پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
هیاهوی شیرین
پیرمرد عصازنان در کوچه پیچید، زنبیل کوچک را به زمین گذاشت و به آسمان نگاه کرد. کبوتری سفید به سوی آسمان بال میکشید، نگاه پیرمرد در غربت کوچه گم شد. روزگاری وقتی پای به کوچه میگذاشت، در هیاهوی بچهها غرق شادی میشد. مرد گلدان کوچک را کنار حوض گذاشت. شمعدانی اش گل داده بود. دستان لرزانش را در آب حوض کرد و آرام قطرهای روی گل چکانید. با صدای چرخیدن کلید در قفل در، سرش را بالا برد. هیاهوی کودکی ها پای به خانهاش گذاشته بود، زن و مرد جوان آمده بودند تا با هیاهوی شیرین سه کودکشان، پدر را غرق شادی کنند.
هدی مهدوی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی قوه قضاییه تهران روز معلم پلیس اصفهان سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو سایپا کارگران تورم
نمایشگاه کتاب سریال جواد عزتی تلویزیون عفاف و حجاب فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین نتانیاهو ترکیه یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تماس تصویری هواپیما تبلیغات اپل تلفن همراه گوگل همراه اول آیفون ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن دیابت بیماری قلبی مسمومیت داروخانه