پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
در جست وجوی اروپای واحد

از زمان پایان جنگ جهانی دوم، نقش برخی از کشورها در شکلگیری سرنوشت اروپا و برونرفت از بحرانها انکارناپذیر بوده و شاید بتوان فرانسه را یکی از این کشورها دانست. اروپا در میانه بحران همواره به وحدت نیاز داشته و شاید این مساله در زمان پس از جنگ جهانی دوم بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار داشت اما این وحدت در حال حاضر و با بالا گرفتن بحران اقتصادی جهان کاملا به خطر افتاده و همین مساله باید کشورهای اروپایی را هشیار کند. شاید خیلیها زمان سقوط دیوار برلین را به یاد بیاورند، در آن زمان عدهای معتقد بودند که شکستهشدن مرزهای دو آلمان ممکن است به بیثباتی ناگهانی اروپا منجر شود و فرانسه نیز از کشورهایی بود که در ابتدا خواهان تعویق وحدت دو آلمان بود اما بعد از آن استقبال کرد. پاریس از آن پس به تدریج و طی سالهای مختلف، شاهد تعهد آلمان به وحدت اروپا بود و نهایتا هم رهبری مشترک فرانسه - آلمان بر اروپا اهمیت زیادی یافت.
اکنون هم اوضاع جهان بیشباهت به آن دوران نیست. حالا شاید وقت آن باشد که همان ضروریاتی که به همکاری نزدیک فرانسه و آلمان طی چند دهه اخیر منجر شده بود در سایر مناطق اروپا هم مورد توجه قرار بگیرد. کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در میانه این بحران بیش از همه به چنین همکاریهایی نیاز دارند تا بتوانند خود را از گرداب بحران فعلی بیرون بکشند. شکی نیست که در چنین شرایطی، اتحادیه اروپا نیز ثبات بیشتری را تجربه خواهد کرد. در واقع گسترش مناسبات تجاری در وانفسای بحران اقتصادی فعلی در اروپا اهمیت زیادی دارد و به همین خاطر است که بیتوجهی به وضعیت کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در هیچ صورتی نمیتواند به سود کشورهای دیگر اروپا باشد.
واقعیت این است که مناسبات روسیه با کشورهای همسایهاش هم فعلا نقش بسیار مهمی در این میان بازی میکند و این دقیقا همان شرایطی است که آلمان نیز در دهه ۱۹۵۰ میلادی داشت. رویکرد روسیه در این راستا در تعیین چهره کرملین در عرصه بینالمللی نقش زیادی بازی میکند و اکثر کارشناسان نیز معتقدند که مناسبات روسیه با کشورهای همسایهاش، سیگنال مهمی است برای منطقه و جهان. این شرایط درواقع نشان میدهد که روسیه دوست دارد چهجور قدرت و نفوذی در منطقه و جهان برای خود کسب کند. درواقع <بینالمللی بودن یا نبودن> مسالهای است که در این راستا باید مورد بررسی قرار بگیرد. اروپا با نهادهای چندجانبه و نزدیک به هم خود تلاش کرده که رویکردی کاملا بینالمللی را در عرصه سیاست خارجی به اجرا بگذارد اما روسیه دقیقا راه مخالف را در پیش گرفته است. کرملین به همکاریهای بسیار نزدیک بینالمللی عادت ندارد و همین اوضاع را کمی پیچیده کرده است.
با این وجود، سیاستی که اروپا گاهی برای مقابله با روسیه در پیش گرفته و براساس آن، سعی کرده که فاصله ایمنیاش را با روسیه حفظ کند، دردسرهای زیادی نیز درست کرده است. این رویکرد باعث شده که بسیاری از مردم روسیه حس کنند اروپا قصد به انزوا کشاندن آنها را دارد. در چنین شرایطی، روسها منافع خود را به شکلی تعریف خواهند کرد که کمترین اشتراک را با منافع اروپا داشته باشد و این بسیار خطرناک است. در عین حال، این شرایط ممکن است به تمایلات روسیه برای بیتوجهی به اروپا دامن بزند.
تاریخ اروپا در ۶۰ سال اخیر نشان داده که حل بحرانها نباید محدود به منافع کوتاهمدت باشد بلکه باید راه را برای ایجاد تغییرات بنیادین هموار کرد. حاکمیت قانون و اجتناب از بالا گرفتن خصومتها مهمترین اهدافی هستند که در این راستا باید مورد تاکید قرار گیرند. اکنون هم خیلیها معتقدند که باید از رویکرد مشابهی برای حل مشکلات کنونی اروپا استفاده کرد و این حرفی بیراه نیست زیرا تجربه همکاری گذشته آلمان و فرانسه نیز نشان داده که میتوان چنین رویکردی را به شکل موفقیتآمیز پیاده کرد. <بودن یا نبودن چارچوب همکاری> همیشه نشان میدهد که <مشکل امروز> قرار است به <بحران فردا> تبدیل شود یا نه. چنین چارچوبی درواقع خودمختاری و استقلال هر کشور را در کنار همکاری با کشورهای دیگر منطقه قرار میدهد و بهترین نتایج را به بار میآورد.
اولین درس وحدت اروپا این بوده که بروز هر بحرانی باید کشورها را بیش از پیش در کنار هم قرار دهد؛ نه اینکه به سیاستهای تکروانه آنها دامن بزند. با این وجود، اخیرا بسیاری از کشورهای اروپایی سیاستهای محافظهکارانه خاصی را در عرصه اقتصادی به کار گرفتهاند که شاید در میانه بحران فعلی، به نظر خودشان قابل توجیه برسد اما در آینده عواقب سختی برای اروپا خواهد داشت.
شکی نیست که این روزها اروپا تاریکترین روزهای خود را در دهههای اخیر میگذراند و همه سیاستمداران اروپایی نیز فقط به این فکر میکنند که چطور نظر رایدهندگان را جلب کنند. سیاستمداران اروپایی - بهخصوص فرانسویها - در دوره پس از جنگ جهانی دوم به درستی دریافتند که باید چطور از ایده اروپای بزرگ حمایت و آن را تقویت کنند و حالا هم اروپا به رهبری مشابهی نیاز دارد.
یولیا تیموشنکو
ترجمه: فرزانه سالمی
منبع: پراجکت سیندیکت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست