دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مرگ و برزخ


مرگ و برزخ

عالم برزخ روشن است که بدن خاکی و مادی جهان طبیعت,حجابی است ضخیم و پرده ای است سخت بر روی دیده ی انسان از جهان دیگر,و انسان به وسیله ی مردن و بیرون شدن از جهان مادی و بر طرف شدن این پرده می بیند و می رسد به چیزهایی که پیش از این نمی دید و نمی رسید

لَقَد کُنتَ فِی غَفلَهٍٔ مِن هذا فَکَشَفنا عَنکَ غطآئَکَ فَبَصَرُکَ الیَومَ حَدِیدُ به راستی که تو از این امر غافل بودی تا اینکه ما پرده را از جلو چشم تو کنار زدیم لذا امروز چشمت تیز می بیند

● مرگ :

مرگ همان پرواز روح از جسم است. و بریده شدن علاقه روح از بدن ظاهری را مرگ گویند.

مرگ آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است.

قرآن شریف در آیات مربوطه به مرگ از کلممه "توفی" بصورت مختلف استفاده نموده و آن را گاهی به خداوند گاهی به ملک الموت و گاهی به فرشتگان نسبت میدهد،بطوری که معنی این کلمه تحویل گرفتن چیزی است به طور کامل و تمام (اَللهُ یَتَوَفی الأنفُس حِینَ مَوتِها،خداوند است که موقع مرگ جان های شما را بی کم و کاست تحویل میگیرد.)

(وَ هُوَ اَلذِی یَتَوَفاکُم بِالیلِ،اوست خداوندی که شب هنگام در موقع خواب شما را بطور کامل تحویل میگیرد.)

از این دو آیه فهمیده میشود که مرگ و خواب نظیر یک دیگرند و هر دو امری وجودی هستند. با این تفاوت که در مورد خواب گرفته شده برگشت داده میشود جز در موارد معدود اما در مورد مرگ قابل برگشت نیست جز در قیامت.

امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: (لِکلٌ دارٍ بابٌ دارَ الاخرةَ الموت؛هر خانه ای دری دارد و در خانه ی آخرت مرگ است)

رسول اکرم(ص) فرمودند: (اِنَ الدُنیا سِجنُ المُؤمِنِ وَ جنَةُ الکافِرِ،و المَوتُ جِسرُ هؤلاء الی جَنانِهِم و جِسرُ اِلی جَحیم؛همانا دنیای زندان مومنان و بهشت کافران است و مرگ پلی است که اینها مومنان را بسوب بهشت و کافران را بسوی دوزخ می کشاند.)

وَ مَن اَکثَرَ مِن ذِکرِ المَوتِ رَضِیَ مِنَ الدنیا بِالیَسیرِ

کسی که زیاد در یاد مرگ باشد از حرص و فزون طلبی رهایی می یابد و با مقدار کمی از آنچه در زندگی دارد راضی میشود.

هیبت عزرائیل و عمل صالح:

عزرائیل که به فرشته مرگ و ملک‌الموت هم معروف است. خود کلمه عزرائیل در قرآن نیامده است ولی فرشته‌ای مقرب است که در دین اسلام از او نام و سخن به میان آمده‌است.عزرائیل لغتی عبرانی است ، عزرا در زبان سریانی بنده است و ئیل نام خداوند ، عزرائیل قابض ارواح است. بگو فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است، روح شما را می‌گیرد، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید.هیبت ملک الموت نسبت به محتضر فرق می کند. برای خوبان و صالحان طبیب حاذق و برای مشرکان و کسانی که در عمرشان عمل خیری انجام نداده اند، بدترین شکل و هیبت می باشد. برای کسانی که عمل نیک و شایسته انجام می دهند، عمل صالح او واسطه خیر می گردد تا جسم معذّب مریض مؤمن را در مقابل امراض جسمی نجات دهد. و به آن درجه و مکانی که خداوند در قرآن اش بشارت داده هدایت کند.طبق احادیث و روایات معصومین (علیهم السلام) هیبت ملک الموت نسبت به محتضر فرق می کند. و بعضی از افراد در حال جان کندن، داد و فریاد می زنند، زن و بچه ها را صدا می کنند، مرتب دست و پا را به شدّت تکان می دهند و چنگ می انداختند، تا خلاصی یابند. ولی افسوس! که راه فراری نیست. و بعضی ها نیز بدون هیچ مشکل و عذابی در بهترین وجه و با توصیه های قبلی که کرده اند تسلیم قدرت لایزال حق می شوند و این مسائل خود نشان دهنده حالات ملک الموت بر بالین محتضر استدر تفسیرالمیزان در ذیل آیه: «یا أَیَّتُها النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ... »۲ آمده که در اصول کافی صدیر صیرفی می گوید: به امام امام صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: فدایت شوم، یابن رسول اللّه! آیا مؤمن مرگ را و قبض روح خود را کراهت می دارد؟ فرمود: نه، به خدا سوگند! وقتی فرشته مرگ نزدش می آید تا روح اش را قبض کند، مؤمن به جزع در می آید و ملک الموت به او می گوید: جزع مکن، ای ولی خدا! به آن خدایی که محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را به نبوّت مبعوث کرد، من نسبت به تو دل سوزتر و مهربان تر از پدری مهربان هستم، اگر پدرت این جا بود پیش از من به تو مهر نمی ورزید، چشم خودت را بازکن و ببین.علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش از حضرت علی (علیه السلام) روایت کرده، که آن حضرت فرمود: هنگامی که فرزند آدم در آخرین روز دنیا و نخستین روز آخرت قرار می گیرد، مال و فرزندان و عمل او برابرش مجسم می شوند. رو به مال اش می کند، به وی می گوید: به خدا قسم من نسبت به تو حریص و بخیل بودم. حال سهم من نزد تو چیست؟ مال جواب می دهد و می گوید: به اندازه کفن ات از من بردار.پس رو می کند به فرزندان خود می گوید: به خدا قسم شما را دوست می داشتم و حامی شما بودم سهم من نزد شما چیست؟ آنها می گویند: تو را به قبرت می رسانیم و در آن دفن می کنیم. پس از آن روی می کند به طرف عمل اش و می گوید: بخدا قسم، من نسبت به تو بی اعتنا بودم و تو بر من گران بودی بهره من از تو چیست؟ می گوید: من در قبر و قیامت هم نشین تو خواهم بود تا من و تو به پیشگاه پروردگارت عرضه شویم.اگر این شخص دوست خدا باشد عمل اش به صورت خوش بوترین و زیباترین مردم با بهترین لباس ها نزد او می آید و می گوید: بشارت باد بر تو، به روح و ریحان و بهشت نعیم خدا خوش آمدی، و می پرسد تو کیستی؟ می گوید عمل صالح تو هستم از دنیا به بهشت حرکت کن.

● عالم برزخ :

" حَتی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ اَلمَوتُ قالَ رَبَ ارجِعُونِ، لَعَلِّی أَعمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکتُ کَلّا إِنَّها کَلِمَةُ هُوَ قائِلُها وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخُ إِلی یَومِ یُبعَثُونَ

آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه میدهند تا زمانیکه مرگ یکی از آنان فرا رسد میگوید:

پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم و کوتاهی نمودم،عمل صالحی انجام دهم.

به او میگویند: چنین نیست این سخنی که است که او به زبان میگوید " و اگر بازگردد برنامه اش همچون سابق است " و پشت سر آنها برزخی است تا روزی که برانگیخته می شوند. "

روشن است که بدن خاکی و مادی جهان طبیعت،حجابی است ضخیم و پرده ای است سخت بر روی دیده ی انسان از جهان دیگر،و انسان به وسیله ی مردن و بیرون شدن از جهان مادی و بر طرف شدن این پرده می بیند و می رسد به چیزهایی که پیش از این نمی دید و نمی رسید.

" لَقَد کُنتَ فِی غَفلَةٍ مِن هذا فَکَشَفنا عَنکَ غطآئَکَ فَبَصَرُکَ الیَومَ حَدِیدُ؛ به راستی که تو از این امر غافل بودی تا اینکه ما پرده را از جلو چشم تو کنار زدیم لذا امروز چشمت تیز می بیند. "

● معنای برزخ در لغت:

برزخ در لغت به معنای فاصله ای است که میان دو چیز قرار گرفته و مانع از آمیخته شدن آنها گشته و آن دو را از یکدیگر جدا میسازد.

خداوند در قرآن می فرماید: (مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقِیانِ بَینَهُما بَرزَخُ لا یَبغِیانِ؛ بین دو دریای گوارا حایلی است که نمیگذارد شیرین و شوری با یکدیگر مخلوط شوند)

و همچنین می فرماید: ( من ورائِهِم برزخُ اِلی یَومِ یُبعَثُونَ؛و از پشت ایشان برزخی است تا روز قیامت)

"البرزخ الحاجز و الحدبین الشیئین و البرزخ فی القیامة الحائل بین الانسان و بین بلوغ‏ المنازل الرفیعة من الاخرة و قبل البرزخ ما بین الموت الی القیامة" (راغب اصفهانی، ص ۱۱۸،ذیل مدخل برزخ)

برزخ فاصله و حد میان دوچیز است و در قامت به معنی فاصله میان انسان و رسیدن او به مراحل و درجات بالای کبری است و بعضی آن را به معنی عالم مابین مرگ تا قیامت‏ گرفته‏اند که البته معنی دوم مناسب‏تر به نظر می‏رسد.

● برزخ در اصطلاح:

برزخ گذرگاهی است که خداوند بین زندگی دنیا و آخرت قرار داده است و یا عالمی بین امور دنیا و آخرت است. و روی همین جهت به که میان دنیا و عالم آخرت قرار گرفته برزخ میگویند. و گاهی عالم قبر و یا عالم ارواح هم میگویند.

(شیخ طوسی،ص ۳۹۴) : برزخ به معنی مانع است و منظور از مانع در اینجا مانع و فاصله میان مرگ و بعث و رستاخیز است و البته به گفته ی مجاهد منظور از مانع،فاصله میان و مرگ و بازگشت به دنیا است.

در المیزان چنین آمده است:

برزخ مانع میان دوچیز است و منظور از برزخ در آیات قرآن عالم قبر است که آن عالم‏ مثال است و انسان در آن زندگی می‏کند تا لحظه ی برپایی قیامت (طباطبائی،ج ۱۵، ص ۷۳)

● برزخ در ادیان دیگر

هرچند باور داشتن به جهان پس از مرگ از ارکان اعتقادی ادیان الهی است و عدم اعتقاد به آن موجب خارج شدن از صف معتقدان به ادیان الهی و دین‏داران می‏گردد،ولی با توجه به متون موجود از ادیان آسمانی و تحریف‏های صورت گرفته در آن‏ها چندان این‏ مسئله جدی مطرح نشده است،البته تغییرات کلی و گاهی مبهم درباره ی پس از مرگ و سرنوشت انسان پس از مرگ را می‏توان در کتاب‏ها و متون دینی موجود پیدا کرد.

الف) برزخ در آئین زردشت

در آئین زردشت،از حیات پس از مرگ و رستاخیز سخن به میان آمده است.در کتاب‏ گات‏ها آمده است:

در روز واپسین آنچه از انسان در طی زندگی از بدی و خوبی سر زده در مقابل هم‏ می‏سنجند.اگر در ترازوی اعمال کفه ی خوبی سنگین‏تر شد،این فتح راستی و شکست‏ دروغ است و خشور زردشت خود داور محکمه ی اهورا است.پس از آن،هنگام گذشتن از از پل چینوت(پل چینوت به معنی پل تشخیص است و شبیه پلی است که در اسلام از آن به‏عنوان پل‏ صراط یاد می‏شود.) ‏ که روی رودی از فلز گداخته بر افراشته ‏اند فرا رسد،نیکوکاران خوش و خرم از روی آن گذشته به سرای ستایش،به کشور جاودانی،به کاخ پاک ‏منشی،به خانه ی راستی،به بارگاه اهورا مزدا درآیند و به پاداش موعد رسند.آنچه را که در جهان خاکی‏ آرزوی آن داشته ‏اند به آنان بخشیده شود.اگر در روز حساب بدی فزونی کرد، آن‏گاه مرد گنه ‏کار از وجدان خویش رنج و شکنج ‏دیده از سر پل چینوت اندر رود ژرف‏ فلز گداخته سرنگون گردد به کوخ دیو و کلبه ی دروغ درآید اگر بدی و خوبی یکسان شد ناگزیر نه از بخشایش فردوس بهره‏ مند گردند و نه از شکنج در آزار باشد،جای آنان را سراح ممتزج و آمیخته گویند و در پهلوی به آن‏ [همستگان‏] نام دادند.یعنی جاودان‏ آرام و همواره یکسان،این برزخ نیز جای کسانی است که در طی زندگانی خویش در تردید زیستند.

از این متن درمی‏یابیم که اعتقاد به عالم برزخ یعنی جهان متوسط میان دنیا و قیامت‏ در آموزه‏های دینی زردشت وجود دارد.

ب) برزخ از دیدگاه یهود

در مورد یهودیت می‏توان گفت از آنجا که رکن اساسی ادیان آسمانی اعتقاد به رستاخیز و روز قیامت است چنانکه از نوشته‏های تورات برمی‏آید پس اعتقاد به جهان پس از مرگ امری انکار ناپذیر است،اما به دلیل وجود تحریف‏ها در متون دینی یهود،در بعضی موارد حتی اصل مسئله ی معاد مورد تردید قرار گرفته و طبیعی است که در مورد جهان پس از مرگ دیگر نمی‏توان تفسیر و تصویر روشنی از این متون انتظار داشت. بدین‏خاطر به عالم برزخ و چگونگی زندگی انسان‏ها در جهان یادشده به‏طور صریح‏ اشاره نشده است.

حال نگاهی به متون مقدس می‏اندازیم برخی گفته‏ اند:

از کتاب مقدس چنین استفاده می‏شود که اسرائیلیان به زندگی پس از مرگ روح،کیفر و پاداش معتقد نبوده‏اند،طبق برخی از روایات کتاب مقدس،مردگان و یا سایر انسان‏ها به‏ سرزمین اموات که «شئول» نامیده می‏شود،می‏روند ولی مشخص نیست در آنجا چه سرنوشتی دارند.

یکی دیگر از نویسندگان می‏گوید:

برخی از فرقه‏های قدیمی یهود «صدوقیان» نیز که از مجموعه ی عهد قدیم، تورات را قبول‏ داشتند به جهت عدم وضوح این مباحث و توجه اندک تورات به موضوعات فوق به معاد و حیات پس از مرگ اعتقادی نداشتند.

و در مزامیر آمده است:

"مرگ امری عادی است و زندگی پس از مرگ نامشخص است"

در حالی‏که فرقه‏هایی از یهود،اعتقاد به رستاخیز مردگان را به دلیل آنکه ذکری از این موضوع در اسفار پنجگانه ی تورات نیامده است رد می‏کنند.

عده ی دیگری معتقدند که زندگی کنونی انسان در این جهان مقدمه‏ ای برای حیات‏ جاودانی دیگری است که از زندگی او بسی عالی‏تر است.آنان می‏گویند:

این جهان مانند دالانی است در جلوی جهان آینده،خود را در این دالان آماده کن تا آنکه‏ بتوانی داخل تالار شوی.

هرچند اصل اعتقاد به عالم پس از مرگ در سایر منابع با همه ی اختلافات‏ موجود آمده است،اما چیزی به عالم برزخ و تعبیری که بتواند وجود چنین جهانی را در اعتقاد یهودیان اثبات کند به چشم نمی‏خورد آری مطابق کتاب قاموس مقدس در عهد قدیم از مرحله ی پس از مرگ به «هاویه» تعبیر شده است که می‏تواند محل رحمت الهی برای نیکان و محل عذاب و عقاب برای بدکاران باشد و از مکان یادشده،یعنی هاویه به مکانی در زیر زمین که مقر مردگان است تعبیر شده است.

در بعضی تعبیرات آمده است: همیشه مقصود از هاویه محل عذاب و عقاب نیست بلکه گاهی مراد از آن جای‏ استراحت نفس شخص نیکوکار است تا خداوند وی را تفقد و مرحمتی فرماید.

در جای دیگر آمده است:

دو گروه در آنجا می‏باشند: نیکان که با پروردگار هستند و بدکاران که از رحمت الهی دور می‏باشند.

آخرین مطلب در این‏زمینه : اصل‏ مربوط به مسائل مرگ و کیفر و پاداش نیکوکاران و خطاکاران مورد تأیید قرار گرفت، آن‏ها فقط همین‏قدر معتقدند که ارواح پس از مرگ پایدار هستند و بعد از فوت در دنیایی قرار می‏گیرند که شبیه به دنیایی است که بعد از قیامت قرار خواهند گرفت که این‏ را می‏توان همان برزخ نامید،ولی به‏ طور صریح چیزی مربوط به عالم برزخ در کلمات و بیان آنان وجود ندارد.

نتیجه آنکه هرچند قیامت در تورات به صورت کم‏رنگ مطرح شده است و به همین‏ جهت برخی از نویسندگان اصل آن را در اعتقاد یهود نفی کرده‏اند، ولی در تلمود و سایر منابع آمده است که یهودیان به قیامت و معاد معتقد هستند،بالطبع در چنین آئینی، درباره ی برزخ ، به سخن صریح و بی ‏پرده‏ای نمی‏توان دست یافت و فقط اشاره در این‏ زمینه وجود دارد .

ج) مسیح و اعتقاد به عالم برزخ

در اعتقادات مسیح به روشنی از رستاخیز همه ی مردگان سخن به میان آمده و یادآوری‏ شده که شرط رستگاری فقط نیکی و نیکوکاری است که به موارد آن اشاره خواهد شد.

آئین مسیح نیز به اصل مسئله ی معاد معتقد است،اما درباره ی برزخ‏ کمتر سخنی به چشم می‏خورد و حتی بعضی از فرقه‏های آنان هم ‏چون ارتدوکس و پروتستان با اعتقاد به برزخ مخالف هستند به نمونه‏های زیر توجه کنید:

در انجیل متی روز داوری به صراحت تشریح شده است که همه ی مردم به دو گروه‏ گوسفندها و بزها تقسیم می‏شوند،گوسفندان نیکان و بزها انسان‏های ملعون و شرور هستند که کیفر آنان آتش ابدی است.

و باز آمده است که کیفر و پاداش بر پایه ی عمل افراد تعیین می‏شود.

مطابق برخی منابع و گفتار برخی نویسندگان در دیدگاه مسیحیان،روان کسانی که‏ کاملا پاک هستند پس از مرگ به بهشت می‏رود ، ولی آنان که کاملا پاک نشده باشند و به گناه آلوده باشند به جهنم داخل نمی‏شوند، بلکه در محلی نزدیک جهنم توقف‏ می‏کنند؛این مکان را پیشخوان جهنم (برزخ) نامیده‏اند.

در آئین کاتولیک، روزی به نام روز ارواح وجود دارد که با به صدا درآوردن‏ زنگ‏های کلیسا ارواح با دعای بستگانشان از این پیشخوان آزاد می‏شوند.

در کمدی الهی چنین آمده است:

مکانی به ‏عنوان پیش برزخ نامیده شده است، یعنی قسمت پایین کوه برزخ که تن ‏پروران‏ معنوی ناگریز به انتظار کشیدن هستند.این ارواح بسته به سستی معنوی باید مدتی در آنجا منتظر بمانند تا سرانجام به کیفر دیدن از بابت گناهانی که در زمین مرتکب شده‏اند نایل‏ آیند.

این گروه به چهار دسته تقسیم می‏شوند:آنان که نسبت به کلیسا سستی اعمال کرده‏اند و آنان که تا آخرین ساعت حیاتشان نخواستند توبه کنند،آنان که پیش از انجام مراسم‏ عشاء ربانی با مرگی خشونت‏آمیز و ناگهانی بدرود حیات گفتند، و بالاخره شهریارانی که‏ بنا به دلایل مادی فراموش کرده بودند به مسائل معنوی و مذهبی روحشان رسیدگی کنند.

پس از عبور از دروازه جایی که فرشته ی کلید دار حضور دارد هفت صفه وجود دارد که در حقیقت به علامت هفت گناه کبیره باید انسان از آنان بگذرد که آن‏ها عبارت‏اند از: غرور، حسد، خشم،اندوه و دل‏ مشغولیتی که انسان را از خیر و نیک معنوی‏ دور می‏سازد، خست، شکم‏بارگی و بالاخره شهوت. در هر صفه ‏ای گناهان را کیفر می‏دهند تا پاک شود و به رستگاری برسد.

باتوجه به آنچه در کتاب مذکور آمده است می‏توان گفت:«برزخ نشانه ی رهایی و پیروزی است و روح توبه کار باید در آنجا کیفر شود تا به بهشت صعود کند.

چنانکه می‏بینیم برخی از محققان ادیان خواسته‏اند از تعبیر یادشده استفاده کنند که‏ در آئین مسیحیت نیز اعتقاد به عالم برزخ وجود دارد،ولی بیشتر از آنچه ذکر آن رفت‏ در متون دینی مسیح چیزی به چشم نمی‏خورد.

● آیات قرآن و عالم برزخ

آیات فراوانی در قرآن کریم ناظر بر وجود عالم برزخ و حالات مختلف آن جهان است‏ که در ذیل از نظر می‏گذرانیم:

از جمله آیاتی که به صراحت از وجود عالم برزخ و انتقال انسان ‏ها پس از مرگ به‏ چنین جهانی خبر می‏دهد آیه ی زیر است:

"حتّی اذا جاء احدهم الموت قال ربّ ارجعون لعلّی اعمل صالحا فیما ترکت کلاّ انّها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون" (مؤمنون آیه ۹۹-۱۰۰)

در تفسیرهای مختلف با توجه به ‏معنای آیه ، عالم برزخ به جهانی تفسیر شده که‏ فاصله میان حیات دنیوی و قیامت کبری است. براساس این آیه، عالم برزخ از لحظه ی مرگ تا روز مبعوث شدن انسان‏ها دانسته شده است.

در سوره آل عمران چنین آمده است:

"و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون،فرحین بما اتیهم‏ اللّه من فضله و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الاّ خوف علیهم و لا هم‏ یحزنون ۱۶۹-۱۷۰

"ای پیامبر هرگز گمان مبر آن‏ها که در راه خدا کشته شدند مرده‏اند، بلکه زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند، آن‏ها به آنچه خداوند از فضل خود داده است‏ خشنودند و نسبت به کسانی که به آن‏ها ملحق نشده‏اند نیز بشارت می‏دهند که هیچ ترس و اندوهی بر آن‏ها نیست."

در سورهء مؤمن آمده است:

"و حاق بال فرعون سوء العذاب النّار یعرضون علیها غدوا و عشّیا و یوم تقوم السّاعة ادخلوا آل فرعون اشدّ العذاب ۴۶

به فرعونیان عذاب سخت نازل گردید ، همان آتش که هر صبح و شام بر آن عرضه‏ می‏شوند و روزی که قیامت برپا می‏گردد دستور داده می‏شود آل فرعون را در سخت ‏ترین‏ عذاب ‏ها وارد کنید."

این آیه از دوجهت دلیل بر حیات برزخی و عالم برزخ است:

یکی اینکه از آتشی سخن به میان می‏آورد که هر صبح و شام بر آن عرضه می‏شوند، پیداست که این همان دوزخ برزخی است چراکه در عالم برزخ صبح و شام معنی دارد و بعد از قیام قیامت کبری صبح و شام وجود ندارد.

دیگر اینکه در خود آیه از وجود عذاب قیامت خبر داده است و اینکه آن‏ها به‏ شدید ترین عذاب گرفتار خواهند شد.

در حقیقت آن‏ها در عالم برزخ بر آتش عرضه و از جایگاه خویش در قیامت آگاه‏ می‏شوند که این خود عذابی بزرگ و در قیامت آتش همواره همراه با آنان است.

چهارمین آیه که می‏تواند دلیل بر وجود عالم برزخ باشد آیه ی زیر است:

"قالوا ربّنا امتّنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل ۱۱

آن‏ها می‏گویند خدایا ما را دوبار میرانیدی و دوبار زنده کردی،هم‏اکنون به گناهان خود اعتراف داریم آیا راهی برای خروج از« دوزخ » وجود دارد."

این گفتار کافران در قیامت است، روشن است که تصور دوبار مرگ و دوبار حیات‏ بدون وجود عالم برزخ معنی ندارد. یک ‏بار از زندگی دنیوی مردن و پس از آن حیات‏ برزخی و بار دیگر مردن از حیات برزخی و پایان آن و بالاخره زنده شدن در عالم‏ آخرت.

آیات مذکور هر کدام با لحن خاص و ویژه ی خویش از قرار گرفتن انسان پس از مرگ‏ در جهان برزخ حکایت می‏کند و از نعمت و عذاب الهی سخن به میان می‏آورد که این‏ نشان از حیات و زندگی در آن جهان دارد.

از دیگر دلائل وجود عالم برزخ به استناد قرآن کریم آیاتی است که یک سلسله از گفت ‏و شنودها را میان ملائکه و انسان‏های نیکوکار و بدکار یادآور می‏شود و چنین‏ می‏گوید: فرشتگان پس از این گفتگوها به صالحان و نیکوکاران می‏گویند از نعمت‏های‏ الهی بهره ببرید و آن‏ها را در انتظار رسیدن قیامت کبری نمی‏گذارند.

دو آیه زیر می‏تواند شاهدی بر این گفتار باشد:

"الّذین تتوفّیهم الملائکة طیّبین یقولون سلام علیکم ادخلو الجنّة بما کنتم تعملون. نحل ۳۲

کسانی که ملائکه آنان را در حالی‏که پاکیزه هستند تحویل می‏گیرند به آنان می‏گویند: درود بر شما همانا به موجب کردارهای شایسته ی خود داخل بهشت شوید".

باتوجه به آیات دیگری در قرآن ‏که بهشت و جهنم را برای قیامت کبری می‏داند و ورود به آن پس از قیام قیامت کبری محقق خواهد شد ، می‏توان دریافت که بهشت یاد شده در آیه ی فوق بهشت برزخی است که انسان‏های پاک و ناآلوده به مجرد موت وارد آن خواهند شد و از نعمت‏های آن بهره خواهند برد.

"قیل ادخل الجنّة قال یا لیت قومی یعلمون،بما غفرلی ربّی و جعلنی من المکرمین. یس۲۷-۲۶

پس از مرگ به او گفته شد داخل بهشت شو و او گفت ای کاش قوم من که ‏[سخن مرا نشنیدند] اکنون می‏دانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا از بندگان باکرامت‏ خویش قرار داد."

این سخن مؤمن آل فرعون است که پس از مرگ آرزو می‏کند کاش قوم او بودند و جایگاهش را می‏دیدند.

از مجموعه آیات یاد شده و برخی دیگر از آیات قرآنی چنین استنباط می‏شود که‏ انسان با مرگ نابود نمی‏شود بلکه به حیات خود به‏گونه‏ای دیگر و در جهانی دیگر با شرایط ویژه ی آن ادامه خواهد داد، همان که قرآن نام آن را « برزخ » گذاشته است.

● برزخ در روایات:

سیمای عالم برزخ در روایات بسیار جذاب و دیدنی است و احادیث فراوانی درباره ی عالم مذکور و کیفیت زندگی در آن در منابع حدیثی شیعه و سنی وارد شده است.

مرحوم خواجه طوسی‏ چنین فرموده است:

"و عذاب القبر واقع بالامکان و تواتر السمع بوقوعه

یعنی عذاب قبر واقعیت دارد چون از نظر عقلی ممکن است و دلیلی بر محال بودن آن‏ نیست و روایات متواتر فراوان نیز از وقع آن خبر داده‏اند."

روایات مربوط به عالم برزخ بسیار گسترده است که در این مقال تنها به برخی از آن‏ روایات اشاره می‏کنیم.

ابتدا به روایاتی می‏پردازیم که می‏توان از آن‏ها وجود عالم برزخ را استنباط نمود، ضمن اینکه همین‏ روایات می‏تواند مبین حالات مختلف و چگونگی زندگی در آن‏ جهان نیز باشد که البته به این بخش به‏طور جداگانه خواهیم پرداخت.

۱_ در حدیثی از پیامبر آمده است:

"القبر امّا روضة من ریاض الجنّة او حفرة من حفر النّیران

این حدیث در منابع شیعی با همین تعبیر از امیر المؤمنین(ع) و امام سجاد(ع) نیز نقل‏ شده است. بعدا خواهیم گفت منظور از قبر که یا باغی است از باغ‏های بهشت یا گودالی‏ از آتش، همان عالم برزخ است. این نکته چیزی است که از روایات مربوط به عالم برزخ‏ می‏توان به دست آورد.

جدای از موضوع مذکور،این مطلب که قبر باغی است از باغ‏های بهشت یا گودال‏ آتش است حکایت از عذاب و نعمت الهی می‏کند و اینکه انسان پس از مردن یا از نعمت‏ الهی برخوردار است یا در عذاب گرفتار خواهد بود و این معنی جز با حیات برزخی‏ معنی ندارد.

۲_ پس از پایان یافتن جنگ بدر، به دستور پیامبر اجساد کشته‏ شدگان بدر را در چاهی‏ ریختند، آن‏گاه پیامبر کنار چاه ایستاد و چنین فرمود:

"یا اهل القلیب هل وجدتم ما وعد ربّکم حقّا فانّی وجدت ما وعدنی ربّی حقّا قالوا یا رسول اللّه هل یسمعون قال ما انتم باسمع لما اقول منهم و لکنّ الیوم لا یجیبون

ای اهل چاه آیا آنچه را خدا وعده داده بود دریافتید که حق است، من وعده ی پروردگارم‏ را حق و قطعی یافتم. عده‏ای گفتند ای رسول خدا، آیا آنان سخن شما را می‏شنوند؟ فرمود شما نسبت به آنچه می‏گویم از آنان شنواتر نیستید و آنان بهتر از شما می‏شنوند ولی‏ امروز نمی‏توانند پاسخ دهند."

مضمون یادشده با اندکی تفاوت در منابع مختلف حدیثی آمده است.

۳_هنگامی که امیر المؤمنین از جنگ صفین برمی‏گشت کنار قبرستانی پشت دروازه‏ کوفه ایستاد و خطاب به اهل قبور چنین فرمود:

"السّلام علی اهل المحالّ المغفرة و الدّیار الموحشة انتم فرط لنا سابق و نحن لکم تبع لا حق امّا الدّور فقد سکنت و امّا الازواج فقد نکحت و امّا الاموال فقد قتّمت هذا خبر ما عندکم‏ ثمّ قال:اما لو اذن لهم فی الکلام لاخبر و کم انّ خیر الزّاد التّقوی

سلام بر ساکنان دیار وحشت و سرزمین خشک و سوزان، شما از ما زودتر به آن جهان‏ رفتید و ما نیز بدنبال شما می‏آییم، [به شما بگویم‏] که پس از شما خانه ‏هایتان را دیگران‏ ساکن شدند و همسران شما به ازدواج دیگران درآمدند و اموال شما تقسیم شد.این‏ خبری است که نزد ما بود،شما از آنجا چه خبر دارید؟ سپس به یاران خویش فرمود: آگاه‏ باشید اگر به آنان اجازه سخن گفتن داده می‏شد به شما خبر می‏دادند که بهترین زاد و توشه‏ تقوی و پرهیزکاری است."

این احادیث حکایت از آن دارند که انسان پس از مرگ از حیات و زندگی برخوردار است و می‏تواند با این جهان ارتباط برقرار کند و احیاناً پاسخ ‏گو نیز باشد که البته گرفتن‏ پاسخ آنان اختصاص به گروهی دارد که چشم برزخی آنان باز شده و توانایی دیدن آن‏ حقایق را داشته باشند.

۴_در خطبه‏ های متعدد نهج البلاغه و کلمات امیر المؤمنین،از زندگی انسان‏ها در عالم‏ برزخ یاد شده است که دو نمونه را ذکر می‏کنیم.

"سلف غایتکم...سلکوا فی بطون البرزخ سبیلا

آن‏ها به درون عالم برزخ وارد شدند."

" در مورد اهل ذکر و توصیف آنان فرماید:

فشاهدوا اما وراء ذلک،فکانما اطلعوا غیوب اهل البرزخ

آن‏ها ورای این دنیای مادی را دیدند آنچنان‏ که بر غیب‏های عالم برزخ آگاه‏ شدند."

"امام صادق(ع) در حدیثی فرمود:

و اللّه ما اخاف علیکم الاّ البرزخ

من بر شما از عالم برزخ می‏ترسم."

"در حدیث دیگری فرمود:

البرزخ القبر و هو الثّواب و العقاب بین الدّنیا و الاخرة

عالم برزخ همان قبر است و آن بهره‏مندی از ثواب و عقاب مابین دنیا و آخرت است"

"امام صادق فرمود:

لا یسئل فی القبر الاّ من محض الایمان محضا او محض الکفر محضا و الاخرون یلهون‏ عنهم

اشخاصی در قبر مورد سؤال قرار می‏گیرند که یا مؤمن محض یا کافر محض باشند و سایرین به حال خود رها می‏شوند. "

یعنی پرسش و سؤال قبر از کسی است که در حیات دنیوی خویش برای رسیدن به‏ حقیقت تلاش کرده است و به عقاید حقه نائل شده است و در تطبیق عمل خود با آن‏ عقاید کوشیده هرچند در مقام عمل مرتکب خطا شده است و یا از کسی است که به حق‏ توجه نکرده و با آنکه باید جانب حق را می‏گرفت در اثر هواهای نفسانی آن را نادیده‏ گرفت و انکار کرد، ولی کسانی که اصطلاحا از آنان به‏عنوان مستعضف فکری یاد می‏شود که در زندگی خویش از رشد لازم و مطلوب فکری برخوردار نبوده‏اند در قبر مورد سؤال و جواب قرار نمی‏گیرند و آنچه از روایات استفاده می‏شود این است که امر آنان موکول به مشیت و

اراده ی حضرت حق است.

"در روایت دیگری امام باقر(ع)فرمود:

سؤال ‏شدگان در قبر یا مؤمن محض و یا کافر محض هسند."

این احادیث و احادیثی از این قبیل فقط از این جنبه مورد توجه قرار گرفته‏اند که می‏تواند اصل وجود عالم برزخ را اثبات کند چراکه سؤال و جواب و عذاب و نعمت‏ و...وجود چنین جهانی را اثبات می‏کند که اگر چنان جهانی وجود نداشته باشد این‏ حالات و اوصاف ذکرشده در منابع دینی بی‏معنی است.

" الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا

مردم همه در خواب هستند، وقتی می میرند بیدار میشوند.

این حدیث از رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است.

● ویژگی های عالم برزخ:

الف) سؤال قبر

در روایات زیادی بر این نکته تأکید شده است که انسان‏ها همگی یا برخی که ایمان‏ محض و کفر محض دارند، هنگامی که در قبر گذاشته شده دو فرشته به سراغ او می‏آیند و مسائلی را از او می‏پرسند.در این ‏که چه چیزهایی مورد پرسش قرار می‏گیرد روایات‏ مختلف است.

از محتوای روایات چنین برمی‏آید که برخی پرسش‏ها حتمی است. پرسش‏هایی‏ درباره ی اصول عقاید و کیفیت صرف عمر و مال و کسب درآمد و امثال آن.

باید دانست که شروع عالم برزخ با مرگ خواهد بود که در آن لحظه انتقال به عالم‏ یادشده صورت می‏گیرد به حدیث ذیل توجه کنید:

"الا و انّ اوّل ما یسألانک عن ربّک الّذی کنت تعبده و عن نبیّک الّذی ارسل الیک و عن دینک الّذی کنت تدین به و عن کتابک الّذی کنت تتلوه

آگاه باش اول چیزی ‏که آن دو فرشته می‏پرسند از خدایی است که او را عبادت‏ می‏کردی و پیامبری که به سوی تو فرستاده شد و دینی که بدان پایبند بودی و کتابی که آن را تلاوت می‏کردی"

" روایت شده که امام کاظم (ع) فرمود:

در قبر به مومن گفته میشود: پروردگارت کیست؟ پاسخ میدهد خداوند.

آنگاه به او گفته میشود: دینت چیست؟ پاسخ میدهد اسلام. سپس به او گفته میشود: پیامبرت کیست؟

جواب میدهد حضرت محمد(ص)؛ بعد به او گفته میشود: امامت کیست؟ و وی نام امامش را میبرد.

سپس به او گفته میشود: این ها را از کجا میدانستی؟ پاسخ میدهد: "أمر هدانی الله له و ثبّتنی علیه،خداوند مرا به این امر هدایت نموده و بر آن استوار ثابت نگه داشت."

آنگاه به او گفته میشود: بخواب،خوابی که خواب آشفته ای در آن نمی بینی بسان خواب عروس!

سپس دری رو به بهشت برای او گشوده میشود و از نسیم و بوی خوش بهشت بر او وارد میشود. اینجاست که مومن میگوید: پروردگارا ! در برپای قیامت شتاب فرما،امید که من بسوی بستگانم و اموالم برگردم.

و در قبر به کافر گفته میشود: پروردگارت کیست؟ میگوید خداوند. آنگاه میگویند پیامبرت کیست؟ میگوید حضرت محمد (ص). بعد آن میپرسند دینت چیست؟ جواب میدهد اسلام.

آنگاه از او سوال میشود اینها را از کجا میدانستی؟ وی میگوید : " سمعت الّناس یقولون فقلته؛ شنیدم مردم چنین میگویند من نیز آنرا گفتم "

اینجاست که آن دو (نکیر و منکر) با گرز چنان بر سر او می کوبند که اگر ثقلان (انس و جن) گرد هم آیند طاقت آنرا نخواهند داشت.

سپس حضرت فرمود : در اینجا کافر مانند سرب ذوب میشود،بعد آن دو (نکیر و منکر) روح او را

بر می گردانند و قلبش در میان دو تخته از آتش گذاشته میشود. اینجاست که کافر میگوید: پروردگارا ! در برپایی قیامت تاخیر فرما!

ب) فشار قبر

این موضوع در روایات زیادی آمده است و آن را برای همه ی افراد ثابت می‏کند؛ نهایت آنکه برای عده ‏ای شدید و برای بعضی دیگر ملایم ‏تر است و در برخی روایات به ‏عنوان‏ کفاره ی گناهان قلمداد شده است.

از جمله اینکه پیامبر در هنگام دفن سعد بن معاذ فرمود:

" انّه لیس من مؤمن الاّ و له ضمّة

هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه در قبر فشاری دارد "

و در حدیثی دیگر فرمود:

" ضغطة القبر للمؤمن کفّارة لما کان منه من تضییع النّعم

فشار قبر برای مؤمن کفاره ی ضایع نمودن نعمت‏های الهی از سوی اوست."

در روایات بسیاری از گناه هانی نام برده شده است که باعث عذاب و فشار قبر می‏شوند و موجب می‏گردد انسان در عالم برزخ معذب باشد مثلا از سخن‏چینی و غیبت کردن و حق الناس را بر گردن‏ و عهده ی خویش داشتن و بداخلاقی کردن با خلانواده و رباخواری و عیب‏جویی از مردم به‏عنوان گناهانی یادشده است که باعث فشار قبر می‏گردند.

بی ‏مناسبت نیست که در اینجا به کارهایی که عذاب قبر را برطرف می‏کند و می‏تواند انسان را از این مرحله ی هولناک و خطرناک نجات دهد،اشاره‏ای داشته باشیم.

باید به این نکته توجه داشت که به ‏طور کلی کارهای نیک نقش بسزایی در آرامش‏ روح در عالم برزخ و رهایی از فشار قبر دارد، ولی مطابق روایات برخی اعمال در این‏ جهت نقش بیشتری دارد که برخی از آن‏ها عبارت‏اند از:

زیارت امام حسیه (ع)، چهار بار حج رفتن،مرگ در شب و روز جمعه و خواندن قرآن ب ه‏ویژه سورهء نساء و سورهء یس باعث در امان ماندن از عذاب قبر می‏شوند.

امام صادق (ع) می فرماید:

" ما أقلٌ من یفلت من ضغطة القبر، چه بسیار کم هستند کسانی که از فشار قبر رهایی می یابند. "

از سوی دیگر باز هم امام صادق (ع) می فرماید: " ما علی المؤمنین منها شی ء ، مومنان به هیچ وجه فشار قبر نمی بینند. "

ج )بقای رابطه ی انسان در عالم برزخ با دنیا

یکی از ویژگی‏های عالم برزخ که می‏تواند یکی از دلائل وجود عالم برزخ نیز به حساب آید،ارتباطی است که میان مردگان با دنیای مادی برقرار است.این مضمون در روایات‏ بسیاری آمده است که پس از مرگ رابطه ی انسان به ‏طور کلی با دنیا قطع نمی‏شود، بلکه‏ می‏تواند با آن ارتباط برقرار کند تا آنجا که عنوانی در منابع حدیثی به صورت «انّ المیّت‏ یزور اهله» آمده است که از روایات اقتباس شده است.در روایات مذکور این نکته‏ یادآوری شده است که افراد مختلف چه بی‏ایمان و چه باایمان گاهی به دیدار اهل‏ خویش می‏آیند.

در حدیثی از امام صادق آمده است:

" انّ المؤمن لیزور اهله فیری ما یحبّ و یستر عنه ما یکره و انّ الکافر لیزور اهله فیری ما یکره و یستر عنه ما یحبّ

مؤمن اهل خویش را زیارت می‏کند و آنچه او را خشنود می‏کند از آنان می‏بیند، ولی‏ ناخوشایندی‏ها از دید او پنهان نگاه داشته می‏شود و کافر به‏عکس مؤمن است."

به خبر روایات، خواب‏های فراوان و صادقی که همگان کم ‏ وبیش از آن مطلع‏ هستند و با آن سروکار دارند و نشان از بدحالی یا خوشحالی درگذشتگان دارد می‏تواند دلیل بر وجود عالم برزخ باشد.

بر همین اساس، در روایات اسلامی‏آمده است که انسان می‏تواند در عالم برزخ از آثار ماندگار خویش یا از اعمال نیک دیگران که برای او و به قصد او انجام دهند بهره‏مند شود و ثمرات آن کارها نصیب او شود و در کاستن از شدت سختی‏های او مؤثر باشد.

امام رضا(ع)می‏فرماید:

"ما من عبد زار قبر مؤمن فقرء علیه انّا انزلناه فی لیلة القدر سبع مرّات الاّ غفر اللّه له و لصاحب القبر

کسی که به زیارت قبر مؤمنی برود و سوره ی انا انزلناه را هفت ‏بار قرائت کند،خداوند او و صاحب قبر را خواهد آمرزید."

امام صادق(ع)فرمود:

" ستّ خصال ینتفع بها المؤمن من بعد موته ولد صالح یستغفر له و مصحف یقرء فیه و قلیب یحفره و غرس یغرسه و صدقة ماء یجریه و سنّة حسنة یؤخذ بها بعده

شش چیز است که مؤمن پس از مرگ از آن بهره‏مند می‏شود، فرزند شایسته‏ای که برای او استغفار کند و قرآنی که مردم آن را بخوانند و چاه آبی که حفر نموده و از آن استفاده‏ می‏شود و درختی که نشانده و آب جاری که در اختیار مردم بگذارد و سنت نیکی که بعدا به آن عمل شو. "

چنانچه ملاحظه می‏شود بهره‏مندی انسان از دعای خیر دیگران ب ه‏ویژه فرزند شایسته‏ و خلف صالح و برخورداری او در عالم برزخ از آثار سوء یا آثار خیر سنت‏های به جا مانده و امثال آن همگی دلیل بر وجود عالم برزخ و حیات برزخی است و این‏گونه‏ روایات به ‏طور گسترده در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت وارد شده است.

همچنین احادیث فراوانی وجود دارد که براساس آن‏ها ارواح مؤمنان به واسطه ی هدایایی که از طرف خویشان و دوستان برای آن‏ها فرستاده می‏شود خشنود می‏گردند و این شادی خود و آمدن هدیه از طرف دنیا را به دیگران اظهار می‏نماید:

از امام صادق(ع)نقل شده است:

" انّ المیّت لیفرح بالتّرحم علیه و الاستغفار له کما یفرح الحیّ بالهدیّة

میت با طلب رحمت و استغفار برای او خوشحال می‏شود چنانکه انسان زنده از هدیه‏ خشنود می‏گردد. "

و از پیامبر به همین مضمون چنین آمده است:

" انّ هدایا الاحیا للاموات الدّعاء و الاستغفار

هدیه ی زندگان به مردگان دعا و استغفار است"

" راوی از امام کاظم (ع) پرسید: آیا میت به زیارت بستگانش می رود؟

حضرت فرمود: بلی.

راوی گفت: چند وقت یکبار؟

فرمودند: بسته به مقام و منزلتش در جمعه یک بار و یا در هر ماه و یا در هر سال یک بار.

راوی گفت: به چه صورتی نزد آنان میرود؟

حضرت فرمودند: " فی صورة طآئر لطیف، بصورت پرنده ی لطیف بر روی دیوارهای خانه می نشیند و بر آن اشراف پیدا میکند "

اگر دید آنان به کار خیر مشغول هستند شاد میگردد و اگر دید به کار شر حوائج دنیوی خود مشغول هستند محزون و غمگین میگردد.

(در این روایت منظور از لطیف: بدین معناست میت ب همان صورت برزخی به دیدار بستگان خویش میرود) "

د) جایگاه ارواح مؤمنان و مشرکان در عالم برزخ

در اینکه همه ی انسان‏ها با مرگ وارد عالم برزخ می‏شوند شک و تردیدی وجود ندارد. همچنین در اینکه عالم برزخ شبیه عالم ماده است، ولی آثار و عوارض آن را ندارد بحثی نیست، اما اینکه پس از مرگ جایگاه خاصی برای ارواح مؤمنان و مشرکان و خوبان و بدان در نظر گرفته شده روایات مختلف است.

در روایات وارد شده است که ارواح مؤمنان در وادی السلام نجف دور یکدیگر جمع می‏شوند، یعنی وادی امن و امنیت که ظهور آن وادی در این دنیا در سرزمین نجف‏ اشرف است که وادی ولایت الهی است.

در حدیثی از امام صادق آمده است که فرمود:

" من منظرهء اجتماع ارواح مؤمنان را می‏بینم که حلقه‏حلقه دور یکدیگر نشسته‏اند و گفتگو می‏کنند "

بدین ‏جهت از هر جایی که هدیه‏ای برای آنان فرستاده شود به آنان خواهد رسید، ولی از آنجا که ارواح با اجساد خود ارتباط خاصی دارند ،سفارش شده است به زیارت‏ قبور بروید و بر سر قبر مؤمنان حاضر شوید که روح آن مؤمن از دیدا رکننده خشنود می‏شود و با او انس می‏گیرد.

در حدیث دیگری از امام صادق در مورد ارواح مؤمنان چنین می‏خوانیم:

"فی حجرات الجنّة یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یقولون ربّنا اقم السّاعة لنا و انجز لنا ما وعدتنا

آن‏ها در حجره‏های بهشتی از خوردنی‏ها و نوشیدنی‏ها بهره‏مند می‏شوند و می‏گویند خدایا قیامت را برپا ساز و به وعده‏هایی که به ما دادی وفا کن(چراکه آنان می‏دانند نعمت‏های خداوند در قیامت به اندازه‏ای است که حتی با نعمت‏های برزخی قابل مقایسه‏ نیست بدین ‏جهت آرزوی برپایی قیامت را می‏کنند تا شاهد تحقق وعده‏های خداوند و بندگان صالح و پرهیزکار باشند). "

در مورد ارواح کفار و مشرکان و منافقان و گناهکارانی که قابل عفو و بخشش نیستند آمده است که ارواح آنان در«وادی برهوت» یمن خواهند بود.

امیر المؤمنین فرمود:

ارواح کفار پس از مرگشان در سرزمین یادشده گردهم می‏آیند که آن وادی انواع‏ شکنجه و عذاب‏ها را در خود دارد.

هـ) تمثل اعمال در عالم برزخ

از آنجا که عالم قبر و برزخ محل ظهور واقعیات و حقایق است،آنچه انسان در این دنیا انجام داده است چه خوب و چه بد، در عالم برزخ به صورت واقعی خود جلوه می‏کند که اصطلاحا صورت برزخی اعمال نام دارد.

در روایات آمده است که اعمال نیک در آنجا به صورت شخصی زیباروی و خوش‏ اخلاق جلوه می‏کند و انسان به او می‏گوید تو کی هستی که تا به ‏حال صورتی از تو زیباتر ندیده‏ام، در پاسخ می‏گوید من عمل نیک تو هستم و تا روز قیامت با تو هستم و از تو جدا نمی‏شوم و اعمال زشت و قبیح انسان به صورتی زشت و کریه با بوی بد و لباس‏ کثیف مجسم می‏شود و انسان به او می‏گوید تو کیستی و او می‏گوید من عمل بد و ناپسند تو هستم و تا روز قیامت با تو هستم و از تو جدا نمی‏شوم.

در حدیثی از امام باقر(ع)آمده است:

" اذا مات العبد المؤمن دخل معه فی قبره ستّة صور:فیهم صورة احسنهنّ وجها و ابهاهنّ هیئة اطیبهنّ ریحا و انظفهنّ صورة قال:فیقف صورة عن یمینه و اخری عن یساره و اخری بین‏ یدیه و اخری خلفه و اخری عند رجله و یقف الّتی هی احسنهنّ فوق رأسه فان اتی عن‏ یمینه منعته الّتی عن یمینه ثمّ کذالک الی ان یؤتی من الجهات السّت قال فتقول احسنهنّ‏ صورة و من انتم جزاکم اللّه عنّی خیرا فتقول الّتی عن یمین العبد انا الصّلاة و تقول الّتی عن‏ یساره انا الزّکاة و تقول الّتی بین یدیه انا الصّیام و تقول الّتی خلفه انا الحجّ و العمرة و تقول‏ الّتی عند رجلیه انا برّ من وصلت من اخوانک ثمّ یقلن من انت احسننا وجها و اطیبنا ریحا و ابهانا هیئة فتقول انا الولایة لال محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین

ترجمه:وقتی مؤمن می‏میرد شش صورت با او وارد قبر می‏شود که میان آنان صورتی‏ است از همه زیباتر و خوشبوتر و باهیبت‏تر است،صورتی طرف راست او می‏ایستد و دیگری طرف چپ او و یکی پشت ‏سر او و دیگری پایین پای او و صورتی که از همه‏ زیباتر است بالای سر او می‏ایستد و به سایرین رو می‏کند و می‏گوید شما کیستید: صورتی‏ که طرف راست میت است می‏گوید من نماز او هستم و آنکه طرف چپ اوست می‏گوید من زکات اویم و صورت مقابل می‏گوید من روزه او می‏باشم و آنکه پشت‏سر اوست‏ می‏گوید که حج و عمره او می‏باشم و آنکه پایین پای اوست می‏گوید من نیکی و احسان‏ این میت نسبت به برادران دینی او هستم.پس همه ی آنان به آن صورت زیبا می‏گویند تو که هستی و او پاسخ می‏دهد و ولایت و محبت خاندان عصمت و طهارت هستم. "

فاطمه نتاج

منابع:

۱. از ازل تا قیامت (بررسی عوالم شش گانه خلقت آدمی)

۲. سیاحت غرب

۳. تاریخ جامع ادیان

منابع اینترنتی:

۱. www.hawzah.net

۲. www.tahoordanesh.com

۳. www.noormags.com

۴. www.noorlib.ir