دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جنگهای پیامبر ص بر اساس یک قاعده حکومتی بودند نه دستور الهی


جنگهای پیامبر ص بر اساس یک قاعده حکومتی بودند نه دستور الهی

اصول اساسی دعوت پیامبر ص , مانند همه پیام آوران گذشته , دعوت به نگرش توحیدی به خلقت و هستی و کاینات ۱ و عملکرد اخلاق مدار در راستای اتصاف و تخلق به اخلاق الهی ۲ بود

مقدمه :

اصول اساسی دعوت پیامبر(ص) ، مانند همه پیام آوران گذشته ، دعوت به نگرش توحیدی به خلقت و هستی و کاینات ۱ و عملکرد اخلاق مدار در راستای اتصاف و تخلق به اخلاق الهی ۲ بود.

و این مهم در آیات متعددی بعنوان اصول و شاخصه های رستگاری انسانها ، درهمه آنها ، بدین گونه بیان شده است : ۳

۱- اعتقاد به وحدانیت خدا در ذات ، خلق و .. ( توحید )

۲- اعتقاد به هدفمند بودن خلقت ( معاد )

۳- عمل صالح ( بر مبنای اعتقاد به خدا در راستای رسیدن به هدف خداوند از هستی )

و نکته قابل توجه در اینست که کلیه آیات نازل شده در مکه ، حول همین اصول ، ارایه شده اند .

اما ، وقتی که پیامبر(ص) بدلیل شرایط سیاسی بوجود آمده ، اجبارا به مدینه هجرت کرده و بسیار مردم قبایل مختلف آنجا ، حول ایشان گرد آمدند ، بطور طبیعی و بر اساس خواست خودبخودی آنها ( نه به دستور اولی خداوند بمعنای حق الهی تشکیل حکومت ) ، به ریاست و خلافت مدینه منصوب شدند . ۴

در این راستا ، جهت اداره حکومت در همه شیون اجتماعی ، نیازمند قوانین مربوطه شده که مطابق اصل عقلانی رجوع به متخصصین و کارشناسان و صاحبان نفوذ در مردم ، از بین قوانین موجود و رعایت حد فهم و پذیرش مردم ، گزینشهای لازم را انجام داده و ضمن امضا کردن اعتبار آنها ۵ ، جهت اجرا ابلاغ نمودند .

یکی از مواردی که در هر حکومتی ، از جمله حکومت پیامبر(ص) برجسته است ، جنگهایی است که اتفاق افتاده و قطعا بدلیل سیستم نوپای تاسیسی ایشان که باعث برخورد با افکار موجود جامعه قریشیان شد ، حساسیتهای بیشتری را ایجاد کرده و امروزه نیز از مواردیست که بشدت دعوت ایشان را زیر سوال برده است .

اما با بررسی آیات موجود در قرآن که در بین آیات مدینه قرار دارند و سیره پیامبر(ص) در آن جنگها ، به این نتیجه مهم میرسیم که :

کلیه جنگهای عصر نزول ، براساس قاعده عقلانی دفاع در برابر تهاجم و یا پیشگیری از وقوع حمله بوده و هیچ دلیلی برای حمله ابتدایی بخصوص برای تثبیت حکومت و یا اجبار عقیده دینی ، آنهم بعنوان یک دستور واجب الهی ، در بین آنها دیده نمی شود .

در ادامه ، به بررسی آیات قرآن با توجه به نظر مرحوم صالحی نجف آبادی در کتاب جهاد در اسلام می پردازیم :

الف ) اصل در اسلام صلح است نه جنگ

از نظر اسلام ، جنگ برای تحمیل عقیده ، مجاز نیست... اجبار چه به صورت تهدید باشد و چه به صورت جنگ، نباید برای تحمیل دین و عقیده اعمال شود.

لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ۶

اکراهی در قبول دین ، نیست . (زیرا ) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است .

ب ) آیات جهاد

آیاتی که درباره جنگ با کفار نازل شده دو دسته اند :

آیات مقیده : آیاتی که قید و شرط جنگ در آنها ذکر شده است .

آیات مطلقه : آیاتی که قید و شرطی در آنها نیست .

• آیات مطلقه :

در این آیات ، جنگ با کفار فقط بدلیل دفاع در برابر تهاجم دشمن و یا عهد شکنی و توطیه آنها ، مجاز شمرده شده است که ذیلا به آنها اشاره می شود :

۱- و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین ۷

و در راه خدا، با کسانی که با شما می‏جنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید ، که خدا تعدّی‏کنندگان را دوست نمی‏دارد!

همانطور که صراحت آیه میفرماید ، مسلمانان در صورت حمله دشمن ، حق دفاع دارند ، آنهم بدون تجاوز از حد دفاع و یا اعمالی مغایر با دفاع مانند کشتن زنان و کودکان و سوزاندن و تخریب و قتل عام اسیران و ..

۲- و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنة اشد من القتل و لا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین . ۸

و آنها را [ که در آیه قبل اشاره شد و با شما به جنگ برخاسته اند ] هر کجا یافتید ، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [= مکه‏]، آنها را بیرون کنید! و فتنه از کشتار هم بدتر است! و با آنها ، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!

این آیه ، دنباله آیه قبل است که ضمیر " هم " به متجاوزان در آیه قبل برمی گردد ، که جنگ را با متجاوزینی که به جنگ ، پیش دستی کنند مجاز می شمارد و حتی قتال کنار مسجد الحرام را ممنوع اعلام می کند ، مگر اینکه آنها پیش دستی کنند .

۳- و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین ۹

و با آنها [ که در دو آیه قبل اشاره شد و با شما به جنگ برخاسته اند ] پیکار کنید! تا فتنه باقی نماند؛ و دین ، مخصوص خدا گردد. پس اگر ( از تجاوز ) دست برداشتند، ( از کشتن آنان دست بردارید! زیرا ) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست.

این آیه نیز دنباله ۲ آیه قبل است که طبق یک قاعده عقلی اعلام می کند که تا زمانی که فتنه جنگی دشمن برقرار است به جنگ ادامه دهید ولی اگر از جنگ دست کشیدند ، حق تعدی و دشمنی ندارید .

۴- الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ۱۰

ماهِ حرام، در مقابل ماهِ حرام است ! و شکستن حرمت ماه های حرام قصاص دارد . و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد ، با او مقابله به مثل کنید مانند آنکه او به شما تعدی کرده است ! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!

این آیه نیز در ادامه آیات قبل نازل شده و بصراحت جنگ با دشمن را مشروط و مقید به تجاوز و دقیقا مشابه رفتار هجومی آنها اعلام میدارد .

۵- اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا وان الله علی نصرهم لقدیر .الّذین اُخرِجوا مِن دِیارِهم بِغیرِ حقٍّ اِلاّ اَنْ یَقُولوا رَبُنَا اللَّهُ ۱۱

به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته‏اند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست. همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‏گفتند: « پروردگار ما، خدای یکتاست! » و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‏ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‏شود، ویران می‏گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند یاری می‏کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

در این آیه نیز به مسلمانان بدلیل اینکه مورد ظلم و قتال و تهاجم دشمن واقع شده اند ، اجازه جنگ دفاعی می دهد .

۶- و قَاتِلُوا المُشرکینَ کافَّةً کما یُقاتِلونَکُم کافَّةً ۱۲

و ( به هنگام نبرد ) با مشرکان ، دسته جمعی پیکار کنید ، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می‏کنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!

در این آیه نیز قتال و جنگ را بدلیل دفاع مجاز میکند .

۷- و ان نکثوا ایمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقاتلوا ائمة الکفر انهم لا ایمان لهم لعلهم ینتهون ۱۳

و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند ، با پیشوایان کفر پیکار کنید ؛ چرا که آنها پیمانی ندارند؛ شاید (با شدّت عمل) دست بردارند!

در این آیه نیز شرط جنگیدن را ، پیمان شکنی کفار اعلام میکند ، چرا که پیمانهای آنها یا برای حمایت از مدینه در برابر تهاجم دشمن بوده ، که شکستن آن ، بمعنای پیوستن به دشمن بوده است و یا پیمان عدم تهاجم به مسلمانان بوده ، که شکستن آن ، بمعنای اقدام به توطئه و تهاجم بوده است ، و شواهد تاریخی نیز دال بر همین موضوع است .

تذکر : در تمام این آیات از لفظ « قاتلوا » استفاده کرده که از باب مفاعله و به معنای یک عمل دو طرفه است و انجام جنگ را با کسانی که در حال جنگ با مسلمانان هستند مجاز می کند .

آیات مطلقه :

تعدادی آیه نیز در قرآن وجود دارند که بدون بیان شرط خاصی دستور به جنگ داده ( و همین آیات است که مستمسک دست نادانان شده و اسلام را زیر سوال برده اند ) ، که ذیلا به آنها اشاره شده و توضیح منطقی در مورد آنها داده خواهد شد :

۱- کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون ۱۴

۲- فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیاة الدنیا بالآخرة و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما ۱۵

۳- و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا ۱۶

۴- الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً. ۱۷

۵- قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون ۱۸

۶- یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ. ۱۹

۷- فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتیَّ إِذَا أَثخنتُمُوهُمْ فَشُدُّواْ الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً. ۲۰

همانطور که در آیات فوق دیده می شود ، دستور به جنگ ، ظاهرا مشروط به شرط خاصی نشده است .

ولی به دو دلیل زیر آیات فوق در هنگام اطلاق ، باید به آیات مقیده قسمت قبل تخصیص خورده و معنا شوند :

• همانطور که به یک کتاب قانون به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته نگاه می‌شود و مطلقات آن ، حمل بر مقیدات می‌گردد، به آیات قرآن به ضمیمه حدیث‌های معتبر نیز باید به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته نگاه کرد که در این نگاه به طور طبیعی ، مطلقات به وسیله مقیدات تقیید می‌شوند و در نتیجه به اطلاق آنها نمی‌توان تمسک کرد.

پس: « طبق قاعده ، باید آیات مطلقه حمل بر آیات مقیده شود و در حقیقت آیات دارای قید و شرط ، آیات بی‌قید و شرط را تفسیر می‌کند و در نتیجه آیات دارای قید و شرط بر آیات بی‌قید و شرط حاکم خواهند بود .

• در قواعد و فضای مدیریتی نیز وقتی که قاعده و مبنایی اعلام شده باشد ، و شرطی برای انجام تصمیم و عملی بیان شده باشد ، هنگامی که طبق شواهد و قرائن ، آن شرط محقق شده باشد ، بدون مطرح کردن آن ، دستور به انجام نتیجه آن صادر می شود .

بطور مثال ، فرض شود که اعلام شده باشد « دانشجویی که دو ترم متوالی مشروط بشود ، اخراج است » . حال اگر قسمت معاونت دانشجویی ، موقع بررسی شرایط معدل دانشجویان ، اسامی افرادی را در موقع ثبت نام اعلام و دستور به اخراج بدهد ، کسی نمی پرسد چرا ؟ چونکه می داند علت آن ، اجرای بخشنامه مشروطی بوده است ، مگر اینکه کسی نسبت به خود مشروط شدن اعتراضی داشته باشد .

و همین امر نیز در شرایط نزول آیات اتفاق می افتاده که یا به قرینه محاوره فضای نزول و یا قرینه معنوی مندرج در آنها ، شرط تهاجم و یا پیمان شکنی مطرح بوده ، و پیامبر(ص) طبق قاعده عقلانی دفاع در برابر تهاجم ، دستور به جنگ ( دفاعی ) داده است .

ج ) سیره پیامبر(ص) و امامان علی و حسن و حسین (ع) :

شواهد تاریخی ، دال بر عدم شروع جنگ توسط بزرگان فوق حتی در زمانیست که دو سپاه روبروی هم آرایش نظامی گرفته بوده اند .

• عملکرد پیامبر در ماجرای جنگ بدر

وقتی لشگر قریشیان آماده جنگ با مسلمانان می شوند ، پیامبر(ص) در پیامی که بوسیله عمر برای آنها فرستاد ، خواهان جلوگیری از وقوع جنگ می شود .

أرجعوا ، فانه یلی هذا الأمر منی غیرکم أحب إلیّ من أن تلوه منی ، و الیه من غیرکم احب الی من ان الیه منکم . ۲۱

شما برگردید و از جنگ بپرهیزید ، اگر کسانی غیر از شما این موضع گیری را درباره من می کردند ، نزد من بهتر بود از اینکه شما این کار را بکنید ، و اگر من درباره کسانی غیر از شما این موضع گیری را می کردم نزد من بهتر بود از اینکه درباره شما بکنم .

• دعوت امام علی(ع) در جنگ صفین به مذاکره بجای جنگ

... فَقُلْنَا : تَعَالَوْا نُدَاوِ مَا لاَ یُدْرَکُ الْیَوْمَ بِإِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ تَسْکِینِ الْعَامَّةِ، حَتَّی یَشْتَدَّ الْأَمْرُ وَ یَسْتَجْمِعَ، فَنَقْوَی عَلَی وَضْعِ الْحَقِّ مَوَاضِعَهُ . فَقَالُوا : بَلْ نُدَاوِیهِ بِالْمُکَابَرَةِ ! فَأَبَوْا حَتَّی جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَرَکَدَتْ ، .. ۲۲

پس به آنان گفتیم: بیایید با خاموش ساختن آتش جنگ ، و آرام کردن مردم، به چاره‏جویی و درمان بپردازیم ، تا کار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند ، و ما برای اجرای عدالت نیرومند شویم ، اما شامیان پاسخ دادند: (چاره‏ای جز جنگ نداریم .) پس سر باز زدند، و جنگ درگرفت ، و تداوم یافت، و آتش آن زبانه کشید .

• جلوگیری از آغاز جنگ در روز عاشورا توسط امام حسین(ع) :

در همان ابتدای صبح عاشورا ، مسلم بن عوسجه به امام (ع) گفت : بگذار او ( شمر ) را با تیر بزنم ، او فاسقی از دشمنان خداست و خدا این گونه فرصت پیش آورده است .

امام فرمود : تیر نینداز؛ دوست ندارم که آغاز گر جنگ باشم . ۲۳

و در یک کلام :

جنگ های پیامبر(ص) در تبعیت از اصل عقلانی دفاع در برابر تهاجم دشمن ، انجام گرفته و دستورات قرآن نیز ، چیزی فراتر از دستور به تبعیت از عقلانیت نبوده ، که بعنوان دستور جهت اجبار به دین ورزی کسی ، زیر سوال برده شوند .

همانطور که نه تنها در انتخاب دین کسی را اجبار نکرده است ،

آنجا که می فرماید :

" فذکر انما انت مذکر - لست علیهم بمصیطر " ۲۴

( ای پیامبر(ص)) پس ( ایمان و اخلاق و عقلانیت را ) یادآوری کن که تو فقط یادآوری کننده ای ! تو بر آنان سلطه نداری که به ایمان مجبورشان کنی .

" لااکراه فی الدین ، قدتبین الرشدمن الغی" ۲۵

( برای تو انسان ) اکراهی در قبول دین ، نیست . (زیرا ) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است .

" نحن اعلم بما یقولون و ما انت علیهم بجبار فذکر بالقران من یخاف وعید " ۲۶

ما به آنچه آنها می‏گویند آگاهتریم، و تو مأمور به اجبار آنها (به ایمان) نیستی .

بلکه پیامبر(ص) را پس از مسلمان شدن و پذیرش دعوت توسط مردم ، از محافظت نتیجه آن و تحت نظر قرار دادن اعتقاد و رفتار آنها ، که مبادا از آن اعراض کنند ، برحذر داشته است ،

آنجا که می فرماید :

" فان اعرضوا فما ارسلناک علیهم حفیظا ان علیک الا البلاغ . " ۲۷

و اگر ( از آیین تو ) روی گردان شوند ( غمگین مباش ) ، ما تو را حافظ آنان ( و مأمور اجبارشان ) قرار نداده ایم ; وظیفه تو تنها ابلاغ است و بس .

تحقیق با استفاده از کتاب : جهاد در اسلام مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی ، ص ۱۵ تا ۳۵

محمد صالحی

زیرنویسها :

۱. و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون انبیا ۲۵

۲. تخلقوا باخلاق الله- بحارالانوار- ج ۵۸- ص ۱۲۹-

۳. از جمله آیه : " ان الذین امنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون " سوره بقره - آیه ۶۲

۴. کتاب " ولایت فقیه ، حکومت صالحان " مرحوم صالحی نجف آبادی – ص ۶۷ تا ۷۱

۵. مرحوم قابل : اکثر احکام اسلام ، احکامی امضائی‌اند . ( شریعت عقلانی ،۸، بخش ۲۲ ) . احکام امضائی شریعت محمدی (ص) مبتنی بر درک و فهم عقلای بشر در زمان نزول وحی صادر شده اند و آنچه رایج بوده است را با اندکی دخل و تصرف ، امضاء کرده و به رسمیت شناخته است . ( شریعت عقلانی ، ۹ ، بخش ۲۴ )

۶. بقره ۲۵۶

۷. بقره ۱۹۰

۸. بقره ۱۹۱

۹. بقره ۱۹۳

۱۰. بقره ۱۹۴

۱۱. حج ۳۹ و ۴۰

۱۲. توبه ۳۶

۱۳. توبه ۱۲

۱۴. بقره ۲۱۶

۱۵. نسا ۷۴

۱۶. نسا ۷۵

۱۷. نسا ۷۶

۱۸. توبه ۲۹

۱۹. توبه ۱۲۳

۲۰. محمد ۴

۲۱. مغازی واقدی ج ۱ ص ۶۱

۲۲. نامه امام درباره جنگ صفین ( نامه ۵۸ )

۲۳. طبری ص ۳۰۲۲ ( ج ۷ الکترونیکی – ص ۳۱۸ )

۲۴. سوره غاشیه – ۲۱ و ۲۲

۲۵. همان بند ۶

۲۶. سوره ق ۴۵

۲۷. سوره شوری ۴۸