یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

معلم بزرگ ترین مبارزان راه حق و عدالت


معلم بزرگ ترین مبارزان راه حق و عدالت

نگاهی اجمالی به میزان تأثیر پذیری زنان امروز از زندگی حضرت فاطمه س

درسال های اخیر بویژه طی ۷- ۸ سال گذشته، از سوی عوامل بیگانه یا برخی محافل و افراد ساده اندیش و بعضاً مغرض جامعه، در رابطه با نقش زن مباحث و نظراتی مطرح شده است که گاهی حتی طرفداران واقعی حقوق زن را نیز، متعجب و در مرز تردید و تشکیک قرار داده است. در این رابطه می توان افراد مورد نظر را در سه طبقه کلی به شرح ذیل دسته بندی کرد:

گروه اول را فرصت طلبانی تشکیل می دهند که با تکیه و تاکید بر نگرشی کاملاً فمنیستی و البته بسیار زیرکانه و با ظرافت، به هدایت این جریان پرداخته و خود را در حالی مدافع حقوق زنان معرفی می کنند که اعمال و رفتارشان، حکایت از ارتباط آنان با جریانات پشت پرده و مجریان پروژه تهاجم فرهنگی دارد.

گروه دوم شامل آن دسته از افراد می شوند که مصادیق یا زمینه های انحراف، از قبل در آنان وجود داشته و تحت تأثیر فضای آزاد و مسمومی که طی این سالهای ایجاد شده، به حمایت از گروه اول پرداخته و براین باورند که واقعاً در گذشته حقوق آنان ضایع شده و اینک فرصت برای احقاق این حقوق فراهم گشته است.

درگروه سوم آن دسته از افراد را می توان قرارداد که تحث تأثیر تبلیغات گسترده گروه اول و دوم و با غفلت از درسهای ارزشمند زندگی اسوه های بزرگ جهان اسلام، مانند حضرت فاطمعه زهرا (س ) و دخت گرامیش حضرت زینب (س)، قدرت تفکیک و تمیز واقعیت از توطئه و فریب را از دست داده اند و به عبارت دیگر به علت تساهل و تسامح متولیان نظام فرهنگی کشور در اطلاع رسانی مناسب، دچار انحراف شده اند.

اما باید دید که واقعیت چیست و ظهور این تفکرات از کجا نشأت گرفته است.

اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع بپردازیم، باید بپذیریم که درطول تاریخ همواره حقوق زنان مورد ظلم و تعدی قرارگرفته و در بسیاری از موارد نادیده انگاشته شده است، اما این ظلم و تعدی در دوره های مختلف دارای فراز و نشیب های فراوان بوده و گاهی نیز متناسب با زمان و شرایط آن، در نوع و شکل کار تغییر ایجاد شده است.

برای درک بهتر این موضوع ابتدا باید به سوألات ذیل پاسخ و سپس مصادیق تضییع حقوق زنان را تبیین نماییم.

● ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه :

همانگونه که اشاره شد، بیان میزان ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه، قبل از هر چیز مستلزم پاسخگویی به سوالاتی است که می توانند، شرایط و حدود این نقش آفرینی را مشخص نماید .

۱- تساوی حقوق زن و مرد در اسلام و سایر ادیان شامل چه موضوعاتی است؟

۲- آیا همه موارد از مصادیق واقعی تعدی به حقوق زنان محسوب می شود، یا تفسیر نادرست از حقوق زنان ارایه شده است؟

۳- پیامدها و آثار و تبعات ایجاد وضعیت یکسان و مساوی برای نقش آفرینی مشابه توسط زن و مرد در جامعه چه خواهد بود؟

۴- آیا این امکان وجود دارد که در همه موارد تساوی به معنای مطلق آن رعایت شود؟

۵- این توهم که نظام اسلامی با همه تفاسیر جدید، موافق و یا مخالف است و نمی خواهد یا نمی تواند حقوق زنان را رعایت کند از کجا ناشی شده است؟

۶- اصولاً باتوجه به وظایف مرد برای تامین مخارج زن و سایر اعضای خانواده، چه ضرورتی وجود دارد که زن نفش مهم و اساسی خود را در خانواده رها ساخته و فرصت کار خارج از خانه را از کسانی که براساس اراده الهی مسئولیت این کار را برعهده دارند، سلب نماید؟

۷- و سر انجام اینکه، چه چیزی سبب شده که برخی زنان ما اتکاء به الگوهای برتر اسلامی همچون حضرت فاطمه زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) و دیگر اسوه های اسلامی را فراموش نمایند ؟

برای پاسخ به این پرسش ها لازم است ابتدا نگاهی اجمالی داشته باشیم به نقش و جایگاه زن درجامعه از دیدگاه اسلامی و سپس پاسخ سوالات فوق را مورد توجه قرار دهیم.

● حدود و ضرورت حضور زن در جامعه از نگاه اسلام:

دین مبین اسلام پیوسته به دو جنس زن و مرد بعنوان دو موجود مکمل یکدیگر و نه جانشین یکی برای دیگری نگریسته و علی رغم تمام تفاوت های روحی، جسمی، عاطفی و فیزیولوژیکی که خداوند در وجود آنها قرارداده، برای هر د و جنس بعنوان یک انسان، حقوق مساوی و عادلانه قائل بوده است.

درواقع اسلام هردو موجود رابه یک اندازه شایسته رفتار و برخورد انسانی دانسته و برتری هر یک بر دیگری را تنها به میزان تقوای هرکدام مشروط نموده است و لذا با اطمینان می توان گفت که اسلام تنها مدعی واقعی رعایت حقوق زن در اجنماع است، زیـــرا با نگرشی جامع و آینده نگرانه. تمام ضمانت های لازم را برای رعایت و تداوم حقوق زن پیش بینی نموده است.

دراین باره خداوند در آیه ۲۲۸ سوره بقره می فرماید: که زنان به همان اندازه که در جامعه مسئولیت دارند باید از حقوق اجتماعی برخوردار باشند و در دیگر آیات از جمله آیه ۷۱ سوره توبه و آیه ۳۲ سوره نساء نیز براین موضوع تاکید می کند.

اولین نکته ای که می توان از معنا و مفهوم این آیات استنباط نمود، این است که اصولاً اسلام با شرکت زنان در کارهای اجتماعی مخالف نیست، اما طبیعی است برای این مشارکت متناسب باشرایط هر کدام، حد و مرزی قائل شده است، همچنان که در وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) آمده است که« زن را در کاری که با مقام وی سازگار نیست دست مده که زن گل خوشبو است نه قهرمان ».

حضرت امام (ره) نیز در این رابطه می فرمایند: دراسلام بعضی از احکام خاص مرد و بعضی خاص زن است نه این که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته باشد، زن و مرد، همه آزادند که دانشگاه بروند، رأی بدهند و رای بگیرند ، تمام معاملات آنها به اختیار خودشان است و می توانند بسیاری از شغل ها را آزادانه انتخاب کنند.(۲۰/۹/۱۳۵۷)

و درجای دیگر می فرمایند: عنایتی که اسلام به زنان دارد بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد و دراین نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند (۱۴/۱۲/۱۳۵۷ ) .

●آیا اسلام محدودیتی برای نقش آفرینی زن در جامعه قائل شده است ؟

همان گونه که حضرت امام (ره) نیز اشاره کرده اند، اسلام نه تنها هیچ گونه محدودیتی را برای حضور و مشارکت زن در جامعه و اداره امور خود ایجاد نکرده، بلکه با دقتی فوق العاده و با نگاه به خصوصیاتی که در وجود زن نهفته است با وضع قوانین ویژه، زنان را بیش از مردان مورد عنایت قرارداده است. بعنوان نمونه از یک سو با در نظر گرفتن همان ویژگی های مورد اشاره، مسئولیت های زن در جامعه را بیشتر متوجه تعلیم و تربیت فرزند و کار درخانه دانسته و زنان را از حضور غیر ضروری در جامعه و انجام کارهای سخت و دور از شأن برحذر داشته و از سوی دیگر با اعطای امتیازات مختلف مانند مکلف نمودن مرد به تامین کلیه مخارج زن به عنوان یک وظیفه و همچنین پرداخت مهریه، پرداخت شیربها و پرداخت نفقه، معیشت و آینده اقتصادی او را نیز تضمین نموده است و این درحالی است که زن در قبال مرد یا دیگر اعضای خانواده (مگر در موارد ضروری)، از نظر شرعی کمترین مسئولیتی دراین زمینه برعهده ندارد.

شاید به همین دلیل هنگامی که سخن از ارث به میان می آید، سهم کمتری را برای زن قائل شده است، چرا که مرد مسئولیت برآورده ساختن نیازهای اقتصادی زن و بلکه تمامی اعضای خانواده را برعهده دارد و زن بعنوان مکمل وجود مرد، مسئولیت تامین نیازهای روحی، روانی و تربیتی را بر دوش می کشد، ضمن اینکه با دور اندیشی و دقت فراوان، معیشت و نیاز اقتصادی او را به شکلی دیگر تامین نموده و وی را از هرگونه فعالیت و تلاش برای کسب درآمد بی نیاز ساخته است.

عمل به تاکید و توصیه های اسلام برای تقبل وظایف متناسب با شرایط و شئونات، توسط هریک از دو جنس زن و مرد، خود به خود تفاوت هایی را آشکار خواهد نمود که این تفاوت ها، تنها بیانگر اراده خلقت در آفرینش این دو موجود می باشد، همان تفاوتهایی که پایه های زندگی توام با عشق و صمیمیت حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی (ع) را بنا و حد و مرزهای مشارکت در زندگی و امور اجتماعی را برای آن دو بزرگوار تبیین نموده بود .

نقش و نحوه حضور حضرت فاطمه (س) در مسائل اجتماعی

از نگاه دخت گرامی پیامبر اسلام (ص)، والاترین و برترین افتخار زن عصمت، عفت، طهارت و تقوا و تربیت فرزندان متعهد و مومن است، همان گونه که دامان پاک او مهد پرورش فرزندانی است که تداوم حیات اسلام مدیون ایثار و فداکاری آنان است و این موضوع تا آنجا در وجود مبارکش عمق یافته و ریشه دوانده که خود در پاسخ به سوال رسول گرامی اسلام (ص) که خطاب به یاران خود می پرسند، زن در کجا به خدای خود نزدیک تر است ؟ و آنها در جواب باز می مانند، می فرماید « زن آنگاه به خدایش نزدیک تر است که در خانه خویش باشد » ۱

بانوی بزرگ اسلام در حالی که بر اولویت ایفای نقش زن در خانه تاکید داشتند و با تقسیم کار خانه با حضرت علی (ع) مسئولین انجام بخش عمده کارهای خانه را بر عهده گرفته بودند، در عین حال در خانه و در نزد پدر گرامیش همت فراوانی را برای کسب علم و دانش به کار می بردند و هر کجا که ضرورتی ایجاب می کرد نیز، فعالانه در مسائل اجتماعی و حتی دفاع از اسلام مشارکت می نمودند.

در صفخه ۲۴ کتاب بانوی اول آمده است که امام محمد باقر (ع) در مورد علم و دانش فاطمه (س) فرمودند :

« به خدا سوگند، خداوند فاطمه را به وسیله علم از فساد و بدیها بازداشت »

زندگی زهرای اطهر (س) به عنوان معلم بزرگترین مبارزین راه حق و عدالت، یعنی امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و فرزندان آن بزرگوار، سراسر همراه است با قناعت و درس اخلاق و مبارزه و جهاد برای افشاگری ظلم های غاصبین و احیای دین و سنن پدر بزرگوارش، با استفاده از فرصتهایی که در پیش رویش قرار می گرفت و تکنیک های زیبایی که به کار می بست .

هم او که حاضر نمی شد که مرد نا محرمی صدای او را بشنود و یا بدون حجاب حتی در مقابل یک مرد نابینا حاضر شود، یک روز در کنار پدر بزرگوار و همسر گرامیش در جنگ احد مرهم بر زخم مجروحین می گذارد و پس از آن با پرستاری از پیامبر (ص) به زخم های او در این جنگ التیام می بخشید، روزی دیگر و در جایی دیگر به مزار پدرش می شتابد و مـــردم را بدآنجا می کشاند و بـا استفاده از این فرصت حرف دل خود را که حاکـی از ظلم ظالمان بر او و همسرش بود، را بر آنان باز می گوید و آنگاه که برای جلوگیری از تداوم مبارزه حق طلبانه اش با محروم ساختن او از خمس غنائم و یا غصب ناروای فدک، مانع از بهره برداری وی از این موقعیت می شوند، بسیار مجدانه احقاق حق خود را دنبال می کند و در موردی از موقعیت اولین شعارگوی اسلام یعنی بلال و بزرگ ترین شعار اسلامی یعنی اذان برای بیان حق بهره می برد و در تداوم این حرکت هوشمندانه و حتی در بستر مرگ نیز در جمع زنانی که به ملاقات جسم بیمارش آمده اند، در خطابه ای آتشین نا جوانمردی و ظلم همسران آنها را افشاء و روح خفته آنان را منقلب و به دنبال آن وجدان غفلت زده جامعه را بیدار می نماید و متعاقب آن به هنگام ملاقات با کسانی که سراسیمه از این بیداری عمومی، مجددا به ملاقاتش آمده اند، جفای ظالمان را یادآور و آنان را به شدت مورد نکوهش قرار می دهد .

ظلم ظالمان و مبارزه او در راه حق، کار را تا به آنجا می کشاند که او در مسجد خطبه ای غراء سر می دهد و با افشای ظالمان، حق خود و ولایت را مطالبه می نماید و آنگاه که تداوم این وضعیت ناگوار او را مجبور می سازد تا در کنار دروازه شهر در مقابل مردم بنشیند و آنان را با پلیدیها و شقاوتهای حاکمان وقت آشنا سازد، شجاعانه اینگونه عمل می کند و حتی آنگاه که ظالمان بـرای جلوگیری از این افشاگریها، درختی را که فاطمه زهرا (س) در خارج از مدینه در پناه سایه اش می نشست و بر ظلمی که بر او و خانواده اش روا شد بود، می گریست را قطع کردند، از این حرکت روشنگرانه باز نایستاد و ناچار علی (ع) سایبانی را برای او برپا می سازد، سایبانی که بیت الاحزانش نامیدند و آثار آن همچنان برجاست .

علی رغم تمام این مشکلات، او که با کمترین امکانات، زندگیش را آغاز کرده است، همواره با ساده زیستی و قناعت فراوان در زندگی، تمام همتش را برای تربیت فرزندانش بکار می گیرد، زیرا که نیک می داند، بزرگ ترین و موثرترین سهم و نقش او در جامعه، تربیت فرزندان صالحی است که سربلندی و اقتدار جامعه اسلامی را تضمین خواهند نمود .

و اینگونه بود که پیامبر (ص) در باره او فرمود :

« دخترم فاطمه سیده و بزرگ زن برتر، از زنان دنیا و آخرت است .» (کتاب بانوی اول صفحه ۷۲ )

● معیارهای رعایت عدالت بین زن و مرد کدامند ؟

با توجه به آنچه در بخشهای قبلی مورد اشاره قرار گرفت، باید توجه داشته باشیم که همیشه عدالت به معنای تساوی نیست و به عبارت دیگر نباید انتظار داشته باشیم که چون می خواهیم مانع از تضییع حقوق زنان شویم و عدالت را رعایت کنیم پس باید صرف نظر از ضرورت و نیازهای واقعی مادی و معنوی زن یا مرد، مساوات را به طور کامل و بدون توجه به ویژگیهای هر کدام بین آنها رعایت کنیم، زیرا نیاز هریک از آنها تابع شرایط مختلف جسمی، روحی، محیطی و سایر مولفه های خاص خود می باشد و درست به همین دلیل است که انتظارات جامعه از هریک از این دو نیز، متناسب با شرایط آنان متفاوت است .

به عبارت دیگر وجود همین ویژگی ها است که معیارها و شاخص های تعیین حقوق زن و مرد را تعیین و انتظارات جامعه از آنان را تعریف می کند، به عنوان مثال هیچ گاه و در هیچ دین و مذهبی، به آن میزان که در هنگام بروز خطر از مرد انتظار مقابله و دفاع وجود دارد از یک زن چنین درخواستی وجود نداشته است و یا هرگز پذیرفتنی نیست که بگوییم لطافت طبع و ویژگی های مثبت عاطفی در مردان بیشتر از زنان است و باز شاید به همین دلیل است که دراسلام مسئولیت خطیر و سنگین تربیت و نگهداری فرزند بیشتر متوجه زنان است و از این طریق بخش قابل توجهی از وظایف اداره و هدایت جامعه بعنوان یکی از تأثیر گذارترین عوامل، به طور غیر مستقیم به آنان سپرده شده است.

دراین باره نیز خداوند در آیه ۳۴ سوره نساء می فرماید: مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی دیگر مقرر داشته و هم بواسطه آنکه مردان از مال خود به زنان نفقه دهند.

در آیه ۳۸ همان سوره نیز می فرماید: و آنچه که خداوند با آن شما را بر یکدیگر برتری داده، تمنا نکنید، برای مردان بهره ای است از آنچه کسب کرده اند و برای زنان نیز بهره ای است از آنچه به دست آورده اند، از خدا بخواهید که از فضل خود به شما عنایت کند که خداوند به همه چیز دانا است .

به عنوان نمونه: استقامت، تحمل، بردباری، مهر و محبت، عاطفه، استعداد تعلیم و تربیت و بسیاری از دیگر ویژگیها در زن و متقابلاً شجاعت، سخاوت و سیاست و قدرت بدنی را در مرد برتری داده است و همین خصوصیات سبب گردیده تا مرد حضور پر رنگ تری در اجتماع داشته و سهم بیشتری را در مقابله باخطرات و تهدیدات اجتماعی پذیرا باشد و این نیز نشانه دیگری از عنایت اسلام به زن است.

● بیان موضوع از زبان علم وآمار:

بررسی آمار و ارقام حوادث و سوانح نیز همگی مؤید این نکته است که بیشترین قربانیان حوادث اجتماعی را مردان به خود اختصاص داده اند، به طوری که تنها در جنگ دوم جهانی ، از مجموعه ۵۵ میلیون کشته، بیش از ۸۰درصد مربوط به مردان بوده و مابقی آن را زنان و کودکان به خود اختصاص داده اند.

تلفات حوادثی مانند تصادف رانندگی و سایر فعالیت های اجتماعی نیز، بیانگر آن است که تلفات مردان چندین برابر زنان است.

از سوی دیگر برخورد با این مشکلات و مشاهده مستمر این گونه صحنه ها باعث شده تا عواطف مردان، کمتر تحت تأثیر آثار مخرب این سوانح قرار گرفته و با تقویت بعد روحی و روانی، از آنان موجوداتی سخت و پرطاقت ساخته است. شاید به همین دلیل است که در شهادت های حقوقی، نظر مردان بر زنان رجحان یافته و نظر دو زن را برابر یک مرد دانسته و زن را از کار قضاوت برحذر داشته اند، زیرا همان گونه که توضیح داده شد زن از نظر عاطفی بسیار راحت تر از مرد تحت تأثیر قرار می گیرد و این احتمال وجود دارد که احساسات او در تصمیم گیری هایش مؤثر واقع شود.

«تحقیقات علمی صورت گرفته در مراکز علمی دنیا از جمله نتایج تحقیقاتی گروه پژوهشی کالج لندن نیز، موید این نکته است که میزان و نوع بروز احساسات عاطفی در زن و مرد متفاوت است، این تحقیقات که از اسکن مغزی افراد مختلف به دست آمده است، حاکی از آن می باشد که تکامل مردان بگونه ای بوده که نسبت به زنان، سماجت و پافشاری کمتری داشته باشند و در نتیجه راحت تر از زنان می توانند، مجازات و اقدامات تنبیهی وضع کنند و به این صورت جامعه را منسجم نگه دارند .

در مطالعه این گروه پژوهشی که نتایج آن در نشریه نیچر به چاپ رسیده است ۳۲ داوطلب در صحنه ای شبیه سازی شده، شاهد مجازات کسانی بودند که قبلا از آنها کلاهبرداری کرده بودند. مجازات شوک الکتریکی بود. زنان مورد مطالعه وقتی شوک الکتریکی را مشاهده می کردند، همان ناحیه ای از مغزشان واکنش نشان می داد که اگر خود فرد شوک ببیند فعال می شود، اما در مردان، این نواحی درد فعال نشد و در عوض مراکز ویژه شور و شعف مغز، واکنش نشان داد، بدین معنا که این مردان با دیدن مجازات شدن کلاهبرداران خود، احساس رضایت کردند، در حالی که زنان بنوعی با آنان احساس همدردی داشتند .

البته نتایج این مطالعه بیانگر این نبود که مردان با مشاهده صحنه مجازات، کاملا بی احساس عمل می کنند، بلکه آنها نیز مانند زنها از دیدن مجازات افرادی که علیه آنان اقدامی نکرده بودند ناراحت شدند، اما زنان حتی حاضر نبودند مجازات کسانی را که از آنها کلاهبرداری کرده بودند را ببینند ». ( روزنامه کیهان شماره ۱۸۴۴۶ )

مجموعه این عوامل گویای این نکته است که خیر وصلاح هر یک از دو جنس زن و مرد در آن قراردارد که هریک به ایفای نقش خود پرداخته و از حضور و ورود غیر ضروری به فعالیت های نا متناسب با شرایط خود، اجتناب نمایند، زیرا مطمئناً زیان این تداخل در دراز مدت بسیار فراتر از نتایج مثبت آن خواهد بود. آثار و پیامدهایی که با کمی تفکر، مهم ترین آنها را می توان به شرح ذیل بر شمرد.

● برخی از آثار سوء جابه جایی زن و مرد برای نقش آفرینی در جامعه :

۱- بدیهی است به هر میزان که زنان حضور بیشتری در اجتماع داشته و در ارتباط بیشتری با مردان قرارگیرند، خواسته یا ناخواسته برخورداری جامعه از مزایای عفاف و حجاب اسلامی کمرنگ تر و بر حجم ناهنجاری های اخلاقی بویژه در مورد جوانان افزوده و فساد اخلاقی افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر با شکسته شدن قبح روابط منطقی و متعادل بین زن و مرد که همواره مورد تاکید اسلام قرار داشته، به تدریج مرزهای حجب و حیاء، بین آنان نیز از بین رفته و به این شکل معضلات اخلاقی بیش از پیش ترویج خواهد یافت .

۲- اولویت یافتن حضور زنان بر مردان در بسیاری از موارد حتی در مواردی مانند؛ تحصیل که حق مسلم هر زن و مرد است اگر متعادل و منطقی نباشد می تواند، در دراز مدت آثار زیانباری به دنبال داشته باشد که دراین مورد مهمترین اثر آن حذف یا کاهش فرصت های شغلی برای کسانی است (مرد) که از نگاه اسلامی مسئولیت تأمین معاش خانواده را برعهده دارند.

۳- طبیعی است چنانچه قرار باشد زن بی هیچ دلیلی وظیفه اصلی خود را رها یا به جای ایفای نقش مربوطه، به دنبال کسب درآمد و استقلال مالی باشد، دامنه توقعات در هردو طرف افزایش یافته و بروز اختلافات احتمالی تشدید خواهد شد که این موضوع علاوه بر آثار مخرب روانی در خانواده و جامعه، میزان رجوع زنان به مراکز حقوقی و انتظامی را تشدید می نماید که خود می تواند پیامدهای جانبی دیگری مانند؛ فروپاشی ارزشهای عرفی و اجتماعی، افزایش میزان طلاق و از هم پاشیدگی کانون خانواده را در پی داشته باشد.

۴- با ایجاد فاصله بین اعضای خانواده، کانون گرم خانواده نیز متزلزل و بتدریج مشکلاتی مانند: انزوا طلبی و یا دوست پذیری افراطی فرزندان و افت تحصیلی آنان رخ می نمایاند و طبیعتاً بر میزان سایر جرائم اجتماعی مانند: بزهکاری و فرار جوانان از خانه نیز افزوده خواهد شد.

۵- با اشتغال زن در محیط خارج از خانه و واگذاری تربیت فرزندان به مهد کودک ها و کودکستان ها و محروم کردن آنان از عشق ومحبت مادری که بخش عمده آن در دوران طفولیت و تنها در آغوش پر مهر مادر کسب می شود، نه تنها فرزندان، بلکه در دراز مدت تمام اعضای خانواده و حتی جامعه از عواقب ناهنجار آن، متأثر خواهند شد.

۶- نتیجه دیگر پرداختن زن به فعالیت های غیر ضروری در خارج از خانه، ایجاد آشفتگی وبی نظمی در محیط داخلی خانه که زن مدیریت آن را برعهده داشته و همچنین بروز سوء تغذیه و بعضاً بیماری های ناشی از تغذیه نادرست در اعضای خانواده است، زیرا به تدریج غذاهای آماده و نامرغوب موجود در بازار، جایگزین غذاهای کیفی و سالم خانگی خواهد شد.

۷- اگر چه در ظاهر با اشتغال زن در خارج از خـانه، منبع درآمد جدیدی به درآمـدهای قبلی خانواده افـزوده می شود، اما با یک محاسبه ساده می توان دریافت که متقابلا هزینه های فراوان دیگری از جمله: هزینه ایاب و ذهاب، هزینه پوشاک، هزینه نگهداری کودکان در کودکستان ها و حتی هزینه هایی مانند؛ هزینه های درمانی ناشی از تغذیه ناسالم، هزینه رفع آثار ارتباط ناشی از تنهایی فرزندان با افراد نـا سالم، هزینه انحرافات معنوی فرزندان، هزینه های رفع خستگی های جسمی و ذهنی و درمان ناهنجاری های روحی، روانی و عاطفی ناشی از درگیر شدن بیش از حد افراد خانواده با مسائل اجتماعی و سایر موارد مشابه، به خانواده تحمیل می شود.

عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد که هر چند ناچیز جلوه می کنند، اما توجه به همین نکات است که ضرورت تفکیک نقش زن و مرد از یک دیگر را تاکید و تایید می کند، برای مثال: استراحت های قبل و بعد از زایمان که برای زنان اجتناب ناپذیر است، همواره به عنوان یک مشکل اساسی برای زنان شاغل مطرح بوده و اگر چه در نظام اداری جمهوری اسلامی ایران و برخی از کشورها، قوانین خاصی برای رفع این مشکل تدوین شده است، اما با نگاه اقتصادی واجتماعی به موضوع، ملاحظه می شود که از یک سو عدم حضور زنان شاغل در محل کار در این ایام و از سوی دیگر دغدغه های نگهداری فرزند پس از آن، تبعات منفی فراوانی را هم برای خانواده ها و هم برای نظام اداری کشور در پی دارد.

بنابر این بر هر زن مسلمان شرط است که باتوجه دقیق به ظرافت های نهفته درخلقت، قبل از این که تحت تأثیر تبلیغات دروغین بیگانگان قرار گیرد، به آینده و جایگاه و منزلت خویش بیندیشد و بر مردان جامعه اسلامی است تا با دقت تمام و توجه به نیازهای روز همسران خود، زمینه های لازم را برای تامین و رشد و تعالی مادی و معنوی آنان در ابعاد مختلف، فراهم نمایند.

بدیهی است طرح این موضوعات به معنای نفی مطلق حضور زن در جامعه نیست، بلکه تاکید مجدد بر ضرورت توجه به قوانین آفرینش و حد و مرزهایی است که رعایت آنها متضمن حفظ واستمرار سلامت، شادابی و پویایی بنیان خانواده می گردد.

احمدرضاهدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

منابع و ماخذ :

۱- قرآن مجید

۲- نهج البلاغه - دشتی محمد - انتشارات ائمه - پاییز ۷۹

۳- بانوی اول - نعیمی جواد - مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی - تابستان ۱۳۷۰

۴- زنان نمونه - شیرازی علی - مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی - سال ۱۳۷۹

۵- زهرا (س) مولود وحی - علم الهدی سید احمد - موسسه انتشاراتی امیر کبیر - سال ۱۳۷۵

۶- روزنامه کیهان - شماره ۱۸۴۴۶- تاریخ ۱۳/۱۱/۸۴ -صفحه ۹



همچنین مشاهده کنید