جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

دانشمند خودساخته


دانشمند خودساخته

به مناسبت صدونهمین سال تولد استاد محیط طباطبایی

استاد سید محمد طباطبایی در ۲۳ خرداد ۱۲۸۱ خورشیدی در آبادی گزلا از توابع زواره و در حوالی اردستان، دیده به جهان گشود. پدرش سید ابراهیم فنا»توحیدی از شاگردان میرزا جهانگیرخان قشقایی، آخوند کاشی و میرزا عبدالجواد شهشهانی (استاد نجوم و ریاضی) بود.

محیط طباطبایی در مکتب ملاعلی فرزند حاج حسن که مرد فاضل و وارسته ای بود، آغاز به تحصیل کرد و مقدمات علوم حوزوی را از محضر پدر و برخی علمای زواره فرا گرفت. وی تحصیل منظم را ترک نمود و در امور کشاورزی به خانواده اش کمک کرد، اما ذوق آموختن با تغییر این شرایط از بین نرفت. ولی جز پدرش معلمی را نمی شناخت که بتواند کاستی های امور را جبران نماید تا اینکه در ظاهر برای معالجه بیماری و در اصل برای فراگیری علوم به اصفهان رفت و موفق گردید در مدتی کوتاه مبانی برخی علوم و خصوص دانش طبیعی را فرابگیرد و تا حدودی با زبان و ادبیات فرانسه آشنا شود. پس از چهار ماه توقف در اصفهان، به موطن خویش، زواره، بازگشت. در سال ۱۳۰۰ خورشیدی بار دیگر به اصفهان آمد تا به تحصیل علم طب بپردازد، اما پس از چندی، از تحصیل این شاخه از دانش بشری منصرف گردید و دوباره به زواره بازگشت و این بار خود را مهیای سفر به تهران نمود.

در سال ۱۳۰۱ محیط نزد مدیر مدرسه نوبنیاد زواره مرحوم اسدالله کاوه زاده مشغول کار شد و ضمن آن که در امور مدرسه به وی کمک می نمود، برخی درس ها را تدریس می کرد، و خود نزد کاوه زاده زبان انگلیسی می آموخت. سرانجام در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۰۲ برای تحصیل به گفته پدر و یا برای روزنامه نگاری به سلیقه خودش، به تهران رفت. یک سال در مدرسه قاجاریه و سه سال دوره شش ساله ادبی دارالفنون را گذرانید و در ضمن این مدت، مقداری هم در مدرسه عالی حقوق تحصیل نمود، ولی از ادامه آن منصرف گردید. در این روزگار فرصتی یافت تا زبان فرانسه را تکمیل کند و از این طریق با آثار ادبی دنیای جدید و نویسندگان و شعرای اروپا آشنا شود.

● در کسوت تدریس

در سال ۱۳۰۵ محیط طباطبایی به استخدام وزارت معارف، به صورت قراردادی، درآمد و برای امر تعلیم و تربیت عازم خوزستان گردید و مدت چهار سال در این استان مشغول تدریس بود. از این مدت دو سال (طی سال های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ به اتفاق چهار نفر دیگر) مدرسه ای در اهواز تاسیس نمود که خود معلم آن بود. در سال های ۱۳۰۷ و ۱۳۰۸ در خرمشهر نماینده معارف بود و ریاست دبیرستان شرف را نیز عهده دار بود. گرچه محیط را برای تدریس ادبیات فارسی به این ناحیه اعزام نموده بودند، اما ناگزیر گردید، تاریخ، جغرافیا و علوم طبیعی هم تدریس کند. این برنامه حتی اوقات فراغت او را می گرفت و بدین گونه نمی توانست به فعالیت های ذوقی خود که نگارش و نوشتن بود روی آورد. در سال ۱۳۰۹ از خوزستان به تهران انتقال یافت و در دبیرستان های شرف، دارالفنون، ایرانشهر، مدرسه نظام و دانشسرای مقدماتی به تدریس تاریخ، جغرافیا و ادبیات پرداخت.

پس از آن مدتی مدیریت مدارس شرف و ۱۵ بهمن را برعهده داشت. از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۸ زمانی دبیر دبیرستان ها و گاهی بازرس فنی بود و ضمنا از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۸، ۱۰ بار برای اصلاح و تغییر برنامه مدارس از طرف وزارت فرهنگ دعوت شد.

هنگامی که طرح اصلاح سیستم تالیف و نشر کتاب های درسی به اجرا در می آمد، به عضویت کمیسیون انتخاب کتاب های درسی ادبیات فارسی دعوت گردید.

در شهریور ۱۳۲۸ محیط از وزارت فرهنگ به وزارت امور خارجه انتقال یافت و به رایزنی فرهنگی در سفارت کبرای ایران در دهلی منصوب شد و دو سال در این سرزمین ماند. در تابستان ۱۳۳۰ به رایزنی فرهنگی ایران در کشورهای عراق، سوریه و لبنان برگزیده شد و تا بهار سال ۱۳۳۴ در این سرزمین ها مشغول کار بود. در ضمن سفری هم به قاهره رفت و از کتابخانه های معروف و مهم مصر بازدید نمود. در پایان دوران ماموریت در وزارت امور خارجه با این که علی قلی اردلان وزیر امور خارجه با ابقای او در حوزه عملی این وزارتخانه موافق بود، ولی محیط درخواست کرد پرونده اش به وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) بازگردد. پس از بازگشت به وزارت مزبور، به عنوان بازرس وزارت در کمیسیون مطالعه و بررسی انتقادات رسیده برگزیده شد و تا پایان دوره خدمت، عضو همین تشکیلات بود.

در سال ۱۳۳۷ از طرف دولت برای رایزنی فرهنگی در افغانستان نامزد شد، ولی پیشامدی او را از این کار بازداشت و در همین سال بازنشسته گردید.

در سال ۱۳۴۷ دکتر فضل الله رضا رئیس وقت دانشگاه تهران- از او دعوت نمود تا تدریس تاریخ را در دانشکده ادبیات عهده دار شود، ولی وی نپذیرفت و در سال ۱۳۵۴ به دعوت دکتر صدرالدین الهی سرپرست دانشکده ارتباطات در نیمه دوم از سال تحصیلی ۱۳۵۵۱۳۵۴ تدریس تاریخ مطبوعات را از زمان محمدشاه قاجار تا آغاز روی کار آمدن رژیم پهلوی پذیرفت. در سال تحصیلی ۱۳۶۷۱۳۶۶ دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی تهران از محیط طباطبایی خواست که راجع به نظام حکومت در ایران بعد از اسلام، برای دانشجویان درس تاریخ، مطالبی به صورت خطابه ایراد کند که این برنامه عملی گردید.

● حضوری فعال در محافل و مجامع علمی فرهنگی

محیط طباطبایی در اغلب کنگره های مهم ادبی همچون هزاره فردوسی، خواجه نصیر توسی، ناصرخسرو، دقیقی، خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، شاهنامه، ایران شناسی، خلیج فارس و از جمله در سومین دوره کنگره تحقیقات ایرانی با شور و شوق و میل باطنی شرکت کرد و به مناسبت مقام علمی و موقعیت فرهنگی- اجتماعی غالبا عضو کمیته مشورتی بود.

محیط در کنگره بین المللی خاورشناسان، عضو هیات اعزامی ایران به پاریس بود. یکی دیگر از محافلی که در آن عضویت داشت انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی وابسته به کمیسیون ملی یونسکو در ایران بود. او در این انجمن که ۱۲سال برقرار بود، به طور منظم و مرتب حضور می یافت. وی در کنگره تعلیم و تربیت، شیخ توسی (دانشگاه مشهد)، ابن سینای بغداد، ابوعلی سینا (تهران)، مولوی، فارابی، بیهقی، خوارزمی، حافظ و سعدی و نهج البلاغه به ایراد سخن پرداخت. جوایز فراوانی نیز مجامع داخلی و خارجی به محیط طباطبایی اهدا نمودند. از سوی سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات، در سال ۱۳۵۵ به پاس خدمات علمی استاد محیط طباطبایی مجلس بزرگداشتی برگزار شد که طی آن ضمن تجلیل از مقام علمی ایشان، کتاب (محیط ادب) که شامل مقالاتی از مشاهیر معاصر بود به کوشش دکتر سیدجعفر شهیدی، حبیب یغمایی، باستانی پاریزی و ایرج افشار به طبع رسید و به ایشان تقدیم گردید.

دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) نیز به نشانه حق شناسی جامعه علمی کشور به ایشان دکترای افتخاری داد. آخرین حق شناسی نسبت به مقام علمی و ادبی محیط طباطبایی انتخاب ایشان به عضویت فرهنگستان زبان و ادب ایران در سال ۱۳۶۹ می باشد.

از سال ۱۳۳۸ تا پایان شهریور ماه ۱۳۵۸، محیط مسوولیت برنامه های (مرزهای دانش) را در رادیو ایران عهده دار گردید. این برنامه هر هفته روزهای پنج شنبه از صدای ایران پخش می شد و موضوعات آن غالبا به زبان فارسی و مسائل مربوط به تاریخ، فرهنگ ایران و اسلام و نجوم می شد. در طی ۲۰ سال که این برنامه ادامه داشت بیش از ۵۰۰ سخنرانی توسط خود محیط تهیه و ارائه گردید.

مدتی نیز محیط طباطبایی در کمیسیون نامگذاری خیابان ها در شهرداری سمت نمایندگی فرهنگ را بر عهده داشت و در این مقام اسامی برخی شاعران، عارفان، حکیمان و رجال برجسته تاریخی را برای خیابان ها و معابر تهران برگزید.

● کشف و ابتکار

محیط هرچه یاد گرفته از کار معلمی و شاگردی بوده و کمتر استاد دیده و بیشتر خودآموز بود. هیچ وقت قصدش این نبود که همه چیزهایی را که آموخته است تحویل مردم دهد. مدام قصدش براین بود که مردم تا چه اندازه می توانند مطلبی را درک نمایند و تحمل کنند و چه نکته ای برایشان آموزنده تر است و چون این نیت پاک و صادقانه را در ذهن می پرورانید و می کوشید سخنی ناحق و مطلبی غیرواقعی مطرح نکند، خداوند زمینه های ترقی، تعالی و شهرت این محقق خودساخته را فراهم کرد.

محیط طباطبایی در زمره کسانی بود که دانش را برای اعتلای روح و باروری اندیشه می خواستند. مغزش کتابخانه ای متحرک بود و اکثر مطالب را که در ادوار مختلف حیات خویش آموخته بود، در حافظه داشت. حتی چنانچه مطلبی در چاپ های مختلف کتابی تغییر یافته بود با ذکر سال طبع و حتی حدود صفحات یادآور می شد. تلفیق مطالب و استفاده از منابع گوناگون در آن واحد و استنتاج مطالب مورد نظر از خصوصیات بارزش بود. در نگارش، کمتر به کتاب مراجعه می کرد و حافظه اش بهترین ماخذ او بود. با وجود آن که برای کشف مطلبی زحمت بسیار می کشید بدون منت و به رایگان در اختیار علاقه مندان قرار می داد.

پژوهش هایی که محیط در برخی موضوعات تاریخی و رجال معاصر انجام داد گویای آن می باشد که از ابتدا متوجه دقایق و مباحثی بود که بعدها موضوع نوشته ها و گفتارهای بیشتری از دیگران شد. محیط دارای روحیه ای تازه یاب و نکته گیر بود. غالبا با مطالعه در نوشته های دیگران می کوشید بر گفته های آنان تکمله ای و نادره ای عرضه کند. مدام جویای دیدن نسخه های نادر و یافتن موارد تازه بود و می کوشید خوانندگان را با یافته های جدیدی آشنا کند.

احاطه ای بسیار وسیع نسبت به موضوعات گوناگون داشت و به همین دلیل خیلی دقیق اظهارنظر می نمود. اگر در موردی اطلاع کامل نداشت به طور صریح می گفت نمی دانم و در موضوعاتی که تردید داشت، در بیان مطالب موارد شک برانگیز را کاملا مشخص می کرد. در عین تتبع و دقت در نقل مطالب احتیاط می نمود. این روحیه تحقیقی را محیط با خصالی چون فروتنی و توکل و تفویض امر به خداوند ممزوج ساخته بود.

تخصص محیط منحصر به زمینه ای محدود نبود و در تمام رشته های مربوط به زبان، ادب، فرهنگ، تاریخ و جغرافیای ایران و جهان اطلاعات وسیعی داشت و به تمام معنا شایسته نام محیط بود. وقتی در محافل ادبی سخنی از موضوعی به میان می آمد و او رشته کلام و سخن را به دست می گرفت، اطلاعاتی وسیع و دقایقی نادر با ذکر منبع از گنجینه گرانبهای حافظه خود ارائه می داد. در کارنامه خدمات تحقیقات و مطبوعاتی محیط نوعی دوگانگی کم نظیری دیده می شود. او از یک طرف به قوت جست وجوهای ژرف و دقت نظری که داشت نکته های تازه را می یافت و در هر مجمع علمی که آغاز سخن می کرد همه در انتظار او بودند که ببینند چه مطالب ناگفته ای را عنوان خواهد کرد. از طرف دیگر چشم دل محیط به جانب مردم بود و در مقاله ها و سخنرانی های رادیویی کوشش او بر این بود که علم را به میان مردم ببرد و همگان را با فرهنگ اسلامی و ایرانی آشنا سازد.

آنچه محیط را از دیگر پژوهندگان برجسته، ممتاز می کند، متکی به خود بودن در راه جست وجو و پژوهش است. به گونه ای که بدون تردید بزرگ ترین استاد ایشان همان گنجینه های عظیم کتب و نسخه های خطی نفیس موجود در کتابخانه های ایران و برخی کشورهای اسلامی است.

این یادداشت خلاصه ای از مقاله "استاد محیط طباطبایی: هفتاد سال کوشش، کاوش و پژوهش" است.

نویسنده : غلام رضا گلی زواره