سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

آیا غرب ترکیه را از دست می دهد


آیا غرب ترکیه را از دست می دهد

قطع رابطه با ترکیه برای اروپا اشتباهی تاریخی خواهد بود

آیا غرب با قضاوت‌های نادرست خود ترکیه را از خود خواهد راند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: خیر، اما اگر آمریکا و اروپا نتوانند واقعیت نامطبوع و غم‌انگیز موفقیت‌های آن را بپذیرند، ممکن است.

اهمیت موقعیت استراتژیک ترکیه ، در مجاورت خاورمیانه و روسیه و پل بین اروپا و آسیا بودن طی دهه گذشته بشدت افزایش یافته است. زیرا ترکیه دو تحول بزرگ، اما نه همیشه به طور کامل پذیرفته شده را، در عملکرد اقتصادی و در سیاست خارجی خود پشت سرگذاشته است.

اقتصاد ترکیه در بیشتر سال‌های پس از جنگ که روزگاری به گفته تزار نیکلاس اول در قرن نوزدهم، «مرد بیمار اروپا» لقب گرفته بود و گرفتار رشدی فاقد الگو و برنامه بود، تورمی ‌فزاینده داشت و بانک‌های آن هر چند یک‌بار ورشکسته می‌شدند. امروزه تورم به مراتب کمتر شده، بانک‌ها وضع مستحکمی دارند و ترکیه صاحب پرسرعت‌ترین رشد در باشگاه کشورهای ثروتمند عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه است. چون ترکیه از نظر منابع طبیعی فقیر است، این رشد نشان‌دهنده قدرت بنیادی، بویژه در تولید صنعتی و سازندگی است. ترکیه چیزهایی مثل مبلمان و وسایل خانه، خودرو، کفش، تلویزیون و دی‌وی‌دی پلیر و سیمان تولید می‌کند (بزرگ‌ترین صادرکننده سیمان دنیا است) و از جهتی BRIC (برزیل،روسیه، چین و هند) اروپا است: و شاید بتوان آن را چین اروپا نامید.

این عضو قدیمی ناتو، با ارتشی که از نظر اندازه بعد از آمریکا دوم است، در سیاست‌ خارجی همیشه دیوار محافظ غرب بوده است. ترکیه و نروژ تنها اعضای ناتو بودند که با اتحاد شوروی مرز مشترک داشتند. اما موضع طرفدار غرب ترکیه منجر به نادیده گرفتن همسایگانش، از جمله کشورهای بسیاری شد که زمانی جزیی از امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمدند. در این زمینه نیز تغییر و تحولاتی رخ داده است. ترکیه با حمایت اقتصاد نیرومند خود، در دیپلماسی خویش نیز در خاورمیانه، کشورهای بالکان و حتی در آفریقا فعال شده است. فعالیتی که همیشه با رضایت غرب همراه نبوده است. ترکیه از جهتی یک غول دیپلماتیک محلی یا برزیل منطقه شده است.

ممکن است تصور کنید به طور طبیعی قدرت‌های غربی باید از چنین پیشرفتی استقبال کنند. اما ترکیه‌ای ثروتمندتر و موفق‌تر ، بسیاری از کشورها را خشمگین و عصبی کرده است. اروپایی‌ها از دورنمای درخواست پذیرش چنین کشور پرجمعیتی در اتحادیه‌شان به خود می‌لرزند. ایالات متحده که قبلا اروپایی‌ها را برای بی‌میلی آنان به پذیرش ترکیه سرزنش می‌کرد امروزه از سیاست خارجی ماجراجویانه جدید ترکیه ناراضی است. منتقدان در غرب خود را پشت این اندیشه پنهان می‌کنند که ترکیه به سمت بنیادگرایی اسلامی و دور شدن از غرب پیش می‌رود و غرب آن را در نهایت از دست خواهد داد. این قضاوت کاملا نادرست است. با این حال، غرب هر چه بیشتر در این قضاوت اصرار کند، احتمال این که واقعا ترکیه را از دست بدهد، بیشتر می‌شود.

● خطرهای دموکراسی

دولت رجب طبیب‌اردوغان در سیاست خارجی در مواردی قطعا از همبستگی افراطی با مسلمانان آسیب ‌دیده یا سود برده است. دولت ترکیه با عمرالبشیر رئیس‌جمهور سودان که به ارتکاب جنایات جنگی متهم شد، بسیار مهربان بود، و با پیوستن به برزیل در ابتکار هسته‌ای ایران مشارکت کرد. همچنین با حمله‌هایش به رژیم صهیونیستی که در گذشته‌ای نه چندان دور متحد نزدیک آن بود، نه فقط اسرائیلی‌ها، بلکه بسیاری از آمریکایی‌ها را، بویژه پس از تلاش دریایی ترکیه برای شکستن محاصره غزه در تابستان سال جاری، عصبانی کرد. اما لحظه‌ای صبر کنید. برزیل هم در معامله هسته‌ای با ایران شرکت داشت اما هیچ تردیدی در مورد صلاحیت حضور این کشور در جبهه غرب به وجود نیامد. در مورد رژیم‌صهیونیستی، اردوغان قطعا گاهی از اعراب جانبداری کرده است. اما بسیاری از شکایت‌های ترکیه، مانند شکایت از شهرک‌سازی در کرانه غربی، چندان جنجال برانگیز نیست. در این میان اگر اسرائیلی‌ها ۹ نفر از سرنشینان کشتی اصلی عازم غزه را نکشته بودند، به چنان فاجعه‌ای تبدیل نمی‌شد. از این مهم‌تر، دولت ترکیه کاری را کرد و دارد می‌کند که دموکراسی‌ها می‌کنند و باید بکنند: انعکاس و انجام خواسته‌ها و دیدگاه‌های مردم خود. بسیاری از مسلمانان براین باورند که به فلسطینیان ظلم می‌شود. از دیدگاه رژیم‌صهیونیستی بی‌شک مهم خواهد بود که به جای دیکتاتورهای معمول عرب، یک نخست‌وزیر منتخب از وضع حقوق بشر این رژیم انتقاد کند. اما آمریکا ترجیح می‌دهد صدای چه کسی را به عنوان یک مسلمان بشنود؟ سران مصر و سعودی؟ یا سایر رژیم‌های عرب؟!

● چین اروپا

اروپایی‌ها نیز از عضویت احتمالی ترکیه در اتحادیه اروپا نگران و ناراحت هستند. مذاکرات بر سر این مساله رسما بیش از ۵ سال ادامه یافته است. هیچ کشوری که چنین مراحلی را گذرانده باشد از عضویت محروم نشده است. اما رهبران فرانسه، آلمان، اتریش و هلند، مانند بیشتر مردم این کشورها، به نظر می‌رسد با ورود ترکیه مخالفند. اختلاف حل‌نشده بر سر قبرس، مانعی که در آینده نزدیک قابل حل باشد، به نظر نمی‌آید. با این حال اگر اتحادیه اروپا کنار گذاشتن چین خود را برگزیند پشت کردن به اقتصادی را برگزیده که دارای بیشترین سرعت رشد است. اروپا همچنین هرگونه امید نفوذ برمنطقه شرق خود را از دست خواهد داد. در زمانی که بسیاری از اروپایی‌ها نگران نادیده گرفته شدن در جهان هستند، این کار اشتباهی تاریخی خواهد بود.

خلاصه این‌که، ترکیه در جهتی خوب به پیش‌ می‌رود. همچنان نمونه‌ای درخشان (و استثنایی و نادر) از یک دموکراسی زنده با حکومت قانون و اقتصاد متکی بر بازار آزاد در حال شکوفایی در جهان اسلام است. رهبران غرب مایلند درباره ترکیه بحث کنند این مساله‌ای جدی برای‌ آنان است. آیا آمریکایی‌ها و اروپاییان آماده‌اند ترکیه را برای آنچه که هست: یک دموکراسی مسلمان با فرهنگ و وضعیت دیپلماتیک متفاوت، اما متعهد به لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی، بپذیرند؟ امیدواریم پاسخ این سوال مثبت باشد.

اکونومیست

مترجم: علی کسمایی