جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

ویروس با پسوند الف و نون


ویروس با پسوند الف و نون

درنگی بر نامگذاری مجموعه های تلویزیونی اخیر

اگر این اصل کلی را بپذیریم که در موفقیت یا عدم توفیق یک اثر تصویری به مفهوم عام آن که فیلم های سینمایی، مجموعه های تلویزیونی و حتی برنامه های غیرداستانی تلویزیون را نیز شامل می شود توجه به جزء جزء اجزای تشکیل دهنده آن اثر از اهمیت قابل ملاحظه یی برخوردار است و نمی توان یکی را فدای دیگری کرده و به نفع دیگری از آن چشم پوشی کرد، در آن صورت بدون تردید با این ادعا موافق خواهیم بود که هر چند اجزایی مانند طرح و سوژه اولیه داستان، نحوه پرداخت فیلمنامه، شیوه کارگردانی و ترکیب بازیگران یک مجموعه تلویزیونی اجزای اصلی و در واقع ارکان آن مجموعه به حساب آمده و برای اجرای درست و اصولی آنها صرف وقت و دقت زیاد ضروری و الزامی است اما این الزام و ضرورت نباید موجب نادیده گرفته شدن یا برخورد سهل انگارانه با سایر اجزای به ظاهر فرعی تر آن مجموعه شود.

سطور بالا مقدمه یی بود برای ورود به موضوع نحوه نامگذاری مجموعه های تلویزیونی اخیر سیما که در یک هماهنگی عجیب و بی سابقه به شیوه یی مشابه و کلیشه یی نامگذاری شده اند. تاملی اندک بر نام هفت مجموعه تلویزیونی یک سال اخیر شبکه های مختلف سیما گواه این ادعا است. هفت مجموعه بی گناهان، رستگاران، مسافران، دلنوازان، خسته دلان، جست وجوگران و به کجا چنین شتابان مجموعه هایی هستند که در ظاهر هیچ گونه ارتباط مشخص و آشکاری با یکدیگر ندارند اما هنگامی که کمی بیشتر در نام آنها دقیق شویم متوجه شباهتی خواهیم شد که در نحوه نامگذاری آنها به چشم می خورد؛ شباهتی واضح و غیرقابل انکار.

در واقع بخش قابل توجهی از دست اندرکاران ساخت مجموعه های تلویزیونی در یک هماهنگی و نظم از پیش تعیین نشده، پس از پخش چهارمین مجموعه کارگردانی شده توسط احمد امینی که «بی گناهان» نام داشت و در پاییز و زمستان گذشته روی آنتن شبکه سوم سیما بود به این نتیجه رسیدند که دیگر دوران نامگذاری های چندسیلابی و صعب التلفظ به سر آمده و حالا که آدم های خلاقی مانند احمد امینی و همکار نویسنده اش «سعید شاهسواری» و دو سال پیش از آنها «محمدحسین لطیفی» با سریال صاحبدلان شیوه نامگذاری مجموعه ها را با افزودن الف و نون به انتهای یک صفت فارسی (از منظر دستوری) به کار برده اند چرا آنها از این لقمه حاضر و آماده استفاده نکنند و چرا زمانی هر چند کوتاه را به بحث بر سر انتخاب نامی مناسب برای مجموعه شان اختصاص دهند؟

بی گمان در نتیجه چنین تفکری بود که به ناگاه سیل مهارنشدنی مجموعه هایی که بدون صرف اندکی انرژی به این شیوه نامگذاری شدند به راه افتاد و شش مجموعه یی که اولین آنها رستگاران (سیروس مقدم) و آخرین شان جست وجوگران (محمدعلی سجادی) است در یک فاصله زمانی کوتاه شش ماهه با نام هایی به شدت تکراری و کلیشه یی در کنداکتور پخش سیما قرار گرفتند بدون آنکه به این نکته کلیدی توجه شود که آیا نام تک سیلابی انتخاب شده با محتوای داستانی مجموعه، فضای حاکم بر آن و در مجموع با حسی که از کلیت مجموعه به بیننده منتقل می شود هماهنگی دارد یا نه؟ و بدون آنکه در نظر گرفته شود که نام یک اثر تصویری و در عرصه یی گسترده تر نام یک اثر هنری اولین نقطه تماس و برخورد آن اثر با عموم مخاطبان به حساب آمده و در نتیجه انتخاب درست یا نابجای آن می تواند تاثیر غیر قابل انکاری در موفقیت یا شکست آن اثر هنری داشته باشد.

به بیان دیگر به نظر می رسد اغلب گروه های مجموعه ساز تلویزیون چنین برداشتی از وظیفه و مسوولیت خود دارند که پایان تصویربرداری و مراحل فنی یک مجموعه داستانی به منزله پایان ماموریت کاری آنها بوده و اصولاً ضرورتی ندارد که نباید توجه به جزییاتی مانند همین نام محصول تصویری تولیدشده نیز با دقتی برابر با دقت به کار رفته در سایر مراحل تولید آن محصول لحاظ شود؟

اما سوال اینجاست که آیا اگر نامگذاری تک سیلابی مجموعه هایی مانند «بی گناهان» و «صاحبدلان» با کلیت و چارچوب داستانی آنها تناسب و سازگاری داشت لزوماً می توان همین فرمول را در نامگذاری ده ها مجموعه متفاوت با داستان و فضایی متفاوت به کار برد؟

نیاز به توضیح نیست که واژه بی گناهان که توسط گروه سازنده این سریال به کار گرفته شده بود اشاره یی مشخص به کاراکتر جلال (با بازی داریوش فرهنگ) و بی گناهی او و کشیدن عقوبت گناهی بود که دیگری مرتکب آن شده بود و بنابراین می توانست با روح و داستان مجموعه سازگار باشد اما ای کاش به عنوان مثال سازندگان مجموعه تلویزیونی «دلنوازان» توضیح می دادند که مقصودشان از دلنواز در این مجموعه که بوده؟

چه موضوع و چه گره دراماتیکی در قصه این مجموعه وجود دارد که بتوان با توسل به آن این واژه را به عنوان نام سریال انتخاب کرد؟ آن هم در حالی که در بخش قابل توجهی از داستان این مجموعه آنچه دیده می شد دل آزاری و نیش و کنایه و زخم زبان و بی رحمی کاراکترها نسبت به هم بود تا نواختن دل یکدیگر، مشابه همین استدلال را می توان در مورد مجموعه «رستگاران» آخرین ساخته سیروس مقدم (که ظاهراً اصلاً تمایلی به میدان دادن به نیروها و ایده های جوان ندارد و یکی از پاهای ثابت مجموعه سازی سیما محسوب می شود) نیز به کار برد. نامی که نمود عینی در ماجرای مجموعه پیدا نمی کند و تنها سهل التلفظ بودن آن موجب شده کارگردانی که تمام ساخته هایش از «روزهای افتخار-۱۳۷۶» گرفته تا سریال رمضانی سال گذشته «روز حسرت» نام های دو یا چند سیلابی داشتند ناگهان به فکر هماهنگی با مïد روز افتاده و این نام را برای مجموعه یی انتخاب کند.

اما اگر بتوان از بی توجهی حسین سهیلی زاده و سیروس مقدم به عنوان کارگردانان پرکاری که گویا مجموعه ساختن به مثابه انجام وظیفه برای آنهاست و حتی اگر هم بخواهند فرصتی برای صرف زمان و دقت بیشتر ندارند، گذر کرد بی توجهی و کلیشه یی کارکردن سیروس الوند و محمدعلی سجادی که به هر حال از پیشینه سینمایی قابل قبولی برخوردارند اصلاً قابل چشم پوشی نیست. هر چند مضمون کلی این دو مجموعه که یکی سرگذشت مسافران زخم خورده از سرنوشتی است که در اپیزودهای مختلف سوار یک قطار مشخص می شوند و دیگری به پیگیری پرونده های فساد مالی توسط سازمان بازرسی کل کشور می پردازد، با نام آنها تناسب قابل قبولی دارد اما از این دو کارگردان برجسته انتظار می رفت که در این هیاهوی به کارگیری پسوند الف و نون در انتهای نام مجموعه ها شیوه دیگری را برای نامگذاری انتخاب کنند. درست مثل شیوه نامگذاری خلاقانه و حساب شده یی که مازیار میری و محمدرضا هنرمند به کار گرفتند.

مازیار معاونی