پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

علمی بودن در اقتصاد اسلام


علمی بودن در اقتصاد اسلام

گفتگو با سید مهدی زریباف مدیر کل دفتر اقتصاد اسلامی معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد درباره اقتصاد اسلام

ـ گفتگو با سید مهدی زریباف مدیر کل دفتر اقتصاد اسلامی معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد درباره اقتصاد اسلام

الف) علمی بودن یعنی چه؟

▪ زریباف:

باید ببینیم تعریف ما از علم چیست. امروزه علم بر اساس روش تعریف می شود. اگر روش مبتنی بر منطق و عقل و استدلال بود، محصولی که از این طریق حاصل شود علمی خواهد بود. دو روش عمده در مکاتب فلسفه عمل مطرح است. یکی روش اثبات گرایی و دیگری ابطال پذیری. روش اثبات پذیری که امروزه طرفداران اندکی دارد معتقد است علم فقط چیزی است که به صورت عینی و تجربی و با مشاهدات و آزمایش و آمار اثبات شود.

این گروه معتقدند منشا علم، معیار شناخت و معیار ارزیابی علم همگی تجربه عینی است و لازمه آن برابری منطقی است.

ابطال پذیری معتقد است علمی بودن آموزه ها فقط به ارزیابی تجربه ها منوط است. یعنی اگر فرضیه ای ابطال نشد علمی است و آن هم به معنی عدم رد است نه تایید و لذا ابطال گراها معتقدند منشا علم می تواند غیر تجربی باشد. آنها خواب، احساسات، حدس و... را هم منشا علم می دانند.

در تعریف چیستی تجربه نیز اختلاف وجود دارد.هنری مارگنو، فیلسوف و فیزیک دان برجسته معتقد است که تجربه صرفاً محدود به مشاهدات آماری کمی نمی باشد بلکه تمامی وجدانیات بشر، احساسات، عواطف و نظریه ها نیز در قلمرو تجربه می گنجد و بدین معنا قلمرو تجربه بسیار گسترده تر از نگاه عملیات گرایان می باشد.

عده دیگر از فیلسوفان علم معتقدند اساساً هرگونه مقایسه بین علوم انسانی و تجربی غلط است. دلیل عمده این گروه آن است که موضوع علم در علوم انسانی و موضوع علم در علوم تجربی کاملاً متفاوت است. این گروه معتقدند از آنجا که انسان و رفتار وی عمل معناداری می باشد و با هدف خاصی تکوین می یابد. لذا نمی تواند با قلاده تجربه عینی و مشاهده، اختیار و رفتار انسانی را مهار کرد و چنین حرکتی خود به معنای مقابله با آزادی انسان است. ضمناً این گروه معتقد است به دلیل تفاوت ماهوی رفتار انسانها در یک نظام اجتماعی با رفتار اتم ها و ملکول ها در سیستم های جبری و مکانیکی، ما باید به طور کامل علوم انسانی را از علوم تجربی جدا کنیم و حضور ارزشهای انسانی در قلمرو تحلیل های علمی را امری اجتناب ناپذیر بدانیم.

به عنوان مثال، گونار میرادال فیلسوف اجتماعی غرب، معتقد است که عینیت مالامال از ارزشهاست. همچنین سی دایک فیلسوف و اقتصاددان آمریکایی معتقد است هیچگونه انتزاع علمی بدون توجه به ارزشهای انسانی امکان پذیر نمی باشد. در مجموع می توان گفت این گروه از اندیشمندان معتقدند صرفاً تئوریهایی در مجموعه علوم انسانی معتبرند که وجه انسانی بودن رفتار انسان را همواره در تحلیل ها لحاظ کرده باشند و به تعبیری معناداری و هدف داری و نتیجه بخشی رفتار انسان را مد نظر داشته باشند.

بر اساس اندیشه این گروه از متفکران رفتار انسانی value preference است نه value free، به علاوه تمام تحلیلی های تئورسین های اجتماعی و اقتصادی توام با value judgment خواهد بود و در چنین شرایطی طبیعی خواهد بود که تفکیک پوزیتو و نورمتیو امری غیر عقلانی خواهد بود.

الف) علم اقتصاد اسلامی چیست؟

▪ زریباف:

در خصوص اندیشه اقتصاد اسلامی برای قضاوت منصفانه باید بر اساس متدلوژی به ارزیابی بپردازیم. اگر روش به کار رفته در تولید اقتصاد اسلامی علمی بود، آموزه های حاصل در اقتصاد اسلامی علم است و در نتیجه علم اقصاد اسلامی وجود دارد. حال باید ببینیم اقتصاد اسلامی در کدامیك از دسته بندی روش های علمی که در جواب سوال یک قبل مطرح شد می گنجد.

همانگونه که به خوبی روشن است اسلام و اندیشه های مبتنی بر تفکر دینی، انسان را به عنوان رکن اصلی نظام خلقت فرض نموده و بر اساس اندیشه عدالت تکوینی و تشریعی معتقد است که انسانی که رکن اصلی نظام خلقت است نیازمند هدایت است و این هدایت در قالب تبیین حقایق و توصیه تکالیف فردی و اجتماعی صورت می پذیرد و این دقیقاً به معنای بیان چیستی و چگونگی رفتار هدایت شونده انسانی است. از این رو رفتار اقتصادی این انسان با این ویژگی ها موضوع اصلی تحلیل های علم اقتصاد اسلامی خواهد شد.

البته واضح است که اسلام روشی را برای تحلیل رفتار انسانی و هدایت آن برگزیده است که با امعان نظر فیلسوفان علم معلوم خواهد شد که این روش برترین روش نیز خواهد بود، چراکه علاوه بر پذیرش تجربه به عنوان منشا شناخت در قلمروهای رفتار مادی بشر و علاوه بر احترام به تفسیرهای عقلانی که خود محصول تجربه های پیشینی دانشمندان است، عنصر سومی را نیز در تحلیل های خود محترم می شمارد و آن ایجاد ارتباط منطقی و معنادار میان واقعیات عینی بشر با حقایق جهان شمول حاکم بر نظام خلقت که عمدتاً در قالب وحی عرضه می گردد.

بدین معنا ما هم معتقدیم که اقتصاد، اسلامی و غیر اسلامی ندارد. آن چه در اقتصاد اسلامی مطرح می گردد قانون جهانشمول مبتنی بر عدالت تکوینی بوده و دارای منشا فطری و مافوق زمان و مکان می باشد. حال سوال ما این است که استدلال مخالفان برای غیر علمی بودن اقتصاد اسلامی چیست؟

الف) دفتر اقتصاد اسلامی از چه تاریخی در معاونت اقتصادی شكل گرفت؟

▪ زریباف:

با شكل گیری دولت جدید از ابتدای سال ۱۳۸۵ ، دفتر اقتصاد اسلامی در معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد شكل گرفت. مهمترین فعالیت های این دفتر تا كنون تبیین استراتژی توسعه عدالت محور و طراحی و آغاز پروژه الگوی مطلوب فقرزدایی در ایران است.