پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

پازولینی, شاعر روزهای دریغ شده


پازولینی, شاعر روزهای دریغ شده

پیر پائولو پازولینی مهم ترین شاعر ایتالیایی نیمه دوم قرن بیستم است ارزش یک شاعر از شاعر دیگر بیشتر نیست اما پازولینی نسبت به دیگر شاعران مضامین مهم تر و قدرتمند تری گفته است من خود نیز گفته ام که پازولینی یک شاعر مدنی است

«پیر پائولو پازولینی مهم‌ترین شاعر ایتالیایی نیمه دوم قرن (بیستم) است. ارزش یک شاعر از شاعر دیگر بیشتر نیست اما پازولینی نسبت به دیگر شاعران مضامین مهم‌تر و قدرتمند‌تری گفته‌ است. من خود نیز گفته‌ام که پازولینی یک شاعر مدنی است. اما باید تاکید کنم که از نظر من یک شاعر مدنی به معنای یک شاعر رسمی، پرآوازه و پرتصنع نیست (چنان‌که کاردوچی و دانونزیو در نیمه دوم قرن نوزده ایتالیا بودند.) بلکه شاعری است که سرزمین مادری‌اش را به گونه‌یی می‌بیند که قدرتمندان کشورش نمی‌توانند ببینند و نمی‌بینند.

دورانی که پازولینی در آن زندگی می‌کرد دوران مصیبتباری برای ایتالیا بود، برای مثال زمان سرنوشت‌ساز و بی‌مانندی که دو نیروی خارجی در خاک او با هم می‌جنگیدند و ارتش ایتالیا شکست‌خورده بود. در همان زمان، انقلاب صنعتی میلیون‌ها نفر را از روستاها به شهر کشاند، روستاهایی که پازولینی عاشق آنها بود و خود نیز بخشی از آنها. دو مضمون اساسی اشعار پازولینی عبارتند از: مرثیه‌یی برای سرزمینی ویران، افسرده و به خاک افتاده و همچنین فراق و حسرت فرهنگ روستایی.

شعر پازولینی از تاریخ دور می‌آید، از اعماق ادبیات ایتالیا، از دانته و پترارک که آنها نیز از مصائب ایتالیا گفته‌ بودند. در اشعار پازولینی اقتباس از ترزینای دانته (نوعی ساختار سه بندی) کاملا مشخص است اما ساختار شاعرانه‌یی که پازولینی از ترزینا می‌سازد بسیار با دانته متفاوت است. ترزینای دانته گوتیک است. اگر بخواهم شباهتی میان سبک ادبی و سبک معماری قائل شوم، باید بگویم که سبک پازولینی رومانسک است، با همان افسون خاص سال‌های میانه قرون وسطی، با همان تعادل میان ژرمن و رومن، مدیترانه‌یی و نوردیک. پازولینی این ویژگی رومانسک را در شعرهایش به‌کار برد و به بازنمایی هم بیان کلاسیک و هم بیان امروزی پرداخت و همچون هنر رومانسک رنج و عذاب تعلق به دو دوره گذار یا به دو فرهنگ متضاد، یکی در حال مردن و دیگری در حال زاده‌شدن را نشان داد.

تمام اینها از پازولینی یک شاعر معاصر و در‌عین‌حال کهن می‌سازد. شاعری که ترجیح می‌دهد در روزگار رو به زوال، سنتی باشد. او از منطقه فریولی که گوشه‌یی بسیار خاص در ایتالیا است، می‌آید و در کنار فرهنگ ایتالیایی، متعلق به فرهنگ کهن مدیترانه‌یی هم هست و سپس به طور معجزه‌آسایی جهانی می‌شود، مفسر همان آشفتگی روحانی که اشعار شاعر دیگری را (آرتور ریمباد) همچون او جهانی کرد.

مطلبی که خواندیم مقدمه‌یی بود از آلبرتو موراویا، نویسنده ایتالیایی و دوست پازولینی که در آغاز کتاب «اشعار رومن» اثر پازولینی چاپ شده است. همان طور که موراویا اشاره کرده است، پازولینی را می‌توان شاعر مدنی یا به عبارت دیگر شاعر شهروندان نامید. او درگیر وطنش بود و احساسات خود را در اشعارش وارد می‌کرد. اشعار وطن‌پرستانه معمولا از جناح راست‌گرایان می‌آید و ملی‌گرایانه است، اما اصالت پازولینی این بود که شاعر چپ مدنی باشد. او بدون هیچ نشانی از لفاظی، بر ویرانی ایتالیا مویه می‌کرد. ریمباد، شاعر کمون پاریس و یکی از انقلابی‌ترین شاعران، بزرگ‌ترین تاثیری است که از پازولینی به‌جا مانده است. در سال‌های پس از دیکتاتوری موسولینی، او نیز همچون بسیاری از هم‌میهنانش به شاخه نامتعارفی از کمونیسم گروید که هم مسیحی بود و هم آرمان‌گرا و در این هنگام، احساساتی که پازولینی نسبت به طبقات محروم جامعه داشت، انگیزه اشعار و فیلم‌هایش شد.

طی سال‌های جنگ جهانی دوم بود که پازولینی سرودن اشعارش را با گویش فریولی آغاز کرد، گویشی که از نظر زبان‌شناسی یکی از انواع بسیار متفاوتی است که در کنار زبان استاندارد ایتالیایی همزیستی می‌کند. در اوایل دهه ۱۹۴۰ استفاده پازولینی از گویش فریولی چند دلیل عمده داشت: اول اینکه در زمان فاشیسم، موسولینی استفاده از هرگونه گویش محلی را غیر‌قانونی اعلام کرده بود تا فرهنگ دولت ملی را با قرار دادن یک زبان خاص به عنوان هویت ملی محکم کند. پازولینی که از نوشتن به زبان استاندارد ایتالیایی امتناع می‌ورزید، بالاخره در اوایل دهه ۶۰ به فیلمسازی روی آورد و برای مثال فیلم «آکاتونه» را ساخت که در آن همه کاراکترها با گویش رومانسکو صحبت می‌کردند. انگیزه دیگری که موجب می‌شد پازولینی از گویش فریولی استفاده کند هم‌ذات‌پنداری با روستاییان کشاورز بود که از نظر پازولینی سنت‌های روستایی و فرهنگ محلی‌شان در فرهنگ ملی‌گرای مدرن و صنعتی ایتالیا در حال محو شدن بود. دلیل دیگر که سطحی‌تر به ‌نظر می‌رسد این است که فریولی گویش مادری او بود، گویشی که با آن بزرگ شده بود و نوشتن با این گویش بیانگر بازگشت او به اصلش بود، بازگشت به بهشت گمشده پیوند با مادرش. زبان شعر و هنر شاعرانه، از جمله سینما، برای پازولینی یک شور بسیار بزرگ بود که نویسنده و مخاطبش را با بنیادی‌ترین جنبه‌های زندگی مرتبط می‌کرد. پازولینی بعدها به زبان استاندارد ایتالیایی روی آورد و بیش از ۴۰ جلد شعر، داستان، سفرنامه و مقاله نوشت.

اشعار پازولینی انعکاس‌دهنده افکار و علایق اوست، به ویژه حس‌ش به فقر و خوشی‌های طبقه کارگر و عشقش به آنها. پروتاگونیست‌های شعرها و داستان‌هایش (و همین طور اغلب فیلم‌هایش) جوانان تحصیل‌نکرده رم هستند که توسط طبقه بورژوا رانده شده و در حاشیه زندگی می‌کنند. در شعر زیر می‌توان این مضامین را دید

روزهای دریغ‌شده

ما تهیدستان زمان چندانی نداریم

برای جوانی و زیبایی:

شما بدون ما هم کافی هستید.

زایش‌مان به بند کشیده است ما را!

تمام زیبایی پروانه‌ها ستانده شده،

دفن شده در پیله زمان.

مرفهان تاوان روزهای ما را نمی‌دهند:

آن روزهایی که از زیبایی دریغ شده

در اختیار ما و پدران‌مان است

هیچ گاه روزگار سیری می‌گیرد؟

برگرفته از آثار: پازولینی، نورمن مک‌کافی موراویو و آرت‌فورم

ثنا ولدخانی