جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

اراده برای تغییر


اراده برای تغییر

در ۲۷ خرداد ماه آینده هر كسی بعنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود برای انتخاب مسیر آینده سیاست خارجی كشور از سه راه موجود یكی را بر می گزیند آرمان گرائی عدالت خواه , عمل گرائی تشنج گریز ویا واقع گرائی گفتمان پذیر جمع بین این سه راه در تئوری های مرسوم ,امكان پذیر است اما در واقعیت تلخ حاكم بر روابط بین الملل ,نشدنی به نظر می رسد

طرح موضوع

در ۲۷ خرداد ماه آینده هر كسی بعنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود برای انتخاب مسیر آینده سیاست خارجی كشور از سه راه موجود یكی را بر می گزیند. آ رمان گرائی عدالت خواه ، عمل گرائی تشنج گریز ویا واقع گرائی گفتمان پذیر .جمع بین این سه راه در تئوری های مرسوم ،امكان پذیر است. اما در واقعیت تلخ حاكم بر روابط بین الملل ،نشدنی به نظر می رسد . انتخاب بخشی از هر كدام نیز با اصول تعریف شده و پذیرفته شده موجود جهان امروز، ناسازگار است.بنابراین باید دید رئیس جمهوری آ ینده كدام راه را بر می گزیند كه طبعا انتخاب هرگزینه تبعات خاص خود را خواهد داشت.

۱-آرمان گرایی عدالت خواه :

دولت آینده نیز می تواند همچون گذشته به تكرار آرمانهائی كه سالهای طولانی جمهوری اسلامی ایران در محافل دیپلماتیك و مجامع بین المللی مروج آن بوده است همت گمارد . بدون شك تاكید بر استكباری ستیزی و حمایت از مظلومان و مستضعفان در برابر سلطه طلبان از جمله آرمانهائی است كه با توجه به روحیه عدالت خواهی در جوامع بشری در داخل كشور وخارج كشور در میان انسان های آزاده مورد استقبال قرار

می گیرد وكمتر كسی به خود اجازه می دهد در این مورد تردیدی به خود راه دهد . اما این آرمان ها همچنان در سخنرانی ها تكرار می شوند بدون آنكه راهكار های عملی برای رسیدن به این اهداف متعالی ارائه شود . در نتیجه دولت آینده هم می تواند به عدول نكردن از مواضع انسانی و اسلامی دل خوش باشد بدون آنكه توانسته باشد جبهه مشتركی را از مخالفان استكبار جهانی گرد هم آورد یا در مورد دستور العمل اجرائی كه ضمانت تحقق داشته باشد، به توافق برسند .چرا كه امروز مبارزه قهرآمیز علیه استكبار تحت عنوان مبارزه علیه تروریسم وخشونت طلبی به شدت سركوب می شود . در این میان موارد متعددی را می توان بر شمرد كه دولت جدید باید در مورد آنها تدبیری بیاندیشد . سئوال پیش روی برای دولت آینده آن است كه چه راهكار هائی برای تحقق آرمانهای مطرح شده در سیاست خارجی وجود دارد.آیا میتوان برای تحقق بعضی از آرمان ها ی بالاتر از رسیدن به بعضی ازآرمانهای دیگر صرف نظر كرد . در آن صورت خود را در عمل در برابر دشمنان خلع سلاح تبلیغاتی نكرده ایم ؟ این سئوالات و پاسخ های دشوار آ ن در برابر دولت آ ینده قرار دارد. اماظاهرا در هر حال برای رسیدن به هر آرمانی، از عدالت خواهی نمی توان گذر كرد و آنرا نادیده گرفت ولو این نادیده انگاشتن موقتی باشد .

۲-عمل گرایی تشنج گریز :

امروزه بسیاری به این جمع بندی رسیده اند كه

نمی توان با آرمان گرائی محض در جهان كنونی بر مشكلات سیاست خارجی فایق آمد و در همان حال به اهداف بلند مدت كشور دست یافت .بر این اساس عمل گرایان در سیاست خارجی با محور قرار دادن منافع ملی ، اصلی ترین اقدام در شرایط حساس كنونی را در سیاست خارجی، تشنج زدایی در روابط ایران و غرب می دانند . بدون انكه حاضر باشند در برابر قدرت انها تمكین كنند . این تشنج زدایی در رابطه متقابل باغرب با محوریت حفظ منافع ملی معنا می شود .در این نگاه عمل گرائی، دستیابی به وضعیت مطلوب با استفاده از امكانات موجودتعریف می شود . ولو آنكه این امكانات در مواردی با آرمانها در تعارض قرار گیرد . بطور قطع دولت آینده اگر بخواهد چنین مسیری را در پیش گیرد با چالش های جدی در داخل و خارج كشور روبه رو می شود . چالش هائی كه اگر از قبل برای مواجه با انها برنامه نداشته باشد می تواند هر دولتی را زمین گیر كند . با این وجود اگر چنین جراحی بزرگی بوسیله جراح خبره و كار آزموده انجام شود بطور قطع در میان مدت تاثیر تعین كننده ای بر بهبودی و پیشرفت سیاست خارجی كشور خواهد داشت .

۳- واقع گرایی گفتمان پذیر :

طرفداران این نظریه معتقدند همانگونه كه آرمان گرایی محض در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ،در بعضی از موارد موجب از دست دادن فرصتها و ایجاد تهدیدات ناخواسته برای كشور شده است ، تاكید بیش از حد بر عمل گرائی مطلق ؛باعث ایجاد تعا رض های زیان آوری در سیاست خارجی شده كه در بسیاری موارد زیاده خواهی دشمن و عقب نشینی تدریجی در بعضی از مواضع اصولی را در پی داشته است .

بنابراین واقع گرایی در سیاست خارجی تطبیق دادن آرمان ها را با واقعیتهای موجود در نظام بین المللی هدف گذاری می كند . در همین حال بدنبال ارائه راهكار های منطبق بر واقعیتهای موجود برای رسیدن به آن بخش از آرمانها است كه امكان تحقق عملی دارند.این نوع واقع گرائی از آنجا با عمل گرایان فاصله

می گیرند كه معیار آنها صرفا دنبال كردن آنچه كه عمل می شود و امكان تحقق دارد ؛ نیست. بلكه واقع گرایان ضمن پذیرش قوانین بازی جهان كنونی می كوشند از طریق گفتمان داخلی و خارجی تغییرات مورد نظر خود را كه معمولا منطبق با آرمانها ی فراموش شده است ، در روابط بین الملل ایجاد نمایند . در واقع آنها نه كاملا قوانین بعضا نا عادلانه موجود در روابط بین الملل را می پذیرند و نه همه آنها را رد می كنند . البته روشن است كه دنیای امروز چنین رفتاری را نمی پذیرد . آنها

می گویند یا قوانین را بطور كامل و همه جانبه می پذیرید در آن صورت حق دارید وارد بازی شوید و یا آن را

نمی پذیرید كه در آن صورت محكوم به بیرون ماندن از این بازی هستید . اما معلوم نیست سیاست گفتمان با دیگران بویژه زورمداران بتواند انها را راضی كند . در اینجا امتیاز واقع گرایان بر عمل گرایان كاملا مشهود است . زیرا از نگاه عمل گرایان برا ی تامین منافع ملی اگر لازم باشد قوانین ناعادلانه را بدون تلاش برای تغییر می پذیرند چرا كه نمی خواهند فرصت ها را از دست بدهند . در حالی كه واقع گرایان در درجه اول سعی دارند با ایجاد گفتمان منطقی آن بخش از قوانین ناعادلانه را با همكاری جمعی تغییر دهند اما اگر نشد تنها به آن بخشی كه عادلانه می دانند و با واقعیتهای موجود تطبق دارد عمل می كنند و از كنارآن بخش از قوانینی كه نتوانستند تغییر دهند بدون مقاومت می گذرند .

البته واضح است كه كشورها هر قدر قدرت هم كه داشته باشند همیشه به هر آنچه كه می خواهند

نمی رسند.

جمع بندی :

۱-دست بر داشتن از آرمان ها چندان سخت نیست اما از دست دادن انها به اسم بدست آوردن فرصتها در سیاست خارجی می تواند گران تمام شود .

۲-عمل گرایی در سیاست خارجی به ما می گوید با زبان امروز دنیا سخن بگو و بدان كه در سیاست بین الملل دوستان و یا دشمنان دائمی نداریم وباید از طریق تشنج زدایی در روابط بین كشورها بهانه را از دست دشمنان خارج ساخت .

۳-واقع گرایی در سیاست خارجی امروز به ما می آموزد كه چگونه بجای آرمان خواهی یكسویه كه موجب انزوا ی ناخوسته برای كشور می شود، و به جای عمل گرایان كه به واقعیتهای تلخ نظام

بین الملل تن می دهند به سوی درك واقعیتهای موجود، آن چنان كه هستند پیش رویم و تلاش كنیم از طریق گفتمان جهانی آن بخش از قوانین ناعادلانه را تغییر دهیم .

۴-بطور قطع دولت آینده هر سیاستی را در پیش گیرد نمی تواند خود را مستغنی از تجربه های گران سنگ بیش از یك ربع قرن گذشته در ایران بداند .

۵-برای كار های اساسی كه بر روی دست دیپلماتها مانده است هم باید آرمانها را باز نگری كرد هم برنامه ها ی جدید ی طراحی كرد تا بتوان با تغییر تاكتیك و اگر لازم شد استراتژی ، به اهداف مورد نظر رسید .

حسن بهشتی پور

hbeheshtipour@yahoo.com