پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سیاسی شدن مردم و لوازم آن


سیاسی شدن مردم و لوازم آن

رهبر معظم انقلاب اسلامی که در گفتمان سازی, فرهنگ سازی و اهتمام بر نهادینه کردن آنها حقیقتاً بی نظیر است, از «سیاسی شدن مردم» سخن گفته اند و بر فراگیر شدن آن تأکید نموده اند تأکید بایسته ای که اگر از سوی برخی احزاب, تشکل های سیاسی, سایت های خبری, رسانه ها, خطبا و نویسندگان با شعار روبه رو شود, بزرگ ترین جفا به ادبیات سازی رهبری است

رهبر معظم انقلاب اسلامی که در گفتمان‌سازی، فرهنگ‌سازی و اهتمام بر نهادینه کردن آنها حقیقتاً بی‌نظیر است، از «سیاسی‌شدن مردم» سخن گفته‌اند و بر فراگیر شدن آن تأکید نموده‌اند؛ تأکید بایسته‌ای که اگر از سوی برخی احزاب، تشکل‌های سیاسی، سایت‌های خبری، رسانه‌ها، خطبا و نویسندگان با شعار روبه‌رو شود، بزرگ‌ترین جفا به ادبیات‌سازی رهبری است.

با درک این دغدغه مهم از سوی رهبری و به منظور تبیین برخی از با‌ اهمیت‌‌ترین مؤلفه‌های سیاسی شدن مردم، به موارد زیر به عنوان مهم‌ترین لوازم آن تأکید می‌شود:

● یکم - اعتماد میان مردم و مسوولان

بی‌تردید یکی از مهم‌ترین لوازم سیاسی‌شدن مردم حفظ، افزایش و استمرار اعتماد میان مردم و مسوولان کشور است. اعتماد ملی بزرگ‌ترین سرمایه یک کشور در حوزه مشارکت سیاسی محسوب می‌شود. این اعتماد صرفاً در حوزه انتخابات و رأی‌دهی نیست. اعتماد مردم از سلامت و پاکدستی مسوولان، پاسداری آنان از بیت‌المال، سختکوشی و تلاششان برای اعتلای دین و پیشرفت و آبادانی کشور و نبود جنگ قدرت در میان مقامات، از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌های این اعتماد را در برمی‌گیرد. اگر این اعتماد حاصل شد، مردم با اطمینان خاطر در امور مداخله می‌کنند و به این طریق، به‌گسترش فرهنگ سیاسی کشور کمک می‌شود.

● دوم- حاکمیت عقلانیت در اداره امور

اگر اداره امور کشور بر پایه عقلانیت و خرد جمعی استوار باشد فردگرایی، استبداد رأی و یکه‌سالاری به حاشیه رانده می‌شود و حضور نخبگان و دلسوزان کشور در اداره امور ملموس می‌گردد. اگر شعارگرایی و عوام گرایی (پوپولیسم) طرد و هزینه اداره کشور به طور دقیق محاسبه شود و عقلانیت و خرد جمعی در کاهش دشمنان و افزایش دوستان نقش‌آفرینی کند، این رویکرد ــ که از بالا به پایین (از رأس هرم حاکمیت به مردم) دنبال می‌شود ـ بی‌گمان در سیاسی شدن مردم نقش بسزایی خواهد داشت.

● سوم- اهمیت یافتن کار جمعی

متأسفانه در فرهنگ سیاسی ما فردگرایی همواره مقدم بر کار جمعی است بر همین اساس است که احزاب و تشکل‌های سیاسی که به مثابه چرخ‌دنده در دموکراسی‌های امروزی هستند و در برقراری ارتباط میان مردم و حاکمیت نقش بایسته‌ای دارند و با تجمیع تقاضاها و فرموله کردن آنها به عنوان یک کاتالیزور عمل می‌کنند، در ادبیات سیاسی دنیا اینقدر ارج و مرتبت دارند. در جامعه ما کار جمعی مورد احترام و تکریم نیست، فرهنگ کار حزبی وجود ندارد، غالباً نگاه به تحزب منفی است و حتی کاندیداهای ریاست جمهوری در سالیان اخیر به رغم آن که عضو رسمی تشکل‌های سیاسی هستند، در شعارهای تبلیغاتی از «مستقل بودن» می‌گویند و این خود بزرگ‌ترین جفا به کار جمعی و گرایش مسوولان عالی‌رتبه اجرایی به نوعی پنهانکاری است که این خود عامل منفی در شکل‌گیری فرهنگ سیاسی در جامعه است.

احزاب در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه جایگاه مهمی دارند و از جمله جفاهای برخی ناواردان به عرصه سیاست آن است که همواره از تزاحم احزاب سیاسی با ولایت‌فقیه سخن می‌گویند که این سخن نادرست و ناروایی است.

● چهارم - فرهنگ‌سازی

بی‌تردید نقش رسانه‌ها، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و نخبگان در فرهنگ‌سازی مشارکت سیاسی از اهمیت بی‌بدیل برخوردار است.

آیا واقعاً میان سیاست‌بازی و سیاسی‌کاری با سیاسی بودن و سیاست‌ورزی به معنای حرفه‌ای و علمی آن تفاوت معناداری وجود ندارد؟ چرا در جامعه ما به جای سیاست‌ورزی، سیاسی‌کاری غالباً حاکم است؟ چرا نهادهای مولد علم و دانش و به‌طور مشخص دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه در زمینه تولید ادبیات سیاسی مطابق با نیاز انقلاب اسلامی گام برنداشته‌اند؟ نقش قوای سه‌گانه از حیث تهیه و تصویب قوانین مورد نیاز، حمایت‌ها و ضمانت‌های قضایی و حقوقی و بالاخره ضمانت‌های اجرایی کارآمد در این زمینه چیست؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی در این ارتباط چه کارنامه‌ای را رقم زده است؟

اگر می‌خواهیم سیاسی شدن آحاد مردم در جامعه تبدیل به فرهنگ و نهادینه شود، اگر می‌خواهیم شایعات به کنار رود و قول درست جایگزین آن شود، اگر می‌خواهیم هزینه اداره کشور را در سطح بین‌المللی کاهش دهیم و اگر می‌خواهیم آینده‌ای امیدبخش همراه با عدالت و پیشرفت را برای ایران اسلامی رقم بزنیم و بالاخره اگر خواهان تداوم بالنده حضور مردم در همه عرصه‌ها هستیم و اگر می‌خواهیم براساس کلام شهید بزرگوار آیت‌الله دکتر بهشتی (ره) راست قامتان جاودانه تاریخ باشیم، راه آن از سیاسی شدن مردم با رعایت لوازم آن می‌گذرد.