یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
نگاهی به نمایش و نمایشنامه نویسی از منظر پائولو ادواردو کاروالهو کارگردان پرتغالی
قبل از شروع مایلم که از دوستان کرهای خود بخاطر زحماتشان تشکر کنم. طبق این طرح که توسط خود من پیشنهاد و در دفترچه راهنمای برنامههای جلسات کنگره نیز به چاپ رسیده است قرار بر این بوده که من به موضوع مهم و بحث انگیز تئاتر جدید و نقد وضعیت تئاتر پرتقال بپردازم. اما حال که به موضوع فکر میکنم پی میبرم که دارای وقت کافی برای تجزیه و تحلیل آن نبوده و از آنجایی که ابدا تمایلی به نگاه سطحی و نوشتارهای بیمایه ندارم باید اعتراف کنم که در انتخاب تیتر و موضوع کمی شتاب زده عمل شده و در اینجاست که میبایست تقاضای بخشش خود را مطرح کنم. حال میخواهم که من باب مساله نقد در پرتقال و مطالب مرتبط با آن که موضوع طرح من در این کنگره بود مسائلی را مطرح کنم. در اوایل سال ۲۰۰۳ گروهی از منتقدان تئاتر، روزنامه نگاران و استادان دانشگاه طرحی را برای احیای انجمن منتقدان تئاتر پرتقال که کار خود را از نیمه دوم دهه هفتاد میلادی با هدف ارتقای فرهنگ تئاتر آغاز کردهاند- و در سالهای اخیر دچار رخوت و کم کاری شدهاند را ارائه دادند.
اولین طرح پیشنهادی تغییر نام این انجمن بود که مباحث بسیاری نیز پیرامون آن شکل گرفت. برخی تمایل به حفظ نام آن و برخی دیگر مایل به تعویض نام قدیمی به اسمی جدید بودند که بتواند حوزههای بیشتری را تحت پوشش خود داشته باشد. مثلا انجمن منتقدان هنرهای نمایشی. سرانجام پس از یک رایگیری جنجالی، اکثریت اعضا من جمله بنده رای به حفظ نام انجمن داده با اعتقاد بر اینکه تئاتر خود به تنهایی چکیدهای از تمام هنرها بوده و دارای این قابلیت است که به همه آنها بپردازد. با این وجود باید معترف بود که طبقه بندی انواع هنر امری است که دارای اهمیت فزاینده مختص به خود بوده و هر رشته و سبکی باید در جایگاه خود تجزیه و تحلیل شود. همچنین ذکر نکته دیگری در خصوص فرهنگ و موقعیت جغرافیایی پرتقال و تاثیر آن بر تئاتر در این جا ضروری است.
اولاً باید به این نکته توجه داشت که پرتقال نیز مثل تمام کشورهای دیگر ملزوما از مرزهای جغرافیایی قاره خود تاثیر نمیپذیرد. این دقیقا بدین معنا است که اروپا به معنای واقعی کلمه نقش موثری در فرهنگ و هنر این کشور نداشته است. علاوه بر آن پرتقال به مدت ۴۸ سال تحت سیطره حکومتی سرکوبگر بوده که این کشور را از تغییرات عمدهای که پس از جنگ جهانی در تمام عرصهها رخ داد، دور نگاه داشت و این روند تا سال ۱۹۷۴ ادامه یافت. بنابراین در طول این دوره زمانی، پرتقال با نوعی عقب ماندگی فرهنگی دست و پنجه نرم کرد.
در این اثنا تئاتر که هنری گروهی است بیشترین صدمه را از مکانیزمهای کنترل کننده مثل سانسور متحمل شد. به طور مثال تمام نمایشهای برشت یا شان اوکیسی کاملا از صحنه تئاتر این کشور تا سال ۱۹۷۴ حذف شده بودند. ظرف ۳۲ سال گذشته تئاتر پرتقال تغییرات زیادی را پذیرفته که این خود باعث تغییر تعریف کهنه و مدرنیسم در حیطه تئاتر به صورت ممتد شده است. بدین معنا که مفهومی که امروز به عنوان مدرن و نو شناخته میشود در آینده ممکن است منسوخ و کهنه شود! البته این اشتیاق فزاینده برای تغییر سریع و نوگرایی لجام گسیخته در اکثر جوامعی که دراز مدت تحت فشار بودهاند امری طبیعی تلقی میشود. تئاتر پرتقال در طول این ۳۲ سال راه درازی را پیموده و در حال حاضر جایگاه هنری خود را در سطح جهانی بازیافته است. البته این تنوع و پیشرفت فقط در حوزه هنری نبوده بلکه تمام حیطههای فرهنگی را در بر گرفته است. اجازه دهید که قدری عمیقتر و با افق دید وسیعتری به موضوع بنگریم. از نظر من میتوان فاکتورهایی را که باعث تغییرات گسترده در حوزه هنرهای نمایشی و بالاخص تئاتر شده است را به سه گروه محدود کنیم:
فاکتور اول- وابسته به تعالی فهم رشتههای مختلف در تئاتر است و دومی تکامل تدریجی رابطه بین متن نمایش و صحنه نمایش. فاکتور آخر که وابسته به موضوع قبلی است چگونگی برخورد با مفهوم و معنی تئاتر است. از نظر دست اندرکاران تئاتر سه گروه ذکر شده حاصل نگرشهای نقادانه و تجزیه و تحلیل تئاتر بوده و رابطه تنگاتنگی با درک و قضاوت ما از تئاتر دارد. از نظر من باید به روابط بین این سه فاکتور با دقت هرچه بیشتری نگاه شود تا بتوان متوجه اثر پیچیدهای که این سه بر هم دارند، شد.
در اینجا مایلم که نیم نگاهی به کتاب هانس نیزلهمن به نام تئاتر پست دراماتیک بیندازم که برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید و پس از آن به زبانهای فرانسه و انگلیسی ترجمه شد. این کتاب را شاید بتوان تاثیرگذارترین اثر برای ترویج اصطلاح پست دراماتیک دانست که برای اولین بار توسط ریچارد ذچمنر در سال ۱۹۸۸ پیشنهاد شد. اگرچه روشهای مختلف و متعددی برای توصیف و طبقهبندی سبکهای مختلف تئاتر از دهه ۱۹۶۰ به کار رفته، اما به نظر میرسد که ذچنر بیشتر بر تجربه ظاهری بازیگر بر روی صحنه تاکید میکند نه بر پیشرفت بصیرت باطنی وی و این درست برخلاف چیزیست که اکثر تئوریسینهای تئاتر و منتقدان از دهه ۸۰ بر آن تکیه کردهاند. منتقد و درامنویس فرانسوی برنارد درت در مقالهای شایسته تقدیر، اصرار بر تکیه و تمرکز زیاد بر آنچه در صحنه میگذرد دارد که این نوع نگرش اصل و نصبش به نظریه پردازان مدرنی مثل ادوارد گوردون کرگ و آنتونین آرتور بر میگردد که دیدگاهشان رهایی تئاتر و صحنه از متن پیشنویس شده بود.
در دهه دوم قرن بیستم کرگ جزو پیشگامان نهضتی بود که بنای ناسازگاری با کارگردانان تئاتر را داشته که اصرار بر کنترل هرچه بیشتر بازیگر بر روی صحنه را دارند. تئوریسین فرانسوی پاتریس پیوسیس در کتابی که در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد تفاوت های بنیادین این دو نگرش متضاد را آشکار کرده و خواستار راهکاری برای ایجاد توازن بین این دو دیدگاه شده است. وی در قسمتی از کتاب خود میگوید: نمیتوان برای صحنه فرمول از پیش تعیین شدهای تعیین کرد که بازیگر آن را کلمه به کلمه دنبال کند، حتی در برخی مواقع المانهای دیگری مثل نورپردازی، بداههگویی و انواع هنرهای بصری دخیل در صحنه باعث میشوند که حال و هوای آن تغییر کند. (پیوس، ۱۹۹۶، ص ۱۸۹).
از دهه ۶۰ موج تازهای از افکار نو در حیطه هنرهای نمایشی تصور ما از اینکه تئاتر چیست را به چالش کشیده و این موج اصرار بر کشف روشهای جدیدی برای استفاده از ابزارها و اشیا برای بیان احساس و پیام داشته و به نوعی خود را وامدار پست مدرنیسم میداند. همچنین این واقعیت را نیز نباید فراموش کرد که تئاتر در مفهوم سنتی و آکادمیک خود غالبا میلی به ادغام شدن با انواع دیگر هنر نداشته و درست در جهت مخالف هنرهای تجسمی گام برداشته است که این خود زنگ خطری است بر محافظه کاری آن. در این جا بد نیست اشاره ای به میراث ماندگاری که از برشت و بکت دو غول تئاتر قرن بیستمی برایمان مانده است بکنم. تاثیری که این دو بر ما گذاشتند به بخاطر نمایشنامههای آنها نیست؛ بلکه بخاطر سبک و سیاقی بود که بر روی صحنه بکار بسته و المانهای مختلف آن را به چالش میکشیدند.
شاید بتوان کل موضوع را به زبان سادهتری بیان کرد بدین معنا که فی الواقع موتور محرکه هنر غربی فقط در قرن بیستم ابراز مسایل جدید نبوده بلکه دغدغه اصلی آن چگونگی ابراز افکار و ایدهها به سبک و طرق مختلف بوده است. در این جا سوال اصلی که مطرح میشود این است که ما به عنوان منتقد چه نقشی را در عرصه هنری که دائما در حال تبدیل و تغییر بوده بازی میکنیم و چگونه میتوانیم رسالت خود را به انجام برسانیم. برخی از منتقدان اثر هنری را فقط از منظر و جنبه فلسفی آن نقد کرده و قادر به درک لطافت هنر نیستند. به این گونه افراد پیشنهاد میشود که کمی نیز با فلسفه زیبایی شناسی در هنر آشنا شوند. در انتقاد تنها یک امر بر حق و صحیح است و آن تاثیری است که اثر هنری بر منتقد میگذارد و بس. البته من شخصا خود کمی به این پیشنهاد بد گمان هستم. زیرا در تمام شرایط ممکن است پاسخگوی نیاز نباشد. فعال بودن در فرهنگ به فعالیت در حوزههای تئوری و عملی آن بستگی دارد و تعهد همه جانبه یک منتقد را میطلبد.
در این جا باید اشارهای نیز به گفته جوزته فرال داشته باشیم که منتقد را کسی میداند که رابط میان زیباشناسی و هنر باشد. بنابراین با توجه به تغییر هنجارها، عدم ثبات و به هم ریختگی ساختار هنر نمایش چطور میتوان از یک منتقد انتظار داشت که آن را نقد و طبقهبندی کند، به صورتی که تمام اصول شناخته شده نقد در آن رعایت شود! مطمئنا جواب صریحی برای این سوال نمیتوان مطرح کرد چون در عصر پست دراماتیک همه چیز در حال تغییر و تبدیل سریع است و حوزه نقد نیز به همین نسبت دچار تلاطم شده است. برخی جواب این سوال را در خود هنر نمایش و فن درامنویسی جستجو میکنند. البته نه آن هنر درام نویسی که توسط گاتهلد لسینگ فیلسوف و نمایشنامهنویس آلمانی پایهگذاری شد، بلکه از گونه ای سخن میگویم که توسط ایمونستس نکروسوس، رومئو کستلوسی و جان فیبر خلق و توسعه داده شده است؛ هنری که با انواع دیگر عناصر در ارتباط تنگانگ بوده و دارای قابلیت تولید مفهوم و معناست. یک اثر هنری نمایشی در هر حالتی باید بتواند مفهوم را منتقل کند خواه حاصل کار یک نفر باشد، خواه بر اساس نظرات دسته جمعی چند نفر نوشته شده باشد این وظیفه حساس نمایش است که پیام خود را به مخاطب برساند آنهم با استفاده از هرگونه تکنیک و ظرافتی که ممکن است.
نکته دیگری که ممکن است در ابتدا مهمل به نظر برسد این است که خود هنر نمایش نیاز بدان دارد که حالتی نمایشیتر پیدا کند. ساختار، بررسی، فن بیان و نوع پیام رسانی به کار گرفته شده در نمایش به ظرافت بیشتری نیاز دارد تا بتواند استعدادهای نهان خود در صحنه را آشکار کند.
یکی از بهترین کارگردانان پرتقالی تئاتر که پس از انقلاب سال ۱۹۷۴ ظهور پیدا کرد ریکاردو پینر است که به عنوان یکی از استوارترین پایههای تئاتر در بین هم نسلان خود محسوب میشود و البته جزء کسانی است که با نمایش از پیش نوشته شده و هدایت شده توسط کارگردان بر روی صحنه بسیار ناسازگار است. وی در سال ۸۸ اثر نمایشی عالی را به نام فاست، فرناندو و فرگمنتس به صحنه تئاتر ارائه داد. این اثر شعرگونه یکی از بهترین نمونههایی است که نشان میدهد چگونه میتوان در صحنه خلاقانه حرکت کرد و خود را در قید و بند متن مکتوب اثر محصور نکرد. وی اخیرا نمایشی را با الهام از شکسپیر به نام "یک هملت دیگر" به صحنه تئاتر عرضه کرده که در آن از ویدئو پروژکتور برای خلق محیطی نو بهره گرفته است. همزمان با این اثر، نمایش دیگری از کائوسولیترو به نام "سگ تنها" به کارگردانی نوفاکارینهاس به صحنه رفت که برگرفته از یکی از کارهای نقاش معروف مکزیکی فریدا بود که نمادی از نمایشهای سنتی است. نمایش دیگری که متمایل به دگرگونی ارزشها و هنجارهای تئاتر است، "مخمصه" نام دارد که بر اساس داستان نوئل کواردز به نام "زندگی شخصی" نوشته شده که توانسته با قدرت هرچه بیشتر فرمولها، معاهدات نانوشته هنری و هنجارهای هنری موجود را به چالش بکشد. از طرف دیگر پدیدهای جدید در صحنه تئاتر پرتقال در حال شکل گیری و ظهور است و آن ترکیب خیمه شب بازی با تئاتر سنتی است که توسط شرکت هنری نوپایی به نام کرکلاندو در حال انجام است.
در آخرین اثر هنری این شرکت، "کندن زمین" که الهام گرفته از زندگی کارگران معدن است سعی شده حتی المقدور از کلمات برای رساندن مفهوم استفاده شود. ردریگو نوناکستا نوع جدیدی از نمایش را باب کرده و نام نمایش خود را "من در حال آمدن به خانه شما هستم"، گذارده است. همانطور که از اسمش پیداست، نونا تئاتر را به صحنه خصوصی زندگی افراد برده و مخاطب آماتور خود را درگیر نمایشی می کند که فی الواقع از هیچ کدام از استاندارهای موجود نمایش پیروی نکرده است و سبکی نو محسوب میشود. سبکی که در آن مخاطب انتظار مواجهه با یک صحنه نمایش در منزل یا خیابان را نداشته و دچار واکنشی غیر قابل پیشبینی میشود. این تجربه جدیدی است برای مخاطبان تئاتر و باید امیدوار باشیم که همه از آن با آغوشی باز استقبال کنند نه با تنگ نظری.
مترجم: مهدی نصیری
این مقاله در تاریخ ۲۲-۲۴ اکتبر ۲۰۱۰ در سئول، کره جنوبی در کنگره گرامیداشت پنجاهمین سالگرد انجمن بین المللی منتقدان تئاتر ارائه شد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست