پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ لغات معماری سنتی ایرانی


فرهنگ لغات معماری سنتی ایرانی

این واژگان را می‌توان کلیدی‌ترین واژگان واژه‌نامه معماری ایرانی و معماری سنتی ایرانی دانست.
▪ آبدارخانه: فضای مخصوص تهیه چای و شربت و قلیان
▪ اتاق گوشوار: اتاقی که در طبقه …

این واژگان را می‌توان کلیدی‌ترین واژگان واژه‌نامه معماری ایرانی و معماری سنتی ایرانی دانست.

آبدارخانه:

فضای مخصوص تهیه چای و شربت و قلیان

اتاق گوشوار:

اتاقی که در طبقه بالا، کنار تالار قرار می‌گیرد و به آن ارتباط دارد.

ارسی:

پنجره بزرگ چوبی که یک جبهه اتاق را به‌طورکامل می‌پوشاند و دارای بازشوهای کشویی بالارونده و شیشه‌های رنگین است.

اندرونی:

بخشی از خانه که مخصوص زن، فرزندان، خدمتگزاران و سایر اهل خانه بوده است.

ایوان:

فضای نیم‌باز مسقفی که از سه طرف محدود و از یک طرف باز است.

ایوانچه:

ایوان کوچک و کم عمق

ایوان ستون‌دار:

فضای نیم‌باز ستون‌داری که معمولا مقابل فضاهای بسته قرار می‌گیرد.

بادگیر:

عنصر مرتفعی که روی بام قرار می‌گیرد و جریان هوا را به درون ساختمان هدایت می‌کند.

بیرونی:

بخشی از خانه که مخصوص میهمانان است.

پنج‌دری:

اتاق بزرگی که پنج پنجره بزرگ در کنار یکدیگر و به سمت حیاط دارد.

تالار:

اتاق بزرگ و تشریفاتی خانه که معمولا محل پذیرایی از میهمانان است.

تالار سرداب:

فضای تالارمانندی که در زیرزمین خانه قرار می‌گیرد.

جلوخان:

فضای باز پیش از سردر ورودی

چهارصفه:

فضای صلیبی‌شکلی که از یک فضای گنبددار در مرکز و چهاربخش با پوشش طاق و تویزه در چهارطرف آن تشکیل شده است.

حوضخانه:

فضای سرپوشیده مرتفعی که حوضی در میانه دارد و معمولا با فضاهای دیگر مرتبط است.

حیاط‌خلوت:

فضای باز کوچک و فرعی که معمولا در پشت فضا‌های اصلی خانه قرار می‌گیرد و گاهی مربوط به قسمت‌های خدماتی خانه است.

حیاط بالاخانه:

حیاط کوچکی در طبقه دوم خانه که به همراه فضا‌های پیرامون خود بخش نسبتا مستقلی را در خانه پدید می‌آورد.

خورشیدی:

بخش نیم‌دایره‌ای بالای درها با تقسیمات داخلی

درشکه خانه:

فضای نگهداری درشکه‌ها

دودری:

اتاقی که دو پنجره بزرگ در کنار یکدیگر به سمت حیاط دارد.

رواق:

فضای نیم‌باز ستون‌داری است که از تکرار چهار طاقی‌های مشابه در یک راستا پدید می‌آید و در طول ضلع یک یا چند جبهه حیاط قرار می‌گیرد.

سرداب:

زیرزمین

سفره‌خانه:

اتاق وسیع یا تالاری که محل صرف غذاست، اتاق غذاخوری و پذیرایی از میهمانان

سه دری:

اتاقی که سه پنجره بزرگ در کنار یکدیگر و به سمت حیاط دارد.

سیم گل:

گلی است مرکب که نمای ساختمان را با آن می‌پوشانند.

شاه‌نشین:

فضایی در صدر تالار و رو به سوی پنجره که مخصوص نشستن بزرگان است.

شربت خانه:

فضای انبار و مخزن نوشیدنی‌ها

صفه:

سکوی بدون سقفی که سطح آن بالاتر از سطح حیاط است و معمولا در جلوی فضاهای بسته قرار می‌گیرد.

طاق و تویزه:

نوعی روش سقف‌سازی

طره:

سقفی که برای محافظت نمای ساختمان از باران بر لبه بام می‌سازند و از یک سو به ساختمان اتصال دارد.

قطاربندی:

مقرنسی که در یک خط مستقیم کار شده باشد مانند مقرنس بین طاق و دیوار‌های یک اتاق

کاربندی:

به‌طورکلی به مجموعه سقف‌سازی‌های داخلی تزیینی می‌گویند (اعم از رسمی، یزدی، کاسه‌سازی و مقرنس).

کفش‌کن:

فضای واسطه‌ای که ورود به فضاهای بسته از آن میسر می‌شود.

مطبخ:

آشپزخانه

معقلی:

نوعی تزیین که از ترکیب آجر و کاشی به وجود می‌آید.

مقرنس:

نوعی سقف‌سازی که مرکب از طاسه‌های (عناصر سه بعدی فضای) هم‌اندازه و هماهنگ است.

مهتابی:

فضای بدون سقفی است که بالاتر از سطح حیاط قرار می‌گیرد. دیوار‌های این فضا نماسازی می‌شود و به این ترتیب به ایوانی شباهت پیدا می‌کند که سقف آن را برداشته‌اند، این فضا معمولا از سه طرف بسته و از جهت چهارم به فضای باز مشرف است.

هشتی:

فضای اصلی ورودی که معمولا بعد از سردر قرار می‌گیرد.

هفت دری:

اتاق بزرگی که هفت پنجره بزرگ در کنار یکدیگر دارد.

یزدی بندی:

نوعی سقف‌سازی داخلی تزیینی

امیر حسین شریفیان