شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کمدینی که ۳۷ سال درد کشید


کمدینی که ۳۷ سال درد کشید

«جری لوییس» نه تنها به علت سبک بیان و بازی اش بلکه به دلیل حرکات بدنی اش بیشترین نوع طنز را وارد کارهایش می کرد و به همین دلیل آسیب دید و سال های سال تقاص آن بازی های فیزیکی را پس داد

«جری لوییس» نه تنها به علت سبک بیان و بازی‌اش بلکه به‌دلیل حرکات بدنی‌اش بیشترین نوع طنز را وارد کارهایش می‌کرد و به همین دلیل آسیب دید و سال‌های سال تقاص آن بازی‌های فیزیکی را پس داد.

این خبر راآسوشیتدپرس قبل از خبرگزاری‌های دیگر روی خط خبری‌اش گذاشت و بسیاری را که دوستدار این کمدین و بازیگر پیر بودند. از نگرانی نجات داد. قضیه این بود که جری‌لوییس ۸۵ ساله در برنامه زنده‌ای دچار ضعف شد تا جایی که نتوانست برنامه را ادامه دهد.

این خبر باعث شد خبرها و البته شایعه‌های بسیاری درباره زندگی و مرگ او بر سر زبان‌ها بیفتد زیرا جری‌لوییس سابقه بیماری مختلف زیادی داشت اما خوشبختانه یک روزنامه‌نگار، خبر داد که او بعد از ۳ روز بستری شدن در بیمارستان مرخص شده است و پزشکان علت بدحالی‌اش را خستگی بیش از حداعلام کرده‌‌اند.

به همین بهانه نگاهی داشتیم به دردهای جری‌لوییس، کمدینی که بسیاری از ما را خندانده در حالی که سال‌ها از درد به خوبی پیچیده است. آنچه در ادامه می‌اید، داستان درد و درمان اوست

«من ۳۷ سال درد کشیدم» این را جری‌لوییس، کمدین معرفی می‌گوید که دامنه شهرتش قاره‌ها را طی کرده و بارها و بارها، میلیون‌ها میلیون‌ نفر را خندانده است. «درد زیر پوست تمام زندگی من وجود داشت؛ در برنامه تلویزیونی، کنسرت‌هایی که می‌رفتم، اجراهایی که روی صحنه داشتم، زمانی که روی صحنه ایستاده بودم و... بارها میزان آدرنالینم بالا می‌رفت؛ حالم بد می‌شد اما تحمل می‌کردم تا آخرین صحنه که کارگردان کات بدهد و به محض اینکه می‌خواستم صحنه را ترک کنم، باید کسی به کمکم می‌آمد تا مرا به اتاق تعویض لباس ببرد. درد تمام وجودم را می‌گرفت. دردی کشنده که شوخی‌بردار نبود و همین اتفاق در اخرین اجرا هم براین افتاد...»

● خندیدن با طعم درد

باور می‌کنید جری‌لوییس ۸۵ ساله که تمام سال‌های زندگی‌اش را برای خنداندن ما گذرانده. این همه درد را تحمل کرده باشد؟ اما چرا؟

جری لوییس نه تنها به علت سبک بیان و بازی‌اش بلکه به‌دلیل حرکات بدنی‌اش بیشترین نوع طنز را وارد کارهایش می‌کرد و به همین دلیل آسیب دید و سال‌های سال تقاص آن بازی‌های فیزیکی را پس داد.

در سال ۱۹۶۵ بعد از اجرای نقش در ۶۵ فیلم با بدنی که کاملاً زیربار نقش‌های ویران شده و دردهایش به اوج رسیده بود بر اثر یک اتفاق از یک سکو روی یک کابل فولاد پرت شد. لوییس درباره آن اتفاق می‌گوید: :جیزهایی از آن روزها به یادم می‌آورم اما خیلی زیاد نه...چون کاملاً از قسمت کمر به پایین فلج شده بودم.»

این کمدین مشهور سال‌های سال به پزشکان مختلفی در سرتاسر دنیا مراجعه می‌کرد تا بتواند یک زندگی بدون درد داشته باشد، اما نتیجه‌ای نمی گرفت؛ البته گاهی با مصرف دارویی جدید کمی آرام می‌شد اما کمی بعد از آن دوباره دردهای به سراغش می‌آمدند. بی‌خوابی و تهوع هم از عوارض دارهایی بود که مصرف می‌کرد و امیدی به رهایی از دردها نداشت.

در سال۱۹۹۷ جراح و متخصص بیهوشی را به او معرفی کرد. این متخصص با تحت‌نظر گرفتن لوییس و تزریق داروهای مسکن در باسن و کمرش توانست تا حد زیادی درد او را کاهش دهد اما باز هم همان مشکل همیشگی پیش آمدو بعد ار ۶ هفته آرامش و دور بودن از درد، این تزریق‌‌ها تأثیر خودشان را از دست دادند. به‌اضافه اینکه لوییس دچار معده‌ دردهای شدیدتر و تهوع‌‌های بیشتری هم شد.

● دردهای بی‌پایان

دردها هنوز جری را عذاب می‌دادند و با او از خواب بیدار می شدند و شب‌ها با او به خواب می‌رفتند تا فوریه ۲۰۰۲؛ زمانی که دیگر مرد خندان از شدت درد قادر به راه رفتن نبود؛ البته راه می رفت و وبلچرنشین نشده بود اما فاصله‌ای که می‌توانست طی کند به اندازه ۶،۵ قدم بود نه بیشتر.

خواب او هم بسیار مختل شده بود «ثانیه به ثانیه و قدم به قدم درد داشتم.» این را جری لوییس می‌گوید در حالی که خاطره آن روزها هنوز هم بر پیشانی‌اش خطی از اندوه می‌اندازند مشکل جری بزرگی بود اما متأسفانه این دردهای پنهان تنها مشکل او نبودند زیرا بیماری مزمن تنفسی هم داشت و این بیماری و بیماری‌های دیگرش، توان حرکتی‌اش را بیش از پیش را کاهش داده بودند.

اواسط آوریل سال ۲۰۰۲ بود که جری یک آزمایش بسیار سخت را که طی آن عصب‌هایش تحریک می‌شدند، تحمل کرد.

در ۲۰ آوریل همان سال، این کمدین مشهور با یک عمل جراحی که در سیستم عصبی‌اش انجام گرفت، با دردها خداحافظی کرد.

● دخترم را بغل کردم

فکر ‌می‌کنید این کمدین رها یافته از درد، بعد از این بهبود چه کرد؟ به کجای این دنیا رفت؟ فرانسه؟ نیویورک یا جزایر زیبای قناری؟ جری به هیچ‌کدام از این جاها نرفت و ترجیح داد با دخترش در کنار ساحل دریا یک قلعه شنی بسازد و بارها وبارها با افتخار درباره این خلوت با دخترش با خوشحالی و رضایت حرف زده است.

از آن زمان مدت زیادی می‌گذرد اما هنوز که هنوز است از آن سال‌ها با شادمانی حرف می‌زند. این خاطرات یک‌طرفه نبود و دختر او دانیل که آن زمان ۱۰ ساله بود و پدرش را دوباره یافته بود، آن روزها به‌خاطر می‌آورد و می‌گوید: « در آن سال‌ها من بارها و بارها از مدرسه فرار کردم و به آغوش شاد و راضی پدرم پناه بردم.» دختر او حتی می‌گوید: «زمانی که عمل جراحی پدرم تمام شد و من داخل اتاق رفتم و پدر گفت عمل جراحی موفقیت‌آمیز بوده است، به سرعت گفتم یعنی دیگر می‌‌توانید من را بغل کنید؟» البته چند روز طول کشید تا جری توانست دخترش را در آغوش بکشد اما آن روز بالاخره رسید.

این بازیگر و کمدین رها شده از درد و البته این بشر دوست که کارهای خیرخواهانه بسیاری را در کارنامه غیرهنری خود دارد، او بعد رها شدن از این درد برنامه‌ها و انجمن‌های بسیاری را برای کمک به بیماران خاص راه‌اندازی کرد.

منبع: خبرآنلاین

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir



همچنین مشاهده کنید