شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

۱۲‌ قدم به سوی شادی


۱۲‌ قدم به سوی شادی

بهارطرب‌انگیز، طلوع خورشید، صبح پر لطافت، آبشارهای زیبا، گل‌‌های رنگارنگ، ازدواج و بسیاری دیگراز ‌پدیده‌‌های جهان، برای انسان شادی‌آور است. ‌غم نیز جزء زندگی انسان و …

بهارطرب‌انگیز، طلوع خورشید، صبح پر لطافت، آبشارهای زیبا، گل‌‌های رنگارنگ، ازدواج و بسیاری دیگراز ‌پدیده‌‌های جهان، برای انسان شادی‌آور است. ‌غم نیز جزء زندگی انسان و همزاد اوست. بیماری، مرگ، پیری، تنگدستی و حوادث دیگر، خیمه ماتم را در دل ‌آدمی‌ بر پا می‌کنند.‌انسان با این دو واقعیت روبرو است: گاهی غم و زمانی شادی. ‌

عوامل شادی‌آفرین

۱) ایمان‌: نگاه گذرا به تعالیم دینی نشان می ‌دهد که شادابی و سرزندگی از آثار ایمان به خدا و مذهب است، چرا که مذهب ‌بر زمینه‌‌های پیدایش شادی سفارش کرده و نشانه‌‌هایش را ستوده است. ‌نداشتن نگرانی و اضطراب و رسیدن به اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این ممکن نیست، مگر با ایمان ‌داشتن به قدرت مطلقی که سرچشمه همه نیکی‌‌هاست.

۲) رضایت و شکیبایی‌: در زندگی گاهی مشکلاتی به وجود می‌آید که رفع آنها بیرون از توان انسان است. ما به ‌طور معمول از این ‌مشکلات خشنود نیستیم و آنها را با دید ظاهری، مـانـع اهـداف و امیـال خـود مـی‌دانیـم. بیشتـر ناخرسندی های ما ‌درهمین مواقع بروزمی ‌کنند، چون می‌خواهیم به هر شکل ممکن، مشکلات فوق طاقت خود را رفع کنیم، در حالی ‌که بهترین راه غلبه بر این رخدادها، کنار آمدن با آنهاست. راضی بودن به رضای خدا، به انسان آرامش می‌بخشد و در سخت ترین حوادث، مددکار آدمی‌ می‌شود. ‌

۳) پرهیز از گناه‌: لذت و خوشی، فقط با عوامل مادی به دست نمی آید، بلکه عوامل معنوی هم در ایجاد شادی موثر هستند. گاهی انجام ‌دادن کارهایی که به نظر باید لذت‌بخش باشند، هیچ لذتی به انسان نمی‌دهند، حتی عذاب وجدان هم می‌آورند، زیرا ‌روح و وجدان، آماده لذت بردن نیستند. یک غذای لذیذ یا خانه بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع باشد، برای انسان ‌سالم و مومن، تلخ و ناگوار است. ‌

۴)‌ مبارزه با نگرانی‌: شادی، نبودن اندوه است. اگر انسان بتواند نگرانی‌‌ها و اندوه‌‌ها را از خود دور کند، شاد است. البته انسان‌‌های شاد ‌نیز گاهی غمگین می‌شوند که طبیعی است، چرا که بعضی از غم‌‌ها لازمه زندگی است، اما بسیاری از آنها ‌برخاسته از نگرانی‌‌ها و ناامیدی‌‌هاست. ‌این نگرانی‌‌ها منشاء مشکلات بسیار دیگری از جمله بیماری است. آری! کسانی که دچار دلهره و نگرانی باشند، ‌از هیچ یک از امکانات زندگی لذت نمی‌برند. ‌

۵) تبسم و خنده ‌: گرمی ‌تبسم و لبخند، کینه‌‌ها را از بین می‌برد و به روابط انسانی تعادل می‌بخشد. وقتی می‌خندیم، همه چیز به نفع ‌جسم و روح ما پیش می‌رود. هنر شاد بودن، مـسـتـلـزم تـوانـایـی خـنـدیـدن بـه مشکلات در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. ‌

۶)‌ شوخ طبعی‌: شوخ طبعی و خوشرویی را می‌توان ساده‌ترین راه آفرینش شادی دانست. شوخی، روح را شاد می‌کند و با ‌آفرینش لبخند، به انسان و محیط شادابی و خرمی ‌می‌بخشد. ‌خنده حتی لبخند و حتی خیال خنده، شگفتی مطبوعی به روح انسان می‌بخشد که اغلب با آرامش اعصاب و سبکی ‌ذهن همراه است. ‌

۷) بوی خوش‌: در روابط انسان‌‌ها، بوی خوش ، عامل فرح انگیز مهمی‌ است و متقابلا بوی بد، ناامید کننده و سبب افسردگی ‌است. امام صادق (ع) می‌فرماید: "رسول خدا برای خرید عطر، بیشتر از خوراک خرج می‌کرد."‌

۸)‌ پوشیدن لباس‌های روشن: رنگ‌‌ها، عـکـس الـعـمل‌‌های گوناگونی را در انسان برمی‌انگیزند. رنگ روشن، شادی‌آفرین است. در دین نیز به ‌پوشیدن لباس‌های روشن، توجه زیادی شده است. پیامبر(ص) فرمودند: "جامه سفید بپوشید که نیکوترین ‌رنگ‌‌هاست."‌

۹) خودآرایی‌: آراستگی ظاهری انسان، عامل مهمی ‌در جذب افراد به کردارهای پـسـنــدیــده اســـت. روان‌شــنــاســان اجـتمـاعـی، آراستگی ‌شکل ظاهری را عامل موثری در کارآیی پیام‌دهی می‌دانند. ‌

۱۰) تلاش کردن و پرهیز از تنبلی‌: کار، جوهر آدمی‌ و نشان حیات اوست. کسی که تلاش نمی‌کند و به تنبلی خو کرده، بهره‌اش از زندگی اندک است ‌و سلامت او در خطر و شــــادابــــی‌اش بـــر بـــاد اســـت. کـــار و تـــلاش، استعدادهای آدمی‌ را شکوفا می‌سازد، از انحراف و ‌لغزش او جلوگیری می‌کند وبر سرزندگی و نشاط او می‌افزاید. ‌

۱۱)‌ سیر و سفر‌: گشت و گذار در طبیعت و دیدن منظره‌‌های زیبا و آشنایی با آداب و رسوم ملل، غیر از فایده‌‌های بی‌شمار مادی و ‌معنوی که دارد، آدمی ‌را از افسردگی می‌رهاند و به سلامت جسم و روان او کمک می‌کند. ‌

۱۲) امید به زندگی‌: در فرهنگ نیایش پیشوایان معصوم(ع) ، تقاضای عمر طولانی از خداوند، ذکر شده است و همین را به دوستان ‌خویش نیز آموخته‌اند. از این رو در ماه مبارک رمضان که بهترین زمان برای سخن گفتن با خداست، این دعا هر ‌روز تکرار می‌شود: "بار خدایا! از تو می‌خواهم که یکی از مقدرات شب قدر را عمر طولانی‌ام قـرار دهـی."‌یکی از فلسفه‌های انتظار در مکتب تشیع نیز، امید و توجه دائمی انسان‌ها به زندگی و آینده برتر است.