جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

غناء از دیدگاه اسلام


غناء از دیدگاه اسلام

از مهم ترین مقولات عرصه فرهنگ و هنر مسأله غنا و موسیقی است تأثیر شگفت انگیز غنا و موسیقی بر روح آدمی, توجه بیشتر اقوام را از دیرباز به سوی خود كشانده است

از مهم ترین مقولات عرصه فرهنگ و هنر مسأله غنا و موسیقی است. تأثیر شگفت انگیز غنا و موسیقی بر روح آدمی, توجه بیشتر اقوام را از دیرباز به سوی خود كشانده است. شاعران ایرانی به وجود خوانندگی و نوازندگی درایران كهن و دوران ساسانی اشاره كرده اند.تأثیر آن به قدری زیاد بوده است كه شاهان ساسانی, خلفای اموی عباسی و… گاه برای نواختن یك قطعه كوتاه, پولهای گزافی را می پرداخته اند; مثلاً هارون, به ابراهیم موصلی, كه برای او موسیقی اجرا كرده بود, سه هزار درهم جایزه داد۱. البته بیشتر پادشاهان و خلفا, غنا و موسیقی را با شراب و شاهد همراه می كرده اند كه از دید شرع, هرگز مشروع نبوده و نخواهد بود, اما استفاده از این هنر, مختص به این مجالس گناه آلود نبوده است, نغمه های روحانی و دل انگیزی كه تأثیری عمیق بر روح شنوندگان داشته است نیز, در لابه لای صفحات تاریخ, دیده می شود. ابن ابی الحدید, در باره صدای حضرت داوود(ع) می نویسد:

(به حضرت داوود, نغمه خوش و دلپذیری عنایت شده بود, به گونه ای كه پرندگان, هنگام نغمه سرایی وی, در محراب عبادت وی, جمع می شدند و حیوانات بیابان نیز, به مجردشنیدن صدای وی, به اونزدیك می شدند و از شدت تأثیر جذبه صدای خوش او, حضور مردم [و خطرهای ناشی از آن] را فراموش می كردند۲.)

حضرت داوود, جدای از نغمه خوش, مزماری۳ معروف داشته است. امیرمؤمنان(ع) وی را صاحب (مزامیر) و قاری اهل بهشت معرفی كرده است۴. هنر استفاده از صدای نیكو در آغاز اسلام, در عرصه قراءت قرآن جلوه كرد. روایات زیادی در باره قراءت نیكوی پیامبر اكرم(ص) و دیگر معصومان(ع) وارد شده است. بعضی ازروایات, پیامبر اكرم(ص) را (احسن الناس صوتاً بالقرآن) معرفی كرده اند۶ و از روایت دیگر برداشت می شود كه آن حضرت در نماز جماعت, برای رعایت حال مأمومین و جلوگیری از خود بی خود شدن آنان, از نیكویی قراءت خویش می كاسته است۷.

امام زین العابدین و امام باقر(ع) چنان با صدای خوش قرآن می خواندند كه گاه, مردم می ایستاده اند و به قراءت آنان گوش فرا می داده اند۸ و گاه نیز, نیكویی قراءت امام, آنان را از هوش می بوده است۹.

خوش خواندن قرآن, منحصر به معصومان(ع) نبوده است, شماری از صحابه و تابعین نیز, قراءتهای نیكویی داشته اند.

در بعضی از موارد, پیامبر اكرم(ص) به قراءت آنان با كمال اشتیاق گوش فرا می داده است۱۰. در مواردی نیز, قراءت آنان رابه (مزمار) داوود(ع) تشبیه می فرموده است۱۱.

از سوی دیگر, با نگاهی كوتاه به مجموعه های روایی, دو موضوع: غناء و آلات لهو و لعب جلب نظر می كند. روایات بسیاری به حكم این دو موضوع: غناء, موسیقی و ابزارهای آن و شرح نمونه های آنها پرداخته اند.

صاحب وسائل الشیعه, در ضمن طرح سه عنوان پیوسته با مسأله, پنجاه و دو روایت را می آورد.۱۲

مشهور فقهای شیعه, از این روایات, حرمت غنا را استفاده كرده اند۱۳ و گروهی, حكم فوق را, اجماعی دانسته اند۱۴.

با این همه, در موضوع غنای حرام, اختلاف زیادی وجود دارد. مفهوم غنا, ضرب المثل مفهوم مجمل در میان اصولیان شده است. از سوی دیگر, اختراع و استعمال وسائل و ابزارهای جدید موسیقی نیز می تواند در ابهام بیشتر مصادیق غنا و موسیقی حرام, در عصر حاضر مؤثر افتد.

پوشیدگیهای بالا, تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران, نمی توانست مسأله ومشكلی در زندگی اجتماعی مسلمانان به حساب آید, چرا كه رادیو و تلویزیون كه بیشترین استفاده را از این هنر می كند, در دست متعهدان به دین اسلام نبود و مردم مسلمان نیز, با توجه به اختلاط مسلم مصادیق حلال و حرام و غلبه مصادیق حرامِ قطعی موسیقی و غناء از استفاده از این دو رسانه خودداری می كردند, تا به گناه آلوده نشوند. فقیهان نیز, با توجه به كاربردهای حرام این دو وسیله فتوا به حرمت خرید و فروش آنها می دادند; امّا امروزه, شرایط زمان و مكان و حاكم بودن فقیه, اجازه تكرار احتیاطات و تكرار شرحها و روشنگریهای موضوعی و حكمی این مقوله را كه توسط فقیهان دورانهای پیش, بیان شده, نمی دهد. امروزه كه گونه های فراوانی, از این نوع هنر در عرصه فرهنگ عمومی جهان ارائه شده و با بررسیهای علمی, ویژگیهای متمایز آنها تا حدود زیادی شناخته شده است و ازجهت تجربی تأثیرات هر نوع نیز از انواع دیگر, كاملاً متمایز و ملموس گردیده, كند و كاوی نوین و همه جانبه مورد انتظار است.

این نكته, هرگز به معنای تلاش در جهت توجیه فقهی آنچه مرسوم است, نخواهد بود, بلكه در حقیقت با توجه به طرح پرسشهای نوین و فهم تفاوت كاربردهای غنا و موسیقی و روشن شدن بیشتر زوایای مخفی غنا در موسیقی, باید تلاش ورزید كه به فهم دقیق تری از حكم شارع مقدس اسلام رسید و تا حد امكان تكلیف موضوعات مشتبه و مورد احتیاط را روشن كرد.

نكته دیگر آن كه: گرچه از جهت فتوایی, فتاوای راهگشای حضرت امام خمینی كه امروزه نیز, براساس جواز تقلید از آن امام راحل, كه مورد نظر عموم فقیهان و مراجع در قید حیات است, مورد عمل قرار می گیرد; از این روی, از جهت عمل به وظیفه شرعی, تكلیف رسانه ها و مردم مشخص است, امّا آنچه مهم تر از فتواست, ارائه تبینهای نظری و استدلالی و برهانی ساختن همه جانبه این فتوا و یا تبیین دیدگاههای فقهی دیگر است; چرا كه حیات دراز مدت یك اندیشه در زمانهای دور, بیش از آن كه مبتنی بر شخصیت صاحب آن رأی باشد, بر برهانها و استدلالهای روشن و استوار متكی است.

پرسشهایی كه در این مقال, مهم تر جلوه می كند, از این قرار است:

حكم شرعی غناء, حرمت است یا حلیت؟ و یا در حكم یاد شده, تفصیلی وجود دارد؟

در هر صورت, مقصوداز غنای محرم چیست؟

آیا غنای لُغوی موضوع حكم شرعی است؟ یا غناء دارای مفهوم جدیدی گردیده و حقیقت عرفیه یا شرعیه آن با معنای لُغوی متفاوت است؟ ازویژگیهای زمان صدور روایات, می توان رهبرد ویژه ای درفهم و یا تبیین موضوع غنای محرم به دست آورد یا نه؟

در صورت اجمال مفهومی غناء و یا تعارض روایات, اصل عملی مورد تمسك چیست؟

اجماع فقها, در حكم مسأله چه مقدار می تواند به عنوان مستند جداگانه ای رخ بنماید؟

در صورت رسیدن به نتیجه فقهی غیر مشهور, جامعه مأنوس با فتوای مشهور را چگونه می توان با فتوای غیر مشهور آشنا كرد, به گونه ای كه مخالفت با مشهور را مخالفت با ضروری دین, نپندارند؟

ابتدا اشاره كوتاهی به ویژگی غناء و افراد شایع آن در زمان صدور روایات می كنیم تا بدین وسیله به فضای صدور روایات و فهم مقصود واقعی آن نزدیك شویم, سپس به مفهوم لغوی غناء اشاره می كنیم و اختلاف نظر بسیار لغویان را در این زمینه می نمایانیم. یادآوری اجمالی فتاوای فقهای معروف وفتاوای گونه گون آنان, بخش بعدی این مقال را تشكیل خواهد داد. پس از آن ادله گونه گونی كه از كتاب, سنت و اجماع در بیان حرام بودن و یا حلال بودن غنا آمده, به بوته بررسی می نهیم. كشف بهتر موضوع حكم شرعی درباره غنا, با توجه به روایات و ادله دیگری كه در بخش قبل آمده است, پس از تبیین حكم غنا, خواهد آمد. غنا, در گاهِ ظهوراسلام

آن گونه كه از كتابهای تاریخی معتبر به دست می آید, فن موسیقی و غنا, پیش از آن كه در جزیرهٔ العرب رواج یابد, در میان اقوام متمدن آن زمان, چون: ایران وروم شناخته شده و استعمال می گردیده است.گروه مغنیان در نزد فارسیان جایگاه ویژه ای داشته اند و مجالس مهم خویش را در همه شهرها و ایالات به آواز وصناعت آنان, پرشور و گرم می داشته اند; اما عرب جاهلی با این هنر, همچون هنرهای زیاد دیگری, نا آشنا بود.

ابن خلدون در این باره می نویسد:

(عربها, در آغاز, كه به فن (شعر) آشناشدند, كلام خویش را با حفظ تناسب حروف متحرك و ساكن, در قالبهای شعری جدا جدا می ساختند و به آن (بیت) می گفتند… این تناسب شعری, قطره ای از دریای تناسب صدا در كتابهای موسیقی است, امّا عرب به آنها آگاه نبود, پس از آن شتربانان به (حداء) تغنی می كردند و دختركان و كنیزان, به ترجیع صدا و ترنّم آن در خانه هامی پرداختند. اگرترنّم در شعر بود, به آن (غنا) و اگر در قراءت بود, به آن (تغبیر) می گفتند. نوع دیگری از تغنی آنان كه با دایره و نی همراه بود و موجب سبكی می شد, سَنّاد نام داشت. البتّه این نوع تغنی آنان (فنی) نبود وگونه ای بود كه بدون تعلیم نیز به آن راه برده می شد. در زمان ظهور اسلام و غلبه مسلمانان بر كشورهای دیگر, در آغاز لذت آنان در قرآن خواندن و ترنّم به اشعار (كه رسم قدیم آنان بود) خلاصه می شد, امّا باكسب غنائم جنگی و حصول رفاه و خوشگذرانی و راه یافتن مغنیان حرفه ای فارس و روم به میان اعراب, كم كم عرب با زمینه های جدیدی آشنا شد. اشعار عربی را در قالب لحن های غنایی تازه وارد ریخته و برخی نیز, به فراگیری این فن مشغول شدند, نام مَعبر و ابن شریح در این زمینه مشهور شد. زمان ابراهیم بن المهدی از بنی عباس رسید و افرادی چون ابراهیم موصلی و فرزندش, اسحاق و نوه اش, حماد به این فن مشهور شدند, در این زمان بنی عباس در لهو غوطه ور شدند و آلات جدیدی برای رقص تهیه كردند۱۵).

ورود موسیقی فنی و پیچیده,در اثر ارتباط اقوام عرب جاهلی, با اقوام دیگر, حاصل شد. ابوالفرج اصفهانی می نویسد:

(مهم ترین ابزاری كه عربان حجاز, پیش از اسلام, برای نواختن به كار می بردند, دف چهارگوش و نی لبك و نی بلند بود.۱۶)

در حدود دوران پیامبران اسلام(ص) نفوذ موسیقی از دیگر سرزمینها, در قلمرو عرب, آغاز شده بود.امیران غسانی, دسته های هم آوازی از دختران نغمه گر داشتند. لحمیان حیره (عود) را از ایران گرفته بودند و حجازیان, از ایشان گرفتند, بنابر روایتی, نضربن حارث بن كلده, این ابزار را ازحیره, به مكه برد.۱۷روایت دیگری, آوردن عود ایرانی را به ابن سریج نسبت می دهد۱۸. این نغمه پردازی, در دورانی جاهلیت, وجود داشته است و بیشتر, زن بوده اند. ابوالفرج اصفهانی, نام شمار زیادی از آنان را آورده است۱۹. خنساء, بزرگ ترین زن شاعر عرب, كه در روزگار پیامبر(ص) می زیسته, مرثیه هایی در رثای برادرش سروده كه با آواز, خوانده می شده است۲۰. با ظهور اسلام در میان جامعه متعهد به دین, به دلایل فراوانی, از جمله, وضعیت انقلابی روزگار پیامبر(ص) و فراوانی جنگها و درگیریها, از وجود زنان آواز خوان و موسیقی شهوانی, خبری نبوده است. در زمان پیامبر(ص), (حداء) رواج داشته, آن هم به نقل ابن منظور, ویژه شتربانان نبوده, بلكه عرب, در وقتهای فراغت, بدان زمزمه می كرده است. امّا پیامبر(ص) دوست تر می داشته كه به جای (تغنی) به گونه (ركبانی) (آوازهای رایج در میان عرب), به قراءت قرآن بپردازند. در این نقل, گرچه پیامبر اكرم(ص) درخواست تبدیل (ماده) زمزمه آنان را به قرآن دوست می داشته, ولی نسبت به چگونگی زمزمه به قرآن, دستور جدیدی نداده و یا گونه خاصی را, پیشنهاد نكرده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.