شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

اصغر فرهادی هویت سینمای ایران


اصغر فرهادی هویت سینمای ایران

کمتر کسی است که در نگاه پیشینه ای خود به کارنامه هنری اصغر فرهادی، تلاش های قابل تامل وی در عرصه فیلمنامه نویسی آثار اجتماعی شاخص تلویزیون، همچون "داستان یک شهر"و "روزگار …

کمتر کسی است که در نگاه پیشینه ای خود به کارنامه هنری اصغر فرهادی، تلاش های قابل تامل وی در عرصه فیلمنامه نویسی آثار اجتماعی شاخص تلویزیون، همچون "داستان یک شهر"و "روزگار جوانی" را از یاد برده باشد و وقتی این جریان متداوم و سیال موفقیت، در زندگی هنری این کارگردان را پیگیری می کنیم و به خرس طلایی جشنواره برلین برای "جدایی نادر از سیمین" می رسیم، دلایل توفیق پی در پی فرهادی را می توان در نگاه کنکاش گر و دقیق او به جامعه اسلامی ایران و رفتارهای طبقات اجتماعی رهگیری نمود.

به واقع، فرهادی با ظرافت و دقت خاصی که در شخصیت پردازی آثارش به کار می برد، هر اثر خود را به عنوان یک دانشگاه اجتماعی برای بازتابش درست وضعیت کنونی فرد، طبقه یا جامعه کل در می آورد که نتایج چنین رویکردی در عرصه فیلمسازی، خلق برترین آثار دهه ۸۰ را به دنبال دارد.

فرهادی در سه اثر شاخص خود ( "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین") در تحلیل مبانی رفتاری طبقه متوسط ، به یک سه گانه نمادین از وقایع نگاری دروغ و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی می رسد که به ویژه عمق پر رنگ وجه نازیبا و چرک دروغ را، می توان در "جدایی نادر از سیمین" به عنوان یک نمونه مثالی از نقد اجتماعی در قالب فیلم سینمایی رهگیری کرد.

در منظری دیگر، اصغرفرهادی تا پیش از ورود قدرتمندانه به سینما از طریق کارگردانی و فیلمنامه نویسی آثاری همچون "شهر زیبا" و "رقص در غبار"، به عنوان یک هنرمند جامعه شناس و با دقت نظری که در ارزیابی مسایلی چون زندگی مجردی، رفاقت جوانان و مشکلات میان والدین و فرزندانشان در مجموعه "روزگار جوانی" داشت و همچنین آن وجه مستندگون دراماتیکی که در "داستان یک شهر"، بر نگاه خود نسبت به تصویر تهران در اواخر دهه ۷۰ مستقر ساخت، همگی نشانگر هوش بالای این کارگردان در عرضه تصویری صحیح از انسان معاصر جامعه ایرانی است.

فرهادی در "چهارشنبه سوری" با برش های درستی که از لحظه های مکانی و زمانی، در قطع تصاویر اثر لحاظ می کند، علاوه بر آن که زمان روایت قصه را به درستی به مخاطب انتقال می دهد ( تنگ ماهی به مخاطب نشان می دهد که روایت "چهارشنبه سوری"، روزهای آخر سال است)، حتی مختصات روابط انسانی آپارتمان را نیز از طریق چرخش دوربین در خانه مژده( هدیه تهرانی) و ناهید(پانته آ بهرام) و نوع مناسباتشان به مخاطب منتقل می کند.

همچنین تصاویر ثبتی اثر که آغازی بر وقایع نگاری دروغ در سینمای فرهادی است، حس شک مژده(با بازی درخشان هدیه تهرانی) به شوهرش را به خوبی بازتاب می دهد و البته نوع پردازش فرهادی نسبت به ماهیت حقیقی رفتار انسان امروز که بر پایه اصالت نفع فردی حتی با توسل به دروغ است، نیز به جا افتادن بهتر روح انسانی "چهارشنبه سوری" کمک شایان توجهی می کند.

فرهادی با پیوند زدن اخلاق و دین در "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" ، چنان مخاطب ایرانی را درگیر متن تصویری این دو اثر می کند که اگر یک نظر سنجی ملی انجام دهیم و کلیه آثار تولیدی دهه ۸۰ را در یک کفه ترازو قرار دهیم و تریلوژی اصغر فرهادی درباره دروغ را به کفه دیگر منتقل کنیم، سنگینی کفه به سمت آثار فرهادی است و از اینرو وی را می توان برترین کارگردان دهه ۸۰ و هویت سینمای ایران نامید.

نویسنده: نیما بهدادی مهر

روزنامه نگار و سینمایی نویس