نشسته ای؟

چون رسول خدا را دیدم از ایشان ترسیدم. خود را باختم، گفتم: ای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شتری گریز پا دارم و به دنبال ریسمانی برای او هستم. پیامبر رفت و وضو ساخت و در حالی که آب از محاسن ایشان بر سینه شان می چکید، برگشت و فرمود: ای ابوعبداللّه! سرانجام گریختن شترت چه شد؟

آن گاه حرکت کردیم. پیامبر در راه به من برخورد نمی کردند، مگر آنکه می فرمودند: سلام بر تو ای ابوعبداللّه! سرانجام گریختن آن شتر چه شد؟

وقتی این ]اشارات حضرت[ را دیدم، به سوی مدینه شتاب کردم و از رفتن به مسجد و همنشینی با پیامبر اجتناب ورزیدم. پس از مدتی، در یک ساعت خلوت، وارد مسجد شدم و به نماز ایستادم که ناگهان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از یکی از اتاق های خود خارج شدند و دو رکعت نماز کوتاه خواندند. من به امید آنکه ایشان برود و تنهایم بگذارند نماز را طولانی کردم که پیامبر فرمودند: ای ابوعبداللّه! هر قدر که می خواهی نمازت را طولانی کن. تا نمازت را تمام کنی، من همچنان خواهم ایستاد. با خود گفتم: سوگند به خدا نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عذر خواهم خواست و ایشان را از این دل گیری آسوده خاطر خواهم ساخت. از این رو، هنگامی که حضرت فرمودند: سلام بر تو ای ابوعبداللّه! سرانجام گریختن آن شتر چه شد؟ گفتم: سوگند به آنکه تو را به حق به رسالت برانگیخت! آن شتر از زمانی که اسلام آوردم نگریخته است. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)سه بار فرمودند: خدایت رحمت کند و دیگر هرگز به آن ماجرا اشاره نکردند.۲۶

در این سبک برخورد، آنچه قابل تأمّل است اینکه پیامبر هرچند از گناه و ارتباط نامحرم جلوگیری نمودند، ولی برخورد ایشان چنان مؤدبانه اما پیگیرانه بود که سرانجام، خود خوّات تصمیم گرفت گذشته را جبران نماید. نکته دیگر اینکه پیامبر گرچه او را در حین ارتکاب گناه دیدند و او را نهی نمودند، اما هرگز بی ادبانه با او برخورد نکردند، بلکه با صدا کردن کنیه او، احترام و شخصیت وی را حفظ نمودند.

۵) درک شرایط:

پیامبر با وجود شدت علاقه ای که به گسترش اسلام داشتند، هیچ گاه حاضر نشدند از موضع ضعف با مشرکان روبه رو گردند. شجاعت و اخلاص ایشان در تمام دعوت های گوناگون ایشان مشهود بود، چه برای اشاعه دین و چه راهبری جامعه; اما نکته ای که قابل تأمّل است اینکه پیامبر تمایلات، آرزوها، قضاوت ها و افکار گروه های مختلفی را که با آنها رودرو بودند، به خوبی می شناختند و با تکیه بر اصول اسلامی، با هر گروه به مقتضای حالش عمل می کردند. از این رو، در شیوه های آن حضرت، حتی می بینیم که هرگاه همین گروه ها سر تسلیم در برابر ذات اقدس اله فرود می آوردند، پیامبر رحمت با رویی گشاده آنان را پذیرا می گشتند و حتی اسیران آنان را آزاد نموده، به آنان هدیه می دادند;۲۷ چنان که پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس از فرو نشاندن فتنه «بنی تمیم» اسیران و کودکان را به نماینده شان برگرداندند و دستور دادند: همچنان که به نمایندگان دیگر جایزه می دهند، به آنان هم جایزه دهند.۲۸

● الگوپذیری از سیره نبوی

زندگی مشتمل بر قواعدی است که جوانان دوست دارند آنها را بیاموزند. آنان شیوه را در تأسّی به رفتار و منش افراد مورد قبول خویش می دانند تا براین مبنا، بتوانند به شخصیت یک مرد یا زن کامل دست یابند.

انسان ها، بخصوص جوانان، تحت تأثیر حسّ کمال جویی که در فطرت و سرشت ایشان نفوذ و رسوخ دارد، به پیروی از انسان هایی راضی می شوند که درجات بیشتری از کمال را پشت سر نهاده و وجود خویش را به فضایل و صفات پسندیده آراسته اند. انسان ها به ویژه جوانان، کمالگرا و تعالی خواه هستند. از این رو، به وسایلی که در تحقق بخشیدن به این خواسته به آنان کمک نمایند تمسّک می جویند.

بنابراین، لازم است مبلّغان ضمن تأسّی به الگوهای صحیح و پیروی از اخلاق و منش معصومان(علیهم السلام)، به ویژه رسول گرامی خدا(صلی الله علیه وآله)، سعی کنند سبک ها و سیره آنان را در سطح جامعه نهادینه سازند; زیرا اگر نمونه های عالی انسانیت را به جوانان بنمایانیم آنان به سمت آنها می روند، خودشان را شبیه آنها می سازند، همپای آنها می گردند، همفکر آنان می شوند و یکسره خود را در مقابل صفات عالی آنان قرار می دهند.۲۹

روان شناسان معتقدند: مؤثرترین روش های تربیتی، «روش الگویی و القای پیام به صورت غیرمستقیم» است. در این روش، مخاطبان خود فرصت می یابند با انگیزه و تمایل قلبی، به موضوع موردنظر توجه کنند و بدون کمترین فشار ذهنی و روانی، پذیرای پیام شوند.۳۰

به دلیل آنکه پایدارترین و در عین حال، خوشایندترین یادگیری ها یادگیری غیرمستقیم یا مشاهده ای است، در این نوع یادگیری، یادگیرنده مطابق رغبت و انگیزه خود، آگاهانه و بدون هیچ گونه فشار روانی همه حواس خود را متوجه رفتار موردنظر می کند و با نوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری، بر دانسته ها و تجارب شناختی خویش می افزاید. بنابراین، اگر مبلّغان بتوانند بسیاری از رفتارهای مطلوب و احساسات خوشایند را به طور غیرمستقیم و یا از طریق بهرهوری از وجود الگوهای رفتاری در کودکان و نوجوانان به وجود آورند فوق العاده موفق خواهند بود. در یادگیری غیرمستقیم و الگویی، به دلیل آنکه یادگیرنده آگاهانه و داوطلبانه با رفتار خاصی در موضوع دقت می کند، از نگرش مثبت و قوی و غنی برخوردار است و کمتر دچار فشار ذهنی و خستگی شده، از دامنه توجه وسیع تری بهره می برد، در حالی که در آموزش های مستقیم، همیشه چنین نیست و ممکن است یادگیرنده نسبت به موضوع یادگیری رغبت و انگیزه ای از خود نشان ندهد و زودتر خسته شود.۳۱

از این رو، لازم است مبلّغان به تأسّی از سیره رسول گرامی خدا(صلی الله علیه وآله) از پیشرفته ترین و کارامدترین روش ها و ابزارها برای تبلیغ دین و هنجارهای پذیرفته شده دینی و ملّی استفاده نمایند و از روش های کلامی و غیرکلامی و الگویی سود جویند. باید بدانیم گرچه شرایط و مقتضیات زمان تغییر نموده است، اما اصول اصلی و کلی اخلاقی و نحوه برخورد و سلوکی که پیامبر به طور کلی در جامعه برای تبلیغ به کار می بردند، همچنان تازگی و پویایی دارد. گرچه ممکن است مصادیق تفاوت داشته باشند، اما مبلّغ ورزیده می تواند با استفاده از تجربیات آن الگوی عالی بشریت و با کمک از رأی و اجتهاد خود، در شرایط، زمان ها و مکان های گوناگون بهترین شیوه ها را اخذ نموده، تبلیغی کارامد داشته باشد:

جهل زدایی از مخاطب و بیان حقایق و معارف تفصیلی، موعظه و نصیحت، مباحثه، ایجاد رغبت و شور و هیجان، زمینه سازی برای خودیابی، خودسازی و محاسبه نفس، تکریم شخصیت و دل جویی از افراد و گاه هدیه دادن و ارائه بینش و آگاهی به افراد و آن گاه تقویت عزم و اراده آنان در جهت یابی به سوی مذهب و تعالیم آن نقش اساسی دارد.

این آگاهی رسانی ها می توانند با استفاده از فناوری های روز، به ویژه رسانه هایی همچون تلویزیون، رادیو و اینترنت صورت گیرد. اما آنچه لازم است توجه داشته باشیم استفاده با برنامه و هدفمند از این ابزارهاست; چنان که بی توجهی به این مسائل ممکن است بازخوردهایی منفی در سطح جامعه به وجود آورد که تأثیرات آن در درازمدت نامطلوب وگاه غیرقابل کنترل است.

یک برنامه تلویزیونی زمانی بینندگان را به خود جذب می کند که از تصویر و رنگ در کنار دیگر فرایندها به نحو احسن استفاده کند. علاوه بر این، چنین برنامه هایی باید مهیّج و متنوّع باشند. برنامه های یکنواخت و یا سخنرانی های پشت سرهم نمی توانند باعث جذب مخاطب گردند. رادیو نیز از دیگر رسانه هایی است که می تواند در تبلیغ مؤثر باشد. استفاده این رسانه نیز در صورتی راهگشاست که از برنامه های متنوّع به نحو احسن استفاده شود. با توجه به اینکه این دو رسانه در عصر کنونی در زندگی انسان ها نفوذ زیادی یافته اند، برنامه ریزی های دقیق برای استفاده از هریک از اینها در جای خود، می تواند تبلیغ را آسان تر و کارسازتر نماید. باید به یاد داشته باشیم که پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) در عصر خویش، از شعر و نامه برای ارسام پیام به دوردست ترین نقاط و حتی منازل افراد سود می جستند. بنابراین، استفاده از ابزارهایی که بتوانند پیام را به خانه های افراد و نقاط گوناگون ببرند، همچون تلویزیون، رادیو و اینترنت می تواند بسیار تأثیرگذار باشد.

در عین حال، باید بدانیم گرچه در عصر ارتباطات به سر می بریم، ولی هنوز منبر همچنان کارایی خود را حفظ نموده و در مناسبت های خاص، همچون ماه رمضان، و ایّام محرّم و صفر یکی از ارزشمندترین ابزارهاست و مخاطب نیز بر حسب تجربه می داند که پای منبر باید انتظار محدوده ای مشخص از پیام داشته باشد و به دلیل اینکه به اختیار خود پای منبر آمده است، احتمال وقوع انواع عوامل مخلّی که ارتباط را بر هم می زنند فوق العاده کم است. از این رو، لازم است مبلّغان ضمن بهره گیری کامل از این ابزار، بدانند که بدینوسیله، می توانند بهترین ارتباط های کلامی و غیرکلامی را با مخاطبانشان برقرار سازند و البته این نیز در صورتی امکان پذیر است که به راز و رمز ارتباطات آگاه باشند; همان که ـ در واقع ـ در جای جای زندگی رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) به وضوح لمس می شود.

● جمع بندی و پیشنهاد

۱) به دلیل آنکه، همه جاذبه ها و دافعه ها در دو حوزه «عقل» و «عشق» رخ می دهند، لازم است مبلّغان تلاش کنند در شناساندن دین، هم با دل ها و قلوب مخاطبان ارتباط برقرار کنند و هم با ذهن آنان سخن بگویند. ما در معرفی دین نباید از این نکته غفلت کنیم که عاطفه و هیجان، بخصوص در نسل جوان، دو امر مهم و سرنوشت ساز تلقّی می شوند. بنابراین، برای گسترش مفاهیم دینی، باید علاوه بر آگاهی و احاطه علمی، با تخلّق به اخلاق نیک، زمینه های لازم برای انجام این امر را فراهم آوریم.

۲) لازم است مبلّغان به تأسّی از سیره رسول گرامی خدا(صلی الله علیه وآله)در استفاده از پیشرفته ترین و کارامدترین روش ها و ابزارها برای تبلیغ دین و هنجارهای پذیرفته شده دینی تلاش نمایند. آشنایی مبلّغان با اینترنت و «چت رم» و آشنایی با آثار مثبت و منفی آنها می تواند زمینه هایی برای استفاده بهینه از این ابزار فراهم نماید. نیز فراهم آوردن امکانات و ساخت فیلم ها و بازی های رایانه ای متناسب با فرهنگ دینی و ملّی و استفاده از آنها در فعالیت های دینی ـ تبلیغی پیشنهاد می گردد.

۳) تألیف کتاب های علمی با نثر روان و موافق با سلایق و نیازهای جوانان در زمینه های گوناگون، ذکر شرح حال بزرگان دین، بخصوص نبّی گرامی(صلی الله علیه وآله) برای الگوپذیری در زمینه های گوناگون بسیار مفید است.

۴) استفاده بجا و مناسب از رسانه های گروهی مثل صدا و سیما و مطبوعات با توجه به جذّابیت و گستره نفوذشان با نمایش و معرفی نکات و آموزه های نبّی مکرم و الگوهای ارزنده و متعالی بسیار راهگشاست.

نویسنده: اعظم رحمت آبادی

پی نوشت ها

۱ـ ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸، ج ۱، ص ۴۸۶.

۲ـ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، انتشارات ذوی القربی، ۱۳۸۴، ص ۱۴۴.

۳ـ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۷، ج ۸، ص ۷۷.

۴ـ ابن سعد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۲۱۶ / فضل اللّه کمپانی، رحمت عالمیان، تهران، اسلامیه، ص ۲۷۴.

۵ـ احمد رضوی، داستان های خواندنی بلال رهبر آزادشدگان، شیراز، نوید، ۱۳۸۳، ص ۹۴ و ۱۰۰.

۶ـ ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۱.

۷ـ ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۸.

۸ـ همان، ص ۳۰۹.

۹ـ همان، ص ۳۱۰.

۱۰ـ همان.

۱۱ـ صالح احمد العلی، دولت رسول خدا، ترجمه هادی انصاری، قم، حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۱، ص ۵۲.

۱۲ـ محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۵، ج ۲۱، ص ۳۶۰.

۱۳ـ همان، ص ۳۶۳.

۱۴ـ محمّد محمّدی ری شهری، تبلیغ بر پایه قرآن و حدیث، ترجمه علی نصیری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲، ص ۲۲۵.

۱۵ـ همان، ص ۱۹۵.

۱۶ـ فضل اللّه کمپان، پیشین، ص ۲۷۵ / احمدبن ابی واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۳۸۰.

۱۷ـ همان، ص ۲۳۰ـ۲۳۱.

۱۸ـ فضل اللّه کمپانی، پیشین، ص ۲۱۶ / احمدبن ابی واضح یعقوبی، پیشین، ج ۱، ص ۳۸۳.

۱۹ـ ر.ک. ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۸.

۲۰ـ ر.ک. همان، ص ۲۹۴.

۲۱ـ ر.ک. رسول جعفریان، آثار اسلامی مکّه و مدینه، قم، مشعر، ۱۳۷۹، ص ۱۸۲.

۲۲ـ ر.ک. زبیربن بکّار، الموفقیات، تحقیقات سامی مکّی العانی، بغداد، مطبعة العانی، ص ۳۵۴.

۲۳ـ ابی داودبن اشعث سجستانی، سنن ابی داود، بیروت، دارالفکر، ج ۴، ص ۲۶۱.

۲۴ـ ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۲۶۳.

۲۵ـ همان، ص ۲۹۴.

۲۶ـ محمّد محمّدی ری شهری، پیشین، ص ۲۸۷ـ۲۸۸.

۲۷ـ ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۲۹۷.

۲۸ـ ابن سعد، پیشین، ج ۱، ص ۲۹۷.

۲۹ـ حسین مهدیزاده، «آموزه های اسلامی در باب تقلید از الگوها»، مجله معرفت، ش ۶۷ (تیر ۱۳۸۲)، ص ۸۶.

۳۰ـ غلامعلی افروز، چکیده ای از روان شناسی تربیتی کاربردی، تهران، انجمن اولیا و مربّیان، ۱۳۷۸، ص ۱۴۶.

۳۱ـ همو، روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، تهران، انجمن اولیا و مربّیان، ۱۳۷۷، ص ۱۵ـ۱۶.

منبع:ماهنامه معرفت، شماره ۱۱۷



همچنین مشاهده کنید