یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سیاست شطرنجی


سیاست شطرنجی

در نگاه اول دو تیم وجود دارد که هدف هر کدام ازآنها مات کردن حریف است که جدی بودن بازی را نشان می دهد, البته به اینکه بازی هر کدام از طرفین در چه سطحی باشد قضایا و شرایط متفاوت است

«در نگاه اول دو تیم وجود دارد که هدف هر کدام ازآنها مات کردن حریف است که جدی بودن بازی را نشان می دهد، البته به اینکه بازی هر کدام از طرفین در چه سطحی باشد قضایا و شرایط متفاوت است. مثلا اگر هر دو طرف حرفه ای باشند معمولا مهره های کمتری از بازی خارج می شوند و در حقیقت چون هر دو طرف حرفه ای هستند سعی می کنند با همه توان و با کمترین تلفات اهداف خود را اجرا کنند و در حقیقت یک توازن قدرت شکل می گیرد و به این ترتیب نتیجه بازی به میزان اشتباهات هر کدام از این دو تیم بستگی دارد.

ولی اگر یک طرف ضعیف تر باشد معمولا سعی می کند ضعف خود را با خسارت زدن به تیم مقابل و خارج کردن مهره های او از بازی جبران کند و البته در این میان خود او هم مهره های زیادی را قربانی می کند و در این بازی در حقیقت هدف طرف ضعیف مات کردن حریف نیست بلکه با قبول این فرض که حریف قوی است و امکان برد وجود ندارد سعی می کند با ضدبازی خسارات و تلفات طرف مقابل را زیاد و نتیجه بازی را به تاخیر بیندازد و حتی شاید بتواند نتیجه را با تساوی به پایان ببرد.» با این مقدمه; «سیدعبدالمجید زواری» در ادامه این مطلب که در سایت اندیشکده روابط بین الملل آمده، می نویسد: «مثالی که می توانم بزنم عملیات های تروریستی و انتحاری بر علیه آمریکا و غرب است که در این کار هدف فرد تروریست، ضربه زدن هرچه بیشتر به طرف مقابل است و برایش اهمیتی ندارد که در این میان او نیز جان خود را از دست می دهد و البته هرچه میزان این خسارات بیشتر و شدیدتر باشد، رضایت او نیز بیشتر می شود و احساس غرور بیشتری می کند.» وی می افزاید: «نکته دیگر که باید در بازی شطرنج به آن توجه کرد این است که امکان سکون و عدم تحرک وجود ندارد و باید اجبارا حرکت کرد و این حرکت خواسته یا ناخواسته با حرکت حریف در ارتباط است و یا طراحی یک برنامه جدید و در حقیقت ابتکاری نو در صحنه بازی است و یا اینکه واکنشی است به حرکت طرف مقابل و تا آخر بازی به همین صورت است.

نکته دیگر اینکه هدف هر تیم از بازی حفظ شاه است و در حقیقت تلاش همه تیم و همه برنامه ها و این کنش و واکنش ها به خاطر حفظ شاه است و اینکه شاه مات نشود و به همین خاطر در شرایط خطرناک با توجه به موقعیت ها ممکن است برای حفظ شاه مصلحتا مهره یا مهره هایی قربانی شوند و با توجه به شرایط و مشکلات این مهره یا مهره ها متفاوت می باشند گاهی یک جابجایی ساده به بحران پایان می دهد گاهی قربانی کردن یک سرباز گاهی مهره های مهم تر و حتی در بعضی مواقع وزیر برای حفظ شاه باید قربانی شود.

نکته قابل توجه در بازی شطرنج مربوط به چیدن مهره های آن است که در دو طرف صفحه شطرنج جای هر مهره مشخص است ولی نکته قابل توجه این است که درست است که هدف از بازی مات کردن شاه حریف است ولی در صف جلوی هر تیم تعداد زیادی سرباز «پیاده» وجود دارند که نیمی از کل مهره های هر تیم را تشکیل می دهند و در جلوی هر مهره ای یک سرباز وجود دارد و به تعبیری یک کمربند امنیتی برای حفظ و تامین امنیت مهره های دیگر تشکیل می دهند. این مهره ها معمولا بیشترین آسیب پذیری را در جدال میان دو شاه متحمل می شوند و کلا در مواقع خطر به عنوان سپر بلا قرار داده می شوند. این مهره ها قدرت زیادی ندارند و حتی الامکان جابجایی سریع و طولانی را ندارند و به همین دلیل هم مجبورند وارد جنگ شوند و همانطور که گفتم در جدال میان دو قدرت اولین کسانی هستند که آسیب می بینند و بخاطر چیزی که اصولا ارتباطی به آنها ندارند بیشترین ضربه را می خورند.» نویسنده همچنین خاطرنشان می کند: «نکته دیگر اینکه شاه در بازی بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و در صحنه جنگ کمتر دخالت می کند و اگر هم بخواهد وارد بازی شود و با تیم حریف بجنگد تقریبا در همه موارد مهره هایی را هدف قرار می دهد که کنار او باشند و در حقیقت آنقدر نزدیک شده باشند که کشتن آنها برای دفع خطر واجب می شود و نکته قابل توجه این است که مهره هایی از بازی خارج شوند که پایین تر از خود شاه باشند.

نکته دیگر با اینکه عملا شاه در بازی زیاد وارد نمی شود و بیشتر جنبه تشریفاتی دارد ولی بدون وجود شاه هم بازی هم بازی بی محتوا میشود و زیبایی بازی به این است که هدف همه حفظ شاه است و اگر شاه نباشد انسجام و انگیزه گروه از بین می رود و یک آنارشی و هرج ومرج بوجود می آید که هر کسی می خواهد دیگری را حذف کند و هیج مدیریت و روشی برای بازی وجود ندارد و نتیجه بازی از بین رفتن تعداد زیادی از سربازان می باشد و تیم شکست می خورد.

نکته دیگر اینگه امکان خارج کردن شاه از بازی توسط هیچ مهره ای وجود ندارد چون نه قدرت این کار را در اختیار دارد و نه حرمت و نه شان شاه اجازه چنین کاری را می دهد. تنها امکانی که مهره ها در اختیار دارند این است که به شاه کیش بدهند و در حقیقت با اینکار به شاه اخطار می دهند که موقعیت خود را بهبود بخشد و خود را تغییر دهد. اگر شاه توانست این بهبود مو قعیت را انجام دهد که بازی ادامه پیدا می کند و در صورتیکه نتوانست این کار را انجام دهد مات می شود و با حفظ تشریفات نتیجه را قبول می کند و با قبول شکست خود را برای یک بازی جدید با مهره ها و فکرهای جدید آماده می کند.

نکته دیگر اینکه در شطرنج شاه های تیم ها نمی توانند در کنار هم قرار بگیرند و با اینکه هیچکدام از آنها هیچ توان اجرایی ندارند و نمی توانند کاری علیه دیگر شاه بازی انجام دهند ولی عملا امکان قرار گرفتند آنها در کنار هم وجود ندارد و این شاید بخاطر احترام به شان شاه یا حفظ تشریفات بازی و یا یک تفاهم نامه مشترک برای عدم تعرض به حریم های شخصی یکدیگر باشد و شاید هم به این ضرب المثل ایرانی اشاره دارد که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند.» گفتنی است; از جمله نکات دیگری که در تشابه سیاست و بازی شطرنج نویسنده این مطلب به آن اشاره کرده اینکه: «در شطرنج دو تیم وجود دارد یکی سفید و یکی سیاه. سمبل پاکی در مقابل مظهر اهریمن و شیطان.حق علیه باطل.

و هر کدام از دو طرف سعی می کنند تا در ابتدای بازی طرف سفید را در اختیار بگیرد و مشروعیت کارهای خود را تامین کند و آنها را توجیه کنند. نکته قابل توجه دیگر این است که طرف سفید با مشروع و حق جلوه دادن خود و باطل بودن طرف سیاه اولین حرکت را انجام می دهند و در حقیقت با این کار بازی شروع می شود و جنگی با خسارات و تلفات فراوان شروع می شود که نتیجه آن باخت یک طرف و یا اینکه مساوی(پات) است و زمانی بازی مساوی می شود که طرفین با آگاهی از اینکه قدرت مات کردن طرف مقابل را ندارند با یکدیگر صلح می کنند.»



همچنین مشاهده کنید