جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

می نشینم (شعر)


می نشینم (شعر)

می نشینم
روحم را به باغ می دهم
و چشمم را به باد.
ـ پنجره ای به سوی تو باز می کنم ـ
می نشینم
و حس می کنم جان درختان را در شاخه های رقصانشان
در پای بندی ریشه دارشان به خاک
و در هواخواهی …

می نشینم

روحم را به باغ می دهم

و چشمم را به باد.

ـ پنجره ای به سوی تو باز می کنم ـ

می نشینم

و حس می کنم جان درختان را در شاخه های رقصانشان

در پای بندی ریشه دارشان به خاک

و در هواخواهی جوان ترین شاخه هاشان از آسمان

می نشینم

و نمی ترسم که دست های تو، باد

که چشم های تو، باد

که قلب تو

باد می وزاند به بادبادک برگ های سبز با نخ های کوتاه

ـ به جانم ـ

می نشینم

و نمی بینم که ابرهای باران دار از کدام سوی کدام قله ظاهر می شوند

در اتاقی که چهاردیوارش چهارقاب عکس تو شده ست

«می نشینم تا مه بیاید و پنهانم کند»

فریبا یوسفی