چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فشار بر غزه تا سرحد مرگ
هیچکس نسبت به تازهترین افزایش خشونتها در نوار غزه، شور و شوق یا نظر مثبتی ندارد، مگر شاید جنگطلبان تلآویو، اعراب مورد حمایت آمریکا و خائنان به فلسطین که به هر کاری و با هر وسعتی دست میزنند تا اربابان خود در واشنگتن را خشنود سازند.
نوار غزه به موضوع انتخابات در اسرائیل تبدیل شده است، که عمیقا مورد توجه افراطیهای مذهبی و سیاسی است. رهبران سیاسی اسرائیل، از چپ و از راست به جمعیت یهود قول دادهاند که اگر در انتخابات ۱۰ فوریه موفق شوند، مردم بینوای غزه را نابود خواهند کرد. گفته میشود تزیپی لیونی رهبر حزب کادیما روز یکشنبه ۲۱ دسامبر اظهار داشته است اگر نخستوزیر اسرائیل شود، دولت حماس را در غزه با استفاده از نیروهای نظامی، اقتصاد و شیوههای دیپلماتیک از بین خواهد برد. اظهارنظرهایی از این دست، از رهبران دیگر اسرائیلی هم شنیده شده است که درواقع جای تردیدی از غریزه همنوع آزاری و وطنپرستی افراطیای که در تودههای یهودی نفوذ کرده است، باقی نمیگذارد.
در هر حال تجربه نشان میدهد هر چه سیاستمداران اسرائیلی نژادپرستتر، درندهخوتر و تلختر باشند احتمال بیشتری برای انتخاب شدن دارند. برعکس اگر سیاستمداری از یک دیدگاه انسانی به موضوع فلسطین نگاه کند، مثلا به برداشتن محاصره فاشیستی در مورد ۵/۱ میلیون ساکنان غزه تمایل نشان دهد، مرتکب یک خودکشی سیاسی شده است. چنین سیاستمداری بلافاصله <یک یهودی متنفر از خود>، <دوستدار حماس> یا حتی <یک نازی> خوانده میشود.
دانستن این پیشزمینه برای درک شرایط فعلی در غزه لازم است و اینکه ماشین تبلیغاتی عظیم اسرائیلی چگونه برای باوراندن متجاوز بودن فلسطینیها و قربانی قلمداد کردن خود، عمل میکند. اسرائیل ادعا میکند که این محاصره تنفرانگیز و شبهنازی غزه - که در ضمن تجاوزی بیشرمانه به قوانین بینالمللی است - در واکنش به پرتاب بینتیجه موشک از غزه به طرف اسرائیل است؛ موشکهای دستسازی که معمولا تلفاتی به بار نمیآورند. این یک دروغ بزرگ است. محاصره غزه درست از وقتی شروع شد که حماس در انتخابات قانونی و مشروع ژانویه ۲۰۰۶ برنده شد. هدف این محاصره، بیشتر، مجازات مردم غزه و به طور کلی فلسطینیها به دلیل پیروزی حماس بود، که اسرائیل آنها را نمیخواست.
درواقع بعضی از رهبران اسرائیل پس از پیروزی حماس بر سیاست فشار و تحمیل محرومیتهایی به فلسطینیها تأکید کردند. ادامه و کشیده شدن این سیاست به گرسنگی دادن، کشتار و وحشیگری نسبت به مردم غزه به آنچه نازیها در گتو*ی ورشو در سالهای ۱۹۴۳-۱۹۴۲ مرتکب شدند، شباهت زیادی پیدا کرده است.
مردم غزه علیرغم دنیای موذیانهای که حقوق بشر را وعظ میکند، در حالی که خود، آن را مورد تحقیر قرار میدهد، مصمم هستند زنده بمانند. این جمعیت محروم از اولین حقوق انسانی، به همه و هرکسی در سراسر جهان که صدایشان را میشنود، متوسل شدهاند ولی فریادهایشان بدون نتیجه مانده است.
تنها وقتی که مشخص شد اسرائیل از طریق برنامههای افراطی و تدریجی، بر انهدام غزه و ساکنان آن پای میفشارد، ساکنان غزه شروع به پرتاب موشک به طرف اسرائیل کردند؛ موشکهایی که بیشتر تأثیر روانی داشت تا خسارتی وارد کند.
در ژوئن گذشته حماس موافقت کرد که همه اعمال خصومتآمیز و پرخاشگرانه را علیه اسرائیل متوقف کند، در ازای اینکه اسرائیل هم متقابلاً محاصره نوار غزه را بردارد - اقدامی که سبب نابودی اقتصاد غزه و مرگ صدها نفر بیگناه شده بود. ولی اسرائیل در برابر این حسن تفاهم که با پادرمیانی مصر ایجاد شد، هرگز از محاصره غزه دست نکشید و اجازه بازگشایی و عبور از مرزهای غزه را نداد.
این پرسش پیش میآید که قرار است و انتظار میرود مسوولان غزه چه کاری انجام دهند وقتی تنها دو گزینه پیش پای آنها گذاشته شده است: یا در نتیجه این محاصره شریرانه با مشقت و رنج بمیرند یا به وسیله ارتش اشغالی اسرائیل، کشته شوند. چند ماه پیش، از یک خاخام (روحانی یهودی) درخواست کردم از دولت خود بخواهد محاصره غزه را پایان دهد و فعالیتهای عادی بین غزه و دنیای خارج را اجازه دهد. من به او اطمینان دادم که اگر اسرائیل چنین گامی بردارد حملهها و عملیات خصمانه علیه مهاجرنشینهای اسرائیلی که در مرز ساحلی منطقه ساکناند، به کلی پایان خواهد یافت. همانطور که انتظار میرفت دولت اسرائیل این پیشنهاد را نادیده گرفت و به آن روحانی بهطور رسمی گفته شد کوششهایش را مدنظر خواهند داشت.
متأسفانه اسرائیل گرسنگی دادن و کشتن مردم غزه را به برکت دنیای متفرعنی که رهبران آن <حق اسرائیل در دفاع از خود> را به هر شیوهای مجاز شمردهاند، اعمال میکند در حالی که این واقعیت را کاملا فراموش میکند که فلسطینیها هم نسبت به زندگی و شأن انسانی حقی مساوی با آنها دارند.
چند نفر از رهبران غربی این شهامت را دارند که از نوار غزه دیدن کنند و ببینند یک هولوکاست تدریجی در آنجا جریان دارد. چند نفر از آنها جرأت کردهاند این نظر بیخطر ولی جامع را بیان کنند که اسرائیل باید محاصره غزه را پایان دهد تا فلسطینیها هم حملههای تقریبا بیخطر خود به اسرائیل را متوقف کنند. چرا تونی بلر به اسرائیل میگوید که حق دارد غزه را بمباران کند؟ آیا او بیخبر است از این ۵/۱ میلیون انسانی که مجبور شدهاند در موقعیتی باشند که در واقع چندان تفاوتی ندارد با آنچه بسیاری از یهودیان اروپایی، چندین دهه قبل، با آن روبهرو شدند؟ چگونه است که سایر رهبران کشورهای اروپایی هم تماشاگر کشتار تدریجی مردم غزه هستند و جنایتهای ضدبشریای هستند که اسرائیلیها انجام میدهند؟
آیا همه آنها در مقابل یک دولت شیطانی که مشابه رایش سوم رفتار میکند دچار نابینایی و بیعاطفگی شدهاند؟ شرم بر شما باد. تاریخ با شما مهربان نخواهد بود.
خالد عمیره
ترجمه: پوراندخت مجلسی
* گتو: محلههای فقیرنشینی که معمولا اقلیتهای نژادی بهویژه یهودیان در آنها زندگی میکردند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست