پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
نگاهی به فیلم "نفوذی"

یک نفوذی قهرمان
پرداختن به داستانهایی که نیم نگاهی به جنگ و ادمهای درگیر با آن را دارند سوژه بسیاری از فیلمهای سینمای ایران و جهان بوده است. پدیده قهرمان پروری و رویکرد مثبتی که نسبت به کاراکترها در سینمای جنگ وجود دارد همواره موضوع مناسبی برای یک فیلم سینمایی به حساب می آید. در سالهای گذشته سینمای جنگ یا دفاع مقدس نگاه دیگری به مقوله قهرمان پروی داشت. آدمهای مثبت قصه های جنگ همگی انسانهای خوب و فرشته گون بودند و با توجه به وجه قوی مذهبی این شخصیت ها بعضا مقدس به حساب می امدند در نتیجه سینمای دفاع مقدس دچار تکرار کاراکترهای مثبتی شد که همگی ویژگیهای یکسانی داشتند. در این میان کارگردانهای مانند حاتمی کیا سعی کردند این وجه مثبت را در تقابل جامعه امروز قراردهند که منجر به تولید فیلم های ساختار شکن اجتماعی شد.
در این میان فیلم های انگشت شماری ساخته شدند که هیچ کدام از قواعد بالا را رعایت نکردند. و رویکرد آنها سینمای داستان گو و قهرمان پرو بود که ته مایه جنگ را هم در بر داشت . نفوذی یکی از این فیلم هاست که سعی کرده با نیم نگاهی به یک داستان واقعی قصه زندگی اسیری را بیان کند که بعد از سالها به وطن برگشته و حالا برچسب جاسوسی خورده است: کاراکتری به اسم فری کافر
فیلم "نفوذی" حاصل همکاری مشترک احمد کاوری و مهدی فیوضی به عنوان کارگردان است. احمد کاوری را پیشتر به عنوان دستیار کارگردان و بازیگر می شناسیم و مهدی فیوضی نیز فیلمبردار، نویسنده، تدوین گر و طراح صحنه بوده است و نفوذی اولین فیلم هر دو نفر می باشد. البته در این بین نباید از حضور تهیه کننده ای مانند جمال شورجه گذشت.
بیشتر داستان با استفاده از فلاش بک ها در حالی برای بیننده بازگو میشود که بسیاری از آزادگان و خانواده شهدا در برابر فریدون موضع گرفته اند و در این میان فریدون میماند و سکوت رمز آلودش که بیننده را به پیگیری داستان جذب می کند.
یکی از مشکلات متداول فیلم هایی از این دست، دوپارگی موجود ساختار و ریتم در دو زمان است. خوشبختانه "نفوذی" توانسته است از نظر مفهوم و فضا، اشتراک قابل قبولی ایجاد نماید اما مسئله اصلی ریتم سریع روایت داستان در بازداشتگاه عراقی ها است که به نظر می رسد کمی به شخصیت پردازی لطمه زده است. اما نوع بیان داستان و از دست ندادن ریتم و روایت بدون لکنت قصه این دوپارگی را جبران کرده و بیننده تا پایان با شخصیت فریدون همذات پنداری می کند.
نکته مهم دیگر در نوع نگاه به شخصیت پردازی فریدون است. خوشبختانه نویسنده برای به چالش کشیدن نقش یک کاراکتر خاکستری را در مورد فریدون تصویر کرده است و همین امر باعث نزدیکی تماشاگر به شخصیت فری کافر شده است .نکته ای که در بسیاری از فیلم ها فدای نوع نگاه مثبت به این نوع شخصیت ها شده بود . اطلاعات ارائه شده در مورد فریدون از او یک کاراکتر با شناسنامه ساخته و همین امر منجر به قالب بندی درست شخصیت شده است.
انتخاب بازیگران در بسیاری از موارد مناسب بوده است اگر از انتخاب کلیشه ای جمشید هاشم پور در نقش بازپرس و محمد کاسبی بگذریم امیر جعفری تضاد درونی بین قهرمان و ضد قهرمان را با نوع نگاه و لحن بیان مناسب به خوبی نشان داده است.
با نگاه کلی به ساختار فیلم میتوان گفت نفوذی توانسته است روایت بدون لکنت قصه را در قالبی نو عرضه نماید . به طوری که تماشاگر در انتها با تصویر جدید فریدون به خوبی همذات پنداری خواهد کرد . در پایان ذکر این نکته ضروری است که جای خالی فیلم هایی از این دست که قهرمان جنگ را با روایت جدیدی به بیننده عرضه میکند در سینمای تکراری این روزهای ما بسیار خالی است و داستانهای از این نوع میتوانند بارها با تغییر لحن و بیان کلیت اثر تماشاگر را به سینماها بکشانند.
سیده مریم مطلب پور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست