دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مدیریت در سایه ریسک
![مدیریت در سایه ریسک](/web/imgs/16/141/4gtqp1.jpeg)
فضای ملتهب درونی و بیرونی بنگاههای ایرانی، مدیران را سردرگم و تصمیم گیری را دشوار ساخته است. بنگاههای ما مشکل دارند و این مشکل ناشی از هزار و یک عامل درونی و بیرونی است که اتفاقاً ریسکهای زیادی را هم بر آنها تحمیل میکنند. یک دلیل، ناشی از اقتصاد همچنان دولتی کشور است. چنین فضایی، خود دهها بیماری دیگر را موجب میشود.
وقتی به شالوده مدیریت بنگاههای وابسته به دولت که بنگریم، هیچ ابتکار و نوآوری را در عملکردشان نمیبینیم، چون نه فضایی برای خلق این ابتکار هست و نه اصلاً دلیلی برای ارایه آن وجود دارد. این دست مدیران اشتباه نشود، قصد زیر سؤال بردن مهارتهای مدیران دولتی را نداریم - بر خلاف همتایان خود در بخش خصوصی، در فضایی فعالیت میکنند که استرس، نگرانیهای دستمزد و مالیات و بیمه و هزار درد سر دیگر مانند اینها را ندارند. از قضا، رقیب قابل ذکری هم در بازار ندارند که بخواهند عملکردش را ارزیابی کنند، سناریو طرح کنند، برنامه بچینند و به ارزیابی تصمیماتشان بپردازند. طبیعی است در این فضای کاملاً بسته، ریسک و بحرانی را هم مشاهده نمیکنند که بخواهند برای رویارویی با آن خلاقیت داشته باشند.
در سوی دیگر، بنگاههای بخش خصوصی هم به نوعی دیگر با مدیریت ریسک میانه ندارند که به نظر ما ناشی از این ۳ عامل است:
۱) شرایط بیرونی بنگاههای خصوصی بسیار تحولگرا است.
۲) فرق بین مالکیت و مدیریت در بنگاهداری ما هنوز تعریف نشده است.
۳) مدیران ریسک کار کشته ما اگر انگشت شمار نباشند، زیاد هم نیستند.
● معادله ریسک و بحران
البته باید ریسک (Risk) و نااطمینانی (Uncertainty) را از هم تفکیک کرد. ریسک به معنای وقایعی است که از احتمال برخوردار است. در کشور ما مدیران نه تنها با ریسکهای فراوان روبهرو هستند، بلکه با نااطمینانی زیادی نیز مواجه میباشند که هر دو مورد، مدیران را عذاب داده و مدیریت را با مخاطره مواجه میکنند. اما از آنجا که بخش عمدهای از ریسکها و نااطمینانیها جزو عوامل بیرونی هستند، این وظیفه دولتها و دولتمردان است که ریسکها را کاهش دهند و نااطمینانیها را از عرصه سیاسی-اجتماعی حذف کنند. اُلریش بِک، در نظریه "جامعه ریسکی" (Risk Society)، بیان میکند با تحول و پیشرفت تکنولوژیها، ریسکها هم پیشرفتهتر میشوند و اگر بنگاهها، نهادها، مسؤولان و در نهایت، سیاست گذاران کلان جامعه، از پیش برنامهای برای رویارویی با این ریسکها نداشته باشند، بحران ناشی از توزیع ناعادلانه ریسک، زمینه سقوط بنگاه، سازمان و اقتصاد را فراهم میکند.
نمیخواهیم بحث را پیچیده کنیم. مفهوم ساده ریسک یعنی هر چیزی که در هر مرحله از زمان و مکان قادر باشد تأثیر منفی روی سود بنگاه داشته باشد - حال میخواهد کاهش مثلاً بهرهوری و انگیزه نیروی کار باشد، یا مواردی مثل ظهور رقبای جدید، افزایش هزینهها، نقص اطلاعات، رشوه، سیاستهای کلان و مانند این موارد. برای رفع ریسکها، مدیران بنگاهها هم باید با شناخت درست از عوامل "ریسکساز،" قابلیت رویارویی با این خطرها را در خود به وجود آورند. این شناخت هم باید با توجه به اطلاعات بازار، رقبا، خود بنگاه و مصرف کنندگان در طول زمان حاصل شود و با تئوریهای تاریخ مصرف گذشته و بومی نشده تفاوت داشته باشند.
بخش دیگر مشکلات مدیریتی بنگاههای ما ناشی از نوع و ماهیت تصمیمها است که بعضاً کارایی ندارند. یک قسمت از این تصمیمات نارکارآمد برمیگردد به گرفتاریهای زیاد مدیران ما که تصمیماتشان را متأثر کرده است. اما بخش دیگری از آن به این دلیل است که ما هنوز به خود نقبولاندهایم مالکیت و مدیریت، دو مقوله متفاوت از هم هستند. امروز، مدیریت مشارکتی و سیستماتیک حرف اول را در موفقیت بنگاه میزند.
● مدیریت از نگاه ما
اگر باور کنیم دنیای امروز دنیای فرصتها و تهدیدها است، حتماً دنبال کشف نقاط مثبت و منفی خود میگردیم تا از فرصتهایی که در پیش رویمان قرار دارند به نحو احسن استفاده کنیم. علاوه بر این، به منظور مدیریت کاراتر، باید برای تهدیدات بیرونی، ابتکارات لازم را جهت رویارویی با ریسکهای بحرانساز در نظر داشت. به طور حتم اگر این گفته پیتر دراکر که "کارایی مدیران، نه یک توانایی است و نه یک استعداد، بلکه یک عادت و تمرین است" را یاد بگیریم، میتوانیم مدیریت ریسک بهتری داشته باشیم. امروز علاوه بر مواردی نظیر تغییر ناگهانی الگوی تقاضا، رویکرد رقبا و ارایه محصولاتشان در بازار برای پاسخ به این تغییر الگو، مسایلی چون فقدان شفافیت اطلاعات، رکود اقتصادی، دیون بنگاه، کاهش منابع بانکی ناشی از عملکرد انقباضی آنها که با توجه به کاهش نرخ سود در بسته جدید بانکی، در آینده بیشتر هم به چشم میآید - و افزایش تحریمها، از مهمترین ریسکهای بیرونی بنگاههای ایرانی به حساب میآیند، در حالی که مواردی چون وجود تقاضای مؤثر در بازار، نیروی کار جوان و باانگیزه، دسترسی به بازارهای منطقهای و حتی ظرفیتهای خالی بنگاه از فاکتورهای قابل اتکایی هستند که میتوانند در مقابل این ریسکها بکار بسته شوند.
معتقدیم رعایت نکات زیر کمک شایانی به رفع مشکلات مدیران کشورمان میکند.
۱) ترویج ثبات اقتصادی-سیاسی-اجتماعی
۲) اجتناب از تغییر در سیاستها و پیروی از "توسعه متوازن"
۳) کاهش ریسکهای ناشی از فضای کسب و کار
۴) شناسایی ریسکهای بنگاه و لزوم بکار گیری مدیریت ریسک و استراتژیک
۵) کمّی کردن ریسکها و ایجاد یک رده بندی بین ریسکهای موجود جهت شناسایی سطح آسیب رسانی هر ریسک و تدوین راههای مقابله با هر مؤلفه خطر آفرین
۶) ترویج حاکمیت سهامداران و شایسته سالاری
۷) بکار گیری مدیریت سیستماتیک و اقتضایی متناسب با زمان و مکان و الزام به روز بودن تخصص و دانش مدیران
۸) ارجحیت دادن به شرکتهای خصوصی و مردمی و رقابتی و برابر کردن محیط اقتصادی بین شرکتهای خصوصی، دولتی، عمومی و شبه دولتی
۹) اِعمال ریسک زدایی توسط دولتها و اجتناب از معرفی ریسکهای جدید در محیط اقتصادی
۱۰) تحریم زدایی و بینالمللگرایی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست