جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
ویژگی های آموزش و پرورش نوین
آموزش و پرورش از بدو تشکیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل شکل، ابتدایی خود وجود داشته است و بنابراین یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است. در شرایط جدید و پیچیده تحولات جهانی، آموزش و پرورش به صورت یک نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و توسعه یافته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروزه جامعهای نیست که این نظام نقشی در تحول و پویایی و پیشرفت آن نداشته باشد.
در جهان امروز، رابطه آموزش و پرورش با جامعه و در جهت پاسخگویی به نیازهای متنوع و پیچیده آن، اهمیتی مضاعف و روز افزون یافته است. خاصه که با توجه به فرآیند جهانی شدن و تاثیراتی که این فرایند بر ساختارهای اجتماعی دارند، مطالعه و بررسی نظامهای آموزشی از اولویتهای مهم و اساسی هر جامعهای بشمار میآید. یعنی هم حکومت، هم مردم و هم سازمانهای آموزشی، برنامهریزان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، همچنین معلمان و مربیان به خوبی از این امر مهم آگاهند. بنابراین لازم میآید جهت پاسخگویی به نیازهای جدید و بخصوص تاثیرات شگرفی که فرایند جهانی شدن ایجاب میکند، شیوهها و سبکهای نوین آموزشی مورد توجه مداقه برنامهریزان آموزشی قرار گیرد.
چرا که برای پاسخ به نیازهای جدید، آموزش کهنه و سنتی قادر نیست خود را با شرایط جدید و بالطبع با نیازهای متنوع و پیچیده امروز تطبیق دهد.
در این راستا این نوشتار بر آن است با تبیین مهمترین مولفههای تاثیرگذار در آموزش و پرورش نوین و با تاکید بر نظریه تفسیری «مایکل یانگ» که مورد توجه عده زیادی از علاقه مندان و صاحبنظران مسائل آموزش و پرورش است، ضمن تبیین گسترده ویژگیهای آموزش و پرورش نوین راهکارهای لازم را در جهت رهایی از آموزش و پرورش سنتی مطرح می کند تا بلکه زمینههای پویایی نظام آموزشی و هماهنگی آن با نـــیازهای فزاینده جامعه امروزی فراهم آید.
● آموزش و پرورش و نظریه تفسیری مایکل یانگ
به اعتقاد بسیاری از جامعهشناسان، شکاف میان جامعهشناسی آموزش و پرورش جدید و آموزش و پرورش سنتی، نوعی تغییر پارادایم یا انقلاب در جامعهشناسی محسوب میشود. اگرچه نخستین نشانههای پیدایش رهیافت جدید به آغاز اصلاحات مدرسه در دهه ۱۹۹۰ در انگلستان برمیگردد. اما اغلب چنین گفته میشود که ظهور کامل آن رهیافت در اوایل دهه ۱۹۷۰ رخ داد. پیش از این جامعهشناسی آموزش و پرورش در انگلستان به شدت متوجه مساله عدالت اجتماعی و اتلاف استعدادها در مدرسه بوده و تحت تاثیر چارچوب کارکردگرایی ساختاری (پارادایم قدیم) قرار داشت.
در حالی که جامعهشناسی آموزش و پرورش جدید دیدگاه کارکردگرایانه در مورد جامعه، دانش و رفتار انسان را رد و نسبت به فهم الگوهای ارتباطی که ساخت اجتماعی واقعیت را شکل میدهند، ابراز علاقه کرده است. در این دیدگاه، جامعه یک هویت پویا تصور میشود که روابط اجتماعی ناشی از کنش و واکنش زنان و مردان آن را شکل میدهد. بدین سان، این دیدگاه به انسان به عنوان موجودی فعال مینگرد. در صورتی که در دیدگاه کارکردگرایی مردم صرفاً اجراکنندگان نقشهای اجتماعی از قبل تعیین شده، تصور میشوند به علاوه این حوزه بر این موضوع تاکید می کند که ما نیازمند برداشت خود از واقعیتی که مبتنی بر شعور عامیانه (Knowledge and control) است، هستیم. یعنی اینکه حوادث و موقعیتهای اطراف خود را دیده و به آنها واکنش نشان دهیم. در حوزه آموزش و پرورش این به معنای مطالعه فرآیند تعامل در کلاس درس، استفاده از شناخت، محتوای آموزش، فضای کلاس درس و نظایر آن است.
مایکل یانگ طلایهدار برجسته پارادایم جدید است. به اعتقاد بسیاری ظهور جامعهشناسی آموزش و پرورش جدید با انتشار کتاب یانگ با عنوان شناخت و کنترل در سال ۱۹۷۱ بوده است. یانگ توجه محققان را به عوامل ساختاری که در چارچوب مدرسه موردغفلت واقع شده بودند، جلب کرد. بدین ترتیب این ایده مطرح شد که از آنجا که شناخت دارای ساخت اجتماعی است لذا میتواند براساس نیت آدمی تغییر یابد.
بهنظر وی، اصلاحاتی که ما در بحث از فرآیندهای آموزشی به کار میبریم، مطلق نیستند بلکه محصول کنش آدمی در شرایط تاریخی خاصیاند. پس انسان، معانی را برای درک دنیای اطراف خود خلق میکند. بهعنوان مثال هوش و خلاقیت هر یک مفاهیم و اصطلاحات نسبی هستند.
به اعتقاد یانگ در واقع، جامعهشناسی تفسیری آموزش و پرورش بر ماهیت اجتماعی مقولات آموزشی و فرآیندهای اجتماعی تأکید میکند که از طریق آنها این مقولات ساخته شده و حفظ میشوند. به تعبیر برنشتاین، دیدگاه جدید بر ویژگی های دانشی مدرسه، تأکید دارد در نتیجه برنامه درسی، نحوه تدریس و اشکال ارزیابی (امتحان) موردتوجه شدید این دیدگاه قرار میگیرند.
برای مثال، در مورد عنصر برنامهریزی درسی، اگر خواهان اعمال روش فعال و خلاّق فرد باشیم، باید الگوی برنامه درسی، الگوی مبتنی بر ـ دانشآموز به عنوان منبع اطلاعات ـ باشد. در چنین الگویی یادگیری واقعی، فقط زمانی رخ میدهد که دانشآموز شخصاً به سازماندادن محتوای برنامه همت گمارد، تا به ساختن معنی و مفهوم اختصاصی برای محتوا نایل شود. البته با این تأکید که محتوا را باید شخص دانشآموز انتظام دهد.
به عبارت دیگر، در روشهای فعلپذیر (آموزش سنتی)، معلم دانشآموز را به برخورد انفعالی و سطحی با یادگیری ترغیب میکند و این بدان سبب است که درک عمیق دانشآموز از محتوا تحتالشعاع کمیت آموزش داده شده قرار میگیرد. این امر سبب میشود که فراگیری مهارتهای ارزنده شناختی نیز موردغفلت قرار گیرد. اما در روش فعال (خلاق)، دانشآموز میآموزد چگونه تعیینکننده جهت تعلیم و تربیت خود باشد و این قابلیتی است که زیربنای آموزش مستمر را تشکیل میدهد.
● موضوعهای اصلی موردتوجه در رهیافت تفسیری آموزش و پرورش:
الف) مطالعه محیطهای یادگیری: از آنجا که رهیافت تفسیری بر عوامل اجتماعی مؤثر بر فرایند تولید و کنترل شناخت تأکید دارد، لذا این پارادایم برای مطالعه شرایطی که در آن یادگیری روی میدهد، بسیار مناسب است. از این لحاظ، سه جنبه حائز اهمیت است:
۱) رابطه سلسله مراتبی میان معلم و دانشآموز، ارتباط نمادین میان معلم و دانشآموز و شناختی که اساس تعامل میان آنهاست.
۲) تعامل در کلاس درس: در چارچوب رهیافت جدید، پیوند انتظارات معلم و عملکرد دانشآموز موردتوجه قرار میگیرد. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بسیاری از ابعاد تعامل در کلاس درس موردغفلت قرار گرفته است. از جمله اینکه چگونه معلمان آگاهانه یا ناآگاهانه انتظارات خود را به دانشآموزان منتقل میکنند.
۳) زبان مورداستفاده در کلاس درس: اهمیت زبان در مطالعه عملکرد تحصیلی کاملاً آشکار است در این جهت از دستاوردهای رهیافت جدید، کمک به فهم رابطه میان زبان و موفقیت تحصیلی بوده است. زیرا یکی از فرضیات کانونی این دیدگاه این بوده که زبان با نحوه ادراک واقعیت اجتماعی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، فرایندهای فکری افراد و تجربه آنها از جهان اجتماعی را شکل میدهد.
۴) برنامه درسی: به اعتقاد یانگ، برنامه درسی در کانون توجه پیروان رهیافت جدید قرار دارد زیرا نهادهای تربیتی نه تنها پردازشکننده افراد، بلکه پردازشکننده شناخت نیز هستند. در این معنا، شناخت معنای گستردهتری یافته و هم شامل محتوای سرفصلهای رسمی درس میشود و هم شامل ادراکات و اطلاعات در مورد جامعه و نحوه عملکرد آن است و این همان چیزی است که به آن برنامهی درسی پنهان میگویند. بنابراین امروزه وقتی از تکنولوژی صحبت میشود مقصود آموختن راه و رسم زندگی روزمره نیست، بلکه تأکید بر فرهنگ غنی و قابلیتهای دانشآموزان است.
پیشتر مدرسه آشکارا بر حفظ و ارائه مجدد ارزش های سنتی تأکید داشت. لیکن تحولاتی که اخیراً به وقوع پیوستهاند، برای خلاقیت و شخصیت اهمیت خاصی قائل میشوند. زیرا اهدافی که مدنظر هستند، بهتر مشخص شده و در عین حال در سطوح مختلف رقابت را نیز پیشبینی میکنند، این هدفها جهت ادامه تحصیل مطلوب را در کودکان بااستعداد مشخص میکنند.
تنوع در برنامهها و اهداف آموزشی بازگوکننده این نکته است که معلمان باید توجه بیشتری به منافع و روحیات کودکان مبذول دارند. چرا که در آموزش و پرورش آنچه که مهم است، بیدار کردن و پرورش دادن تمامی استعدادها و نیروهای ثمربخش انسان و هماهنگ کردن آن نیروهاست یعنی:
الف) هماهنگ کردن نیروهای باطنی یک فرد و رفع تضادها و تناقضاتی که در وی نهفته است، با ایجاد مهارت در رویارویی با این موانع و تضادها و معنادار کردن مشکلات و دشواریهای زندگی.
ب) به فعالیت در آوردن نیروهای هماهنگ، و یکپارچه کردن آنها برای پیمودن راه.
پ) هماهنگ کردن دستگاه های فعال تعلیم و تربیت جامعه ضمن هویت مستقل آنها.
ت) در این جا، قانون تربیت، همانا تن دادن به طبیعت کودک و فراهم آوردن شرایط و زمینههای مناسب است تا کودک همانگونه که میتواند و نه آنگونه که ما میخواهیم و یا او میخواهد، تربیت شود.در دیدگاهی نوین، آموزش و پرورش نمیتواند به جامعه و افراد تشکیل دهنده آن و همچین خواستها و انتظارهای آن بیتوجه باشد. «مانهایم» معتقد است که تعلیم و تربیت نمیتواند در خلأ صورت گیرد. وی مشتاقانه سعی داشت تا جامعهای را که در آن بسر میبرد، بشناسد. با تجزیه و تحلیل جامعه و طبقهبندی های آن خواهیم توانست برنامه تربیتی خود را برای نیل به جامعهای جدید و بهتر تدوین کنیم. وی در کتاب انسان و جامعه اظهار میدارد:
جامعهشناسان تعلیم و تربیت را صرفاً وسیله تحقق آرمانهای انتزاعی فرهنگ؛ نظیر انسانگرایی، یا تخصصگرایی فنی تلقی نمیکنند، بلکه آن را بخشی از فرآیند تأثیرگذاری بر مردان و زنان میدانند. تعلیم و تربیت را فقط زمانی میتوان فهمید که بدانیم فراگیران برای چه جامعهای و برای کدام موقعیت اجتماعی تعلیم میبینند.
دیدگاهی که میتواند در راستای رهیافت تفسیری یانگ، معنا و فهم نوین پیدا کند. در نتیجه و بهطور خلاصه میتوان ویژگیهای آموزش و پرورش نوین را با توجه به دیدگاه تفسیری یانگ با اندکی تسامح در محورهای زیر خلاصه کرد:
۱) مفهوم آموزش و پرورش نوین، فرآیندی درونی و فاعلی است که کشف و به کار انداختن نیروی خلاقه انسان و فعلیت بخشیدن به آن را دربر میگیرد.
۲) آموزش و پرورش نوین از تنگنا و محدوده زمانی و مکانی (اینجا و اکنون) بیرون میآید و دامنه و گستره خود را در تعامل با ضرورتای جامعه جهانی توسعه و عمق میبخشد.
۳) در منطق تعلیم و تربیت نوین، هر کسی، مشخصاً حاکم و عامل ترقی فرهنگی و اخلاقی خویش خواهد بود و خودآموزی، خودرهبری و خودگرایی در فرآیند یادگیری تقویت میشود. در واقع فرهنگها و ارزشها از نو بازسازی و بازآفرینی میشوند.
۴) تعلیم و تربیت نوین و نوآور، تمامی ابعاد شخصیت و لایههای زندگی فردی و اجتماعی را دربر میگیرد. همان مفهومی که اخیراً سازمان یونسکو با عنوان «یادگیری گنج درون» بر چهار ستون: «یادگیری زیستن»، «باز هم زیستن»، «انجام دادن»، و «دانستن» معنا کرده است و اخیراً آن را در سه حیطه موسوم به سه (H) یعنی سر (Head)، قلب (Heart) و دست (Hand)، تعریف کرده است.
البته واضح است که بسیاری از مشکلات نظری که آموزش و پرورش سنتی با آن مواجه است در رهیافت تفسیری و جدید نیز وجود دارند. اما آنچه که در ارتباط با این دیدگاه حائز اهمیت است این است که هر الگویی و رهیافتی آنگاه مثمرثمر است که بتواند به رفع موانع و مشکلات نظام آموزش و پرورش در شرایط پیچیده کنونی فائق آید و زمینه را برای شکوفایی و نوآوری در نظام آموزش و پرورش فراهم کند.
علی بهروش (مدرس مراکز پیشدانشگاهی)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست