سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

بدیل سفرهای استانی


بدیل سفرهای استانی

در چنین شرایطی از شخص وزیر و معاون او اصولاً چه کاری ساخته است

درباره سفرهای استانی هیات وزیران و تبعات آن از جمله هزینه و فایده، تراکم انبوه مصوبات، ارتقای مطالبات مردمی و عدم توانایی دولت در خصوص پاسخگویی به این حجم عظیم وعده ها، دریافت نامه های فراوان و صدور دستورات غیرکارشناسی- که نگارنده در چندین مورد شاهد آن بوده - و سایر مسائل مرتبط به این رویکرد متفاوت دولت نهم نقد و نظرهای فراوانی در سطوح گسترده منتشر شده است و در شرایطی که به نظر نمی رسد جمع بندی جامعی - چه از سوی مخالفان یا موافقان - ارائه شده باشد و برای مثال نطق پیش از دستور آقای شجاع پوریان (در نقد و نفی این سفرها) و دفاع مکرر استانداران (در راستای عملیاتی شدن مصوبات) به شکلی دقیق و مستند؛ به راهکار شفافی رسیده باشد، حسب ظاهر دولتمردان در آستانه تدارک دور دوم سفرهای استانی چمدان ها را نیز بسته اند.از آنجا که دولت نهم سیاست های کلی و جزیی خود را بر مبنای نوآوری و مخالفت همه سویه با برنامه های خرد و کلان اسلاف خود نهاده است و در پیشبرد این هدف از سیاست خارجی تا حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... را یکسره دگرگون ساخته است و برای اثبات مدعای مردمی ترین دولت تمام طول تاریخ مدرن ایران، دست به اقدامات دیگری نیز زده است که در این مجال به اجمال مورد اشاره قرار می گیرد.حضور اعضای دولت در یکی از دانشکده های دانشگاه تهران - پیش از مراسم سیاسی عبادی نماز جمعه - تاکنون زیاد مورد توجه رسانه ها واقع نشده است.

▪ حال آنکه از چنین رویکردی پس از سلسله سفرهای استانی، می توان به عنوان حرکتی بی بدیل در جهت سفر به استان تهران یاد کرد و امتیازاتی برای آن قائل شد.

الف) استقرار وزیران، معاونان و برخی مقامات ارشد قوه مجریه در اتاق های شماره گذاری شده دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران - روزهای آدینه - فراخوانی است که در جریان آن مردم می توانند به طور مستقیم به مدیران بالای نظام مراجعه کنند و علی القاعده از ایشان برای حل مشکلات شان یاری بطلبند. اینکه در چنان فرصت کوتاهی - از ساعت ۹ تا ۱۱ صبح - چند نفر می توانند به یکی از مقامات دولتی دست بیابند یک سوی قضیه است و سوی دیگر ماجرا البته بسیار دردناک تر است.بی تردید عمده مشکلات مردم در چنین مواقعی از یک سلسله انتظارات شخصی و جزیی و دعاوی نیازمند بررسی کارشناسی و غالباً از حوزه مقولات اقتصادی فراتر نمی رود. تجمع مردم در کنار اتاق وزیر تعاون و اتاق خلوت مدیران فرهنگی و ارشادی موید این مدعا است.

در چنین شرایطی از شخص وزیر و معاون او اصولاً چه کاری ساخته است؟ جز یک دستور غیرکارشناسی در هامش نامه یکی از شهروندان خطاب به فلان مدیر میانی برای تسریع در حل مشکلی یا مطالبه یی که تازه معلوم نیست تا چه حد قانونی باشد.ب- از سوی دیگر حضور برخی از وزیران و معاونان ایشان در چنان جایگاهی اصولاً از چه خاستگاهی برخوردار است؟ برای نمونه اگر جناب مهندس «آقازاده» یا جناب «مظاهری» در دسترس مردم قرار گیرند چه کسی با ایشان در خصوص مسوولیت شان (انرژی هسته یی - بانک مرکزی) طرح مشکل خواهد کرد؟ اجازه بدهید دست خود را کمی پایین تر بگیرم. وقتی تصویری از مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در یکی از این ملاقات های مردمی دیدم ناخودآگاه از خود پرسیدم در مراسمی مانند نماز جمعه تهران چه کسی و به چه منظوری به یکی از این مدیران (مثلاً مدیر کل مطبوعات داخلی) مراجعه خواهد کرد و ... یا با مدیر کل امور کتاب وزارت پیش گفته چه کاری می توانند داشته باشند؟ آن هم در شرایطی که - باز هم به شهادت صاحب این قلم - دست افراد ذی ربط مانند اصحاب رسانه ها و ناشران بسیار سخت به دامن این دوستان می رسد،

ج ) اگر حتی فرض کنیم که چنین ملاقات هایی متضمن فوایدی برای مردم است باز هم سوال دیگری ما را آزار می دهد. دولتمردانی که اصل «عدالت اجتماعی» را سرلوحه فعالیت خود قرار داده اند، با حضور در نماز جمعه پایتخت فقط اهالی تهران و البته افرادی که به این مراسم تشریف می برند را از مساعدت های خود بهره مند ساخته اند و این امر مغایر هرگونه توزیع عادلانه امکانات در سطح ملی است؟ می توان فرض کرد که زندگی به جز تهران در سایر شهرهای ایران بزرگ نیز جاری است و اگر قرار است دولتمردان از اوقات شخصی خود به مردم رانتی هدیه کنند چقدر خوب است که این موهبت شامل حال همه شود و در موارد ویژه به کسانی تعلق گیرد که ناگزیر - و نه از روی علاقه شخصی - نیازمند ملاقات با یکی از مدیران ارشد فلان وزارتخانه هستند،