سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

از آنتیگونه تا خواهران برونته


از آنتیگونه تا خواهران برونته

پیش از نگاه كوتاه به این نمایش یادآور می شوم كه نمایش سیرك اگرچه توسط گروهی حرفه ای تئاتر عروسكی لهستان به اجرا درآمد اما جای آن اصلاً در جشنواره تئاتر فجر آن هم در تالار وحدت نبود زیرا نمایش به صحنهٔ كاملاً كوچكی احتیاج داشت كه به دلیل تكنیك و شیوه اجرا و نیز كاربرد كم از فضای صحنه, می توانست در تالار كوچك تری به اجرا درآید ضمن آنكه ضرورت اجرای نمایش عروسكی خارجی در جشنواره تئاتر عروسكی بیشتر حس می شد تا در جشنواره بین المللی تئاتر فجر

«سیرک»کاراولکژوکژداازلهستان

سیرک عروسکی در تهران

پیش از نگاه كوتاه به این نمایش یادآور می‌شوم كه نمایش سیرك اگرچه توسط گروهی حرفه‌ای تئاتر عروسكی لهستان به اجرا درآمد اما جای آن اصلاً در جشنواره تئاتر فجر آن هم در تالار وحدت نبود. زیرا نمایش به صحنهٔ كاملاً كوچكی احتیاج داشت كه به‌ دلیل تكنیك و شیوه اجرا و نیز كاربرد كم از فضای صحنه، می‌توانست در تالار كوچك‌تری به اجرا درآید ضمن آنكه ضرورت اجرای نمایش عروسكی خارجی در جشنواره تئاتر عروسكی بیشتر حس می‌شد تا در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر. نگاه انتخاب‌كنندگان در گزینش نمایشهای خارجی این‌چنینی ظاهراً نشان از كم‌تجربگی دارد و الا‌ّ به‌لحاظ حرفه‌ای، جشنواره بین‌‌المللی تئاتر فجر اگرچه هنوز نتوانسته در حد و اندازه‌های استانداردهای بین‌المللی به درستی ظاهر شود، اما اكنون پس از هشت سال خود را در جهان مطرح می‌كند و قابلیت بیشتر و بهتری برای پذیرش شركت نمایشهای خارجی و اجرای آنها را دارد. لهستان همواره به‌عنوان یكی از مهم‌ترین قطبهای نمایش عروسكی در جهان مطرح بوده و هست. نمایش سیرك اگرچه در سطح كاملاً حرفه‌ای برای كودكان ۳ تا ۷ سال به شیوه تكنیك سیاه از گروه تئاتر عروسكی رنگین‌كمان به اجرا درآمد، ام‍ّا برای مخاطبان بزرگسال جذابیت چندانی نداشت. برای آنكه تماشاگران حرفه‌ای تئاتر ایران آن‌قدر از نمونه‌های موفق‌تر و بهتر این نوع آثار را در جشنواره‌های عروسكی تهران و نمایشهای عروسكی ایران دیده‌اند كه این اجرا، هرگز نمی‌تواند به نیازهای آنان در ایام جشنواره تئاتر فجر، پاسخ دهد. تماشاگر حرفه‌ای تئاتر فجر در زمان برگزاری این جشنواره انتظار دارد تا با نمایشهای خارجی متفاوت‌تر با موضوعها و مضامین تازه‌تر روبه‌رو شود. نمایش عروسكی سیرك اما با این همه رنگ، نور، موسیقی و فانتزی و تخیل كودكانه به اندازه كافی و به صورت خوبی بهره می‌برد. در تمام پنجاه دقیقه نمایش، عروسك‌گردانان تلاش كردند قطعه‌ها یا اپیزودهای كوتاهی را در مكانی به نام سیرك به نمایش درآورند. در این اپیزودها فانتزی و تخیل و نیز حركات كاملا‌ً حرفه‌ای و درست در عروسك‌گردانی آن‌قدر به‌درستی استفاده شده كه توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌كند. به‌خصوص اگر آن تماشاگر، تماشاگر زیر هفت سال باشد. درك نویسنده از دنیای كودك و تخیلات او و، نیز از روان‌شناسی رنگها با تكنیك شناخته‌شده‌ای كه كارگردان برای اجرای این چند موضوع در سیرك، انتخاب می‌كند، همگی نشان از تسلط گروه اجرایی و آنها از زبان صحنه عروسكی دارد. نمایش سیرك اولك ژوكژدا فقط حركات جذاب حیوانات تربیت‌شده را با مربیان و دلقك سیرك به نمایش می‌گذارد. تماشاگر در این نمایش فقط سرگرم می‌شود بی‌آنكه با اندیشه خاصی روبه‌رو شود و به این طریق بخواهد به تعمق یا تفكر واداشته شود.

«الان کجایی»کارگروهی از لهستان

کدام تجربه؟به کدام کارگاه؟

مسئولین برگزاری جشنواره تئاتر فجر و مجموعه تئاتر شهر، امسال حداكثر استفاده را از فضاهای مختلف ساختمانی تئاتر شهر كردند. از تالارهای اصلی و قشقایی و چهارسو و سایه‌ گرفته تا انبارهای آن‌كه اكنون با نامهای خورشید نو، كارگاه نمایش شناخته شده‌اند. كافه‌تریای سالن اصلی نیز به سالن اجرای نمایشهای جشنواره اضافه شد. این مكان اصلاً مكان مناسبی حتی برای اجرای نمایشهایی كه به شیوه كارگاهی به روی صحنه می‌رود نیست. سر و صداهای اضافی ناشی از رفت‌وآمدهای ورودیهای آن و نیز خود‌ِ قسمتی كه چای، قهوه و نسكافه سرو می‌شود و نیز نور نامناسب و نه كافی آن، سبب شده تا نمایشهایی كه در طول جشنواره در این مكان به اجرا درمی‌آید نزد مخاطبان حرفه‌ای چندان جدی گرفته نشود به همین دلیل این مكان و اجرای نمایش در آن بیشتر به شوخیهای نچسب و یخ و سرد و بی‌مزه می‌مانست. الآن كجایی نیز از همین حس و حال برخوردار شد. این گروه كه حاصل تمرینات خود را به شیوه كارگاهی اجرا كردند، بخشی از زندگی روزمره انسان معاصر را در شش هفت اپیزود به نمایش گذاشتند. دو بازیگر مرد جوان در طول اجرا تمامی تلاش خود را كردند تا با تماشاگر ارتباط درستی برقرار كنند. آنها به‌وسیله موسیقی و ویدئو پروجكشن كه در میانه نیز از كاركردن باز ایستاد و سبب شد تا مدتی اجرا متوقف شود، حاصل فعالیت روزانه خود را در قطعاتی نمایشی تنظیم كردند. اینكه انسان معاصر چگونه در زندگی ماشینی حل شده و چگونه تكنولوژی آن را در خود اسیر كرده است و به چنگال خود گرفته است.از آنجا كه نمایش به زبان و لهجه كاملاً آمریكایی اجرا می‌شد و اغلب تماشاگران هم با زبان انگلیسی ـ امریكایی آشنایی داشتند، ارتباط لازم را برقرار كردند به‌ خصوص آنكه دو بازیگر آن در لحظاتی سعی می‌كردند چند جمله را به زبان فارسی ـ اما با سختی ـ ادا كنند، مسیر این ارتباط را نزدیك‌تر می‌ساخت. به هر حال این گروه با فاصله‌گذاریهایی كه به كمك دیالوگ و موسیقی ایجاد می‌كردند، بر آن بودند تا به ارتباط بیشتری با مخاطب دست پیدا كنند اما جذابیتهای صحنه آنها با نور نامناسب و صحنه‌ای كه توسط چند پودس در كافه‌ تریا ایجاد شده بود، كم‌رنگ شده و به همین دلیل از حس باورپذیری تماشاگر می‌كاست.

«آنتیگونه»کارهاکوپ قازانچیان از ارمنستان

آنتیگونه به شیوهارمنی و موجز

دیدن نمایش آنتیگونه به زبان ارمنی آن هم در زمان شصت دقیقه خالی از لطف نمی‌تواند باشد. برای آنكه تماشاگر ترغیب می‌شود تا این اثر جاودانه سوفوكل را با شیوه اجرای جدید و نیز در زمان نسبتا‌ً كوتاهی ببیند، اما هنگامی كه این نمایش را از ابتدا تا انتها دنبال می‌كنی، اجرای چندان حیرت‌آوری را نمی‌بینی در نمایش آنتیگونه كار هاكوپ قازانچیان خیلی از صحنه‌های متن اصلی حذف شده و به شكل كاملاً خلاصه‌شده‌ای درآمده است. این متن خلاصه‌شده با نگاه و رویكرد خاص كارگردان و گروه اجرایی، روایت دیگرگونه‌ای را به دست می‌دهد. گروه شهروندان در این گروه اجرایی همه چیز را در تئاتر خلاصه می‌كنند و همه اتفاقات نمایشی داستان آنتیگونه را به شكل موجز و كوتاهی نشان می‌دهند. آنان می‌كوشند با بازیهای یك‌دست و گاه غلو‌شدهٔ خود آنتیگونه سوفوكل را كاملاً به شیوه مختصر و مفید و با نگاه امروزین به نمایش درآورند. برای همین زندگی روزمره آنان شكل تئاتریكالیته درمی‌آید و تراژدی سوفوكل از زبان پالوده و پیراسته‌ای برخوردار می‌شود. طوری كه دیگر نمی‌توانی نوشته این اثر را به سوفوكل نسبت دهی برای آنكه همه چیز تغییر می‌كند و آن چیزی كه ثابت می‌ماند پیرنگ و تم اصلی آن است. به هر حال هاكوپ قازانچیان كه، فرزند پروانه قازانچیان، مدیر و كارگردان تئاتر دولتی ارمنستان است تلاش می‌كند در مسیری كاملاً تجربه‌گرا به بازخوانی اثر كلاسیك یونان باستان و یكی از نمایشنامه‌های برتر و مطرح جهان آنتیگونه رنگ و بویی امروزی و تازه ببخشد تا بتواند از این مسیر به ارتباط بیشتری با تماشاگران دست یابد. حال آنكه این نگاه چقدر نوپردازانه و استیلیزه بوده نیاز به بررسی موشكافانه متن و اجرا و بررسی تطبیقی هر دو متن از این اثر دارد و در آن صورت نیاز به ترجمه آنتیگونه ارمنی به فارسی بیشتر احساس می‌شود و به‌طور طبیعی زمان مناسب دیگری را می‌طلبد.

«هنگامی که بلبل از خواندن می ایستد»

کارفیلیپ هارواردمحصول انکلیس و فلسطین

فریادبرای گسترش صلح

«هنگامی كه بلبل از خواندن می‌ایستد» بر اساس داستانی از «رجا شهدا» توسط نمایشنامه‌نویس اسكاتلندی دیوید گریگ برای اجرای صحنه‌ای تنظیم شده و فیلیپ هاوارد آن را كارگردانی كرده است.خواندن خاطرات نویسندگان داستان‌نویس یا سایر هنرمندان دیگری كه بخشی از زندگی خود را به نگارش درآورده و منتشر می‌كنند، همواره جذاب بوده و خالی از لطف نیست. در این میان نمایشنامه‌نویسان و فیلمنامه‌نویسان بر اساس ذوق و سلیقه هنری خود آن خاطرات یا یادداشتهای منتشر‌شده یك نویسنده یا هنرمند را به شكل نمایشی درآورده و در قالب فیلمنامه یا نمایشنامه ـ بر حسب علایق و سلایق خود ـ نوشته و تنظیم می‌كنند.دیوید كریگ نمایشنامه‌نویس اسكاتلندی نیز بر اساس مطالعه خود از یادداشتهای روزانه رجا شهدا، تلاش می‌كند زندگی روزانه یك فلسطینی امروزی را به نمایشنامه تبدیل كند. او با گزینش و چینش آن خاطرات ندای تحقق صلح را در جهان سر می‌دهد. او می‌كوشد از این منظر چگونگی اشغال فلسطین توسط اسراییلیها را تصویر كند. كریستوفر سایمون تنها پرسوناژ این نمایشنامه در نقش همان نویسنده ظاهر می‌شود و در اتاق به تعریف زندگی خود (یعنی نویسنده) می‌پردازد و حسش را از اوضاع روزانه فلسطینی در جنگ با روایتی حقیقی، ارائه می‌دهد. بدون آنكه اسیر تحلیلهای غلوآمیز شود یا برداشت دروغین خویش را از آن وضعیت تحمیل كند. گریگ به‌عنوان نمایشنامه‌نویس نیز می‌كوشد تا آن واقعیت روزمره آن نویسنده فلسطینی را دراماتیزه‌كرده و اثری كاملاً نمایشی فراهم كند. نمایشِ «هنگامی كه بلبل از خواندن بازمی‌ایستد» فریاد نسلی جنگ‌زده است كه صلح و دوستی را در جهان ندا می‌دهد و آرزومند روزی است كه همه جهانیان در صلح و آرامش زندگی كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.