جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مرز باریک انگ زنی
رو به رو شدن با انگهای (Stigma) مختلف یا در برداشتی غیرعلمی، آنچه بین مردم بدنامی خوانده میشود، امری است که هر فرد دارای اختلالات روانی به دفعات تجربه کرده است.
به طور کلی انگها را به دو نوع میتوان طبقهبندی کرد. نوع اول که بیشتر در وسایل ارتباط جمعی یا گروههایی مثل نیروهای کار دیده میشود، «انگهای اجتماعی» (Public stigma) است، یعنی برچسبهایی که از سوی اجتماع به فرد نسبت داده میشود و عناصر مهم آن تفکر کلیشهای، پیشداوری و تبعیض در تفکر رایج اجتماعی است. راه شناسایی آن از نوع دوم، یعنی «انگ به فرد» (Self Stigma) یا ذهنیت منفی فرد نسبت به خود، عناصر متفاوت آنها است.
در نوع دوم تفکر کلیشهای در درون فرد همراه با پاسخ غلط و گاه خشمآلود به پیشداوریها از طریق طفره رفتن از زیر بار انجام مسوولیتهای روزمره و شخصی بهبود پیدا میکند. به دلیل درونی و نهان بودن انگیزه این پاسخها از یک طرف و فراوانی و سهولت دستیابی به افکار عمومی از طرف دیگر، معمولا کفه تحقیقات انجام گرفته درباره انگهای اجتماعی، سنگینتر از انگ به خود است.
● واکنشها چگونه است؟
امروزه با بررسی گروههایی که بیشتر در معرض انگ اجتماعی قرار دارند، مثل اقلیتهای نژادی، جنسی، مبتلایان به ایدز و ناتوانان حرکتی و تعمیم برخی یافتهها، توانستهاند کار تحقیقات روی مساله انگ به خود را نیز پیش ببرند. برخی محققان دانشگاه شیکاگو پیشبینی کردهاند واکنش مبتلایان به اختلال روانی میتواند مشابه واکنش اعضای هر یک از این گروهها باشد. آشکار است که عزتنفس این مبتلایان در جامعهای که انگزنی ریشههای فرهنگی کم و بیش دیرپایی در آن دارد، به طور قطع و صورتهای مختلف در طول زندگیشان جریحهدار میشود. معمولا این افراد به ذهنیت منفی که در وجودشان نسبت به خود دارند به دو شکل پاسخ میدهند: خشم یا بیتفاوتی. دراین مورد نیز نوعی تطابق رفتاری بین افراد دارای اختلالات روانی و اعضای گروههای خاص اجتماعی میتوان مشاهده کرد.
واکنش یک سیاهپوست آمریکایی به تبعیضی که در حق او روا میشود و درخواست خشمآلودش برای تغییر، گاه مشابه رفتار فرد روانپریشی است که در واکنش به ذهنیت منفی درباره خود مجدانه برای تغییر درونی و درمان خود تلاش میکند.
کارشناسان عقیده دارند واکنش افراد با اختلال روانی به موضوع انگ به خود با توجه به شخصیت آنان متفاوت است. عزتنفس آن دسته افرادی که قضاوتهای اجتماع برایشان مهم و معتبر باشد، بیش از گروهی که نسبت به پیشداوریها و قضاوتهای اجتماعی بیتفاوت هستند، جریحهدار میشود. بیتفاوتی در پاسخ به انگ در افراد با عزتنفس پایین بیشتر دیده میشود، ولی کسانی که عزتنفس بالایی دارند اگر احساس کنند جامعه طور دیگری با آنان رفتار میکند و انگ خوردهاند، با خشم و قدرت جواب میدهند.
● تفاوت در نوع واکنشها
مطالعه روی تفاوت این نوع واکنشها، آغاز مطالعه درباره انگ به خود در افراد با اختلالات روانی است. در مطالعهای که در سال ۲۰۰۳ انجام شد، تلاش شد با تنظیم پرسشنامههایی، برداشت با اختلال روانی در مورد انگهایی که از درون آنان به خود شکل میگیرد، درجهبندی و مواردی مانند بیماری افسردگی، عزتنفس، تعبیر فرد از تبعیض، توانمندی بهبود اندازهگیری شود. طراحان این پرسشنامه عقیده داشتند این درجهبندی کاملا قابل دستیابی و معتبر است. با توجه به مقاومت اجتماع به رها کردن فرهنگ انگزنی شاید بهتر باشد پاسخهای منفی فرد که درنتیجه انگ به خود ایجاد میشود را تغییر داد. در این نوع رویکرد، کاهش پاسخهای منفی به خود با اختلالات روانی هدف قرار گرفت و این درجهبندی به محققان امکان داد با اندازهگیری انگ به خود نسبت به تغییر جواب منفی در طول درمان اقدام کنند.
در یک جمعبندی خلاصه متخصصان سه راهکار اصلی برای کاهش جوابهای منفی فرد در نتیجه انگ به خود و همینطور تعدیل فرهنگ انگزنی ارایه کردهاند.
▪ اعتراض: ایجاد حرکتهای فعال و قابل مشاهده اجتماعی برای افشا و جلوگیری از سوءاستفاده یا سوءتعبیر از حضور مبتلایان به اختلال روانی در هر جا. این جاها میتوانند فیلمهای سینمایی، رسانهها یا حتی گزارشهای زندهای باشد که در آنها بدون برنامهریزی قبلی به فرد روانی انگ زده میشود. علاوه بر ایجاد حرکت، پیگیری موارد مطرح شده نیز مهم است.
▪ آموزش: با آموزش یافتههای علمی و درمانهای موثر باید توده مردم بفهمند که مشکلات روانی همان تنبلی یا شخصیت ضعیف نیست و فرد مبتلا باید درمان شود. به عنوان مثال درباره اختلالات غذا خوردن در کنفرانسها و جلسات زیادی صحبت شده است. تحقیقات نشان میدهند که توضیح بیولوژیک این اختلالات کمک زیادی بر کاهش انگزنی اجتماعی کرده است. هر چند هنوز هستند افرادی که مبتلایان به گرسنگی روانی (anorexics) را به دلیل رفتارشان سرزنش میکنند.
▪ ارتباط: دیدن زندگی روزمره افراد با اختلال روانی، گام موثری در راه زدودن تصورات نادرست نسبت به بیماران روانی است که این بار اصلی نیز بر دوش رسانهها است. تعدیل باورهای عمومی به نسبت زیادی با موفقیت درمان این افراد بستگی دارد. هر چه قدر درمان آنان موفقتر باشد، اقبال عمومی نسبت به تغییر فرهنگ انگزنی بیشتر میشود.
امروز مساله درمان و مطرح کردن اختلالات روانی بیش از گذشته به عرصه عمومی وارد شده است. روانپزشکان در تلویزیون صحبت میکنند. ارتش با کنار گذاشتن رازداریهای قبلی، در راه درمان اضطراب سربازان عمل میکند و جورجبوش در زمان ریاست جمهوری خود در اقدامی نو اعمال هر نوع تبعیض را از سوی شرکتهای بیمهگذار در مورد بیماران با اختلالات روانی منع کرد. گروههای فرهنگسازی کار خود را به خوبی شروع کردهاند. گذشته از استقبال افکار عمومی نسبت به تغییر نگرش درباره بیماران روانی،آنچه عمق و شدت این حرکت را تعیین میکند این است که آنان در آخر به دلیل مشکل خود تا چه اندازه در اجتماع پذیرفته میشوند.
منبع:
Stantord.wellsphere.com
ترجمه: مرجان یشایایی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران رئیس جمهور مازندران توماج صالحی رئیسی دولت سیزدهم دولت مجلس شورای اسلامی مجلس تعطیلی شنبه ها شورای نگهبان
سیل مشهد سیل مشهد هواشناسی تهران خراسان رضوی بارش باران پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه قتل سازمان هواشناسی
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا چین بازار خودرو قیمت دلار مالیات مسکن ایران خودرو دلار بانک مرکزی تعطیلی شنبه
لیلا حاتمی زری خوشکام علی حاتمی نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران کتاب تلویزیون زنان سریال فردوسی ازدواج
رژیم صهیونیستی غزه روسیه آمریکا فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ترکیه یمن حزب الله لبنان لبنان
فوتبال استقلال تراکتور پرسپولیس جام حذفی مس رفسنجان لیگ برتر سپاهان بازی باشگاه استقلال لیگ برتر انگلیس جواد نکونام
هوش مصنوعی جنگ گوگل آیفون اپل اینترنت سونی ایلان ماسک سرعت اینترنت عیسی زارع پور ایرانسل
خواب بارداری کاهش وزن چای دیابت چاقی سرماخوردگی