دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت دانش، یک اندازه مناسب برای همه نیست


مدیریت دانش، یک اندازه مناسب برای همه نیست

بسیاری از سازمان‌هایی که به مدیریت دانش می‌پردازند، اغلب آن را به‌صورت مجزا و مستقل از اهداف استراتژیک فعلی سازمان می‌بینند، برخلاف آن‌که دانش را به‌عنوان منبع مزیت رقابتی …

بسیاری از سازمان‌هایی که به مدیریت دانش می‌پردازند، اغلب آن را به‌صورت مجزا و مستقل از اهداف استراتژیک فعلی سازمان می‌بینند، برخلاف آن‌که دانش را به‌عنوان منبع مزیت رقابتی شناسایی ‌کنند. اغلب برنامه‌های مدیریت دانش، مستقیما به استراتژی مربوط نمی‌شوند....

به‌طور کلی، تلاش برای مدیریت بهتر دانش، منجر به باور و رویکرد بی‌هدفی به سوی اشتراک دانش بیشتر (با استفاده از فن‌آوری‌های تسهیل‌گر) می‌شود. گاهی این تلاش‌ها موثر است، اما اغلب ناکاراست. بسیاری از انباره‌هایی (Repository)که ایجاد شده‌اند، دارای محتوای اندکی، یا برعکس با چنان محتوای عظیمی هستند که کیفیت و مربوط بودن آن‌ها را زیر سوال می‌برد.

دلیل عمده برای این کوتاهی‌ها، آن است که تعداد کمی از افراد این سوال را از خود می‌پرسند که "کدام دانش برای استراتژی واحد کسب و کار، یا سازمان مهم است" و بنابراین کدام دانش بایستی کد شده و به اشتراک گذاشته شود و چه کسی با چه کسی بایستی این دانش را به اشتراک بگذارد. تلاش‌هایی که کارا بوده‌اند، اغلب بر بهبود کارایی فرآیند عملیاتی متمرکز بوده‌اند و از این طریق موجب بهبود کد کردن و یا تجارب توزیع دانش در مناطق مختلف شده‌اند.

با افزایش تلاش سازمان‌ها در جهت یادگیری پیاده‌سازی Initiativeهای مدیریت دانش، اغلب سازمان‌ها با قفل‌ها و درهای بسته و موانعی از سوی سایر سازمان‌ها مواجه شده‌اند. در بسیاری موارد، مدیریت دانش نسل اول، دارای ویژگی "یک اندازه مناسب برای همه" بود، که در حقیقت زمینه را نادیده گرفت و اهمیت ارتباطات بین دانش، استراتژی و فرهنگ را دست‌کم می‌گرفت. دور از انتظار نیست که تعداد زیادی از این تلاش‌ها، امیدواری اولیه پیاده‌سازی مدیریت دانش (استفاده از دانش برای خلق مزیت رقابتی) را ناامید می‌ساخت.