یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

هدف و پیش بایسته های غرب شناسی


هدف و پیش بایسته های غرب شناسی

▪ خلاصه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میر باقری
ضرورت غرب شناسی تابع این است که ما از انقلاب اسلامی چه تلقی داشته باشیم.
● در یک نوع تلقی از انقلاب اسلامی اهداف …

خلاصه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میر باقری

ضرورت غرب شناسی تابع این است که ما از انقلاب اسلامی چه تلقی داشته باشیم.

در یک نوع تلقی از انقلاب اسلامی اهداف آن را این گونه می توان نام برد:

۱) احیاء معنویت در کل جامعه بشری

۲) می خواهد دین را وارد عرصه زندگی بشر نماید.

۳) جهانی سازی معنویت، توحید و بندگی خداوند

۴) بندگی خداوند را وارد شئون مختلف اجتماعی بشر نماید.( تبیین دین حداکثری)

۵) تعریف « عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی» بر مبنای بندگی خداوند

این در حالی است که تمدن غرب بر اساس اومانیسم ( محور شدن نقش انسان) است و مدعی رهبری جهان و جهانی سازی است. و این یعنی استکبار انسان بر خدا و انانیت در مقابل خدا.

پس همواره در گیری دائمی میان تمدن غرب و انقلاب اسلامی وجود دارد.

برای پیروزی انقلاب اسلامی در این درگیری، ضرورت تعیین استراتژی در مواجهه با غرب مطرح می شود.

این استراژی شامل سه قسمت زیر است:

۱) تبیین دین حداکثری: درین حداکثری یعنی جاری شدن بندگی خداوند در همه زوایای حیات بشر. حال این تلقی از دینداری را باید درون جامعه خود و جامعه بشری توسعه دهیم. در مقابل تلقی حداقلی از دین، به این معنا که انسان می تواند دیندار باشد و در عین حال به اهوائ خودش هم برسد!

۲) نشان دادن ماهیت تمدن غرب در همه ابعاد آن: « در علم، تکنولوزی، رفاه، مدنیت، مناسب و ساختارهای مدنیت مدرن و ...» و ایجاد نفرت عمومی نسبت به تمدن غرب

۳) تمدن غرب برای منزوی کردن ما تلاش می کند و اسلام و انقلابی ها را به عنوان تروریسم معرفی می کند. این چهره های تمدن غرب را باید افشا کنیم.

برای پیروزی کلمه توحید، دو رسالت اصلی پیش روی انقلاب اسلامی قرار دارد:

۱) با یک نظام فکری مدون، جریان ولایت الهیه را در همه ابعاد تبیین کنیم. و جامعه شناسی متناسب با ولایت الهی، فلسفه تاریخ و انسان شناسی مدیریت آن را ارائه نماییم.

۲) جریان ولایت دستگاه ابلیس را افشا کنیم. که حاصل این جریان استکبار علی الله است. و این جز با شناخت دقیق ممکن نیست. جریان تمدن غرب، جریان طغیان و استکبار علی الله است و جایی برای ادیان قایل نیست.

دین از آن نظر خواست بشر است، محترم می یاشد ( گرچه جاهایی مجبور است با ادبیات انبیا صحبت کند تا کار خودش را جلو ببرد) و مالک حقانیت ارزش هایی است که نفس تعیین میکند.

اینکه جریان غرب دنبال لذت جویی انسان است توهمی بیش نیست. دستگاهی که بر اساس استکبار بر خدا شکل می گیرد، بحث رضامندی انسان در آن مطرح نیست. بلکه استمثار و تحقیر، بهره وری و استخدام انسان ها در جهت استکبارمطرح است.

این مرزبندی تمدن غرب، یک مرزبندی جغرافیایی و اصطلاحی نیست. همانطور که ممکن است انسان در غرب زندگی کند و عضو جامعه انبیا باشد.

غرب شناسی به معنای شناخت دنیا پرستی است که به صورت تاریخی در غرب رشد کرده است. و شناخت شجره خبیثه شیطنت ابلیس می باشد. آنچه در دستگاه ابلیس هست، تزیین است « لازینن لهم». ما باید پرده تزیین و اغوا را کنار بزنیم. و غرب شناسی دقیقا به همین معنا است.

هنگامی شناخت علمی غرب مفید خواهد بود که یک تئوری مدون و روش تحلیل « جامعه شناسانه، انسان شناسانه و فلسفه تاریخی» نسبت به غرب داشته باشیم.

اولین گام درگیری با تمدن غرب بت شکنی است و لازمه رسیدن به اهداف انقلاب، افشا کردن این بت هاست. " بت" به این معنا که سعادت و حیات خودشان را وابسته به « علم و تکنولوژی و ساختار های دموکراتیک» میدانند. امروز "علم" بت فرهنگی است. "تکنولوژی" بت اقتصادی است و "دموکراسی" بت سیاسی است. در حالی که اینها ابزار استثمار بشر هستند و باید شکسته شوند.