دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
شانس یا مهارت
گاهی اوقات، زندگی حرفهای شما به کمی شانس نیاز دارد حتی اگر لازم باشد خود شما آن را بیافرینید. در اینجا نگاه واقع بینانهای به مهارت، شانس و هر آنچه که شما میتوانید برای تغییر انجام دهید، شده است.
«یکی از بزرگترین برنامهنویسان کامپیوتر در تمام دوران عمر خود در نزدیکی سیاتل بزرگ شد. او در شرکت تازه تاسیس اینتل که کامپیوترها را بر روی یک تراشه میساخت، کار میکرد و از اولین کسانی بود، که موفق به دیدن پتانسیل این ریز رایانهها شد. او تمام وقت خود را برای نوشتن نرمافزار برای این ابزار جدیداختصاص داده بود.
او بالاخره توانست شرکتی را که به کار فروش نرمافزار برای میکرو کامپیوترها مشغول بود، پیدا کند. این شرکت در اوایل سالهای تاسیس وضعیت خوبی نداشت؛ اما به زودی بسیار سود آور شد. اما این پیشگام تکنولوژی کامپیوتر، با یک مانع تصادف کرد و در کمال قدرت این جهان را ترک کرد و سه روز پس از جراحتش درگذشت. او در سیاتل به خاک سپرده شده است و یک فلاپی دیسک بر روی سنگ قبر او حک شده است. نام او گری کیلدال است.» شما ممکن است فکر کرده باشید که کسی که درباره آن حرف میزدیم، بیل گیتس بنیانگذار ثروتمند مایکروسافت است و مطمئنا امیدوارکننده است اگر بپرسیم که آیا گری کیلدال میتوانست به جای بیل گیتس باشد. اما واقعیت این است که بیل گیتس درست در همان دوره برای رقابت با شرکت کیلدال، تصمیمگیریهای دقیقی را در شرکت مایکروسافت با استفاده از تحقیقات دیجیتالی اتخاذ کرده بود. به این ترتیب می توان گفت به جز شانس، مدیریت و تفکر استراتژیک او بود که در آن زمان عامل موفقیت آنها شد. هنگامیکه از گیتس پرسیدند که چه مقدار از موفقیت او، مربوط به شانس است وی جواب داد که شانس «نقش عظیمی» را بازی کرد. به خصوص که مایکروسافت در یک زمان ایدهآل راهاندازی شد: «راهاندازی اولین شرکت نرمافزاری توسط ما و هدفگذاری آن بر روی رایانههای شخصی برای موفقیت ما ضروری بود.» همچنین وی اشاره کرد «تمام این زمانبندی مربوط به شانس نبود، اما بدون وجود شانس چنین موفقیت بزرگی نیز اتفاق نمیافتاد.»
● شانس خود را بسازید
از آنجا که شانس به صورت تنگاتنگی در تمام ابعاد زندگی ما در هم تنیده شده است، آمدن آن اصلا جای شگفتی ندارد. در ذیل مقدار زیادی از کلمات قصار آمده است که وجود شانس را نشان میدهد:
- شانس خود را بسازید.
- شانس چیزی است که زمانی اتفاق میافتد که آمادگی استفاده از فرصتها را داشته باشید.
- من به شدت به شانس باور دارم و دریافتم هرچه سختتر کار کنم، بیشتر از آن برخوردار میشوم.
آمادگی و کار سخت از عناصر ضروری مهارت هستند و اغلب به نتایج خوبی منجر میشوند. اما کلمات قصار واقعا نمیتوانند آنچه را که اتفاق میافتد، بیان کنند. اگر شما آمادگی دارید و سخت کار میکنید، موفق هستید، ولی نه به این دلیل که شانس، کار شما را بهبود میبخشد. شانس هرگز تغییر نمیکند و این، مهارتهای شماست که همه چیز را بهبود میبخشند. در اینجا عبارت معروف دیگری وجود دارد که میگوید شما نمیتوانید خوش شانس باشید، مگر اینکه در راه شانس قدم بردارید. به عنوان مثال، شما نمیتوانید در قرعهکشی برنده شوید مگر اینکه در آن شرکت کرده باشید. البته در مرحله اول، این درست است، اما حاوی دو نکته مهم است. شانس میتواند خوب یا بد باشد. برنده شدن در قرعهکشی، شانس خوبی است درحالیکه باختن، شانس بدی است. برنده نشدن در قرعهکشی قابل انتظار است. قرعهکشیها به این دلیل طراحی شدهاند تا پول بیشتری از آنها به دست آورند، بنابراین در مجموع، بازی دارای بازندهای است. مساله اصلی این است که اگر شما برای لذت بردن از شانس خوب، خود را در یک موقعیت پرریسک قرار دهید، خود به خود در موقعیتی مشابه، اما برای از دست دادن و باختن نیز قرار میگیرید.
نکته دیگر این است که تلاشهای بسیاری که منجر به شانس میشود، مهارت است. فرض کنید که شما به ده مصاحبه با کارفرمایان آیندهنگر برای دریافت یک پیشنهاد شغلی نیاز دارید. افرادی که به دنبال تنها پنج مصاحبه هستند، ممکن است این پیشنهاد را دریافت نکنند، اما کسانی که به تمامی ده مصاحبه میروند، در پایان کار پیشنهاد کار را دریافت خواهند کرد. گرفتن این پیشنهاد، شانس نیست؛ بلکه نتیجه تلاش مستمر است. صبر، پشتکار و انعطاف پذیری، همگی از عناصر مهارت هستند. معروفترین طرفدار این ایده که شما میتوانید شانس خود را ایجاد کنید، ریچارد وایزمن، استاد دانشگاه هرتفوردشایر است که دارای کرسی بریتانیا در درک عمومی روانشناسی است. وایزمن نمونهای شامل صدها نفر از افراد را جمعآوری کرد و از آنها خواست نظر خود را در مورد میزان شانسی که دارند، اعلام کنند. او پس از آن به دنبال توضیح «راههای مختلفی که مردم از طریق آن فکر میکنند خوش شانس یا بدشانس هستند و آنگونه رفتار میکنند» بود و «چهار اصل شانس» را شناسایی کرد. این اصول عبارتند از: به حداکثر رساندن فرصتهای شانس، گوش دادن به عواطف خوش شانس، در انتظار فرصت خوب بودن و تبدیل بدشانسی به خوش شانسی. تحقیق وایزمن برانگیزاننده بود و وی به عنوان یک مرد پر انرژی و عقلانی و کنجکاو به جهان معرفی شده است. وایزمن در تحقیقی از مردم خواست در قرعهکشی عمومی شرکت کنند و فرمی را که شامل اطلاعاتی درباره اینکه چه تعداد بلیت برای شرکت در قرعهکشی خریداری کردهاند و اینکه آیا آنها خود را خوش شانس میدانند یا خیر، تکمیل کنند و به وی تحویل دهند. بیش از هفتصد نفر در این نظرسنجی شرکت کرده بودند که از این میان، ۳۴ درصد فکر میکردند خوش شانس هستند، ۲۶ درصد خود را بدشانس میپنداشتند و ۴۰ درصد نظر خنثی داشتند. سی و شش تن از پاسخ دهندگان (حدود ۵ درصد) که موفق به کسب جایزه در آن شب شدند، (به میزان مساوی) از افرادی بودند که در نظرسنجی، خود را خوش شانس و بدشانس پنداشته بودند.
کافی است بگویم که هیچ راهی برای بهبود شانس وجود ندارد، زیرا هر کاری که شما برای بهبود یک نتیجه انجام میدهید، میتواند به طور منطقی به عنوان مهارت در نظر گرفته شود.
مترجم:روناک طه زاده
منبع: FAST COMPANY
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست