پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
بازیگران بی نشان
موضوع جهانیسازی از كجا سرچشمه گرفته و منشأ آن چیست، صاحبنظران رشتههای مختلف در پاسخ به این سوال دیدگاههای متفاوتی دارند؛ صاحبنظران سیاست، منشأ آن را سیاسی میدانند و صاحبنظران اقتصادی آن را در قالب پدیدهای اقتصادی میبینند دیگر حوزههای علمی نیز اصالت و اهمیت را به فعالیت مرتبط با زمینه تخصصی خویش میدهند. این مقاله طی بحثی مقدماتی درخصوص مفاهیم مختلف جهانیسازی، عرصههای گوناگون مرتبط با این مفهوم و جایگاه آن را بررسی كرده و به منشأ ظهور آن نیز خواهد پرداخت.
تقریبا دو دهه از پیدایش مفهوم جهانیسازی"Globalization" میگذرد. این مفهوم چنانكه پیش از این نیز ذكر گردید، بحثهای زیادی را در عرصههای مختلف به همراه داشته است. پیش از پرداختن به تعاریف مطروحه در این زمینه معنای لغوی آن را بررسی میكنیم و به این مناقشه پایان میدهیم كه در گفتمان رایج كنونی، جهانیشدن معادل واژهٔ«ationzGlobali» به كار میرود در حالی كه اگر به سوابق ساخت تركیبهای شبیه این واژه در زبان انگلیسی رجوع شود، درمییابیم كه نشانه آخر این واژه، ایجادكنندهٔ حالت فاعلی برای آن است. در گذشته مصداقهایی از این دست در كلمههای انگلیسی «ationzLiberali»، «ationzModerni» و «ationzWesterni» به كار رفته و به صورت آزادسازی، نوسازی و غربیسازی ترجمه شدهاند. از این رو شایسته است برای كلمه «ationzGlobali» نیز معنای جهانیسازی را به كار ببریم.
نكته دیگر آن كه در قالب این مفهوم، فرایند تولید، توزیع كالا، خدمات، امكانات ارتباطی و اطلاعاتی گوناگونی كه در اختیارنظام سرمایهداری است و درصدد گسترش حوزه اقتدار خود در همه جهان میباشد، نادیده گرفته شده است؛ به عبارت دیگر در ورای پدیده جهانیسازی، اقتداری وجود دارد كه نقش هدایتكنندگی را برعهده داشته و فاعلیت قوی و تاثیرگذاری دارد. البته برای روشنترشدن موضوع میتوان به نقش فعال نیروها و قدرتهای سرمایهداری غربی در سیر تحول تاریخی وسایل و ابزارهای ارتباطی عصر جدید نیز پرداخت،۱ كه در اینجا به همین اندازه بسنده میشود.
-۱ مفهوم جهانیسازی
جهانیسازی به صورتهای گوناگونی تعریف شده است كه در برخی از جنبهها اتفاق نظر وجود دارد و در برخی دیگر، نظرات متفاوتی مطرح گردیده است.
مك گرو درباره جهانیسازی میگوید:
«افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی كه فراتر از دولتها (و در نتیجه فراتر از جوامع) شكل میگیرند، نظام جدید جهانی را میسازند. جهانیسازی به فرایندی اطلاق میشود كه از طریق آن، حوادث، تصمیمات و فعالیتهای یك بخش از جهان میتواند نتایج مهمی برای افراد، جوامع و دیگر بخشهای كره زمین به همراه داشته باشد.»۲
یكی از ویژگیهای اصلی جهانیسازی، ارتباطات دو سویه است؛ و برخلاف وابستگی متقابل كه بر دوجانبهبودن تاكید دارد، جهانیسازی امكان وابستهشدن را نیز در نظر میآورد.۳
مفهوم جهانیسازی به اهمیت نظمدهی مجدد زمان و مكان اشاره دارد. نظریهپردازانِ وابستگی متقابل، نگاه خود را به بینالمللیشدن روابط ملتها متمركز كردهاند، در حالی كه نویسندگان زبده در زمینه جهانیسازی، از حركت به سوی جامعه جهانی سخن میگویند.۴
از دیدگاه برخی صاحبنظران، جهانیسازی با انحصار همخوانی ندارد؛ یعنی جهانیسازی این واقعیت را میپذیرد كه انحصاریبودن نه واقعیت است و نه امكان تاریخی.۵ در نظر برخی دیگر از صاحبنظران، جهانیسازی در یك مفهوم، علاوه بر كوچكشدن جهان، به تقویت آگاهی از جهان نیز اشاره دارد. معمولا علت این كوچكشدن را پیشرفت سریع فناوری و تشدید روزافزون فعالیتهای اقتصادی میدانند.
بر پایه همین تفسیر از جوامع ملی است كه كارآمدی مقامات ملی متزلزل شده و استقلال عمل آنها از بین میرود. به علاوه توسعه شبكههای فراملی و ساختارهای اقتدار جهانی موجب جابهجایی و گسیختگی تصمیمگیری ملی میشود. این كوچكشدن فیزیكی جهان و اندیشه دهكده جهانی، با درك تحولیافتهای از زمان و مكان همراه است.
جهانیسازی موجب افزایش فرایندهایی میشود كه از طریق آنها شبكههای ارتباطی و نظامهای تولید، در سطوح محلی و جهانی به یكدیگر پیوند میخورند. زندگی روزمره ما، چنان ساختاری یافته است كه تعاملات اجتماعی در دل شبكههای جهانی صورت میگیرد؛ در این نگرش، جهانیسازی این گونه تعریف میشود: تشدید روابط اجتماعی در سرتاسر جهان كه مكانهای دور از هم را چنان به هم مرتبط میسازد كه اتفاقات هر محل، زاده حوادثی است كه كیلومترها دورتر به وقوع میپیوندد و برعكس.۶
دیوید هاروی معتقد است كه جهانیسازی به مرحله شدیدی از فشردگی زمان و مكان منجر شده كه تاثیر گیجكننده و مخربی بر رویههای سیاسی ـاقتصادی، توازن قدرت طبقات و نیز زندگی فرهنگی و اجتماعی دارد.۷
مارتین آلبرو جهانیسازی را فرایندی میداند كه براساس آن، تمام مردم جهان در جامعه واحد و فراگیر جهانی به هم میپیوندند.۸ از دید فرهنگی نیز، فقط به جهانیسازی توجه شده است. «مانوئل كاستل» با اشاره به عصر اطلاعات، جهانگرایی را ظهور نوعی جامعه شبكهای میداند كه در ادامه حركت سرمایهداری، عرصه اقتصاد، جامعه و فرهنگ را دربرمیگیرد.۹
دیوید هلد در كتاب دمكراسی و نظم جهانی (۱۹۹۶)، با داشتن نگاه آسیبشناختی به جهانیسازی، این پدیده را حركت به سمت نوعی دمكراسی جهان شهری میبیند كه در عین حال، كثرت فرهنگی و اقتصادی را نیز در بر خواهد داشت.۱۰
محمد عبدالجابری با تعریفی از جهانگرایی فرهنگی و این كه ما دارای فرهنگ واحد جهانی نیستیم، درخصوص جهانیسازی میگوید:
«جهانگرایی دارای یك نظام جهانی است؛ نظامی كه زمینههای مختلفی همچون سرمایه، بازرگانی مبادلات، ارتباطات، سیاست، اندیشه و ایدئولوژی را شامل میشود. بهویژه در مباحث كنونی، منظور از جهانگرایی، بسط، گسترش و انتقال تمدن و فرهنگ ایالات متحده امریكا به دیگر كشورهای جهان است.»
او به تفكیك دو مفهوم جهانگرایی و جهانیسازی پرداخته و میگوید:
«جهانیسازی یعنی به استقبال جهان رفتن، آشناشدن با فرهنگهای دیگر و احترامگذاشتن به آرا و نظریههای دیگران؛ در صورتی كه جهانگرایی، نفی دیگران، نفوذ در فرهنگهای دیگر و محل برخورد ایدئولوژیهاست.»۱۱
به طور كلی اعتقاد صاحبنظران درباره جهانیسازی این است كه ادغامشدن بازارهای جهان در زمینههای تجارت و سرمایهگذاری مستقیم و نیز جابهجایی و انتقال سرمایه، نیروی كار و فرهنگ در چارچوب سرمایهداری و آزادی بازار و در نتیجه سر فرود آوردن جهان در برابر قدرتهای جهانی بازار، منجر به شكاف در مرزهای ملی گردیده و كاستهشدن حاكمیت دولت را به همراه خواهد داشت. عنصر اصلی و اساسی در این پدیده، شركتهای بزرگ چندملیتی و فراملی هستند. این پدیده پیامد سر برآوردن دولتهای نیرومند ملی و عالیترین مرحله روابط سلطهگری امپریالیستی است.
جهانیسازی، اوج پیروزی سرمایهداری جهانی در عالم است و از بطن دولت ملی كه همچنان به صورتی یكسان به تولید خود در درون و بیرون مرزهایش ادامه میدهد، زاده شده است. از دید دیگر نیز، رقابت بیقید و شرط در سطح جهان است؛ رقابتی كه برای كشورهای غنی، درآمد بیشتر و برای كشورهای فقیر، فقر بیشتر میآورد. این امر، در سایه چیرگی و رهبری كشورهای مركز و نیز در سایه حاكمیت نظامجهانی، مبادله نامتوازن و ناهمگونی ایجاد میكند.
مفهوم جهانیسازی در متون علوماجتماعی، به منزله ابزاری تحلیلی برای توصیف روند تغییر در زمینههای گوناگون مطرح شده است. آنتونی ماكفرو در كتاب «تاخیر بررسیهای جهانی»، معتقد است چهار روند اساسی برای جهانیسازی وجود دارد
-۱ رقابت میان قدرتهای بزرگ
-۲ نوآوریهای تكنولوژیك
-۳ جهانیسازی تولید و مبادله
-۴ تجدد و نوگرایی.۱۲
-۲ زمینههای ظهور جهانیسازی
ای.ام. دوون رییس هیات مدیره شركت ایتون (تولیدكننده انواع قفل)چندین سال پیش گفته بود:
«تنها تفاوت میان اهل ادب و اهل عمل و صنعت، در این است كه مردانی مانند فورد واسلون میتوانند خیالات خود را به واقعیت تبدیل كنند؛ چنان كه كردند.»
او در ادامه استدلال خود، سالهای ۸۰ ۱۹۷۰ را دهه تصمیم خواند و گفت:
«در این سالها موسسات تجاری باید اندیشه جهانی خود را تحقق بخشند.» بزرگترین قفلساز دنیا اعلام كرد؛ «آن كمپانی جهانی كه از لحاظ مالكیت، مدیریت و عملیات در قید مرزهای جغرافیایی، سیاسی و فلسفی ناسیونالیسم نیست، میتواند در همین قرن، صورت واقعیت پذیرد. اگر ما اندیشههای خود را عملی كنیم، اگر تمام دنیا را مثل یك بازار و یك كارخانه در نظر بگیریم، اگر پیش از سرشماری جمعیت، مشتریها را سرشماری كنیم، اگر ساختار بازرگانی جهان را چنان بنا كنیم كه نیازها و توقعات مردم دنیا را برآورده كند، آنگاه بازرگانی میتواند نیروی محرك پیشرفت جهان شود و كسب و كار آزاد، زندگی مردم را در تمام نقاط عالم سالمتر، سعادتمندانهتر و پرثمرتر خواهد كرد. تا پایان این دهه تصمیم، بازرگانی میتواند صاحب سیمای درخشان جهانی شود.»۱۳
این باور خوشبینانه، تصویر خیالی مدیران جهانی، از دنیایی یكپارچه و برخوردار از صلح و رفاه در جهان در حال توسعه است. این تصور، زمینهساز مفهوم جهانیسازی است كه رفتهرفته منجر به ایجاد عصری نوین میشود.
یوهان گالتنگ و وینسنت در كتاب «گلاسنوست جهانی» آوردهاند:
«جهان پس از جنگ جهانی دوم به چهار بخش و به تركیب محور شمال جنوب و محور شرق غرب، تقسیم شده است.
كشورهای چندحزبی ثروتمند كه در شمال غربی جهان هستند و به طور معمول جهان اول نامیده میشوند؛ كشورهایی با صبغه سوسیالیستی و تكحزبی كه در شمالشرقی جهان قرار گرفتهاند و جهان دوم نام دارند؛ و كشورهای جهان سوم(TW) كه از كشورهای فقیر در جنوبغربی جهان تشكیل شدهاند و عبارتند از امریكای جنوبی، كارائیب، آفریقا، آسیای غربی و آسیای جنوبی. بیشتر این كشورها دارای نظام سرمایهداری و سوسیالیستی هستند و بعضی از آنها تركیبی از نظام سوسیالیستی سرمایهداری و یا دیكتاتوری را دارند و برخی دیگر نیز دارای نظامهای خاص خود هستند. به این طبقهبندی باید جهان چهارم را نیز افزود؛ یعنی كشورهای جنوبشرقی، متشكل از كشورهایی با تفكرات بودایی كنفوسیوسی در شرق و جنوبشرقی آسیا.
در راس جهان چهارم، ژاپن قرار دارد. در مرتبه پایینتر آن، مینیژاپنها یا چینیها هستند كه از نظر اقتصادی، ژاپنی و به لحاظ فرهنگی، چینی میباشند (مانند كره جنوبی، تایوان، هنگكنگ، سنگاپور)، جمهوری خلق چین، كشورهای آسهآن (انجمن كشورهای جنوبشرقی آسیا)، كشورهای سوسیالیستی در آسیایشرقی و سرانجام در نواحی پیرامونی جزایر اقیانوس آرام، استرالیا و نیوزیلند و توابع آن. در حقیقت دو كشور اخیر، در شمار كشورهای جهان اول هستند كه در مرزهای جهان چهارم جای دارند.
پینوشتها:
۱- كاظم معتمدنژاد، جهانیشدن یا جهانی سازی، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۵، صص --۸ ۷.
- Scholte, J, A, The International relations of social changs, Buckingham, open university press,۲ .۳۹۹۱۳-۱۴, PP ۱
۳- مارك ویلیامز «بازاندیشی در مفهوم حاكمیت: تاثیر جهانیشدن بر حاكمیت دولت» ترجمه اسماعیل مردانیگیوی، اطلاعات سیاسی --- اقتصادی، ش ۱۱ و ۱۲، مرداد و شهریور ۱۳۷۹، ص ۱۳۷.
- Show, M. Global society and Global, responsibility: The theoretical, historical and political۴ .۳۴of international society, Millenniom, ۱۲, ۲۹۹۱, P ؛limits
۵- مارك ویلیامز، منبع قبلی، ص ۱۳۸.
۶- همان.
۷- همان.
۸- پرویز صداقت، سرشت جهانی و زمینههای آن، ماهنامه بورس، اردیبهشت ۱۳۷۹، ص ۲۱.
۹- محمدتقی قزلسفلی، جهانیشدن، رویارویی یا همزیستی، اطلاعات سیاسی --- اقتصادی، سال چهارم، ش ۱۱ و ۱۲، مرداد و شهریور ۱۳۷۹، ص ۱۴۴.
۱۰- همان.
۱۱- همان.
۱۲- علی عادل عبدالحمید، جهانیشدن و آثار آن بر كشورهای جهان سوم، ترجمه مهندس سیداصغر قریشی، اطلاعات سیاسی ---- اقتصادی، ش ۱۱و ۱۲، مرداد و شهریور ۱۳۷۹، صص ۱۵۲ -- ۱۵۳.
۱۳- ریچارد بارنت، رنالد مولر، سیطره جهانی، ترجمه مصطفی قریب، انتشارات هاشمی، ۱۳۶۳، ص ۲۰۱.
.-۴۲ Johan Galtung Richard C. Vincent. Global Glasnost, Hampton Press, Newjersy, ۲۹۹۱, P۱
-۵ International institutions.۱
-۶ World Bank.۱
-۷ International Monetary Fund.۱
۱۸- داویسون بودهو، «صندوق بینالمللی پول، بانك جهانی، غارت و ویرانی جهان سوم و جهانیكردن فقر و فلاكت»، ترجمه دكتر احمد سیف، صص ۵۹----۶۲.
-۹ Time.۱
-۰ Warner.۲
-۱ Disney.۲
-۲ Bertelsman.۲
۳Viacom.۲
-۴ Twentieth century fox.۲
-۵ Leap- frog growth.۲
-۶ Privatisation.۲
-۷ Nuclear arms.۲
-۸ Cold war.۲
-۹ Corporate Caoitalism.۲
-۰ Deregulation.۳
۳۱- سیس، جی. هاملینگ، نابرابری اطلاعات در گذر جهان، ترجمه محمدهاشم عصمتالهی، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشكده علوم اجتماعی، گروه ارتباطات، تهران، ۱۳۷۵، ص ۴.
-۲ communication Technology.۳
-۳ Information Industries.۳
-۴ Ali Mohammadi, Islamic Prespectives on the Globalization of Electronic Empires, the۳ .۸۹۹۳-۵, P۱Nottingham Trent University,
۳۵- دنیس ویسكو «نگاهی از طریق ماهواره --- گشودن بازار بر روی برنامههای جدید» ترجمه رامین تقدیری، پیام مدیران، ش ۲ تابستان ۱۳۷۶، ص ۳.
۳۶- جیمز دبیلو. كری، ارتباطات و فرهنگ، ترجمه مریم داداشی، نقطه، ۱۳۷۶، ص ۱۷۵.
۳۷- حمید مولانا، گذر از نوگرایی، ترجمه یونس شكرخواه، مركز مطالعات و تحقیقات رسانهها، تهران، ۱۳۷۱، صص ---۲۳۳ ۱۳۲.
۳۸- كاظم معتمدنژاد، مطالعات انتقادی در وسایل ارتباط جمعی، فصلنامه رسانه، ش ۹، بهار ۱۳۷۱، ص ۲۲.
۳۹- همان، ص ۱۷.
۴۰- كاظم معتمدنژاد، نظریههای سلطه ارتباطی جهانی، فصلنامه رسانه، سال هفتم، ش ۲، تابستان ۱۳۷۵، ص۳.
۴۱- كاظم معتمدنژاد، مطالعات انتقادی در وسایل ارتباط جمعی، پیشین، ص ۱۸.
۴۲- همان، ص ۱۷.
۴۳- آگوستین ژیرار، توسعه فرهنگی تجارت و خطمشیها، ترجمه عبدالحمید زرین قلم، پروانه سپرده، علی هاتفی گیلانی، مركز پژوهشهای بنیادی، تهران، ۱۳۷۲، ص ۳۱.
۴۴- ریچارد بارنت، رونالد مولر، پیشین، صص ۶۸ --- ۶۷.
۴۵- بن.اچ بگدیكیان، انحصار رسانهها ترجمه داوود حیدری، مركز مطالعات و تحقیقات رسانهها، تهران، ۱۳۷۴، ص ۵.
۴۶- كاظم معتمدنژاد «همكاریهای ارتباطی منطقهای در معارضه جهانیسازی اقتصادی و هویتجویی فرهنگی» فصلنامه رسانه، سال ششم، ش ۳، پاییز ۱۳۷۴، صص ۲---۳.
۴۷- علی عادل عبدالحمید، جهانیشدن و آثار آن بر كشورهای جهان سوم، پیشین، ص ۱۵۵.
یكی از ویژگیهای اصلی جهانیسازی، ارتباطات دو سویه است؛ و برخلاف وابستگی متقابل كه بر دوجانبهبودن تاكید دارد، جهانیسازی امكان وابستهشدن را نیز در نظر میآورد.
جهانیسازی موجب افزایش فرایندهایی میشود كه از طریق آنها شبكههای ارتباطی و نظامهای تولید، در سطوح محلی و جهانی به یكدیگر پیوند میخورند. تشدید روابط اجتماعی در سرتاسر جهان كه مكانهای دور از هم را چنان به هم مرتبط میسازد كه اتفاقات هر محل، زاده حوادثی است كه كیلومترها دورتر به وقوع میپیوندد
«جهانیسازی یعنی به استقبال جهان رفتن، آشناشدن با فرهنگهای دیگر و احترامگذاشتن به آرا و نظریههای دیگران؛ در صورتی كه جهانگرایی، نفی دیگران، نفوذ در فرهنگهای دیگر و محل برخورد ایدئولوژیهاست.»
این پدیده پیامد سر برآوردن دولتهای نیرومند ملی و عالیترین مرحله روابط سلطهگری امپریالیستی است.
به منظور بررسی تغییراتی كه منجر به ظهور پدیده جهانیسازی شده است، نیازمند توجه به تغییر مشی نهادهای بزرگ بینالمللی در جهان، نظیر بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول هستیم. این دو نهاد با شیوههای مختلف اعطای وام، اعتبارات و تسهیلات مالی، زمینه را برای نفوذ به كشورهای مختلف فراهم آورده و مشكلات بیشتری را برای آنها ایجاد كردند.
امروز جهان سوم به جای توسعه و تعدیل مطلوب، گرفتار سقوط شتابآلود اقتصادی و اجتماعی است و این نزول ناشی از سیاستهای بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول میباشد.
از شروط اساسی صندوق و بانك، كاهش جدی هزینههای اجتماعی، به خصوص بهداشت و آموزش است.
برنامههای صندوق و بانك، شروط دیگری نیز دارد. دولتها موظف به قطع پرداخت یارانه به فقرا برای مواد اساسی غذایی، مانند برنج و ذرت و یا خدمات اساسی، مانند آب و برق هستند. نظامهای مالیاتی بیش از پیش بازدارنده میشوند و میزان دستمزد واقعی به شدت كاهش مییابد؛
خصوصیسازی همه اموال دولتی كه بخشی از حقوق خاص ایدئولوژیك صندوق بینالمللی پول و بانك جهانی است، زیانی غیرقابل محاسبه است. حتی، براساس اهداف خود صندوق و بانك برنامههای تعدیل ساختاری، موفقیتآمیز نبودهاند.
نتیجه اجرای این برنامهها در هر كشوری انهدام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. سازمان معتبر و حتی شمالگرای برنامه توسعه سازمان ملل متحد، معتقد است اكنون ۲/۱ میلیارد نفر در جهان سوم، در فقر مطلق زندگی میكنند كه این میزان دو برابرِ رقم ده سال پیش است.
مكانیسم اعطای وام، به منزله ابزاری برای فشار به سیاست خصوصیسازی مجموعههای ملی و منافع معدودی از شركتهای موجود، نظیر تایم، وارنر، دیزنی، برتلزمان، ویاكام و شركتهای خبری به كار رفته است. همین امر منجر به پیوستگی جهانی ابرشركتها میشود؛
هنوز جهانیسازی امكانپذیر نیست، مگر آن كه دروازههای فرهنگ روی مصرف جمعی --- كه مهمترین تمهید برای جهانیسازی فرهنگ است --- گشوده شود.
به اعتقاد صاحبنظران غربی، در اختیارداشتن وسایل ارتباط جمعی و فناوریهای جدید ارتباطی، مساوی با در اختیارداشتن استیلای فرهنگی است. و برنده كسی است كه این زمینه را در اختیار داشته باشد.
چنانچه به تجهیزات، تولیدات و خدمات فرهنگی، نظری بیفكنیم، شاید در تحلیل نهایی، تصویر روشنتری از گسترش فرهنگی غرب با هدف همسانسازی و ایجاد مشابهت فرهنگی و جایگزینی عناصر حاكم در نظام سرمایهداری به دست آید.
دكتر جرج گربنر استاد امریكایی ارتباطات میگوید: «امروز ما دارای یك نظام و محیط فرهنگی هستیم كه آن را نه پدر و مادرها ایجاد كردهاند و نه مدارس، نه مذاهب و نه هیچ فرهنگ مربوط به جامعه؛ این محیط دستپرورده تعداد معدودی از نهادها و شركتهای بزرگ است كه نفوذ تجاری، سیاسی و ایدئولوژیكی دارند
برخی از نظریهپردازان ارتباطات اذعان داشتهاند امروز جهان در دست كسی است كه رسانهها را در اختیار دارد و امروز نیز رسانهها در اختیار صاحبان شركتهای چندملیتی و كمپانیهای بزرگ صاحب سرمایه میباشد.
وقتی جهانیسازی به مفهوم تلاش نظام سرمایهداری كشورهای شمال (مركز) و در راس آنها ایالت متحده امریكا بر تفوق و تسلط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر كشورهای مختلف جهان است، بنابراین سود و بهره جهانیسازی تنها متعلق به كشورهای شمال بوده و به زیان كشورهای جنوب میباشد.
كشورهای در حال توسعه (كشورهای جنوب)، كشورهای پیشرفته (كشورهای شمال) را متهم به مذاكرات پشتپرده و تبانی با یكدیگر میكنند و به آن اعتراض دارند؛ مصداق بارز این اعتراضات در اجلاس سیاتل سازمان تجارت جهانی مشاهده گردید.»
در نظر مخالفان فرایند جهانیسازی، این پدیده در دل خود دارای پارادوكس و تضاد است. چگونه ممكن است دو قطب، یكی ثروتمند و دیگری فقیر و گرسنه، در كنار یكدیگر زندگی كنند و هر دو لذت هم ببرند؟
مخالفان جهانیسازی، روی مسائل درستی انگشت نهادهاند ولی اطمینانی نیست كه به وارونهكردن روند آن توفیق یابند یا حتی آثار زیانبخش آن را تخفیف دهند. بیشتر آنها به جای آن كه یك دیدگاه مقابلهای همهجانبه را پیشنهاد كنند، به سراغ مسایل خاص رفتهاند. دیدگاه متقابلی كه در حال حاضر پیشنهاد شده، ایجاد یك نظام جهانی است كه با چشمداشتهای تنگنظرانه سرمایهداری شكل نگیرد
نبردی فاتحانه در راه مردمسالاری اصیل و پرطرفدار میتواند دولت را از اسارت شركتها و نیروهایی كه منافع متنفذ مالی دارند، برهاند و آن را به صورت یك عامل مهم در ترویج منافع گسترده اجتماعی درآورد. برعكس بسیاری از سازمانهای غیردولتی، به جامعه مدنی تكیه میكنند؛ حال آن كه جامعه مدنی نمیتواند در سیاستگذاری جایگزین دولت شود. نبرد با جهانیسازی به طور كلی مبارزهای به خاطر مردمسالاری است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست