یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روابط ایران و آلمان در تاریخ معاصر


روابط ایران و آلمان در تاریخ معاصر

روابط دو کشور در میانه دو جنگ جهانی

در سالهای بین دو جنگ جهانی یکبار دیگر روابط دوستانه ایران و آلمان ظاهر گردید و آن در زمان سلطنت رضاشاه بود. آلمانیها با وجود شکستی که خوردند و محدودیت کامل تسلیحاتی که پیدا کردند به حیات خود ادامه دادند و مردم ایران را هم از دست ندادند.

آنها در زمانیکه باید در ایران سازندگی انجام می گرفت در جهت صنعتی کردن کشور کمکهای مهمی نمودند . در سال ۱۳۰۶ امتیاز حمل پست هوایی در سراسر ایران به شرکت آلمانی یونکرس داده شد . در سال ۱۳۰۷ ساخت قسمتی از راه آهن شمال به مقاطعه کاران آلمانی واگذار گردید . در ۱۳۰۹ اداره امور بانک ملی ایران نیز به کارشناسان آلمانی داده شد . وقتی که آدلف هیتلر رهبر حزب ناسیونالسوسیالیست در دی ماه ۱۳۱۱ زمام امور آلمان را به دست گرفت و رایش سوم را به وجود آورد روابط دو کشور ایران و آلمان وارد مرحله جدیدی گردید .

آلمانی ها تبلیغات وسیعی در مورد مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان انجام دادند. آنها هدف های دو کشور را هم در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم یکی نشان می دادند. همانطور که در طی جنگ جهانی اول دیدیم آلمانیها محبوبیتی در بین مردم داشتند. دلیل این محبوبیت آنها در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم یکی اقداماتی بود که در صنعتی کردن ایران بدون ادعا انجام دادند و دیگری تنفر و انزجاری که مردم از انگلیسی ها و روس ها داشتند.

در آبان ۱۳۱۴ دکتر شاخت وزیر اقتصاد آلمان به تهران آمد و در مورد توسعه روابط بازرگانی دو کشور با مسئولان ایران مذاکراتی انجام داد . یک قرارداد تهاتری در آذر۱۳۱۴ امضا شد بازرگانی ایران و آلمان به سرعت توسعه پیدا کرد . در عرض پنج سال صادرات آلمان به ایران پنج برابر شد و این کشور بزرگترین خریدار مواد خام صادراتی ایران گردید. صدها مهندس و کارشناس آلمانی وارد ایران شدند و کالاهای آلمانی با شرایط سهل در اختیار ایرانیان قرار گرفت .

در سال ۱۳۱۷ خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ و خرمشهر دایر گردید و شرکت هواپیمایی لوفت هانزا خط هوایی مستقیم تهران برلن را برقرار ساخت .

دولت ایتالیا هم که متحد آلمان بود در همین جهت پا به میدان گذاشت . نیروی دریایی ایران را تقویت کرد. هیتلر خود را از محدودیتهای قرارداد ورسای رها ساخت و ارتش نیرومندی را سازماندهی کرد و با به هم خوردن تعادل قوا در اروپا جنگ جهانی دوم آغاز شد.

● جنگ جهانی دوم

در جنگ جهانی دوم نیز ایران خود را بی طرف اعلام نمود. شوروی هم ابتدا پیمان عدم تجاوز با آلمان امضا کرد و مدتی از جنگ دور بود. با شروع جنگ انگلیسی ها از حمل کالاهای آلمانی از راه دریا به ایران جلوگیری کردند و کشتی حامل قسمتی از وسایل کارخانه ذوب آهن ایران را که از هامبورگ حمل شده بود متوقف و مصادره نمودند. به دنبال این اقدامات دولت آلمان به شوروی پیشنهاد کرد که اجازه دهد کالاهای آلمانی از راه آن کشور به ایران حمل گردد.

روسها با این تقاضا موافقت کردند و در پی آن و موافقتنامه ای بین این دو کشور دراین خصوص منعقد شد به این ترتیب به مدت دو سال صادرات آلمان از راه ترانزیتی شوروی به ایران می رسید و مهندسان و کارشناسان آلمانی با علاقه فراوان به دولت ایران خدمت می کردند.

در طی این مدت هیتلر توانست با حملات برق آسای خود ابتدا لهستان و سپس به ترتیب دانمارک نروژ هلند بلژیک لوکزامبورگ و فرانسه را از پای درآورد و با کمک ایتالیای موسولینی بر تمامی خاک اروپا مسلط شود . انگلستان که در مقابل قدرت عظیم آلمان تنها مانده بود سرسختانه مقاومت می کرد . در ۱ تیر ۱۳۲۰ در میان تعجب و بهت دنیا ارتش آلمان خاک شوروی را هدف قرار داد و ظرف چند روز شکست های سنگینی به ارتش سرخ وارد ساخت . هدف آلمان رسیدن به چاههای نفت قفقاز و سپس خاورمیانه و تصرف هندوستان و به زانو درآوردن انگلستان بود.

چرچیل با استفاده از موقعیت فراهم شده فورا دست اتحاد به سوی شوروی دراز کرد و بدین ترتیب انگلیس و روسیه در صف واحدی قرار گرفتند. شوروی ها به تسلیحات نیاز داشتند و راه ایران کوتاهترین و مهمترین راه برای رساندن کمکهای نظامی به این کشور بود و بدین گونه خاک ایران اهمیت استراتژیک خود را نمودار ساخت . در این زمان رضاشاه اعلام بی طرفی کرده فعالیت آلمانی ها در ایران را محدود ساخته بود و گمان می کرد بدین طریق از تعرض مصون خواهد ماند.

با وجود این اقدامات شوروی و انگلیس فعالیت متخصصان آلمانی را به عنوان ستون پنجم دشمن تلقی نمودند و با این بهانه به اشغال ایران از شمال و جنوب دست زدند. اشغالگران به ایران فشار آوردند که ایران علیه آلمان اعلان جنگ دهد حتی جمعی از افراد و شخصیت های متمایل به آلمان را دستگیر کردند و تا پایان جنگ در بازداشت نگهداشتند.

در جنگ جهانی دوم نیز متفقین پیروز میدان بودند و دوباره آلمان شکست خورد و خلع سلاح گشت و طی سالهای ۱۳۲۴ ــ ۱۳۲۸ توسط شورای عالی متفقین مرکب از فرماندهان نظامی چهار کشور اشغالگر امریکا انگلستان فرانسه و شوروی اداره می شد.

● ایران و آلمان پس از جنگ جهانی دوم

آلمان متحد در نتیجه جنگ و حوادثی که متفقین پیش آوردند به دو بخش تقسیم شد : آلمان شرقی که زیر سیطره اتحاد جماهیر شوروی بود و آلمان غربی که تحت نظارت سه دولت امریکا انگلیس و فرانسه قرار داشت . آلمان غربی در ۱۳۲۸ جمهوری فدرال آلمان نام گرفت .

روابط سیاسی ایران با حکومت جدید آلمان از تیرماه ۱۳۳۰ برقرار شد و یک ماه بعد سفارت ایران در « کلن » آغاز به کار کرد . اولین سفیر ایران در آلمان فدرال پدر ثریا همسر شاه بود . آلمان در آن تاریخ وزارت خارجه نداشت اما در ۱۳۳۴ که به عضویت ناتو درآمد توانست حاکمیت ملی خود را به دست آورد و دارای وزارت خارجه شود. پس از این قضیه روابط سیاسی با ایران به سطح سفارت کبری ارتقا پیدا کرد و چون هنوز « بن » پایتخت جدید آلمان فدرال آماده نشده بود نمایندگان سیاسی خارجی در کلن که فاصله زیادی با بن نداشت استقرار پیدا کردند اما از ۱۳۵۲ سفارتخانه ها به تدریج به بن نقل مکان پیدا کردند .

روابط تجاری گسترده ایران با آلمان استقرار چند سرکنسولگری در شهرهای هامبورگ مونیخ و برلین غربی را ایجاب می کرد که این کنسولگری ها در سالهای ۱۳۲۹ ۱۳۳۹ و ۱۳۴۵ تاسیس گردیدند . وجود چهار نمایندگی ایران در آلمان فدرال حاکی از حضور تعداد زیادی از اتباع ایران در شهرهای مختلف آلمان و هم روابط گسترده بازرگانی و بالاخره نشانه ای از قدمت روابط دولتی دو ملت بود.

در تاریخ مورد بحث امریکا به دلایل مختلف نوعی تسلط بر آلمان و ایران داشت ; آلمان را در پیمان ناتو وارد کرده و ایران را در دام پیمان بغداد گرفتار ساخته بود. در واقع امریکا سعی داشت در این دو منطقه در مقابل کمونیسم دیوار مستحکم ایجاد کند; بدین صورت که در اروپا در مقابل بلوک شرق به ویژه آلمان شرقی آلمان غربی را قرار دهد و در خاورمیانه با عضویت ایران در پیمان بغداد از پیشروی شوروی یا لااقل افکار کمونیستی ممانعت نماید.

این وضعیت باعث شد که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی روابط وسیعی بین دولت مردان آلمان و رژیم شاه وجود داشته باشد به گونه ای که آلمان شریک اول اقتصاد ایران و ایران دهمین طرف تجارت خارجی آلمان در سال ۱۳۵۶ شناخته شد بارها صدراعظم آلمان و وزرای اقتصاد آن کشور از ایران دیدن نمودند و همچنین مسافرت شاه و اعضای دولت به آلمان غربی به طور مکرر در انعقاد قراردادهای نظامی فرهنگی اقتصادی موثر بود . (۱ )

‌● آلمان و جمهوری اسلامی ایران

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خصومتی که امریکا و اروپا با اسلام و انقلاب نشان دادند در آلمان کم رنگ بود. این کشور در مسائل گروگان گیری (۲ ) جنگ تحمیلی (۳ ) قضیه سلمان رشدی (۴ ) و ماجرای میکونوس (۵ ) رابطه خود را با جمهوری اسلامی حفظ کرد و همین مساله باعث شد سفارتخانه های دو کشور در پایتخت های یکدیگر تعطیل نگردد.

با وجود این روابط دو کشور در سالهای گذشته تحت تاثیر حوادث و فشار دیگر کشورها وضع شرکت های تجاری و مطبوعات با فرازو نشیب های بسیاری روبه رو شده است . در تیرماه ۱۳۶۳ گنشر آلمانی به عنوان اولین وزیر امورخارجه یک دولت غربی و عضو جامعه اروپا و ناتو از ایران رسما دیدار کرد . گنشر با توجه به سوابق تاریخی روابط با ایران و با شناختی که از هویت مستقل انقلاب اسلامی داشت و احساس تضاد اصولی که انقلاب با دنیای غرب دارد در سفر خود به ایران کوشید که این هویت را به رسمیت بشناسد و حساب آلمان را از سایر دولتهای عضو بلوک غرب جدا سازد. وی طی مدت توقف در تهران با رئیس جمهور وقت نخست وزیر رئیس مجلس وزیرخارجه و وزیر امور اقتصاد و دارایی دیدار و گفت وگو کرد.

در دوران جنگ گفته می شد که شرکت های آلمانی به دولت صدام مواد شیمیایی می فروشند که البته این موضوع بیشتر پس از خاتمه جنگ آشکار شد . (۶ ) آلمان ادامه جنگ را به زیان صادرات خود به دو کشور می دانست و خواهان پایان آن بود . این دولت در تنظیم قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ که در شورای امنیت به تصویب رسید تاثیرگذار بود .

گنشر وزیرخارجه در ۱۳۶۷ دومین سفر رسمی خود را به ایران انجام داد . طی این سفر موافقت نامه فرهنگی ایران و آلمان به امضا رسید اما در همین اوقات با صدور فتوای امام خمینی (ره ) علیه سلمان رشدی نویسنده هندی تبار انگلیسی که به پیامبر عظیم الشان اسلام اهانت کرده بود اعضای اتحادیه اروپا که آلمان هم جز آن بود بیانیه اعتراض آمیزی صادر نمودند و سفرای خود را از تهران احضار کردند که خروج سفیر آلمان از ایران را نیز شامل می شد. درپی این رویداد دولت آلمان اجرای موافقت نامه فرهنگی با ایران را به حالت تعلیق درآورد. اما پس از یک ماه سفیر آلمان و دیگر سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپایی به تهران بازگشتند.

مساله حقوق بشر یکی دیگر از موارد اختلاف غرب با تهران بود که آلمان هم از آن تبعیت می کرد. این مساله مشکلات چندین ساله را باعث شد. نهایتا طرفین توافق کردند اجرای حقوق بشر در اسلام و مسیحیت مورد بحث قرار گیرد. به همین منظور چهار سمینار متناوبا در هامبورگ و تهران در سالهای ۱۳۶۷ ۱۳۶۹ ۱۳۷۱ ۱۳۷۳ با همکاری انجمن شرق شناسی آلمان برگزار گردید و طی آن علما و حقوق دانان دو طرف در زمینه حقوق بشر و دیگر مسائل فلسفی مذاکره نمودند البته انتظاری نبود که این مباحث در سیاست روز امریکا و اروپا نسبت به ایران تاثیر گذارد.

سومین مسافرت رسمی وزیرخارجه آلمان در ۱۳۷۰ در پایان خروج عراق از کویت بود . در این زمان صدام برای کردها مساله ایجاد کرده بود و آلمان می خواست از کمک ایران به پناهندگان کرد عراق استفاده کند تا آنها از آسیب صدام مصون بمانند . (۷ )

وزیرخارجه ایران هم در پاسخ به بازدیدهای وزیرخارجه آلمان در سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۷۱ از آلمان دیدار کرد و با صدراعظم هلموت کول و وزرای خارجه و اقتصاد و دیگر مقامات آن کشور ملاقات و با آنها در مسائل فی مابین بحث و گفت وگو نمود.

طی سالهای ۱۳۷۲ ــ۱۳۷۶ مذاکراتی بین مقامات وزارت خارجه دو کشور برای رفع موانع سیاسی موجود و بهبود و توسعه مناسبات انجام شد ولی همواره حوادثی ناشی از سلطه جویی غرب مانع از نتیجه بود.

اختلاف نظر سیاسی عمده ایران و آلمان به موضوع اسرائیل و فلسطین مربوط می شود. جمهوری اسلامی ایران براساس معیارهای اسلامی و اصول بین المللی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و حکومت صهیونیستی را حکومت غاصب و متجاوز به حقوق فلسطینیان می داند درحالیکه آلمان روابط بسیار صمیمانه و گرمی با اسرائیل دارد. گویا آلمان خود را در مساله کشتار یهودیان به وسیله هیتلر مقصر می داند از این رو می خواهد خود را از این اتهام تبرئه کند.

این کشور انتظار دارد جمهوری اسلامی ایران از مخالفت با صلح خاورمیانه دست بردارد و از حزب الله لبنان حمایت نکند. این درحالی است که مردم لبنان حامی حزب الله هستند و قدرت رزمی و تدافعی واقعی خود را در حزب الله می دانند و دلیل این مطلب انتخاباتی است که در سال جاری در لبنان انجام شده است . آلمان با وجود توقعاتی که در این موارد از ایران دارد در حل مسائل ایران هیچ گونه کمک و مساعدتی نکرده است ; به ویژه در قضیه چهار نفر دیپلماتهای ایرانی که به وسیله ایادی اسرائیل در لبنان دستگیر شده اند و از سرنوشت آنها اطلاع دقیقی در دست نیست و بعضی شواهد نشان می دهد که در اختیار اسرائیل هستند آلمان که روابط صمیمانه ای با اسرائیل دارد برای آزادی آنها اقدامی نکرده است . این درحالی است که جمهوری اسلامی برای آزادی گروگانهای آلمان در لبنان بسیار تلاش کرد.

در مساله استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی آلمان هماهنگ با امریکا و دیگر دول اروپاست .

وزرای خارجه آلمان انگلیس و فرانسه که خود را نماینده اروپا می دانند با ایران وارد مذاکره شده اند تا تدابیری بی اندیشند که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند. این درحالی است که ایران از قبل اعلام کرده که با هر نوع سلاح اتمی در منطقه مخالف است و خلع سلاح اسرائیل را هم در این باره خواستار می باشد. در این وضعیت آلمان همراه امریکا با فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران به مخالفت برخاسته است .

از صدور کالاهایی که کاربرد نظامی داشته باشد به ایران خودداری می کند . با همین بهانه آن ) H ( آلمان با قراردادن ایران در فهرست اچ دولت شرکت های آلمانی را از تکمیل پروژه شهید رجایی در قزوین که سموم گیاهی تولید خواهد کرد بازداشته است . در فهرست وزارت اقتصاد آلمان کشورهایی مانند لیبی سوریه کره شمالی و عراق قرار دارند که در صادرات کالا به آنها محدودیت هایی اعمال می شود; در واقع آلمان کالاهایی را به این کشورها صادر می کند که آنها نتوانند با تبدیل آن توان نظامی خود را بالا ببرند. این در حالی است که همین شرکتهای آلمانی مواد شیمیایی را در دوران جنگ عراق علیه ایران در اختیار صدام جنایتکار گذاشتند و هزاران نفر را بیمار ساختند.

نویسنده : جلال الدین مدنی

پی نوشت ها

۱ ــ از جمله موافقتنامه هایی که ایران در آن سالها با آلمان داشت عبارت اند : موافقتنامه بازرگانی ۱۳۳۱ ــ موافقت نامه فروش اسلحه و همکاری تسلیحاتی ۱۳۴۵ ــ توافق نامه همکاریهای فنی ۱۳۴۷ ــ پروتکل کمیسیون مشترک اقتصادی ۱۳۵۲ ــ قرارداد مشارکت ایران در کروپ آلمان ۱۳۵۳ ــ قرارداد احداث دو نیروگاه اتمی در بوشهر ۱۳۵۳ ــ موافقنامه صدور گاز طبیعی ایران به آلمان ۱۳۵۴ ــ توافقنامه همکاری برای گسترش پژوهشهای علمی و تکنولوژی ۱۳۵۴ ــ پروتکل کمیسیون مشترک اقتصادی ۱۳۵۴ ــ توافقنامه خرید شش فروند زیردریایی از آلمان .۱۳۵۶

۲ ــ بعد از تسخیر سفارت امریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۹ دولت آلمان با صدور اعلامیه ای این اقدام را محکوم کرد و خواستار آزادی گروگانها شد. هلموت اشمیت صدراعظم آلمان با جیمی کارتر در مساله گروگان گیری ابراز همبستگی کرد و طی مصاحبه ای گفت آلمان در هر صورت امریکا را تنها نخواهد گذاشت و از اقدامات واشنگتن حمایت خواهد کرد. در جواب این سوال که این حمایت چگونه خواهد بود صدراعظم آلمان پاسخ داد تمام آنچه را لازم باشد و به آزادی گروگانها بی انجامد انجام خواهد داد. در اثر فشار امریکا سپرده های ایران نزد بانک های آلمان توقیف شد . در اردیبهشت ۱۳۵۹ شورای وزیران جامعه اروپا تصمیم گرفت ایران را از نظر اقتصادی تحریم کند و غیر از مواد غذایی و دارویی صدور هر نوع کالا به ایران را ممنوع اعلام کرد. آلمان نیز در این تحریم شرکت نمود. اما پاره ای از شرکت های آلمانی از طریق واسطه و کشورهای ثالث به صدور کالا به مقصد ایران ادامه دادند.

۳ ــ هنگامی که عراق به ایران حمله کرد و جنگ دو کشور شروع شد آلمان موضع بی طرفی اتخاذ کرد . این دولت نیز مثل دیگر دول اروپا از اظهارنظر درباره متجاوز خودداری کرد. هنگامی که رژیم صدام مناطق مسکونی ایران را بمباران می کرد آلمان سکوت کرد و سعی نمود روابط با هر دو کشور را حفظ کند. دولت آلمان کاربرد سلاح شیمیایی توسط رژیم صدام را محکوم کرد با این حال تلاش می کرد تا روابط بازرگانی با هر دو کشور را حفظ کند. این دولت مجروحان جنگ را می پذیرفت و مخصوصا مصدومان شیمیایی را معالجه می کرد. البته آلمان بر طبق تعهدات بین المللی خود نمی توانست به کشورهای در حال جنگ و به مناطق بحرانی اسلحه بفروشد با وجود این بعضی از شرکت های آلمانی این مقررات را زیرپا نهادند و مواد اولیه لازم برای ساخت تسلیحات شیمیایی را در اختیار عراق گذاشتند. مدارکی که بعد از جنگ به دست آمد نشان داد همکاری شرکتهای آلمانی با عراق در ساخت سلاح شیمیایی وسیع بوده است . محاکمه هشت تن از مدیران و روسای دو شرکت آلمانی در دادگاه شهر دارمشتات نشان داد موضوع تا چه حد جدی بوده است .

۴ ــ در موضوع فتوای امام خمینی (ره ) علیه نویسنده کتاب آیات شیطانی آلمان همراه اتحادیه اروپا عکس العمل نشان داد . کینکل وزیرخارجه آلمان در ملاقات با سلمان رشدی دولت خود را حامی او معرفی کرد سطح روابط با جمهوری اسلامی را کاهش داد بازدید مقامات دو دولت را محدود ساخت و همکاری اقتصادی با ایران را تقلیل داد. آلمان طی قطعنامه ای که در پارلمان اروپا به تصویب رسید جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرد که تدابیر جدی علیه منافع ایران اتخاذ خواهد نمود. با پشتیبانی آلمان شورای وزیران امورخارجه اتحادیه اروپا طی بیانیه ای تهدید به قتل سلمان رشدی را اقدامی مخالف با منشور ملل متحد و بی حرمتی به اصول و مقررات بین المللی اعلام کرد. آلمان در جهت اجرای مصوبه اتحادیه اروپا سفیر خود را از تهران فراخواند.

۵ ــ در شهریور ۱۳۷۱ اجلاس بین الملل سوسیالیست ها در برلین تشکیل شده بود . چهار تن از کردهای ایرانی که در این اجلاس شرکت کرده بودند در رستوران یونانی میکونوس به قتل رسیدند. در پی این رویداد تبلیغات گسترده ای علیه ایران شروع شد. دادگاه برلین سرانجام پس از چند سال در ۱۳۷۶ سه لبنانی و یک ایرانی را به جرم مشارکت در این حادثه به زندان افکند و روابط سیاسی دو کشور در این سالها سخت به تیرگی گرایید. سفرای اتحادیه اروپا تهران را ترک کردند از جمله سفیر آلمان اما پس از چندی سفرای اروپا بازگشتند.

۶ ــ اقدام شرکت های آلمانی در فروش مواد اولیه به صدام صدمات جبران ناپذیری به مبارزان ایران اسلامی در جنگ تحمیلی وارد ساخت . این مساله ثابت کرد که بین سیاست بی طرفی اعلام شده و آنچه اتفاق افتاد تضاد کاملی وجود داشته است ; در واقع دولت آلمان از ۱۳۶۳ به بعد پیرو طرح کیسینجر وزیرخارجه اسبق امریکا بوده است که بهترین حالت پایان جنگ را نه پیروزی ایران و نه پیروزی عراق می دانست ; گرچه گنشر وزیرخارجه آلمان به عنوان اولین مقام غربی عراق را آغازگر جنگ و متجاوز شناخت و با جلب اعتماد جمهوری اسلامی ایران توانست طی یک ماه ریاست خود بر شورای امنیت قطعنامه ۵۹۸ را برای برقراری آتش بس به تصویب برساند.

۷ ــ حملات رژیم عراق به شمال سرزمین خود باعث شد سیل پناهندگان عراق به سوی ایران سرازیر شود . دولت آلمان به منظور کمک به آوارگان کةرد از جمهوری اسلامی ایران خواست اجازه دهد یازده فروند هلیکوپتر ارتش آلمان با تعدادی از نظامیان آن کشور در نوار مرزی غرب ایران استقرار یابند و برای ایجاد اردوگاهی برای استقرار موقت کردها کمک رسانی کند. وزیرخارجه آلمان گنشر به بهانه بازدید از این عملیات و تبلیغ سیاست صلح جویانه آلمان به ایران آمد. البته این بار آلمان به وحدت رسیده بود و این اولین باری بود که نظامیان آلمان در یک اقدام صلح جویانه در خارج از کشور خود حضور می یافتند و ازاین رو این اقدام برای آن کشور اهمیت سیاسی داشت .

منبع : ماهنامه زمانه شماره ۶۰

در سال های بین دو جنگ جهانی یک بار دیگر روابط دوستانه ایران و آلمان ظاهر گردید و آن در زمان سلطنت رضاشاه بود. آلمانی ها با وجود شکستی که خوردند و محدودیت کامل تسلیحاتی که پیدا کردند به حیات خود ادامه دادند و مردم ایران را هم از دست ندادند. آنها در زمانی که باید در ایران سازندگی انجام می گرفت در جهت صنعتی کردن کشور کمک های مهمی نمودند

وقتی که آدلف هیتلر زمام امور آلمان را به دست گرفت و رایش سوم را به وجود آورد روابط دو کشور ایران و آلمان وارد مرحله جدیدی گردید. آلمانی ها تبلیغات وسیعی در مورد مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان انجام دادند. آنها هدف های دو کشور را هم در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم یکی نشان می دادند

... شوروی ها به تسلیحات نیاز داشتند و راه ایران کوتاه ترین و مهم ترین راه برای رساندن کمک های نظامی به این کشور بود و بدین گونه خاک ایران اهمیت استراتژیک خود را نمودار ساخت . در این زمان رضاشاه اعلام بی طرفی کرده فعالیت آلمانی ها در ایران را محدود ساخته بود و گمان می کرد بدین طریق از تعرض مصون خواهد ماند. با وجود این اقدامات شوروی و انگلیس فعالیت متخصصان آلمانی را به عنوان ستون پنجم دشمن تلقی نمودند و با این بهانه به اشغال ایران از شمال و جنوب دست زدند. اشغالگران به ایران فشار آوردند که ایران علیه آلمان اعلان جنگ دهد حتی جمعی از افراد و شخصیت های متمایل به آلمان را دستگیر کردند و تا پایان جنگ در بازداشت نگهداشتند

اختلاف نظر سیاسی عمده ایران و آلمان به موضوع اسرائیل و فلسطین مربوط می شود. جمهوری اسلامی ایران براساس معیارهای اسلامی و اصول بین المللی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و حکومت صهیونیستی را حکومت غاصب و متجاوز به حقوق فلسطینیان می داند در حالیکه آلمان روابط بسیار صمیمانه و گرمی با اسرائیل دارد. گویا آلمان خود را در مساله کشتار یهودیان به وسیله هیتلر مقصر می داند ازاینرو می خواهد خود را از این اتهام تبرئه کند



همچنین مشاهده کنید